أمیرالمؤمنین علی علیه السلام: اِعلَموا أنَّ الأمَلَ یُسهی العَقلَ و یُنسی الذِّکرَ ***بدانید که آرزو خرد را دچار غفلت می سازد و یاد خدا را به فراموشی می سپارد. ***

امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام: منْ أَحَدَّ سِنَانَ الْغَضَبِ لِلَّهِ، قَوِيَ عَلَى قَتْلِ أَشِدَّاءِ الْبَاطِلِ. *** هر كه سر نيزه خشم خود را بخاطر خدا تيز كند، در نابود كردن سخت ترين باطلها توانا بود.

      
کد خبر: ۲۰۱۷۰۲
زمان انتشار: ۰۹:۵۴     ۱۲ بهمن ۱۳۹۲
مردم ایران سلام! گفت‌وگویی که در پی خواهد آمد با جوان خوش‌ذوقی است که در کسوت کارگردان و نویسنده مجموعه تصویری «دکتر سلام» که در خبرگزاری دانشجو منتشر می‌شود، صدای خنده‌ بسیاری را درآورده است. آنچه در این سطور ملاحظه خواهید کرد گفت‌وگویی است برای دوران «روحانی مچکریم» با سید‌محمدعلی صدری‌نیا.
به گزارش پایگاه 598 به نقل از وطن امروز، آنچه در این سطور ملاحظه خواهید کرد گفت‌وگویی است برای دوران «روحانی مچکریم» با سید‌محمدعلی صدری‌نیا.

شما مسؤول قسمت صوت و تصویر خبرگزاری دانشجو هستید؛ کارگردانی«دکتر سلام» هم به عهده خود شماست؟

ما به‌صورت گروهی کار می‌کنیم، در قالب یک تیم حدودا ۱۰ نفره. در دوره برگزاری انتخابات تعدادمان بیشتر بود ولی حالا کمتر است و البته تیم‌های مختلفی داریم. مثلا ما برای این‌کار اتاق فکر داریم به علاوه دوستانی که در حوزه سوژه‌یابی کمک می‌کنند، مثل مسؤول آرشیو، تدوین و صدا و... ولی جمع‌بندی نهایی یعنی نوشتن متن و کارگردانی به عهده بنده است. پارسال حوالی آذر ماه، در خبرگزاری دانشجو یک بحثی بود درباره تغییرات سیاستگذاری. قبل از آن در حوزه کلیپ، مستند و... کار می‌کردیم. از پارسال بحث‌های دیگری مطرح شد که کارهای جدیدی انجام دهیم. ایده‌ها و طرح‌های مختلفی بود ولی آنچه که بخواهد مزیت رقابتی داشته باشد، نبود و در اندازه خبرگزاری نمی‌توانست کارکرد داشته باشد. به صورت عمومی یک گزارش فرهنگی ۵ دقیقه‌ای چقدر در یک خبرگزاری دیده می‌شود؟ حالا همان گزارش مثلا در مجله تصویری ۱۹:۱۵ کاملا دیده می‌شود.

یعنی اعتقاد دارید تأثیرگذاری مکتوب در خبرگزاری‌ها خیلی سخت شده است؟

بله! بحث ما کلا درباره این بود که یک گزارش تصویری فرهنگی تهیه شود. مثلا یک هفته گزارش فرهنگی و هفته بعدش گزارش سیاسی. بحث این بود که این مسأله چقدر مزیت حساب می‌شود. آن موقع شاید طرح خاصی که به ذهن من رسیده بود این بود که ما به جای اینکه یک کار هر روزه انجام بدهیم، روزی یک گزارش و فعالیت هفتگی داشته باشیم. قصدمان صرفا جهت اطلاعی بود که اولا نگاه دانشجویی در آن لحاظ شده باشد و ثانیا محدودیت‌های صدا و سیما را نداشته باشد.

چنین فضایی و شرایطی خلاقیت بیشتری می‌طلبد؟

بله، خلاقیت! طرحی که ابتدا در ذهن ما بود همین بود. یعنی از ابتدا دقیقا معلوم نبود که سبک و ریزه‌کاری تولیدمان چگونه می‌شود. آیا فیلم و سریال داشته باشیم یا نه؟ صدا داشته باشیم یا نه! نحوه طنزمان چگونه باشد و... حالا فرض کنید از دی ماه و آذر ماه سال گذشته این مسأله مطرح بود و به‌تدریج پخته شد تا ۶۰ روز قبل از انتخابات که ما طرحمان را می‌خواستیم ارائه بدهیم.کار با یک تصویر کلی شروع شد و بعد از چند قسمت که کار را انجام دادیم با استفاده از بازخوردهایی که گرفتیم نریشن را تغییر دادیم و به صدای مطلوب رسیدیم و بررسی کردیم که مخاطب با کدام قسمت‌ها بیشتر ارتباط برقرار می‌کند و به همین شکل به مرور رسیدیم به همین فرمی که الان وجود دارد.

یعنی با استفاده از نظرات مردمی، روی بدنه کار اصلاح انجام دادید؟

بله! بازخوردها خیلی در شکل گرفتن این فرم کمک‌مان کرد. وقتی قسمت اول را منتشر می‌کردیم تصورمان این بود که جلوی این کار گرفته می‌شود و نمی‌گذارند ادامه بدهیم.

چرا؟

چون در همان قسمت اول خیلی تند و تیز شروع کرده بودیم.

وقتی وارد فضای طنز و نقد می‌شویم دیگر واژه تند و تیز معنایی ندارد.

مسأله اینجاست که ما نمونه مشابه این کار را نداشتیم. در شبکه‌های ماهواره‌ای داشتیم اما در داخل چنین نمونه‌ای تولید نمی‌شد. یعنی صدا و سیمای ما همیشه رویکرد انتقادی خود را بیشتر متوجه خارجی‌ها و شخصیت‌های بین‌المللی می‌کرد ( اپوزیسیون خارجی) و وقتی هم که به داخلی‌ها می‌رسد با ملاحظات بیشتری برخورد می‌کند. مثلا اسم افراد در برنامه‌ها بیان نمی‌شود و گاهی برنامه‌ای همچون «صرفا جهت اطلاع» آنقدر گنگ و مبهم می‌شود که فهمیدن اصل ماجرا سخت است ولی دکتر سلام اینطوری نبود، چون در فضای انتخاباتی داشت شکل می‌گرفت که بالای ۳۵ نفر کاندیدای انتخابات وجود داشت و این کاندیداها از طیف‌های مختلف وجود داشتند؛ از دکتر حدادعادل بود تا هاشمی، عارف و دکتر روحانی. یعنی همه طیفی بودند و ما داشتیم درباره آنها برنامه می‌ساختیم. مثلا ما در قسمت سوم دکتر سلام، بزرگ‌ترین نقدی که به دکتر قالیباف مطرح بود را ارائه کردیم. بزرگ‌ترین انتقاداتی که به جبهه پایداری در حوزه سیاستگذاری مطرح بود را در دکتر سلام بازتاب دادیم و همه شخصیت‌های اصلاح‌طلب و اصولگرا به همین ترتیب از طرف دکتر سلام مورد عنایت قرار گرفتند. چون در فضای رسانه‌ای ما، این برنامه‌ها نبود و ما هم داشتیم در یک فضای منتقدانه با همه شوخی‌های درست و حسابی می‌کردیم، لذا فکر می‌کردیم در فضای ملتهب انتخابات به ما اجازه داده نشود که جلوتر برویم یا حداقل کار ما با شکایت مواجه خواهد شد، چون ما از همان قسمت اول با محسن رضایی و دکتر زاکانی شروع کردیم و همینطور ادامه دادیم تا طیف اصلاح‌طلبان، لذا تصور نمی‌کردیم اینقدر سعه صدر در سیاسیون وجود داشته باشد. این فضای اعتمادی که وجود داشت خیلی مفید بود.

خیلی‌ها اعتقاد دارند فضای انتخابات سبب شد که دکتر سالم دیده شود؟

ما بنا داشتیم که برنامه‌ای را به صورت هفتگی تولید کنیم. مثل «صرفا جهت اطلاع» و قرار هم نبود که درباره انتخابات باشد و اصلا قرار نبود که صرفا سیاسی ساخته شود ولی تا پروسه طرح‌ریزی و تولید تدریجی ساخت پیش برود، ناگزیر به زمان انتخابات برخوردیم و در نتیجه کار ما انتخاباتی معرفی شد. اواخر کار که به روزهای پایانی انتخابات نزدیک می‌شدیم این بحث بین ما شکل گرفت که آیا دکترسلام را ادامه دهیم یا نه. ۲ دسته نظر وجود داشت؛ دسته‌ای معتقد بودند که در اوج خداحافظی کنیم و دسته دیگر معتقد بودند حالا که این پتانسیل به وجود آمده پس ادامه دهیم. البته تصور خودمان از آن ابتدا اصلا این نبود که کار تا این حد دیده شود. به‌عنوان مثال عرض کنم که آمار بازدید برنامه پولتیک با مجری معروف برنامه پارازیت یعنی کامبیز حسینی که بیشتر فقط در فضای مجازی و در یوتیوب منتشر می‌شود، از آمار بازدید دکتر سلام کمتر بود. علاوه بر آن، از قسمت چهارم برنامه، متوجه شدیم که این کار به صورت بسیار گسترده در دانشگاه‌ها اکران می‌شود مثلا در یکی از برنامه‌های انتخاباتی آقای حداد عادل، محافظان ایشان گفتند از بس در هر دانشگاهی که رفته‌اند این برنامه دکتر سلام را دیده‌اند خسته شده‌اند! طبق آماری که ما گرفتیم قسمت چهارم دکتر سلام در حدود ۲۰۰-۱۵۰ دانشگاه پخش شده است. استقبال از دکتر سلام آن هم تا این حد اصلا برای ما قابل تصور نبود. بخشی از آن هم به سیاسیون بازمی‌گشت. یعنی مثلا جالب بود که خود سیاسیون این کار را دنبال می‌کردند و نسبت به آن نظر می‌دادند. گاهی نظرات علنی نبود مثلا از مسؤول دفتر فلان آقا می‌شنیدیم که خواسته بوده دکتر سلام را حتما برایشان بیاورند تا ببیند. یکسری سیاسیونی هم هستند که به برخی از نقدها پاسخ می‌دهند یا شکایاتی طرح می‌کنند که البته چون برنامه ما تماما مستدل بوده مشکلی تا به حال ایجاد نشده است. نگاه ما این است که دکتر سلام بعد از چند قسمت بتواند به گل آقا تبدیل شود چون مثلا الان که نگاه کنید می‌بینید خیلی از مسائلی که در دوران سازندگی و آقای هاشمی اتفاق افتاد فقط در گل آقا مطرح شده و هیچ منبع دیگری برای آن در آن دوره پیدا نمی‌شود. به نظرم وقایع ریز انتخابات سال ۹۲ را می‌شود در طنز دکتر سلام دید. شاید بتوانم این ادعا را مطرح کنم که میزانی که دکتر سلام انتخابات ۹۲ را با ریز مسائل حاشیه‌ای و پیرامونی‌اش مستند کرد هیچ مستندسازی تا این حد ریز نشده است.

نکته آخر اینکه ما ضعف‌های رسانه‌ای زیادی داریم که از آن ضربه هم می‌خوریم مثلا چنین برنامه‌هایی که در حوزه رسانه ایفوتیمنت نام می‌گیرد، حوزه‌ای است که به خاطر ماهیت خاصی که دارد در زیر لایه‌های طنز، اخبار را بازگو می‌کند و می‌تواند طیف وسیعی از مخاطبان اعم از زنان خانه‌دار تا بچه‌های مدرسه‌ای و... را شامل شود. یعنی قشرهایی که به دنبال خبر نمی‌روند و دنبال تحلیل‌ها نیستند را هم جذب می‌کند. به هرحال جای برنامه‌ای مثل دکتر سلام در برنامه‌های رسانه‌ای کشور خالی بود. آن هم در مقابل برنامه‌هایی مثل پارازیت و...

همین مسأله است که اهمیت این قضیه را می‌رساند. ما بنا داریم یک تیم حرفه‌ای در این حوزه تربیت کنیم تا این ضعف و خلأ رسانه‌ای را جبران کنیم.

اصلا اسم «دکتر سلام» از کجا آمد؟

قرار بود در این برنامه که هنوز اسم نداشت، آیتمی باشد به نام دکتر سلام که به‌عنوان آیتم پایانی برنامه هر بار دکتری را به جامعه معرفی کنیم. یعنی همین آیتمی که الان در برنامه اسمش دکترترین دکتر است؛ بعد دیدیم این اسم آنقدر جذابیت دارد که می‌تواند به عنوان اسم کل برنامه انتخاب شود.

کمی تغییر لحن بدهیم. به نظر شما منظور ترکان از این عبارت که ۵/۴۹ درصدی که به آقای روحانی رأی ندادند حامی بی‌قانونی هستند چیست؟ در واقع خود شما هم که چنین برنامه منتقدانه‌ای ساختید در ردیف حامیان بی‌قانونی هستید. نظرتان درباره اینکه حامی بی‌قانونی هستید چیست؟

عرض کنم که خب! حامی بی‌قانونی هستم دیگر! نمی‌دانم چه بگویم! الان نمی‌توانم جواب بدهم شاید بعدا با فیلم و سریال جوابشان را دادم. البته ما که به دنبال رساندن پیام انتخابات به کسانی هستیم که این پیام را نشنیده‌اند. (با خنده)

دستاورد ما از توافق ژنو چه بود؟

توانستیم غربی‌ها را گول بزنیم و فناوری هسته‌ای که هیچ خاصیتی نداشت و خیلی چیز بدی بود را بدهیم به غربی‌ها برود. دیپلمات‌های ما خیلی خوب غربی‌ها را فریب دادند و توانستیم بخش‌های زیادی از این چیز خیلی مضر را بدهیم به آنها. البته هنوز نتوانسته‌ایم به بطور کامل این فناوری را تعطیل کنیم که امیدواریم دیپلمات‌های غیور کشور در نشست‌های بعدی موفق شوند.

خب! به نظر شما حزب‌الله لبنان یا بشار اسد را هم می‌توانیم بفروشیم؟

تیم مذاکره‌کننده جدید نشان داده که هر چیزی فروشی است!

روح توافق چه بلایی به سرش آمد؟ اصلا روح توافق دقیقا کجای توافق هست؟ ما که بالاخره نفهمیدیم!

روح توافق از آن شاهکارهای جدیدی است که به تازگی وارد کشور شده است.

آخر می‌گفتند دولت پیشین در کار احضار ارواح و اجنه است. اکنون دیگر چرا پای این مسائل در بین است؟

کلا یکسری واژگان جدید به دیپلماسی کشور اضافه شده است.

کار همان رمال‌هاست به گمانم!

بله! مثلا ما الان با روح توافق بیشتر سر و کار داریم تا خود توافق! از طرفی خود متن توافق را احتمالا دستگاه دیپلماسی گم کرده است یا حالا چه بلایی بر سرش آمده که به هرحال نیست. به همین خاطر آقای عراقچی اخیرا گفته ما توانستیم بار روانی تحریم‌ها را برداریم.

آیا به نظرت روح توافق بعد از این ماجراها زنده باقی می‌ماند؟

ما در حوزه روح تخصصی نداریم. تخصص ما همان دکترسلام است.

چرا شما پیام انتخابات را دریافت نکردید؟

ما دریافت نکردیم؟! ما که اصلا در دکتر سلام دغدغه اصلی‌مان رساندن پیام انتخابات به کسانی است که دریافتش نکردند!

اگر به شما می‌گفتند بین سریع‌القلم بودن و تاکسی راندن و لبوفروشی، یکی را انتخاب کنید کدام را انتخاب می‌کردید؟

لبوفروش سریع‌القلم! چون اخیرا دولت محترم ممنوع‌القلم‌ها را سریع‌القلم کرده اما لبوفروش‌ها و راننده‌تاکسی‌ها را ممنوع‌القلم! یعنی گفتند چه معنی دارد که راننده تاکسی و لبوفروش درباره انرژی هسته‌ای نظر بدهند! لذا اگر بشود دوست دارم لبوفروش سریع‌القلم باشم!

با سبد کالا حال می‌کنید؟ اصلا به شما تعلق می‌گیرد؟

بله! هر چیزی که به دولت یازدهم برگردد را ما دوست داریم. چون مثلا یارانه دولت دهم گداپروری بود ولی سبد کالای این دولت اینطور نیست! یا مسکن مهر لمپنیسم بود ولی این دولت اسمش را عوض کرد گذاشت مسکن اجتماعی و همه چیز حل شد. سفر‌های استانی احمدی‌نژاد که در آن مردم به دنبال اتومبیل ایشان می‌دویدند باعث می‌شد کرامت انسانی زیر سؤال برود ولی به دنبال دکتر روحانی که بدوند نشان دهنده عزت ملی ما است و نشان می‌دهد رئیس‌جمهور ما چقدر در این مملکت جایگاه بالایی دارد. کلا ما همه چیز دولت یازدهم را دوست داریم.

در واقع اگر بخواهیم بین یارانه و سبد کالا تفاوت قائل باشیم؛ یارانه‌ها اقتصاد گداپروری بود و حالا سبد کالا چه اقتصادی را دنبال می‌کند؟

دقیقا نمی‌دانم! ولی مهم این است که سبد کالا گداپروری نیست! چیز خوبی است! اصلا بگذارید عرض کنم که ما در تاریخ ۲ دوره داریم: ۱- دوره قبل از روحانی مچکریم! ۲- دوره بعد از روحانی مچکریم!

یعنی شما رسما دسته‌بندی جدیدی را در تاریخ این مملکت ایجاد کرده‌اید؟ چون تا دیروز یا می‌گفتند دوره قبل از هخامنشیان و بعد از هخامنشیان یا مثلا دوره قبل از اسلام و بعد از اسلام! و حالا شما بدعت جدیدی گذاشتید.

خب! هرطور که به این قضیه نگاه کنید می‌بینید واقعا چنین دوره‌های مهمی در تاریخ ما سابقه نداشته! قبل از روحانی مچکریم و بعد از روحانی مچکریم! تفاوتی هم که اینجا وجود دارد این است که در دوره قبل از روحانی مچکریم یکسری کارها و اقدامات وجود داشته که همگی بد بوده، نماد گداپروری و لمپنیسم و پوپولیسم بوده ولی دوره بعد از روحانی مچکریم همه آن مسائل سرجای خودشان است ولی دیگر نماد همه آن چیزهای بد نیست! فلسفه دکتر سلام هم اساسا تبیین همین ظرافت‌های تاریخی است.

اگر دکتر سلام در دوره احمدی‌نژاد ساخته می‌شد، سوژه‌های ثابت شما چه کسانی بودند؟

قطعا مشاءالسلطنه، بقایی، رحیمی و علی‌آبادی پتانسیل این ماجرا را داشتند. ما ۱۱ قسمت دکتر سلام را در زمان دولت قبلی ساختیم و انتقاداتمان به آنها را هم بیان کردیم. اسنادش هم موجود است!

به نظر شما در دوره احمدی‌نژاد چندتا فریدون می‌توانستید انتخاب کنید؟ اصلا به نظر شما فریدون‌های دوره احمدی‌نژاد بیشترند یا دوره روحانی؟

شوخی، شوخی با برادر رئیس‌جمهور هم شوخی؟! ببینید فریدون اساسا یک فرد نیست! یک فرهنگ است! یک گفتمان است! لذا اصلا مقایسه‌اش هم قشنگ نیست!(با خنده)

شما هنرمند ارزشی به حساب می‌آیید یا نه؟

هنرمند ارزشی و غیر‌ارزشی که طبق گفته رئیس‌جمهور نداریم! سؤال شما اساسا غلط است!

جدی؟!

بله!

