أمیرالمؤمنین علی علیه السلام: اِعلَموا أنَّ الأمَلَ یُسهی العَقلَ و یُنسی الذِّکرَ ***بدانید که آرزو خرد را دچار غفلت می سازد و یاد خدا را به فراموشی می سپارد. ***

امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام: منْ أَحَدَّ سِنَانَ الْغَضَبِ لِلَّهِ، قَوِيَ عَلَى قَتْلِ أَشِدَّاءِ الْبَاطِلِ. *** هر كه سر نيزه خشم خود را بخاطر خدا تيز كند، در نابود كردن سخت ترين باطلها توانا بود.

      
کد خبر: ۲۶۰۱۰۳
زمان انتشار: ۱۲:۰۲     ۲۰ مهر ۱۳۹۳
یادداشت میهمان؛
احمد قیومی
وقتی سخن از مذاکرات هسته ای کشورمان با گروه 1+5 می شود ، به ناگه پای عرصه عمومی1 و یکایک مردم تشکیل دهنده آن به عنوان اعضای اجتماعی نیز به میان می آید چرا که حمایت و پشتوانه ملی ؛ هسته اصلی مشروعیت و قدرت سیاسی اعضای تیم مذاکره کننده محسوب می شود . بنابراین میان آنچه حوزه عمومی نامیده می شود و موضوعی به نام مذاکره باید نسبتی برقرار شود که ابزار آن رسانه است . وقتی سوال می شود که نسبت میان حوزه عمومی و مذاکره هسته ای چیست ؟ به این معنی است که بدانیم هرکدام چه وظیفه و یا وظایفی در برابر یکدیگر دارند و اساسا کارویژه آن ها امروز چه می تواند باشد ؟ برای این منظور ابتدا باید تعریفی از حوزه عمومی ارائه شود تا بر مبنای آن مشخص شود که نسبت آن با بحث روز یعنی مذاکره اتمی چیست ؟ بعد از آن نیز باید اشاره ای به ابزار مهم عصر جدید یعنی رسانه و ابزار ارتباطات مدرن داشته باشیم تا موضوع نوشتار به فرجام مقصود خویش دست یابد.

حوزه عمومی ؛ آگاهی به مثابه قدرت 2
زمانیکه یورگن هابرماس3 اندیشمند معاصر و هانا آرنت4 جامعه شناس مشهور به تدوین نظریات مربوط به حوزه عمومی پرداختند شاید هیچگاه به گستره اهمیت آن در زمانه فعلی پی نبرده بودند . اما به هر روی امروز ما با حوزه عمومی و نقش خطیر آن در گسترش آگاهی قدرت زا در عرصه های اجتماعی و سیاسی مواجهیم که می تواند به ما کمک کند تا بدانیم نقش رسانه ها و عامه مردم در مذاکرات هسته ای اخیر چیست؟

حوزه عمومی فرصتی است که در قالب یک مکان فیزیکی به افراد این امکان را می دهد تا با یکدیگر به گفتگو پرداخته و مبادله اطلاعات کنند . این گفتگو که می تواند در هر موضوعی هم صورت گیرد ( چه اجتماعی و چه سیاسی ) غالبا از آنجاکه در فضای گفتمانی آزاد انجام می شود ، زمینه ای برای شکوفایی دیدگاه انتقادی میان افراد بوجود می آورد که نتیجه آن گسترش گستره آزادی در مقیاس وسیع اجتماعی و نهایتا ملی است . این گسترش آگاهی در غایت خود به افزایش مشروعیت سیاسی و بسط قدرت مدنی می انجامد5 .

 در حوزه عمومی افراد در وضعیتی آزاد، دور از تحمیل‌ها و اجبارها، امر عمومی را مورد بحث و نظریات یکدیگر را مورد ارزیابی قرار می‌دهند، و بدین وسیله، امکان رسیدن به یک توافق جمعی واقعی را به حداکثر می‌رسانند. این گفتگو و مفاهمه و توافق، از آنجا که مبتنی بر نیروهای هدایت کننده‌ای چون قدرت و پول و تبلیغات نیستند، «سیاستی دیگر» و متفاوت با برداشتهای معمول را می‌آفرینند6.

در واقع حوزه یا عرصه عمومی حدفاصل و رابط اصلی میان جامعه و دولت هستند که به دولت اقتدار مشروع بخشیده یا مشروعیت و اقتدار را از آن سلب می کنند7. نکته دیگری که باید به آن توجه داشت؛ نسبت حوزه عمومی با قدرت است. در اینجا باید گفته شود که در حوزه عمومی، جمع افراد بر اساس استدلال برتر بر سر خیر جمعی به توافق می‌رسند، و از این رو حامل نوعی قدرت مدنی و سیاسی است8. این قدرت عمومی که از تفاهم اجتماعی نشات می‌گیرد، از انسجام جمعی بر آمده‌است و می‌تواند قدرت سیاسی را نیز تحت تاثیر خود قرار دهد. این بدین معنی است که قدرت سیاسی اساسا برای پیگیری اهداف و مقاصد خود نیازمند حمایت حوزه عمومی است. حوزه عمومی نیز به همان میزان برای افزایش مشروعیت مدنی خویش ، نیازمند اثرگذاری واقعی بر نظام تصمیم سازی و اقدام عملی قدرت سیاسی است.

مذاکرات هسته ای ؛ تناقضات و واقعیت ها
از آنجا که این نوشتار با تمرکز بر جامعه اسلامی و ایرانی خودمان و با تکیه بر بحث مذاکرات هسته ای تنظیم یافته، باید ابتدا سوال اصلی  و سپس چند نکته پیرامون آن بیان شود.

سوال اینجاست که" نقش اصلی رسانه ها در مباحث مربوط به مذاکرات هسته ای چیست ؟" برخی از ابهامات ، تناقضات و دوگانگی های موجود باعث شده که به خصوص بعد از آغاز روند مذاکرات هسته ای ، نزاع های انتزاعی میان موافقین و منتقدین مذاکرات در باب نقش ها و وظایف مردم و رسانه ها در حمایت ، انتقاد و یا پوشش محض خبری این اتفاق سیاسی مهم شکل گیرد . این جدال ها تا جایی پیش می رود که بعضا در برهه ای از مذکرات ، اخبار جلسات در اختیار رسانه های داخلی و بالتبع محرمان خودی قرار داده نمی شود ولی در مقابل ، اسراسر گفتگوها در دسترس رسانه های خارجی و مخالفین نظام اسلامی واقع می شود . این تناقضات و اعتراضات عمومی بعد از آن ، همگی به عدم وجود شناخت کافی میان نخبگان سیاسی درباره جایگاه و نقش رسانه ها مربوط می شود که نتایج نامطلوب آن تا به امروز هم ادامه دارد.

نقش مردم در نظام سیاسی در دوره حضرت امیرالمومنین علی (ع)

بی مناسبت نیست حال که در آستانه عید سعید غدیرخم ؛ عید ولایت و عقلانیت به سر می بریم اشاره ای هم به دوران پرشکوه عدالت سیاسی اسلام در زمان امیرالمومین علی (ع) هم داشته باشیم . تاریخ نگاران ، محققان و جملگی متفکران اسلامی اعم از شیعه ، سنی و مسیحی متفق القول بر این باورند که بیش از هر دوره سیاسی و اجتماعی دیگر ، چهار سال خلافت بر حق مولای متقیان علی (ع) جلوه باشکوه و بی نظیر مشارکت عمومی مردم در حوزه های سیاسی و اجتماعی نظام اسلامی بوده است . در این دیدگاه گفته می شود که امام علی (ع) به نقش و جایگاه مردم در ارائه نظرات و فراهم سازی بسترهای لازم برای اقدامات عملی آن ها در چارچوب گفتمان تمدنی اسلام توجه و تاکید ویژه می نمودند و همواره دولت اسلامی در آن زمان ، از حمایت و پشتوانه عمومی اقشار مستضعف ، خانواده شهدا و محرومین و علی الخصوص مبارزان راستین و ولایت مدار صدراسلام بوده است9 . بنابراین قدرت حوزه عمومی اسلامی در مبارزه با جبهه خصم توانست مولای متقیان را در نبردهای متعدد علیه دشمنان مردم و نظام اسلامی یاری رساند . اما درست در همین نقطه است که با تمرکز دشمنان اسلام بر فریب و ایجاد آگاهی های مصنوعی و غیر حقیقی نسبت به مقام ولایت در میان مردم ، شکاف در جامعه اسلامی شکل می گیرد10 .

رسانه ها ؛ حلقه واسط حوزه عمومی و قدرت سیاسی

قبلا گفتیم که حمایت و پشتیبانی مدنی حوزه عمومی ؛ عامل اصلی افزایش مشروعیت سیاسی دولت و بالعکس است . اما این اتفاق در جامعه و زمانه فعلی چگونه حاصل می شود ؟ بدون درنگ باید گفت که باید بازگشتی دوباره به رسانه و ابزار ارتباطی مدرن داشته باشیم . این بدین معناست که رسانه ها حلقه واسط اصلی میان حوزه عمومی و قدرت سیاسی اند . رسانه های بواسطه قدرت و دامنه نفوذی که دارند می تواند عموم جامعه را اقناع کرده و اثرگذار باشند . در واقع رسالت و نقش اصلی رسانه ها ، همان احیا و برانگیختگی دوباره حوزه عمومی است . رسانه های می توانند در هر موضوعی با ارائه اطلاعات صحیح به شهروندان ؛ ذهن خلاق و منطقی آن ها را به تحرک واداشته و زمینه افزایش حمایت های عمومی را فراهم آورند . از سویی دیگر رسانه های دارای یک نوع رابطه دو سویه و متقابل نیز هستند . آن ها می توانند خواست و مطالبه جمعی آحاد جامعه که مبتنی بر خرد عمومی آن هاست را به دولت عرضه داشته و تصمیمات و اقدامات دولت را نیز متاثر از آن نمایند . بنابراین قدرت سیاسی برای اقناع عمومی و جلب مشارکت اجتماعی نیازمند بکارگیری رسانه ها در قالب آزاد و مستقل می باشد و از سویی دیگر ، حوزه عمومی برای اثرگذاری بر سیاست های دولت و تحقق خواسته ها ، اهداف و آرمان های خود در سطح کلان ملی نیازمند استفاده موثر از ابزار رسانه برای فریاد مطالبات خویش است . البته باید گفته شود که منظور از رسانه های حوزه عمومی ، علاوه بر شبکه‌های انسانی و نشریات، رسانه‌هایی را که تحت نظارت قدرت دولت نباشد، و در آن امکان تبادل آرا وجود داشته باشد را نیز در بر می‌گیرد. برخی صاحب نظران، البته با ضعف و قدرت، اینترنت را هم از مصادیق ابزار رسانه ای حوزه عمومی و گاه احیاگر آن می‌دانند11.

مذاکرات هسته ای و کارویژه رسانه های ارزشی
در خصوص مذاکرات هسته ای و نقش رسانه ها و حوزه عمومی درباره آن ، هنوز هم اختلاف نظرهایی جدی وجود دارد اما ضروری است تا باتوجه به اهمیت موضوع ، نکاتی بیان شود . آنچه پیداست نگرانی توام با امید مردم یا همان اعضای تشکیل دهنده حوزه عمومی نسبت به چگونگی انجام مذاکرات هسته ای میان دیپلیمات های کشورمان با کشورهای غربی است . البته همانگونه که رهبر معظم انقلاب اسلامی تاکید دارند ، آحاد مردم با حفظ مرزهای انتقادی خویش ؛ همواره حامی تیم مذاکره کننده هسته ای هستند اما در این بین ضروری است که دولت به عنوان نماینده و نماد ملی و قانونی مردم ؛ نسبت به تقویت بنیان مشروعیت اجتماعی و مردمی خویش در همه حوزه های خطیر تصمیم گیری از جمله مذاکرات اتمی جاری مبادرت نماید . این راه از طریق اقناع عمومی صورت می گیرد که لازمه آن انتقال صحیح اخبار و اطلاعات قابل بیان مذاکرات به عموم مردم و روشنفکران و دلسوزان و منتقدان برای بررسی دقیق تر آن است که بوسیله رسانه ها انجام می شود . اما رعایت بعضی از ملاحضات هم برای رسانه ها ضروری است . رسانه های آگاهی بخش بالذات مستقل و آزادند و نماد خواست ملی همه اعم از عموم شهروندان و دولت هستند . از این رو بیان حقایق ، فارغ از دسته بندی ها و جناح بازی های رایج وظیفه اصلی آن ها به شمار می آید . دیگر آنکهحوزه عمومی وظیفه دارد تا با استفاده از ابزار رسانه صدای خود را به گوش دولتمردان برساند تا زمینه رشد و شکوفایی کشور فراهم آید.

بنابراین باید گفت که گسترش آگاهی عمومی و تقویت مشارکت ملی نیازمند استفاده موثر و هدفمند از ابزار رسانه بصورت مستقلانه ، خردمندانه و آزاد است که نتیجه آن انسجام بیشتر میان ساختار سیاسی دولت با بدنه اجتماعی است.
 
منابع و مآخذ

1.گستره همگانی، عرصه عمومی و سپهر عمومی هم نامیده شده است.
2.یکی از مهمترین تئوری های میشل فوکو جامعه شناس شهیر فرانسوی معاصر
3.از فیلسوفان و نظریه‌پردازان اجتماعی معاصر و وارث مکتب فرانکفورتاست که در چارچوب سنت نظریه انتقادیو پراگماتیسم آمریکاییکار می‌کند.
4.فیلسوف فلسفه سیاسی و تاریخ‌نگار زن آلمانی
5.دگرگونی ساختاری حوزه عمومی، کاوشی در باب جامعه بورژوازی، یورگن هابرماس، ترجمه جمال محمدی، نشر افکار
6.همان
7.سپهر عمومی: روایتی دیگر از سیاست، نظریات آرنت و هابرماس، مسعود پدرام
8.دموکراسی گفتگویی، امکانات دموکراتیک اندیشه‌های میخائیل یاختین و یورگن هابرماس، دکتر منصور انصاری، نشر مرکز
9.مشارکت عمومی در دولت عدالت گستر علوی / یادداشت حسین علی منصوری / اردیبهشت 82
10.همان
11.دگرگونی ساختاری حوزه عمومی، کاوشی در باب جامعه بورژوازی، یورگن هابرماس، ترجمه جمال محمدی، نشر افکار/ تهران پرس
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها