أمیرالمؤمنین علی علیه السلام: اِعلَموا أنَّ الأمَلَ یُسهی العَقلَ و یُنسی الذِّکرَ ***بدانید که آرزو خرد را دچار غفلت می سازد و یاد خدا را به فراموشی می سپارد. ***

امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام: منْ أَحَدَّ سِنَانَ الْغَضَبِ لِلَّهِ، قَوِيَ عَلَى قَتْلِ أَشِدَّاءِ الْبَاطِلِ. *** هر كه سر نيزه خشم خود را بخاطر خدا تيز كند، در نابود كردن سخت ترين باطلها توانا بود.

      
کد خبر: ۲۵۱۵۰۰
زمان انتشار: ۲۲:۱۴     ۲۵ شهريور ۱۳۹۳
یک‌سال از سرنوشت پر ابهام این مادر و دختر می‌گذرد و پلیس با وجود تجسس‌های گسترده‌ای به‌بن‌بست رسیده است.
به گزارش پایگاه 598،به نقل از ایران، روز 25 شهریور ماه سال گذشته زن جوان و دختر 10 ساله‌اش برای میهمانی خانه‌شان را ترک کردند تا به خانه مادربزرگ در رباط‌کریم بروند.


مادر که تازه از بستر بیماری بلند شده بود دخترانش به خانه‌اش آمدند و تصمیم گرفتند چند روزی در خانه مادر بمانند و کارهای وی را انجام دهند. «مریم کبیری» 35 ساله و دخترش «عسل معبودی» که 10 سال دارد دو روز را در خانه مادربزرگ گذراندند تا اینکه ساعت چهار بعدازظهر 27 شهریورماه زنگ تلفن مریم به صدا درآمد و همسرش خواست به خانه بازگردند. همین تماس تلفنی کافی بود تا مریم و دخترش با هم به سمت خانه‌شان حرکت کنند.


ساعت دو ظهر فردای آن روز «کیومرث» که فکر می‌کرد خانواده‌اش هنوز در خانه مادر زنش هستند به آنجا رفت و زمانی‌که وارد خانه شد شنید که زن و بچه‌اش روز گذشته بعد‌از تماس تلفنی وی به‌خانه بازگشته‌اند در حالی که مریم و عسل کوچولو هیچ‌گاه به‌خانه نرفته بودند.


بدین ترتیب سناریوی مرموز ناپدید شدن مادر و دختر به پلیس مخابره شد و بازپرس شعبه دوم دادسرای رباط‌کریم دستور داد تیم ویژه‌ای از مأموران پلیس آگاهی برای رازگشایی از سرنوشت این دو گمشده وارد عمل شوند. کارآگاهان ابتدا به پزشکی قانونی رفتند و پس از اینکه به سرنخی از مادر و دختر جوان در بین اجساد ناشناس دست نیافتند در گام بعدی به بررسی در بیمارستان‌ها، زندان‌ها و بهزیستی پرداخته و به هیچ سرنخی نرسیدند.


تحقیقات پلیسی در همان مراحل ابتدایی به بن‌بست خورد و کارآگاهان در گام بعدی خانواده «مریم» و همسرش را تحت بازجویی قرار دارند. در این مرحله مشخص شد که مریم و دخترش با کسی اختلاف نداشته و کسی اطلاع ندارد این مادر و دختر چه سرنوشتی دارند! خواهر «مریم» در این خصوص گفت: مادرم بیمار بود به همین‌خاطر مریم و دخترش نیز به خانه مادرم آمدند و با هم در آنجا بودیم که دو روز بعد شوهرخواهرم زنگ زد و خواست آن‌ها به خانه برگردند.

 

وی افزود: خواهرم ساعت چهار بعداز ظهر بود که رفت و در حالی که ما فکر می‌کردیم «مریم» در خانه‌اش است، دامادمان به‌خانه مادرم آمد و ادعا کرد از زن و بچه‌اش بی‌خبر است. خواهر جوان ادامه داد: به همه جا سرزدیم و به هرکس که فکر می‌کردیم زنگ زدیم اما بی‌نتیجه بود و با گذشت یک سال هنوز ناپدید شدن خواهرم باور کردنی نیست.

 

وی گفت: خواهرم در شرایط سختی زندگی می‌کرد اما هیچ‌وقت درباره رفتن صحبت نکرد و حتی اگر خودش نیز رفته باشد به‌خاطر وابستگی‌ای که به مادرمان دارد حتماً زنگ می‌زد و با هم صحبت می‌کردند و حتی خانواده «کیومرث» نیز ابتدا فکر می‌کردند خواهرم به‌خاطر اختلافی که با همسرش داشته در کنار مادرم زندگی می‌کند که با حضورشان در خانه‌مان فهمیدند دروغی در کار نیست و خواهرم و عسل گم شده‌اند.

 

بنابر این گزارش، با گذشت یک‌سال از تحقیقات پلیسی برای ردیابی این مادر و دختر و در حالی که پلیس خود را در برابر گره‌های کور می‌دید بازپرس شعبه دوم دادسرای رباط‌کریم خواستار انتشار عکس مریم و عسل روزنامه شد تا کسانی که سرنخی از سرنوشت آن‌ها دارند با شماره 56720333 پلیس آگاهی رباط‌کریم تماس بگیرند یا به دادسرای رباط‌کریم مراجعه کنند.


نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها