يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ(حجرات 13) * * * ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیره‌ها و قبیله‌ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید؛ (اینها ملاک امتیاز نیست،) گرامی‌ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست؛ خداوند دانا و آگاه است! * * * ای مردمان شما را از مردی و زنی/ما آفریده‌ایم به علم و به اقتدار/ دادیمتان قرار به اقوام گونه‌گون/انس و شناخت تا که به ‌هم‌ آورید بار/ بی‌شک بود زجمع شما آن‌عزیزتر/نزد خدا که بیش به تقواست ماندگار/ زان‌رو که هست عالم و آگاه کردگار/بر مردمان مومن و مشرکت بروزگار

 

      
کد خبر: ۲۱۲۶۲۵
زمان انتشار: ۱۹:۳۳     ۱۳ فروردين ۱۳۹۳
گفتاری پیرامون الگوی شخصیتی فاطمه زهرا(س):
چگونه زیستن و معاشرت کردن با همسر و فرزندان و سامان بخشی به امور خانه و زندگی که در حیات طیبه حضرت زهرا(س) بود، به عنوان «الگوی خانواده ها» خانه و خانواده او را به عنوان یک «خانواده الگو» مطرح ساخته است. درس محبت در خانه حضرت زهرا(س) به طور کامل ارایه می شد و آن حضرت که خود از سرچشمه محبت و عطوفت رسول خدا(ص) سیراب شده و قلبش کانون محبت به همسرو فرزندانش بود، در این جهت نیز وظیفه مادری خود را به بهترین شکل انجام می داد.
پایگاه 598 - حجت الاسلام دکترمحمدمهدی بهداروند/ طرح شخصیت آرمانی فاطمه زهرا(س)، سمت و سوی مثبت و مشخصی به حضور مثبت و مؤثر بانوان در جامعه اسلامی می دهد، زیرا ایشان شخصیتی جامع دارند که طرح حیات فردی و اجتماعی ایشان می تواند نسخه روشنی برای حضور موفق زن در عرصه های گوناگون باشد.

اما این سؤال مطرح است که آیا می توان بدون برنامه ریزی و بدون قرار دادن نهادهای مختلف در جای خود و بدون تقسیم وظایف و بدون تعریف کارکرد ویژه زنان در جامعه و مسؤولیتهای متنوعی که متناسب با توانمندی خود می توانند از عهده آن برآیند، به چنین مهمی نایل آمد؟ به عبارت دیگر، آیا می توان از همه زنان به طور یکسان انتظار داشت تا خود را به چنان قله های رفیعی نزدیک نمایند؟توجه به نکته یاد شده، ما را به طرح این احتمال رهنمون می سازد که طرح الگو و شخصیت آرمانی به عنوان الگوی مطلوب زنان، لازم اما ناکافی است.



کمال چنین امری به ترسیم ترکیب مطلوب از فعالیت زنان در جامعه در هر عصری و متناسب با همان زمان منتهی می شود. به عبارت دیگر، سعی در این معنا که مجموعه فعالیتهایی که عموم زنان در هر عصر به انجام می رسانند، با الگوی شخصیتی فاطمه زهرا(س) یا حضرت زینب(س) تطبیق داده شود.

این شخصیت که قرار است الگویی همه جانبه و برای هر زمانی باشد، باید بر مبانی انسان شناختی و هستی شناختی و معرفت شناختی استوار شود. همچنین در عین توجه به نقطه مطلوب به گونه ای طرح نشده باشد که فراسوی آرزوهای انسانی قرار گیرد، بلکه باید کارکرد مهم آن رساندن وضعیت موجود به نقطه مطلوب باشد، بنابراین همواره این الگو باید متناسب با شرایط و ظرفیتهای زمانی و مکانی تنظیم گردد. یعنی بدون آن که باعث شود شرایط بر الگو تحمیل گردند، انعطاف لازم را برای همراهی با تحولات رو به توسعه جامعه انسانی در الگو فراهم می آورد. نکته دیگر آنکه این الگو به جهت اینکه باید در تمام ابعاد هماهنگ و منسجم باشد، باید از یک نظام فکری برگرفته شود.

رفتارهای فردی حضرت فاطمه(س) مثل مسأله حجاب، صبر، عدم تعلق به زینت های دنیوی، راستگویی، زهد و مسایل عبادی از جمله مسایلی است که برای زنان جامعه ما- به عنوان یک مسلمان- باید مورد توجه قرار گیرد. این نوع رفتارهای فردی که در زندگی فاطمه زهرا(س) به عنوان شاخص رفتارهای فردی زنان مسلمان مورد مطالعه قرار گرفته است، نمونه ها و مصداق هایی از مفاهیم یاد شده است که مطالعه موردی آن مصادیق می تواند زن مسلمان را در رسیدن به سرمنزل سعادت یاری رساند.

نوع پوشش و توجه به مسأله عفاف تنها یک نمونه از رفتارهای فردی آن حضرت است که اگر زن مسلمان به مطالعه و تطبیق آنها با نوع زندگی و رفتارهای شخصی و فردی خود بپردازد، یقیناً به دستاوردهای بزرگی می رسد که در اصلاح ضعف های رفتاری اش به او کمک خواهد کرد. به عنوان نمونه علی(ع) فرمود: نابینایی در خانه حضرت زهرا(س) وارد شد، حضرت خود را پشت پرده یا دیوار پوشاند.

پیامبر(ص) فرمود چرا با اینکه نابینا تو را نمی بیند از وی حجاب می گیری؟ عرض کرد: اگر او مرا نمی بیند، من که او را می بینم و او نیز بوی مرا استشمام می کند. پیامبر(ص) در تأیید رفتار حضرت زهرا(س) فرمود گواهی می دهم که تو پاره تن من هستی. نکته مهم در نوع رفتارهای فاطمه(س) آن است که گرچه رفتارهای یاد شده در تقسیم بندی تربیتی رفتارهای فردی هستند، اما تأثیرگذاری آنها بر زندگی دیگر اشخاص غیرقابل انکار است. در موضوع صبوری آن بانو هنگام آموزش آموزه های دینی به یک زن مسلمان آمده است؛ فاطمه(س) در یاد دادن مسایل دین به دیگران از حوصله و پشتکار فراوانی برخوردار بود.

روزی زنی نزد او آمد و گفت: مادری پیر دارم که در مورد نماز خود اشتباهی کرده و مرا فرستاده تا از شما مسأله ای را بپرسم. حضرت زهرا(س) سؤال او را پاسخ فرمود، زن برای بار دوم و سوم مسأله ای پرسید و پاسخ شنید این کار تا ده بار تکرار شد و هر بار آن بانوی بزرگوار، سؤال وی را پاسخ فرمود. زن از رفت و آمدهای پی در پی شرمگین شد و گفت: دیگر شما را به زحمت نمی اندازم.

فاطمه(س) فرمود: باز هم بیا و سؤالهایت را بپرس، تو هر قدر سؤال کنی من ناراحت نمی شوم. زیرا از پدرم رسول خدا(ص) شنیدم که فرمود: روز قیامت علمای پیرو ما محشور می شوند و به آنها به اندازه دانش شان خلعت های گرانبها عطا می گردد و اندازه پاداش به نسبت میزان تلاش است که برای ارشاد و هدایت بندگان خدا نموده اند.

رفتارهای فردی زن در محیط خانواده یکی از مواردی است که زن به عنوان رکن و اساس خانواده اگر به آنها تأسی جوید، بسیاری از معضلات و مشکلاتی که امروز دامان نهاد خانواده را گرفته است، از بین می رود.

چگونه زیستن و معاشرت کردن با همسر و فرزندان و سامان بخشی به امور خانه و زندگی که در حیات طیبه حضرت زهرا(س) بود، به عنوان «الگوی خانواده ها» خانه و خانواده او را به عنوان یک «خانواده الگو» مطرح ساخته است. آن حضرت، آیین خانه داری و همسرداری را به خوبی مراعات می کرد. در زندگی واقعاً شریک و همراه و همراز همسرش امیرمؤمنان(ع) بود. گاهی در خانه، به علت وضعیت دوران و شرایط تنگنای اقتصادی حاکم بر مسلمانان و آن حضرت غذایی نبود و کودکان و خود آن بانو گرسنه بودند، اما فاطمه زهرا(س) چیزی به حضرت علی(ع) نمی گفت و از او درخواستی نمی کرد؛ حتی به پیامبر خدا(ص) هم در این مورد سخنی نمی گفت. بیم آن داشت که همسرش نتواند خواسته او را برآورد و تأمین کند و شرمنده شود.

مشارکت در کارهای خانه، جلوه دیگری از رفتار آن خانواده الگو بود. گاهی در اثر کار بسیار، دست هایش تاول می زد، لباس هایش غبارآلود می شد و بر لبانش دود و خاکستر می نشست. کارها بین حضرت علی(ع) و فاطمه(س) تقسیم شده بود. در سیره عملی حضرت زهرا(س) توجه به شخصیت بخشی فرزندان و ایجاد اعتماد به نفس در آنها کاملاً مشهود است. از جمله ابزارهایی که روح اعتماد به نفس و مشکل ستیزی را در کودک زنده نگه می دارد، مسابقه و رقابتهای سازنده است. رو به رو ساختن کودکان با مشکلات و فراهم نمودن امکان رقابت برای آنها موجب بالا رفتن حس اعتماد می گردد. این مسأله به قدری ارزشمند و سرنوشت ساز است که اولیای کودک باید برای آن برنامه ریزی کنند. حضرت زهرا(س) برای ایجاد اعتماد به نفس در فرزندان خود، آنها را وادار و تشویق به مسابقه و ورزش می کرد. از جمله نمونه های دیگر؛ روحیه شادابی و نشاط و محبت در بین افراد خانواده است. افراد خمود و پژمرده از کارآیی لازم و مفید در امور اقتصادی و غیراقتصادی برخوردار نمی باشند.

افزایش کارآیی، موجب کاهش هزینه های تولید و در نتیجه سود افزوده و بهره وری اقتصادی بیشتر می شود. از منظر اسلام، نفع شخصی و مطلوبیت فرد به تنهایی مطرح نیست، بلکه سهم هر یک از افراد جامعه در ضرر و منفعت کل جامعه اثرگذار است. ایثار، پشتکار، گذشت، درستی و راستی و دیگر فضایل و ارزشهای فردی شاکله اجتماع را سالم و پرثمر می سازد.

درس محبت در خانه حضرت زهرا(س) به طور کامل ارایه می شد و آن حضرت که خود از سرچشمه محبت و عطوفت رسول خدا(ص) سیراب شده و قلبش کانون محبت به همسرو فرزندانش بود، در این جهت نیز وظیفه مادری خود را به بهترین شکل انجام می داد.

سلمان فارسی می گوید: روزی حضرت فاطمه زهرا(س) را دیدم، که مشغول آسیاب کردن غله است. فرزندش حسین(ع) به گریه افتاد و بی تابی می کرد. عرض کردم: برای کمک به شما، غله را آسیاب کنم یا بچه را آرام نمایم؟ حضرت فرمود: من به آرام کردن فرزند اولی هستم. شما آسیاب را بچرخانید. این موضوع تنها مختص فرزندان نبوده و در شکل گسترده شامل همه اعضای خانواده می شود. شوهرداری حضرت زهرا(س) و هماهنگی با او، یکی از این نمونه هاست.

برای زن بزرگترین موفقیت وارزش این است که در شؤون گوناگون زندگی، خشنودی همسرش را به دست آورد و از هرگونه عملی که موجب ناراحتی شوهر می گردد پرهیز نماید. حضرت علی(ع) می فرمایند: «جهاد زن، خوب شوهرداری است» زن برای اینکه بتواند در این جهاد پیروزمند باشد، باید تمام سعی و تلاش خود را بکار گیرد تا خانه را محل آرامش مرد قرار دهد.

شوهرداری حضرت زهرای مرضیه(س) بهترین الگو برای زنان مسلمان است. رفتار حضرت زهرا(س) با شوهر در عالی ترین مرحله صفا و مهربانی بود. نه تنها هرگز خاطر شوهر را نرنجاند، بلکه یاوری مهربان برای او بود.

حضرت علی(ع) می فرمایند: «سوگند به خدا، من زهرا(س) را تا آن زمان که خداوند او را به سوی خود برد، خشمگین نساختم و در هیچ کاری موجب ناخشنودی او نشدم. او نیز هیچ گاه مرا خشمگین نکرد و عملی از او سر نزد تا باعث ناخشنودی من شود.”آنچه عنوان شد، تنها بخشی از رفتار حضرت زهرای مرضیه(س) با اعضای خانواده خویش است که اگر سرلوحه زندگی ما قرار گیرد، مانع بروز بسیاری از مشکلات در عرصه خانواده ها خواهد شد.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:۲
در انتظار بررسی: ۱
* نظر:
ارسال نظرات
مومن آل انقلاب
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۲۲:۰۴ - ۱۴ فروردين ۱۳۹۳
۰
۱
«حفاظت از ارزشهای انقلاب»

بهترین راهکار برای حفاظت و حراست از ارزشهای انقلاب چیست؟

سجاد چاره دان؛پژوهشگر علوم اسلامی و از اساتید جبهه فرهنگی انقلاب


انقلاب اسلامي يک پديده‌ي معنوي است که هرگونه موضع‌گيري ما نسبت به آن، ما را در جايگاه خاصي از قرب و يا بُعد نسبت به معنويت قرار مي‌دهد و اين است که نمي‌توان نسبت به آن چشم برهم گذاشت و آن را ناديده انگاشت، زيرا به همان اندازه، از جايگاه قرب معنوي به جايگاه بُعد از حقيقت پرت مي‌شويم. به همين جهت مي‌توان آن را يک رستاخيز معنوي به‌شمار آورد که حساب و جايگاه هرکس را در دوران کنوني که دوران تقابل انقلاب اسلامي با فرهنگ مدرنيته است، تعيين مي‌کند.

در دوراني که بشر مدرن از دين فاصله گرفته و ارتقاي انسان را در پيروي از انديشه‌هاي منقطع از آسمان جستجو مي‌کند، يک‌مرتبه در قرن بيستم با وقوع دو جنگ جهاني در مهد تمدن مدرن و شکست ايدئولوژي‌هايي مثل ليبراليسم و سوسياليسم و ظهور نابرابري‌هاي آزاردهنده، انقلاب اسلامي به عنوان راهي براي عبور از آن فرهنگ به سوي فرهنگ الهي انبياء، عقل‌ها و دل‌ها را متوجه خود نمود و بر خلاف آن‌همه تبليغاتِ منفي که نسبت به آن روا داشتند، به‌خوبي از عهده‌ي نشان‌دادنِ معني تاريخي خود برآمد. اين است که روشن مي‌کند انقلاب اسلامي يک امر اتفاقي نيست، بلکه گشايش افق و زمان جديد در بحبوحه‌ي پايان غرب است.

اگر بتوانيم حادثه‌ي انقلاب اسلامي را با يک فهم کلي و با جامعيتي از آگاهي و خودآگاهي و دل‌آگاهي درک کنيم، مي‌توانيم جايگاه حقيقي انقلاب اسلامي در حال و آينده را، در روح و روان آدم‌ها بشناسيم و معني آن‌که مي‌گوييم: «هرکس وارد اردوگاه انقلاب اسلامي نشود، از تاريخ بيرون مي‌افتد و بي‌تاريخ مي‌شود» را دريابيم.

درد بزرگ آن است که در فضاي فرهنگ مدرنيته، تفکر آزاد به حاشيه رفته است، در حالي‌که فهم انقلابي که بنا است ماوراء فرهنگ مدرنيته با انسان‌ها سخن بگويد، نياز به تفکر آزاد دارد و رمز شکست سياسي نخبگاني که با روحيه‌ي سياسي‌کاري و با روش‌هاي غربي با انقلاب اسلامي برخورد کردند، همين بوده و هست. انقلاب اسلامي آمده است تا بشريت را با امکاناتي آشنا کند که ماوراء جهاني است که فرهنگ مدرنيته در آن زندگي مي‌کند و با عقلِ پژمرده‌ي خود مي‌خواهد ادامه‌ي حيات دهد.

انقلاب اسلامي دوران تاريخ دين‌داري در جهان معاصر را بنيان نهاد، آن دوران را راه مي‌برد و نگهداري و نگهباني مي‌نمايد، به طوري که تاريخ معاصر در سايه‌ي حضور آن انقلاب بايدها و نبايدهاي حيات تاريخي بشر اين دوران را شکل مي‌دهد. همان‌طور که بشر با هوا زنده است، اگر خواست حيات تاريخي داشته باشد بايد تعلق خود را به سوي انقلاب اسلامي معطوف دارد و زندگي او امري جدا از آن نباشد تا گرفتار «نسبيت» و «نيست‌انگاري» دوران نگردد. در سال‌هاي اخيرمقدمات چنين تذکري در حال تحقق است و حجاب چهارصدساله‌ي دروغ فرهنگ مدرنيته در حال فروافتادن، وقت آن رسيده است که با گوش باز وارد زندگي شويم، گوشي که فقط براي شنيدن مشهورات و مقبولات فرهنگ مدرنيته باز نيست.

راه برون‌رفت از نيست‌انگاري دوران، با انقلاب اسلامي و إشراقي که خداوند بر قلب بنيان‌گذار آن متجلّي کرد، گشوده شد تا بشريت به عالَمي نزديک شود که آن عالَم؛ عرفان و معرفت و حماسه و عبوديت را يک‌جا به او هديه مي‌دهد و متذکر عهد بشر با «وجود» مي‌گردد، عهدي که در دوران غرب‌زدگي ما شکسته شد.

خطرناک ترین خطری که ارزشهای انقلاب اسلامی را تهدید می کند دوری جامعه از ولایت فقیه است و اگر جامعه ولایت نداشته باشد یعنی ستون فقرات بدنۀ جامعه خورد شده است. 33سال بطول انجامید تا فهمیدند که منظور خدا از « و اعتصمو به حبل الله جمیعاً ولاتفرقوا » در عصر ما ، ولایت فقیه است ، و تا زمانی که ملت مسلمان ایران به ولایت فقیه چنگ زده اند ، متفرق نمودن آنها محال است .



33 سال بطول انجامید تا آمریکا و اسرائیل و انگلیس بفهمند که ، قدرت نرم افزاری جمهوری اسلامی ایران و قدرت سخت افرازی آن متأثر از وجود مقدس ولایت فقیه است .33سال طول کشید تا دشمنان فهمیدند ، ولایت فقیه بزرگترین دفع کننده تفکرات التقاطی و تنها مانع غیرقابل نفوذ بر سر راه ورود و حاکمیت نظام لیبرالیسمی و سکولاریسمی است.

سیاستمداران آمریکایی تأثیر ولایت را متوجه شده اند اما برخی خواص کشورمان نه. شاهد این تحلیل «فوکویاما»، فیلسوف سیاسی مورد مشورت و تصیم گیرندگان آمریکا است که می گوید محور اصلی و گوهر مغز انقلاب در تشیع است و رمز آن نیز این است که تفکر شیعی دارند. این سیاستمدار آمریکایی در تحلیل خود اذعان دارد؛ بال سرخ شیعه شهادت طلبی و بال سبز او نیز امید است که بال سرخ خود را از عاشورا گرفته و بال سبز خود را که امید است از مهدویت می دانند. فیلسوف سیاسی مورد مشورت و تصیمم گیرندگان آمریکا بر این مهم نیز معتقد است که پرنده انقلاب که دو بال سبز و سرخ دارد زره ای به تن دارد که آن نیز ولایت است و هیچ تیری در آن اثر ندارد.

جامعه اسلامی یک محور می خواهد و آن نیز ولایت است و مابقی افراد جامعه باید خود را با آن وفق دهند. هر کار و حرفی که امروز منجر به تضعیف عمود خیمه ولایت شود را یک خیانت می دانیم و تبعیت از رهبری باید مورد توجه همگان قرار گیرد. دشمنان تاکید دارند برای مبارزه با انقلاب باید ابتدا ولایت را از مردم جدا کنند و به مبارزه با مکتب شیعه بپردازند و ما نیز باید هوشیار باشیم.

راه مستقیم همان صراط ولایت است؛ روایت شهدا یعنی گفتن از رهسپاری با ولایت تا شهادت، متاسفانه امروز بعضی ها رهسپارند با ولایت تا منفعت. زندگی شهدا نمود ارزش‌های اسلامی است و بیان آنها موجب بستر سازی برای ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف می شود. بصیرت به انسان قدرت تشخیص مسائل پیچیده سیاسی و اجتماعی را می‌دهد و او با درك و فهم درست واقعیت‌های جامعه، در هنگامه بحران و فتنه، حق را از باطل جدا می‌كند و با نور معرفت الهی، در مسیر مستقیم حركت می‌نماید. اگر انسان بصیر نباشد، گرفتار فتنه‌ها می‌شود و با كوری به بیراهه می‌رود و در پرتگاه سقوط می‌كند.
پاسخ
ثقثق
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۰۹:۵۴ - ۱۵ فروردين ۱۳۹۳
۰
۰
http://sahebnews.ir/74410/%DB%8C%DA%A9-%D8%A8%D8%B4%DA%A9%D9%87-%D9%86%D9%81%D8%AA-%D8%AF%D9%84%DB%8C%D9%84-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%AE%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF%DB%8C-%D9%86%DA%98%D8%A7%D8%AF-%D8%A8%D9%88.htm
پاسخ
جدیدترین اخبار پربازدید ها