يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ(حجرات 13) * * * ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیره‌ها و قبیله‌ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید؛ (اینها ملاک امتیاز نیست،) گرامی‌ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست؛ خداوند دانا و آگاه است! * * * ای مردمان شما را از مردی و زنی/ما آفریده‌ایم به علم و به اقتدار/ دادیمتان قرار به اقوام گونه‌گون/انس و شناخت تا که به ‌هم‌ آورید بار/ بی‌شک بود زجمع شما آن‌عزیزتر/نزد خدا که بیش به تقواست ماندگار/ زان‌رو که هست عالم و آگاه کردگار/بر مردمان مومن و مشرکت بروزگار

 

      
کد خبر: ۲۴۴۲۷
زمان انتشار: ۱۰:۴۹     ۰۷ آبان ۱۳۹۰
سلحشور در گفت‌وگو تفصیلی با سرویس نقدرسانه پایگاه ۵۹۸؛
در سینمای ما سالی حدوداً 100 فیلم در آن سالهایی که موفق باشد تولید می شود. از این 100 تا کار، طبق آمار وزارت ارشاد و اقرار خود سینماگران، تنها 3 تا آن هم با ارفاق سالم است و 97 تای دیگر آثار سبک و مبتذل و حتی مستهجن می باشد... این دقیقا همین کلکی است که الان مسئولین فرهنگی دارند به جمهوری اسلامی و مردم و علما می زنند؛ تا علما بگویند چرا سینما اینطور خراب است، همان 3 درصد کارها را نشان می دهند و می گویند بفرمایید، کارهای خوب هم داریم. در حالیکه آن کارهای بد و آمار آن آثار مبتذل را نمی روند نشان بدهند.
سرویس فرهنگی نقد رسانه پایگاه 598/ یکی از موضوعاتی که از ابتدای انقلاب مورد بحث و بعضاً مناقشات جدی بوده، «اسلامی سازی سینما و تلویزیون» بوده است. در این بین، دیدگاه های کاملاً متفاوتی وجود داشته است؛ برخی معتقد اند اصولاً هنر نباید ونمی تواند در خدمت تفکر و ایدئولوژی خاصی قرار بگیرد و ایده «هنر برای هنر» را مطرح می کنند. برخی معتقد اند با عوض کردن مسئولین، می توان نهادی را اسلامی کرد و دیگران به تغییراتی بنیادین در عرصه هنر معتقد اند.



در این رابطه، سرویس نقد رسانه پایگاه 598، مصاحبه ای را با جناب آقای فرج الله سلحشور، فیلم ساز بنام کشور که آثار متعددی را در عرصه هنر دینی تولید کرده ، مصاحبه ای را صورت داده است که شرح آن در زیر می آید.

در صحبت مختصری که با حضرتعالی داشتیم، فرموده بودید با توجه به وضعیت کنونی سینما و تلویزیون، بهتر است نیروهای مذهبی وارد این دو عرصه نشوند. لطفاً دلیل این فرمایشتان را بصورت تفصیلی تر بفرمایید.


دلیلش این سی و دو سه سال تجربه ای که جمهوری اسلامی در عرصه سینما داشته؛ از ابتدای انقلاب، همه ماها مثل شما فکر می کردیم که باید برویم در این سینما حضور داشته باشیم و این سینما را از این ابتذال و فساد در بیاوریم. ولی عملا سینما بود که نیروهای ما را بلعید، عملا سینما بود که حتی بچه های رزمنده، بچه های طلبه، بچه های حزب اللهی و هیئتی ما را در خود منحل کرد. فراوان بودند نیروهایی که وارد سینما شدند و از دست رفتند؛ یعنی الان شما بچه هایی که شما بتوانید به آنها تکیه بکنید و قسم بخوردید که اینها دیگر نیروی خودتان هستند و دارای تجربه و توان هستند، به اندازه انگشتان یک دست هم ندارید و در این سی و دو سه سال، متاسفانه این سینما بود که امثال ما را تغییر داد، نه اینکه ما سینما را تغییر بدهیم .

