يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ(حجرات 13) * * * ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیره‌ها و قبیله‌ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید؛ (اینها ملاک امتیاز نیست،) گرامی‌ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست؛ خداوند دانا و آگاه است! * * * ای مردمان شما را از مردی و زنی/ما آفریده‌ایم به علم و به اقتدار/ دادیمتان قرار به اقوام گونه‌گون/انس و شناخت تا که به ‌هم‌ آورید بار/ بی‌شک بود زجمع شما آن‌عزیزتر/نزد خدا که بیش به تقواست ماندگار/ زان‌رو که هست عالم و آگاه کردگار/بر مردمان مومن و مشرکت بروزگار

 

      
کد خبر: ۲۴۵۲۴۰
زمان انتشار: ۱۱:۱۳     ۰۱ شهريور ۱۳۹۳
مردی که در پی قتل دلخراش پسر خوانده هشت ساله‌اش در سرویس بهداشتی مدرسه، به مجازات مرگ محکوم شده بود، در قزوین به دار مجازات آویخته شد.

به گزارش جام جم، مرد محکوم پس از محاکمه در وقت فوق العاده در شعبه دوم دادگاه کیفری استان قزوین، به قصاص در ملأعام محکوم و حکم صادره از سوی قضات دیوان عالی کشور تائید و پرونده اش برای اجرا به واحد اجرای احکام دادگستری این شهر ارسال شد.

سرانجام این مرد اعدامی سحرگاه پنجشنبه گذشته پس از گذشت 106 روز از زمان حادثه، در حضور خانواده مقتول و مردم، در خیابان شهید بابایی این شهر به دار مجازات آویخته شد.

شروع ماجرا

هفدهم اردیبهشت امسال مردی با مرکز فوریت های پلیسی 110 تماس گرفت و از کشف جسد یک پسر دانش آموز در مدرسه خبر داد.

ماموران انتظامی با اعزام به مدرسه متوجه شدند، پسر هشت ساله ای به نام امید در سرویس بهداشتی مدرسه به طرز دلخراشی به قتل رسیده است. با کشف جسد پسر خردسال، موضوع به بازپرس ویژه قتل دادسرای قزوین گزارش و جسد به پزشکی قانونی منتقل شد.

در تحقیق از مادر کودک معلوم شد او مدتی پیش با مردی ازدواج و وقتی متوجه اعتیاد وی شده از او جدا می شود و همراه پسرش خانه ای را اجاره کرده و با هم زندگی می کردند، اما آن مرد همیشه برایشان ایجاد مزاحمت و وی را تهدید به قتل می کرده است. با اطلاعات به دست آمده از مادر مقتول، ماموران احتمال دادند ناپدری کودک، عامل جنایت باشد، بنابراین او را تعقیب و پس از دستگیری به پلیس آگاهی منتقل کردند.

متهم سنگدل در بازجویی به قتل کودک اعتراف کرد و گفت: معتاد هستم و همین موضوع باعث اختلاف و جدایی میان من و مادر امید شده بود و من هم از آن زن کینه به دل گرفته و تصمیم گرفتم پسرش را بکشم.

چند روزی رفت و آمد امید را زیر نظر گرفتم تا این که روز حادثه، پس از اطمینان از تعطیلی مدرسه، در حالی که کلاه کاسکت به سر گذاشته بودم، به امید حمله کردم و با انتقال به سرویس بهداشتی مدرسه او را کشتم تا از مادرش انتقام بگیرم.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها