کد خبر: ۲۷۹۷۵۰
زمان انتشار: ۰۹:۴۱     ۰۱ دی ۱۳۹۳
نگاهی به ابعاد قانونی تبلیغات جایزه دار در صداوسیما؛
به گزارش پایگاه 598 به نقل از الف؛ پیش نویس لایحه تبلیغات بازرگانی در کمیسیون لوایح دولت در حال بررسی هست تا پس از نهایی شدن در قالب لایحه تحویل مجلس شورای اسلامی شود. در این پیش نویس پیشنهاد شده که وعده ی جایزه در برابر خرید، غیر از رعایت موازین شرعی باید اصل جایزه و شرایط رسیدن به آن روشن باشد و البته تضمین لازم برای عمل به این وعده داده شده باشد.

تبلیغات تلویزیون به موازاتی که متعددتر و متنوع تر و زمان گیرتر می شوند، پر جایزه تر هم می شوند. جوایز نقدی و ماشین و گوشی و ... که از سر خرید انواع سس و رب و برنج و وسایل ورزشی و هزار جور کالای دیگر می تواند نصیب خریداران شود. بعضاً اصل این تبلیغات که هیچ، مراسم قرعه کشی جوایز برخی از این کارخانه ها هم در بهترین ساعات پخش، آنتن می گیرند و مهمان خانه های مردم می شوند. حال پرداختن قانونی به این موضوع در نگاه اول اتفاق خوبی به نظر می آید؛ اما آیا تاکنون ما قانونی در زمینه تبلیغات جایزه دار نداشته ایم؟ این نوشتار فرض را بر این می گیرد که فریبی در این تبلیغات نیست، اما نگاهی به قوانین تبلیغات در رسانه ها نشان می دهد که حتی اگر فریبی هم در کار نباشد، اصل وجود این تبلیغات در رسانه ی ملی خلاق قوانین و مقررات موجود است و در واقع این صداقت، اصل وجودی اش مانور بی قانونی ست.

قانون چه می گوید؟
بند « د » ماده ی ۱۲ آیین نامه ی تاسیس و نظارت بر نحوه ی کار و فعالیت کانون های آگهی و تبلیغاتی که مصوب شورای انقلاب در اسفند ۵۸ است و از جهت لازم الاجرا بودن در حکم قوانین عادی کشور هست می گوید که تعیین جایزه در مقابل تشویق به خرید و مصرف ممنوع است.

ماده ی ۱۵ همین آیین نامه می گوید که آگهی های تبلیغاتی که از طریق رسانه های همگانی منتشر و پخش می شود، تابع مقررات مندرج در این آیین نامه می باشد.

می شود از بندهای دیگر قانونی هم غیرقانونی بودن این تبلیغات جایزه دار را مستند کرد. به عنوان مثال در اصل ۲۴ دستورالعمل داخلی صداوسیما آمده است که «تعیین جایزه برای تشویق مخاطبین آگهی به خرید و مصرف بی رویه مجاز نیست»

نیاز به بررسی دقیق نیست؛ هر کس فقط دقایقی بیننده ی آگهی های تلویزیون بوده باشد، در می یابد که آیین نامه های مذکور در لا به لای اقتصاد مصرفی ترویج شده از صداوسیما گم شده است. اول از سفرهای زیارتی شروع شد و بعد کمک هزینه ی خرید جهیزیه و اشانتیون های غیرمعمول و حالا چمدان پر از پول و آپارتمان و انواع خودرو؛ جایزه ها همه ی حجم تبلیغاتی صدا و سیما را پر کرده است.

فرهنگ در ازای پول
چرا این بندهای قانونی برای مدیران سازمانی که قرار بوده به مثابه ی دانشگاهی برای کشور باشد، بی اعتبار شده است؟ آنچه دلیل همیشه ی مدیران سازمان صداوسیماست، مشکلات مالی ست. اما در ازای تامین نیازهای مالی سازمان آنچه بر باد می رود و انگار کسی حواسش نیست، فرهنگ قناعت و سبک اسلامی در اقتصاد است. در جامعه ای که در حال گذار از بحران اقتصادی ست و به درستی نسخه ی "اقتصاد مقاومتی" برای آن پیچیده شده است، چرا باید ذائقه ی مردم را هر روز بیشتر به خوی مصرف گرایی سوق داد؟ مردمی که یاد می گیرند بیشتر و بیشتر خرید کنند و لاجرم کمتر پس انداز؛ و البته در ناخودآگاه خویش سراغ کالاهایی می روند که جایزه ی بیشتری دهند، نه کالاهایی که کیفیت بهتر یا قیمت مناسب تری دارد. محور قرار گرفتن نیاز و کیفیت و قیمت در خریدهای مردم جایش را به جایزه محوری و رویای «یک شبه و بی زحمت پولدار شدن» می دهد. و بعد چگونه می توان به جوانی که پای چنین تبلیغاتی تربیت شده، اصلاح الگوی مصرف و اقتصاد مقاومتی را آموخت؟

از سویی برنامه های روزمره ی صداوسیما پر شده از اشارات و ارشادات مستقیم و غیرمستقیم درباره ی لزوم صرفه جویی و رعایت دستورات اسلامی در این زمینه و مدیریت هزینه ها با توجه به تورم و ...؛ اولین ضربه ی این تعارض آموزه های پخش شده از صداوسیما با تبلیغات بازرگانی پخش شده از آن، خدشه دار شدن اعتماد به رسانه ی ملی ست؛ مردم به درستی این سوال را خواهند پرسید که اگر قرار است در اقتصاد مقاومتی باشیم، پس اشاعه ی این اقتصاد مصرفی در تلویزیون چه وجهی خواهد داشت؟! چرا خود این سازمان با تحریک کردن بیش از حد مردم به خرید برای کسب یک جایزه، خلاف آموزه های خویش عمل می کند؟

بنابراین حتی اگر منع قانونی برای تبلیغات جایزه دار در صداوسیما وجود نداشت، مداخله ی نهادهای نظارتی در این قضیه ضروری به نظر می رسید. چه آنکه این تبلیغات، فرهنگ اقتصادی مردم را در جهت غلط شکل می دهد.

شکل گیری رقابت کاذب
وعده ی جایزه یقیناً باعث فروش بیشتر کالا می شود؛ به هر روی این تبلیغات بر تمایلات سطحی افراد بنا شده و با تحریک این تمایلات، سود بیشتر به جیب کارخانه ها سرازیر می شود. لاجرم رقابتی هم این میانه شکل می گیرند که هر تولیدکننده ای جایزه ای جذاب تر برای خریدارانش در نظر بگیرد. اما این رقابت کاذب نباید ما را بفریبد و خوشبین کند؛ چه آنکه این رقابت، ضمانتی برای افزایش کیفیت محصولات و توسعه ی فضای حقیقی رقابتی نخواهد داشت. اینجا نه مصرف کننده به فکر خرید جنس با کیفیت تر هست، و نه تولید کننده تلاش می کند جنس خود را با افزایش کیفیت و کاهش قیمت، پر طرفدار کند و عملاً بجای کیفیت و قیمت، «میزان جایزه» محور قرار می گیرد. در این رقابت کاذب، یقیناً بازار رقابت برای تولیدکنندگانی که می کوشند جنس با کیفیت تری تولید کنند، و منابع مالی خود را صرف افزایش کیفیت و در بازار واقعی تولید مصرف می کنند، محدود خواهد شد. زیرا آنها توان صرف هزینه ای دیگر برای اهدای جایزه نخواهند داشت.

از سویی جایزه ی اهدایی یقیناً از محل افزایش قیمت یا کاهش کیفیت و کمیت محصولات تامین می گردد و گرچه همه ی خریداران این هزینه را پرداخت می کنند، اما در فضایی ناعادلانه تنها تعداد معدودی، آن هم نه در ازای شایستگی خویش بلکه صرفا به دلیل شانس و قرعه، می توانند سود بیشتر ببرند. هیجان کاذبی که کمتر عموم مردم به ناعادلانه بودن آن فکر می کنند؛ اما قانونگذار دقیقاً به دلیل همین ماهیت بخت آزمایی بودن آن، صراحتاً در ممنوعیت تبلیغات جایزه دار دارد.

*****
با توجه به آنچه گفته شد، علاوه بر لزوم تغییر پیش نویس لایحه تبلیغات بازرگانی در دولت که هم خلاف قوانین موجود و هم مغایر با سیاست های اقتصادی کشور هست؛ لازم است نظارت بر تبلیغات صداوسیما صورت پذیرد. نظارتی که گویا فراموش شده به نظر می رسد.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها