أمیرالمؤمنین علی علیه السلام: اِعلَموا أنَّ الأمَلَ یُسهی العَقلَ و یُنسی الذِّکرَ ***بدانید که آرزو خرد را دچار غفلت می سازد و یاد خدا را به فراموشی می سپارد. ***

امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام: منْ أَحَدَّ سِنَانَ الْغَضَبِ لِلَّهِ، قَوِيَ عَلَى قَتْلِ أَشِدَّاءِ الْبَاطِلِ. *** هر كه سر نيزه خشم خود را بخاطر خدا تيز كند، در نابود كردن سخت ترين باطلها توانا بود.

      
کد خبر: ۲۴۴۸۴۲
زمان انتشار: ۱۰:۲۰     ۳۰ مرداد ۱۳۹۳
یادداشت میهمان؛
رامین شریف زاده
نخست) امروزه جهان به مرحله­ای از بلوغ فکری رسیده است که در آن جامعه­اي توسعه يافته تلقي مي­شود كه بتواند در كنار شاخص­هاي اقتصادي بر معيار آموزش و اطلاعات و در حقيقت عنصر دانايي اجتماعي تاكيد كند. آگاهی اجتماعی از ویژگی­های عصر حاضر به شمار می­رود چرا كه اين آگاهی، انسان را به زندگی فردی و جمعی علاقه­مند ساخته و او را متوجه مسوولیت­های خویش می­كند. در جهان امروز وسایل ارتباط جمعی با انتقال اطلاعات به مردم و مبادله افكار و عقاید، ادعا دارد که بسترهای رشد و پیشرفت فرهنگ و آگاهی اجتماعی را فراهم ­آورده و جهان را در نیل به تعالی یاری می­كند.

این در حالی است که مروری بر تاریخچه پیدایش و شکل­گیری رسانه­ها نشان می­دهد که مهمترین انگیزه ایجاد رسانه­هایی چون مطبوعات و خبرگزاری­ها، افزایش توان استیلا بر جامعه و به قولی استیلای اندیشه قدرتمندان بر روح و فکر مردم بوده است. گذری بر عملکرد بنگاه­های خبری قدرتمند دنیا، موید این حقیقت است که برخلاف ادعاهای موجود، رشد و تعالی انسان مورد نظر آنها نبوده و همچنان در مسیر استیلای نظام سلطه بر جوامع و مردم گام برمی­دارند. با توجه به این مهم که امروزه تاثیر رسانه­ها بر مخاطبان امری پذیرفته شده است، آنچه محل بحث و گفتگو است، قواعد حاكم بر این تأثیرگذاری است. یكی از موضوعات مهم در حوزه علوم ارتباطات آن است كه آیا اساسا رسانه­ها می­توانند ارزش‌گرا باشند یا داشتن چنین گرایشی عدول از معیارهای حرفه‌ای است و با چرایی پیدایش آنها منافات دارد؟ پاسخ به این پرسش کار سهلی نیست.

برخی نظریه‌پردازان این حوزه معتقدند كه رسانه­ها، تنها وسيله‌اي برای ایجاد ارتباط جمعی هستند و فارغ از هرگونه نگاه ارزشی باید ابزاری در خدمت انتقال پیام باشند. آنها به منظور توجیه حقوقی این نظریه نيز به اصل جریان آزاد اطلاعات و حق گزینش و انتخاب مخاطبان استناد مي‌كنند. اما از منظر باورها و ارزش­های دینی، ابزاری چون رسانه باید در خدمت اعتلای اندیشه قرار گیرد و استیلا لزوما اعتلا را به دنبال نخواهد داشت. هم از این رو است که بر اساس اصل سوم قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، دولت موظف به بكارگيري تمامي امكانات خود به منظور ايجاد محيط مساعد براي رشد فضايل اخلاقي بر اساس ايمان و تقوا و مبارزه با كليه مظاهر فساد و تباهي و همچنين بالا بردن سطح آگاهي‌هاي عمومي در همه زمينه‌ها و با استفاده از وسایل ارتباط جمعی شده است.  

دوم) امروزه مطبوعات به عنوان يكي از سهل‌الوصول‌ترين و ارزان‌ترين وسايل ارتباط جمعي با توجه به وظایفی كه بر عهده دارند به عنوان ركن چهارم دموكراسي در يك جامعه دموكراتيك مي‌توانند به رشد و پیشرفت فرهنگ و آگاهی اجتماعی كمك كنند؛ از اين رو اندیشمندان وظایف مختلفی را برای مطبوعات بیان كرده‌اند كه از میان مهمترین آنها می­توان به مواردي چون اطلاع‌رسانی و آگاه‌سازی، اعتماد سازی، فرهنگ‌سازی و نقد سازنده اشاره كرد.

همان گونه که اشاره شد بر اساس قوانین موضوعه، رسانه­ها نه تنها می­توانند بلكه باید در انجام وظایف حرفه­ای خویش به رسالت­های دینی، اخلاقی و انسانی خویش پای­بند باشند. هم از اين رو است كه در ماده (2) قانون مطبوعات مصوب سال 1364، فصلی تحت عنوان "رسالت مطبوعات" گشوده شده كه بر اساس آن تمام نشریات ملزم شده‌اند حداقل در گسترش یكی از اهداف ارزشی سهیم باشند. بالطبع مطبوعات نیز وظایفی بر عهده دارند كه در قانون مطبوعات ذيل‌ فصل‌ سوم قانون مذكور (حقوق مطبوعات) به آنها اشاره شده است.   

سوم) یك حكومت آزاد باید شرايطي را فراهم آورد كه تمامي مردم از امور مربوط به خود، حكومت و جامعه اطلاع داشته باشند. حضرت علی علیه‌السلام با تكيه بر اصل برخورداري مردم از آزادی بیان و قلم خطاب به مالك اشتر می‌نویسند: "بخشی از وقت خود را برای آنان كه نیازمند مراجعه به تو هستند قرار بده و شخصاً آنان را در جلسه‌ای عمومی به حضور پذیرفته و برای خدایی كه تو را آفریده است در حضور آنان فروتن باش. به محافظان و نیروهای مسلح خود اجازه حضور در آن مجلس را نده تا سخنگوی آنان بدون هیچ لكنتی در گفتار با تو گفتگو نماید چرا كه من بارها از رسول خدا(ص) شنیدم كه ‌فرمودند هرگز امتی كه در آن حق ضعیفان از زورداران با صراحت و بی‌لكنت گرفته نشود پاكیزه نمی‌شوند و روی سعادت را نمی‌بینند."

از منظر اسلام يكي از وظايف مهم حاكمان، فراهم آوردن شرايط مناسب براي برخورداري مردم از آزادی بیان و قلم است لكن اين موضوع نمي‌تواند و نبايد در تضاد با اصل حفظ حرمت اشخاص در جامعه باشد به عبارتي اگر چه یكی از مهمترين وظایف مطبوعات اطلاع‌رسانی و آگاه‌سازي امور مهمی است كه از درجه اهمیت بالایی برخوردار است اما نبايد از اين موضوع بسيار مهم غافل شد كه آزادی بیان و مطبوعات به طور مطلق وجود نداشته و اساسا انسان در بیان هر چیزی آزاد نیست؛ به همين دليل مطبوعات باید این وظیفه را بسیار دقیق انجام دهند تا به بهانه آزادي بيان و گردش آزاد اطلاعات که شعار محوری رسانه­های غربی است، موجبات هتك حرمت اشخاص و يا تضعيف اركان دين فراهم نيايد چون در غیر این صورت جامعه و مردم به سرمنزل مقصود نخواهند رسيد.

در واقع هدف از برپايي نظام اسلامي تربيت انسان‌ها به منظور رسيدن به يك زندگي سعادتمند است. يكي از تفاوت‌هاي اصلي اين نظام با ساير نظام‌هاي حاكم بر جهان در تكريم انسان‌ها و حرمت قايل شدن براي ارزش‌هاي انساني است. در نظام اسلامي هيچگاه دروغ، تهمت، افترا، تحقير، توهين و تجاوز به آبرو و حيثيت ديگران براي رسيدن به هدف جاي­گاهي ندارد. خطايی غيرقابل توجيه است اگر تحت عنوان آزادی بيان، كرامت و حرمت انسانهای ديگر را زير پا بگذاريم. به عبارتي به بهانه آزادی بيان هيچگاه نبايد به حريم خصوصی افراد وارد شد و مرزهای اخلاقی جامعه را زير پا گذاشت.

بدون تردید یكی از سرمایه‌های بزرگ و معنوی هر انسان حرمت و حیثیت اجتماعی او است، هر انساني در مدت عمر خود با تلاش و كوشش و صرف هزینه‌های مادی و معنوی در میان جامعه، برای خود آبرو و حیثیتی كسب كرده است لذا برای حراست از آن، انواع تلاش‌ها و سرمایه‌گذاری‌ها را می‌پذیرد. اين موضوع تا آنجا قابل اهميت است كه پیامبر اكرم(ص) می‌فرماید: "سوگند به خدایی كه مرا مبعوث به رسالت فرمود، احترام انسان مومن از احترام این خانه خدا بیشتر است".  


چهارم) در یک سال و نیم گذشته شاهد موج عظیمی از اتهامات و افتراها نسبت به رئیس جمهور محترم دولت­های نهم و دهم و همچنین نزدیکان ایشان در بسیاری از رسانه ­ها بوده­ ایم. به عبارتی دیگر، به­ رغم تاکیدات فراوان حضرات معصومان علیه سلام و آموزه­ های دینی و همچنین رهبر معظم انقلاب مبنی بر حفظ آبروی مردم، بسیاری از مطبوعات و رسانه­ ها اعم از اصلاح طلب و اصولگرا سیلی از اتهامات ناروا و اثبات نشده­ ای را متوجه کابینه دولت­های نهم و دهم کرده که هر یک به نوبه خود دلیل آشکاری بر خارج شدن رسانه­ های مذکور از مدار حق طلبی، انسانیت و همچنین رسالت مطبوعاتی است.صرف نظر از این که این قبیل رفتارها در هیچ مرام و مسلکی قابل پذیرش نیست، گسترش این نابخردی­ها در جامعه به رفتار دوگانه­ ای بازمی­گردد که مسئولان و روشنفکران جامعه نسبت به این موضوع اتخاذ کرده ­اند.

به عبارتی در یک سال گذشته بارها شاهد این موضوع بوده­ ایم که مطبوعات تا زمانی که زبان به انتقاد و هتک حرمت دکتر احمدی­ نژاد گشوده ­اند نه تنها مورد مواخذه قرار نگرفته­ اند بلکه تشویق نیز شده ­اند اما به محض اینکه فرد یا جناحی نسبت به عملکرد دولت و یا برخی نهادها انتقادی داشته با الفاظی عجیب مورد حمله و شماتت قرار گرفته است.   
     
به عقيده نگارنده رعايت مواردي كه در ادامه به آنها اشاره مي‌شود، مي‌تواند در ايجاد يك فضاي سالم و رقابتي براي رسانه‌ها كه در آن شميم دلنواز اخلاق، عدالت، مهرورزي و انسانيت مورد نظر دين موج بزند، مفيد واقع شود:  
1. حمايت از مصرف‌كنندگان به جاي توليدكنندگان؛ (سوق دادن يارانه‌ها به نسخه‌هاي فروخته شده به جاي نسخه‌هاي توليد شده؛ چه بسيار نسخه‌هايي كه توليد مي‌شوند و پس از گرفتن يارانه بدون آنكه به دست مصرف كننده برسند، خمير شده و مجددا به كاغذ سفيد تبديل مي‌شوند. چه بسيار مواردي كه آمار نسخ چاپ شده بسيار پايين‌تر از آمار واقعي چاپ است.)  

2. تفكيك قائل شدن ميان نقد سازنده با تخريب؛ (مروري بر مطالب درج شده در نشريات، خبرگزاري‌ها و سايت‌ها گوياي اين واقعيت است كه منابع اطلاع‌رساني در اكثر قريب به اتفاق مواقع به جاي نقد عملكرد يك دستگاه و يا يك مسئول به قضاوت در باره شخصيت فرد مورد نظر مي‌پردازند. بي‌پروايي در اين باب باعث شده تا عملا كمتر مسئولي در دوران تصدي مسئوليت خود، طعم تند و گزنده توهين و افترا را نچشيده باشد. اصلاح اين موضوع نياز فوري به واكنش صريح و محكم هيات نظارت بر مطبوعات و دادگاه‌هاي صالحه دارد.)  

3. پرهيز از درج اخبار ناموثق و بدون سند مشخص؛ (امروزه چاپ اخباري تحت عنوان "شنيده‌ها حاكي از آن است"، "به نقل از يك منبع موثق"، "گفته مي‌شود" و ... در روزنامه‌ها و خبرگزاري‌هاي رسمي كشور به حدي متداول شده كه به يك رويه مرسوم تبديل شده است. با توجه به اين كه اين قبيل اخبار منبع موثقي ندارد، به شدت به گسترش روند توهين، افترا و نشر اكاذيب در جامعه دامن مي‌زند. اصلاح اين موضوع نياز فوري به واكنش صريح و محكم هيات نظارت بر مطبوعات و دادگاه‌هاي صالحه دارد.)  

4. موظف كردن اهالي رسانه اعم از مديران مسئول، سر دبيران و دبيران سرويس‌ها به مطالعه قانون مطبوعات؛ (در يك بررسي ميداني از فعالان نشريات، خبرگزاري‌ها و سايت‌ها مشخص شد كه بيش از 50 درصد آنان كوچك‌ترين آشنايي با قانون مطبوعات نداشته و 30 درصد ديگر نيز تنها در حد عناوين و تيترها با قانون مطبوعات آشنايي دارند و تنها 20 درصد از فعالان مطبوعاتي از قانون مذكور شناخت دارند. به يقين موظف كردن فعالان مطبوعاتي با قوانين و مقررات مي‌تواند از بروز بسياري از اشتباهات و خطاها جلوگيري به عمل آورد.)  

5. موظف كردن مطبوعات و رسانه‌ها به پرهيز از درج مطالبي كه در دادگاه‌هاي صالحه مطرح هستند؛ (چه بسيار مواردي ديده شده كه رسانه‌ها با شانتاژهاي خبري و به قولي عمليات رواني شرايطي را فراهم آورده‌اند كه قاضي و يا دستگاه‌ها را وادار به تصميم‌گيري‌هاي خلاف واقع كرده‌اند.)                

پنجم) مطبوعات در ایران همواره مورد حمایت حاکمیت بوده ­اند به ویژه آن که پس از پیروزی انقلاب اسلامی و خصوصاتی سنوات اخیر این حمایت در راستای توسعه کمی و بهبود کیفی از وضعیت مناسب­تری برخوردار بوده است. در واقع به منظور ساماندهی نظام پرداخت یارانه حوزه نشر و مطبوعات و اجرای بخشی از مفاد مندرج در بند (ز) ماده (104) قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران مصوب سال 1383، هیات وزیران آیین­نامه نحوه پرداخت یارانه در حوزه نشر و مطبوعات را به تصویب رسانده است.
بر اساس ماده (7) آیین­نامه مذکور، نشریاتی که از هیات نظارت بر مطبوعات مجوز اخذ نمایند و در موعد مقرر انتشار یابند، می­توانند متقاضی دریافت یارانه باشند. آنچه در موضوع حمایت از نشریات قابل تامل می­نماید آنکه بیشترین سهم دریافت یارانه به نشریاتی تعلق می­گیرد که به نوعی وابسته و متعلق به یکی از نهادها وارگان­های حکومتی هستند.

این موضوع باعث به وجود آمدن ابهام­هایی به شرح ذیل است. 
 
1- با توجه به موضوع مهم رقابت در عرصه مطبوعات، آیا نشریاتی که وابسته به هیچ نهاد و یا سازمان حکومتی نیستند قدرت رقابت در یک فضای سالم را با نشریاتی که دارای پشتوانه­های قدرتمند مالی هستند، دارند؟  

2- با توجه به پشتوانه­ های مالی نشریات وابسته به حکومت، آیا در این نشریات نوآوری صورت می­گیرد؟  

3- با توجه به این واقعیت که رسالت­مند بودن رسانه­ ها، آنها را به انتشار اطلاعات و اخباری وادار می­كند كه همسو با تمایلات و باورهای گردانندگان آنها باشد آیا این نشریات می­توانند دستگاه ها، نهادها و یا سازمان­های متبوع خود را مورد نقد قرار دهند؟  

4- گسترش مجادلات سیاسی احزاب و جناح­ ها با سرمایه حکومت توسط این نشریات چه حکمی دارد؟  

در پاسخ به پرسش نخست باید گفت که یک ارتباط دیالکتیک میان سرمایه، تیراژ و مخاطب وجود دارد؛ به عبارتی دیگر وقتی یک نشریه از پشتوانه مالی بیشتری برخوردار باشد، تیراژ خود را افزایش می­دهد و وقتی تیراژ افزایش پیدا کرد مخاطبان بیشتری در سطح کشور به دست می­ آورد. طبیعی است که برآیند روند مذکور نیز به جذب سود بیشتر خواهد انجامید.

در این میان، قدرت رقابت سالم از نشریاتی که از پشتوانه­ های مالی قدرتمند برخوردار نیستند سلب خواهد شد و در اندک زمانی نویسندگان و دست ­اندرکاران توانمند آنها نیز جذب نشریات قوی­تر خواهند شد. در چنین شرایطی نشریات ضعیف­تر مجبور خواهند شد تا برای بودن و ادامه حضور در عرصه رقابت خود را وامدار یک جناح، حزب و یا گروه خاصی کنند. شاهد این اتفاق نیز خیل نشریاتی است که امتیاز آنها هنگام انتخابات به گروه­ها و جناح­های مختلف واگذار می­شوند. طبیعی است که این موضوع عامل مهمی بر سر راه گردش آزاد اخبار و اطلاعات خواهد بود.  در این میان نشریاتی نیز هستند که داشتن منابع مالی قدرتمند آنان را از هر گونه نو­آوری و خلاقیت در اطلاع ­رسانی بازداشته است.

این موضوع باعث شده تا زمینه­ های پیشرفت و جذب مخاطب در نشریه کاملا کنار گذاشته شده و نشریه به حیات حداقلی خود و در بهترین شرایط، حفظ وضعیت موجود اکتفا کند. در واقع این قبیل نشریات با این استدلال که حمایت ارگان یا سازمان متبوعشان از یک سو و یارانه­ های دولتی پاسخ­گوی ادامه فعالیت نشریه خواهد بود از پیشرفت و حضور جدی در عرصه رقابت بازمانده­ اند.  

در پاسخ به پرسش سوم باید اعتراف کرد باور کردنی نیست که روزنامه­ ای توسط یک سازمان، نهاد و یا ارگانی حمایت شود اما در عین حال زبان به انتقاد از آن دستگاه بگشاید. در حقیقت این قبیل نشریات نه تنها لب به انتقاد از سازمان متبوعشان نمی­ گشایند بلکه با چشم­ پوشی بر هر گونه ضعف و ایرادی به صراحت به حمایت و تبلیغ سازمان متبوعشان می­ پردازند. در این مرحله است که انتقاد نشریات دیگر را برنتابیده و عرصه مطبوعات کشور را محل تاخت و تاز به سیاست­ های یکدیگر می­کنند. در چنین شرایطی شاهد هستیم که بیت­ المال اعم از یارانه­ ها و یا حمایت­های حکومتی از نشریات نه تنها صرف ارتقا و تعالی جامعه نمی­شود بلکه فضای بدبینی و یاس را در جامعه گسترش می­دهد.


نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:۱
در انتظار بررسی: ۱
* نظر:
ارسال نظرات
صداي عدالت
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۳:۵۳ - ۱۱ شهريور ۱۳۹۳
۱
۰
با تشكر فراوان ، مطلب بسيار كارشناسانه و مستند بود به خوبي عملكرد نشريات و آسيب هاي آنان مطرح شده و پيشنهاد لازم جهت رفع آسيب ها ارائه شده است
پاسخ
جدیدترین اخبار پربازدید ها