به نظر شما اسکار جدایی مهم‌تر بود یا آرگو؟

خب! هردوی سازندگان آنها هنرمندان ارزشی بودند. آقای رئیس‌جمهور این مسأله را تبیین کردند دیگر! گفتند که هنرمند غیر‌ارزشی نداریم.

با این حساب فیلم بدون دخترم هرگز باید اسکار ارزشی‌ترین فیلم را در همان سالی که تولید شد می‌گرفت.

آن فیلم هم ارزشی بوده. نکته من هم همین است. در دوره قبل از روحانی مچکریم اصلا به این مسأله توجه نشده ولی در دوره جدید یعنی بعد از روحانی مچکریم به هنرمند ارزشی توجه می‌شود!

به‌نظر شما در دوره روحانی، علم بهتر است یا ثروت؟

ببینید ما در این دوران دقیقا علم هسته‌ای و فناوری هسته‌ای‌مان را دادیم و به جای آن ۸ میلیارد دلار گرفتیم! دیگر قضاوت با خودتان.

اختلافات اصولگرایان در دوره قبلی چه نتیجه‌ای داشت؟

خیلی خوب بود. نتایج بسیار مثبتی داشت که داریم در این دوران حسش می‌کنیم. ان‌شاءالله اگر در انتخابات مجلس هم با همین فرمان بتوانیم جلو برویم به نظرم به همه آرمان‌های مد نظرمن رسیدیم.

بالاخره زدن قالیباف چه زمانی به پایان می‌رسد؟! انتخابات تمام شده اما زدن قالیباف ادامه دارد.

حالا متأسفانه اینطور است دیگر! البته شما دوست دارید مصاحبه‌تان دکتر سلامی باشد ولی من کمی حرف‌های جدی برای گفتن دارم. ما در دکتر سلام، به طور کلی با اصلاح‌طلبان که وضعیت مشخصی داشتیم. اگر در فتنه نقش داشتند که موضع‌گیری ما واضح بود و اگر هم نقش نداشتند ما مدل ارزیابی‌مان مشخص بود اما ما اصولگرایان را هم نقد می‌کردیم. در دکتر سلام یک مشی در پیش گرفته بودیم که سعی کردیم خودمان را به آن چیزی که حضرت آقا فرموده بودند نزدیک کنیم. یعنی اصولگرایی اصلاح‌طلبانه. یعنی نگاه قبیله‌ای نداشته باشیم. ثانیا اینکه هوشمندی رسانه‌ای هم داشته باشیم. مثلا در دکتر سلام، «بگم بگم» پورمحمدی را زدیم و در عین حال یکسری از سیاست‌های فرهنگی قالیباف را نقد کردیم. یکسری از تناقضات جدی موجود در جبهه پایداری که خودشان از مسائلی انتقاد می‌کردند و اتفاقا به سمت همان سیاسی‌کاری‌ها هم پیش می‌رفتند را زدیم. ائتلاف ۱+۲ و ماهیت این ائتلاف را هجو کردیم. سیاست‌های ولایتی و کلی‌گویی و بی‌برنامگی جلیلی را پوشش دادیم و نکته در اینجا بود که در کامنت‌ها و نظراتی که برای برنامه ارسال می‌شد ما هم مورد انتقاد طرفداران جلیلی بودیم، هم مورد انتقاد طرفداران قالیباف. این را از کامنت‌های قسمت‌های مختلف دکتر سلام می‌شود فهمید و این دقیقا به خاطر این بود که ما قبیله‌گرایی نکرده بودیم. از طرف دیگر افراد گفتمانی‌تر را هم به هر بهانه‌ای تخریب نمی‌کردیم. چون ممکن است با بعضی‌ها در رویکردها مشکل داشته باشیم اما در مسیر اصلی حرکتشان نه. بعضی رسانه‌های اصولگرا بدون اندکی هوشمندی فقط گل به خودی می‌زدند. جالب هم اینجاست که هنوز هم بعضی‌هایمان اشتباهات‌مان را قبول نداریم. این فقط به قالیباف هم بازنمی‌گردد. در هر دو طیف این افراد هستند اما ما در بحبوحه انتخابات حواسمان به آنچه روی می‌داد بود. یعنی آنالیز می‌کردیم.