دلیل دوم اینکه شما فیلمهای دهه 60 را نگاه بکینید (که چند نمونه اش در این هفته دفاع مقدس پخش شد) فیلمهای دهه60، با اخلاصی که دارد، با سلامتی که درون آنها وجود دارد، اینها را نگاه بکنید و فیلمهای امروزی را نیز نگاه بکنید؛ یعنی به جرات می توان گفت که فساد و انحراف سینما، شاید 6 برابر نسبت به اول انقلاب بیشترشده است. پس معلوم است که ما نتوانستیم تاکنون کار خاصی بکنیم. نیروهای مذهبی که وارد سینما شدند، برای سینما نتوانستند کاری بکنند. نهایتش آدمهایی مثل بنده بودند که وارد سینما شدند، ولی در کنار سینما خودشان سعی کردند خودشان را نگه دارند و کار سالم انجام بدهند. وگرنه برای سینما، نتوانستند تا به حال کاری انجام بدهند.

این فرمایشی که می فرمایید، فقط در مورد سینما صادق است یا شامل تلویزیون هم می شود؟

خیر؛ بنده که می گویم سینما، منظورم فیلم سازی است؛ تلویزیون هم همینوطوری است وآن را هم نتوانستیم اصلاح بکنیم.

اگر سینما و تلویزیون، به این نحوی که حضرتعالی می فرمایید عامل فساد می باشد، چطور ما از درون همین ها شاهد آثار محدود، ولی واقعاً درخشانی هستیم؟

ببینید داستان حضرت موسی را شنیدید که خدآند می فرماید می خواهم یکی از بدترین موجودات من را نزدم بیاوری و او میرود سگی را در خرابه ای می بیند که کثیف و مریض است و می خواهد که این حیوان را بیاورد. بعد یک دفعه متوجه می شود که حیوان دندانهای سفیدی دارد و با خود می گوید که بالاخره همین، یک حسن حساب می شود و از آن کار منصرف می شود. آیا مثلاً وقتی ما می گوییم مرگ بر آمریکا، منظورمان همه مردم آمریکاست، یا نه آن یک درصدی که بد هستند؟ در سینما قضیه دقیقاً بالعکس است؛ در سینمای ما سالی حدوداً 100 فیلم در آن سالهایی که موفق باشد تولید می شود. از این 100 تا کار، طبق آمار وزارت ارشاد و اقرار خود سینماگران، تنها 3 تا آن هم با ارفاق سالم است و 97 تای دیگر آثار سبک و مبتذل و حتی مستهجن می باشد. آیا این 3 تا کار، به فرض اینکه خوب باشند، می توانند بیانگر کلیت سینما باشند؟ اگر ما سینمایی داشتیم که 97درصد خوب و بقیه بد بود، می گفتیم این سینما موفق است و از آن عیبش باید صرف نظر کرد. حتی 80 درصدش خوب و باقی اش بد بود، باز می پذیرفتیم. اما سینمایی که 97درصدش بد و باقی اش خوب است، این دقیقا همین کلکی است که الان مسئولین فرهنگی دارند به جمهوری اسلامی و مردم و علما می زنند؛ تا علما بگویند چرا سینما اینطور خراب است، همان 3 درصد کارها را نشان می دهند و می گویند بفرمایید، کارهای خوب هم داریم. در حالیکه آن کارهای بد و آمار آن آثار مبتذل را نمی روند نشان بدهند.
خیر؛ به یک چنین سینمایی که 3 درصدش خوب است، عُقلا نمی گویند خوب. اما حقه بازها و آنهایی که دنبال این هستند که سینما را یک جور توجیح کنند، دائماً معایبش را بپوشانند و سر مردم و انقلاب کلاه بگذارند، آنها فقط می گردند دنبال این که کارهای خوب را نشان بدهند و بدها را پنهان کنند.

بنده از فرمایشات حضرتعالی اینطور برداشت کردم که معتقدید علی رغم اینکه در این بین، آثار درخشانی هم وجود دارد، اما سینما و تلویزیون کنونی این ظرفیت را ندارد که تعداد این آثار را خیلی افزایش دهد و مثلاً به 40 یا حتی 20 درصد برساند. بنده درست برداشت کردم؟


تقریبا همین مطلب را شما هم می فرمایید، اما اینکه ظرفیت ندارد به چه معناست؟ مثالی بزنم؛ یک آدم معلول یا بیمار، نمی تواند از یک حدی بیشتر وزنه بزند، یک آدم ناقص، نمی تواند از یک حدی بیشتر کار و تلاش بکند؛ زیرا یک نقص و مشکلی در درونش دارد. سینما تلویزیون ما، مبانی و اصولش مبانی و اصول انقلابی و اسلامی نیست؛ سینمایی است که در غرب ایجاد شده و در همانجا برایش تعریف و راهکار ارائه داند، مبانی و اصول برایش تعریف کردند و اینها را کتاب کردند و به همه دنیا گسترش و آموزش دادند. سینمای ما الآن عضوی از سینمای موجود در دنیاست، نه سینمای جمهوری اسلامی؛ چون مبانی اش مبانی اسلامی و الاهی نیست، امکان خوب شدن هم ندارد، مگر آنکه این مبانی عوض بشود.

مثل یک آدمی که کافر است و دست به هرچیز بزند، ناپاک می شود. برای آنکه پاک بشود، باید شهادتین بگویی و از ریشه اعتقاداتت را عوض کنی و آن وقت، همین آدمی که تا ده دقیقه قبل کافر بودی، الآن پاک می شوی. سینما هم همینگونه است؛ سینما کافر است؛ الحاد ریشه سینماست، اومانیسم و ماتریالیسم و دنیاگرایی مبنای این سینمای موجود است. در حالی که بایستی خدامحوری و معناگرایی محور سینمای مذهبی باشد. چون اینها محور نیست، لذا هرچقدر هم تلاش بکنیم مثل این است که در زمین شوره زار بذر بپاشم و حاصلی به بار نمی آید. انگشت شماری هم اگر آثار مثبت هست، حاصل این سینما نیست؛ بلکه بعضی از هنرمندان  با سینمای موجود کنار نیامدند و آن را نپذیرفتند و خودشان خارج از این سینما دارند تلاششان را می کنند که فارغ از سینما، خودشان یک کار مثبتی انجام دهند. وگرنه کسی که درون سینما این اصول را پذیرفته، معمولاً خیلی موفق نمی شوند اثر درخشانی خلق کنند.

اینکه ما سینمایی با مبانی اسلامی و الهی داشته باشیم، قطعاً هدف و وضعیت مطلوب ماست. اما در وضعیت کنونی که اگر آن را به «وضعیت گذار» تعبیر کنیم، آیا راه حل ما تعطیلی سینما و تلویزیون است؟ یا واگذاری اش به همین آدم های موجود است و همین بچه های مذهبی هم که هستند، بیرون بیایند؟ یا در همین باید یک تحول تدریجی اتفاق بیفتد؟ یا راه حل دیگری شما مدنظرتان هست برای وضعیت «فعلی» ما؟

واقعیت امر این است که در این 33سال، ما داشتیم همین کار را می کردیم؛ در این مدت داشتیم سعی می کردیم از این گذار عبور بکنیم، سعی کنیم در این سینما حضور داشته باشیم، اصلاحش کنیم و یک راهکارهایی پیدا کنیم که شاید این سینما نجات پیدا کند. اما تاکنون عملاً نتیجه منفی بود.

شما دلیل این امر را چه می دانید؟ که علی رغم اینکه انگیزه بوده، ولی نتیجه منفی شده؟

ببینید دلایل متعددی دارد، ولی دلیل اصلی و ریشه ای اش این است که سینمای موجود از بنیان با اسلام درتضاد است، تصریح می کنم «سینمای موجود». مثل بانکداری؛ ببینید الان بانکداری ما بانکداری نضول خواری است، بانکداری رباست، بانکداری اسلامی نیست. اما این بانکداری می تواند اسلامی بشود، به شرطی که ربا از آن برداشته شود قوانین اقتصادی اسلام در آنها جایگزین شود.

یعنی می فرمایید که اصلاً مطالعات بنیادینی هم انجام نشده در این عرصه.

اصلاً؛ یعنی جمهوری اسلامی نرفته است یک سری از دانشمدان و اسلام شناسان و فرهنگیان را بنشاند بگوید شما این سینما و این فیلمها را ببینید و برای من از اینها تحلیل بدهید که ما این سینمایی که داریم می بینیم، دارای چه ماهیتی است؟ ببیند یک کتاب را الان علمای ما و بزرگان ما تا بخوانند، میگویند که این کتاب یا مارکسیستی است، یا فرهنگ الحاد در آن هست یا مثلاً این کتاب، سرمایه داری یا سوسیالیست را دارد ترویج می کند. فوری تا کتاب را بخوانند، میفهمند که خط و ربط  این کتاب مال وهابیت است یا مال کجاست. سینما هم همینطور است؛ یعنی اگر چند نفر از بزرگان بنشینند نگاه کنند این فیلم ها را، فوری میفهمند که این سینما دارای چه اصولی است و چه ارزش ها یا ضد ارزشهایی مخالف باورهای اسلام برای آن حاکم است. حالا وقتی پیدا کردند این پارامترها را، حالا م یتوانند بگویند ما برای اینکه اصلاح بکنیم، نکته مقابل اینها چه چیزی باید بگذاریم؟ ما چه نوع سینمایی را باید دنبالش باشیم؟ خودشان به تعریف سینمای مطلوب می رسند. ضمن اینکه اینقدر کتاب ها هستند که به صراحت گفته اند مبانی سینما، سینمای دروغ و توهم است، سینمای مادی گرا و انسان محور است و اومانیسم بر آن حاکم است. خودشان گفتند اصلاً؛ ولی ما این کتابها را نخواندیم که هیچ، حتی چند تا کارشناس هم نگذاشتیم این فیلمها را تحلیل کنند که به ویژگی ها و مختصات این سینما برسیم و حالا بگوییم اینها اشکال دارد و چطوری و چه چیزی را می توانیم جایگزین کنیم.

حتی به این هم نشستن فکر کنند. نه اینکه نداریم، داریم؛ قرآن و اهل بیت برای همه اینها راهکار دارند و ما هم یقین داریم که این راهکارها را پیدا کردیم، اما جمهوری اسلامی اصلاً به فکر این حرفها نیست! مسئولین وضعیت کنونی را پذیرفتند و می گویند همین فساد، همین سینما و همین اشکالات باید باشد و غیر از این هم نمی تواند باشد. اشکال اینجاست. نه اینکه راهکار نداریم، راهکار وجود دارد؛ ما مبانی قصه نویسی و سناریونویسی در قرآن داریم، قصه هایی که خدا گفته است تعریف از آنها داده و گفته است که این قصه هایی که دارم به شما می گویم دارای چه ویژگی هایی است. خود خداوند در قرآن از قصه هایی که بیان کرده است، تعریف ارائه داده. همین تعریف ها مبانی ماست، که در آوردیم بر اساسش سناریو نوشتیم. بر اساسش فیلم ساختیم والان نمونه کار ارائه دادیم. اما جمهوری اسلامی می گوید من نمی خواهم؛ من همان فیلمهای مبتذل را می خواهم؛ همان هنرمندان مبتذل را می خواهم. پس اشکال اصلی این است که مبانی فیلم سازی موجود دنیا و ایران با اسلام در تضاد است.

دوم این که مسئولین ما ننشستند اتاق فکر تشکیل بدهند برای اینکه راهکاری پیدا کنند. سوم این که مسئولین ما و بزرگان ما در برابر سینما مرعوب شدند؛ یعنی احساس حقارت می کنند در برابر سینما، هنرمندان را بالاتر از شهدا و علما وعرفا می دانند و هنرمندان را سوار بر جامعه اسلامی کردند وبه عنوان الگوی جامعه ارائه دادند. خب یه همچین آدمی را که شما نمی توانی اصلاحش کنی؛ وقتی خودت اورا بردی بالا، خودت از او تعریف کردی و بزرگش کردی، نمی توانی از او ایراد بگیری و اصلاحش کنی.

چهارم اینکه قانونی اصلاً بر فیلم سازی مملکت ما حاکم نیست؛ یعنی اگر یک فیلم ساز، فیلم مستحجن بسازد، فیلم خائنانه بسازد، فیلمهایی بسازه که جامعه را به فساد بکشاند، خانواده را نابود کند، فحشا و منکرات را اشاعه بدهد، یا هنرمندی که اصلاً از او فساد علنی در اینترنت و جاهای دیگر دیده بشود، قانون اصلاً در مورد اینها اجرا نمی شود. کسی نمی گوید توی هنرمند که برای مردم داری فیلم بازی می کنی، داری فرهنگ سازی می کنی، چرا خودت اینقدر فلان هستی؟ قانون یقه ی اینها را نمی گیرد. همه اینها با هم دست به دست همدیگر میدهند و نمی گذارند سینمای ما درست بشود.

در نهایت شما برای جوانهایی که واقعاً علاقه دارند تحولی در این عرصه اتفاق بیفتد و از آنطرف برای مسئولین مربوطه، چه راهکار ایجابی و چه راهکار سلبی ای دارید؟

اگر شما دنبال یک راهکاری هستید که مثل یک قرص بخوریم و همه مشکلان خوب شود، این عملاً شدنی نیست. مشکل پیچیده است. اولاً باید جمهوری اسلامی ایمان بیاورد که این سینما به دردش نمی خورد. اول قبول بکند، مسئولین قبول کنند که این سینما سینمای جمهور اسلامی نیست. حالا وقتی فهمیدند که این بیمار است و به دردشان نمی خورد، سعی کنند این بیمار را درمان کنند. اول باید این را بفهمند. دوم اینکه قانون همانطور که در تمام ارکان جامعه حکومت می کند، بر سینما هم حکومت بکند. اگر مسئولین ما هنرمند خطاکار را مورد مؤاخذه قانونی قرار دهند، هنرمند بعدی جرأت نمی کند خطا کنند.

برخی از افراد در اینجا اشکال می کنند که بات قانون و حکومت نمی شود فرهنگ سازی کرد. این حرف را شما چگونه پاسخ می فرمایید؟

پس چرا خدا و پیغمبر و قرآن این کار را کردند؟ چرا آنها می گویند هر کس که خلاف اخلاق رفتارکرد، بخوابانید و شلاق بزنید؟ چرا خدا و پیغمبر این کار را کردند؟ چرا می گویند این کار را بکنید و آن کار را نکنید؟ این کار ثواب است و آن عقاب است؟ این حرفی که اینها می زنند، در حقیقت یک راه فرار است، یک جمله ی زیبا ولی بدون عمق است و فقط ظاهر قشنگی دارد. «آقا با قانون نمی شود فرهنگ سازی کرد» چرا نمی شود؟ تمام قانون خدا برای فرهنگ سازی و برای انسان سازی آمده است.

سوال آخر هم اینکه شما به جوانهای مذهبی و حزب اللهی که به این ضرورت پی برده اند و می خواهند فعالیتی بکنند، چه توصیه ای دارید؟

من به آنها توصیه می کنم با همدیگر جمع بشوید، دور همدیگر و با کمک همدیگر هر کاری که می توانید بکنید، اما وارد این سینما نشوید. یک هسته سالم، حتی کوچک در کنار این جریان به مراتب می تواند مفیدتر باشد. تا اینکه بروید در داخل اینها هضم بشوید. با هم جمع بنشینید دور همدیگر یه کارهایی انجام بدهید و با همان اعتقاداتی که دارید، بر اساس اعتاداتتان عمل بکنید. فریب این سینما را نخورید که فکر کنید که حتما باید وارد این سینما بشوید و آن را درست کنید. حتی شهید آوینی به من گفت بیا با همدیگر به حوزه هنری برویم و با هم آنجا را درست کنیم. به او گفتم سید جان تو به آنجا میروی، نه تنها درست نمی کنی، خودت هم ضایع میشوی و همین طور هم شد؛ حوزه هنری را نه تنها نتوانست درست بکند، که اینقدر عذاب دید در حوزه هنری که اتفاقاً مال بچه حزب اللهی ها بود. نه در ارشاد و نه در تلویزیون، حتی در حوزه هنری نتوانست شهید آوینی منشاء خیری بشود. اگرآثار ارزشمندی از شهید آوینی به جا مانده، همان هایی است که در روایت فتح انجام داده. یه گوشه یه عده بچه مسلمان جمع شدند، سعی کردند براساس اعتقاداتشان تکلیفشان را انجام دهند و می بینید که چقدر هم موفق بوده. عین همین کار را من پیشنهاد می کنم به بچه های خودمون؛ می گویم مثل شهید آوینی عمل کنید؛ جمع شوید دور همدیگر با کمک هم سعی کنید یک کارهای مثبتی را انجام دهید. هرچه به عقلتان می رسد، هرچه فهمیدید از سینما، از هنر، از تبلیغات، همان را سعی کنید پیاده کنید. حالا اگر امکانات ندارید، آرام آرام از اینطرف و آنطرف انسان جمع میکند. ولی بودنتون دور همدیگه خودش اولین قدم است.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:۱۸
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
ارسال نظرات
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۱:۲۳ - ۰۷ آبان ۱۳۹۰
۶
۵
اتفاقا باد به عرصه فیلم سازی برویم. نباید عرصه را خالی کنیم
پاسخ
آرش
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۶:۰۵ - ۰۷ آبان ۱۳۹۰
کاملا موافقم. افراد مذهبی عرصه فیلم سازی را خالی کردند تا دچار این معضل شدیم الان.
میلاد
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۴:۱۰ - ۰۷ آبان ۱۳۹۰
۳
۰
ورود به این عرصه به منزله منحل شدن در سینمای موجود است.
پس ورود یا عدم ورود دردی را دوا نخواهد کرد.
ساختار سینما باید با اصول اسلامی باز تعریف گردد.
پاسخ
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۴:۴۷ - ۰۷ آبان ۱۳۹۰
۳
۱۱
سلحشور دروغ گو ست
پاسخ
ف
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۴:۵۵ - ۰۷ آبان ۱۳۹۰
جدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سها
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۵:۳۵ - ۰۸ آبان ۱۳۹۰
این چه حرفیه!!!!!!!

نه که تو خیلی هم راستگو هستی!!!!!!!!!
ف
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۴:۵۴ - ۰۷ آبان ۱۳۹۰
۳
۱
اگه این سینما بود که بچه های مذهبی رو بلعید دلیلش اینه که اولا اون تعداد مذهبی هایی که وارد سینما و تلویزیون شدن خیلی کم بودن دوما تو همه عرصه ها وارد نشدن
ما فیلم نامه نویس مذهبی و متعهد کم داریم
همونطور که کارگردان و بازیگر مذهبی کم داریم
اتفاقا من میگم باید وارد بشیم
منتها با برنامه!
پاسخ
مهرداد
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۶:۱۴ - ۰۷ آبان ۱۳۹۰
۸
۲
سینمای ما از بیخ خراب است.
پاسخ
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۲۰:۱۹ - ۰۷ آبان ۱۳۹۰
۰
۰
واقعا جدی میگینننننننن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پاسخ
جریان
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۲۱:۴۴ - ۰۷ آبان ۱۳۹۰
۱
۰
وقتی حضرت ایت الله مکارم میفرمایند بودجه های کلان حتی در حوزه هدر و تولیدات ان بی ثمر میشود دیگه سینما و ... بماند.
درب 1 سری چیزا کاملا پلمپ شده بقول هنرمندان همه حرفها زده و بتصویر کشیده شده .
--------------
دنیای ثانیه ها حتم دارم پیشتاز و موثر ترین ابزار هنر عکاسیه . که قربونش برم دل و جرات میخواد و عشق .
اینم که تو قوطی عطاری ایرانی نوبره .
عکس عکس عکس
----------
...
پاسخ
دي نيوز
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۲۳:۴۸ - ۰۷ آبان ۱۳۹۰
۱
۰
اين مطلب شما در سايت "دي نيوز"منتشر گرديد.
پاسخ
مهدی
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۲:۴۵ - ۰۹ آبان ۱۳۹۰
۱
۰
من سلحشورو دوست دارم ولی این حرفشو قبول ندارم البته این بنده خدا حق داره هرکی که ایمانش قویه باید پا بذاره تو سینما اگه سینمای ما الان وضعیتش اینجوری فقط به خاطره اینه که تفکر حزب الله درش نیست
پاسخ
مهدی
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۲:۵۴ - ۰۹ آبان ۱۳۹۰
۱
۰
من سلحشورو دوست دارم ولی این حرفشو قبول ندارم البته این بنده خدا حق داره هرکی که ایمانش قویه باید پا بذاره تو سینما اگه سینمای ما الان وضعیتش اینجوری فقط به خاطره اینه که تفکر حزب الله درش نیست
پاسخ
ضحی
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۷:۴۷ - ۰۹ آبان ۱۳۹۰
۲
۰
من با سلحشور موافقم!

مذهبی ها حاضر نمیشن که خودشونو تو تلویزیون حراج کنن و خودشونو نشون مردم بدن مخصوصن خانم های مذهبی
پاسخ
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۲۳:۵۴ - ۱۰ آبان ۱۳۹۰
۰
۰
تا بچه مدهبی ها نیان به سینما و خودشون اون رو اصلاح نکنن کسی به داد سینما نمیرسه
از حضرت آقا پرسیدند اگر بخواهید شغلی انتخاب کنی آن شغل چیست؟ ایشان فرمودند اگر به گذشته بازگردم همراه طلبگی فیلم سازی را یاد میگیرم
پاسخ
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۲۱:۴۱ - ۱۱ آبان ۱۳۹۰
۱
۰
کسی که توی تهران بزرگ شده، خانوادش همیشه به اصطلاح بعضی ها اونجوری تیپ می زنن
خوب این کارار رو فاحشه گری نمی دونن
پاسخ
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۰۹:۵۴ - ۱۴ آبان ۱۳۹۰
۰
۰
همان شما به عرصه آمدید برای هفت پشتمان کافی است
پاسخ
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۲۳:۱۸ - ۲۱ فروردين ۱۳۹۱
۰
۰
کاش یکی بود این حرف رو به سلحشور می زد تا تو این عرصه وارد نمی شد
پاسخ
جدیدترین اخبار پربازدید ها