فرق اعتدال و اصلاحات را بگویید؟

سؤال بعدی.

نظرتان راجع به صرفا جهت اطلاع چیست؟

شبیه دکتر سلام شده!

بهترین فیلمی که تاکنون دیده‌اید چه بوده؟ اصلا فیلم دیده‌اید؟ آخرین فیلمتان که ۲۰:۳۰ نبوده؟

سبک فیلم‌هایی مثل یه حبه قند را می‌پسندم هر چند این حرف به این معنا نیست که یه حبه قند بهترین فیلمم بوده.

دوست دارید دکتر سلام را تبدیل به یک کله قند کنید؟

دوست دارم دکتر سلام را تبدیل به گل آقا کنم.

راجع به خالق گل آقا چیزی شنیده بودید؟

یک چیزهایی شنیده‌ام.

نظرتان راجع به روزنامه‌هایی که دوست دارند رنگ لوگوی روزنامه‌شان را با رنگ کروات جان کری ست کنند چیست؟

فکر کنم ۱۰ سال دیگر می‌شود خیلی خوب به این روزنامه‌ها خندید.

آرزوی شما بعد از انتخابات ۹۲ چه بود؟

واقعا از ته قلب آرزو کردم این دولت از ریل اعتدال خارج نشود و بتواند به مردم بدون حاشیه برسد.

آرزوی شما بعد از انتخابات ۸۸ چه بود؟

آرزوی رسانه‌ای من این بود که رسانه‌ها و صدا و سیما بتوانند این همه دلیل و مدرک علیه تقلب را به مخاطب برسانند به خوبی.

الان انگی که به بچه‌های انقلابی می‌زنند این است که همه آنها جزو محصولات فتنه هستند و بزودی صدای آنها خاموش می‌شود. نظر شما در این باره چیست. آیا شما محصول فتنه‌ هستید؟

من به برکت فتنه توانستم راهم را پیدا کنم و وارد این فضا شوم.

فتنه برکت داشت یا ضرر؟

هم ضرر داشت و در عین حال از برکاتش هم نمی‌توان چشم پوشید.

می‌توان گفت فتنه توانست طیفی را از خواب بیدار کند؟

بله قطعا! بعد از فتنه جریان رسانه‌ای نیروهای انقلابی دارد راه و مسیر خودش را پیدا می‌کند.

خب! چرا ۳۰ سال خواب بودند؟

مدل ما همین است! مثلا در دانشگاه در زمان احمدی‌نژاد اتفاقا ضعیف‌ترین نیروها، تشکل‌های انقلابی بودند چون انگار کارکرد خود را از دست داده‌ بودند. در دوره خاتمی تشکل‌های دانشجویی ما چقدر خوب کار کردند. اصلا خروجی‌های آن نسل را ببینید، هر کدامشان الان یک فرمانده جنگ نرم هستند. شاید الان بعد از فتنه این ماجرا دوباره اتفاق افتاد و نیروها جان دوباره گرفتند.

اگر یک روز دکتر سلام متوقف شود چه می‌کنید؟ مثلا در یک حرکت گازنبری حمله کنند و برنامه متوقف شود؟

خب! ما هم سیاست‌های چریکی در پیش خواهیم گرفت. (با خنده) ولی بعید است؛ چون این دولت بر مبنای شعارهایی که داده و می‌دهد همه را می‌خواهد سریع‌القلم کند. پس ما هم دلمان به صداقت دولت راستگویان خوش است فعلا.

اگر بخواهید اسم این برنامه را عوض کنید چه اسم دیگری برایش انتخاب می‌کنید؟

آمپاس!

و حرف آخر؟

ممنونم از این مصاحبه و امیدوارم همانطور که در دولت قبلی تحمل انتقاد وجود داشت حتی وقتی که به رئیس دولت جدی‌ترین انتقادات را داشتیم، در این دولت هم سعه‌صدر وجود داشته باشد و بتوانیم در یک مسیر اخلاقی و منصفانه انتقادات را مطرح کنیم. یاعلی!
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۱
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها