أَلَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَرَى(علق 14) * * * آیا او ندانست که خداوند (همه اعمالش را) می‌بیند؟! * * * نداند او که همانا خدای می‌بیند/همه هرآنچه به هستی به امر خود افزود

      
کد خبر: ۲۹۴۵۲۴
زمان انتشار: ۱۳:۳۲     ۲۱ بهمن ۱۳۹۳
سخنرانی خواندنی استادپناهیان درباره مولفه‌های انقلاب‌ماندن:
تداوم انقلابی گری صرفا با مواضع انقلابی و گرایش های انقلابی امکان ندارد اظهار داشت: حتی از خود گذشتگی و به خدا پیوستگی برای اسقرار و استمرار حکومت حق کافی نیست. لذا باید فکری به حال آرمان گرایی افراد صالح و شایسته شود./ دلیل این که برخی از خواص از آرمان های انقلابی فاصله می گیرند این است که، گمان می کنند فقه نمی تواند جامعه اداره کند.
به گزارش سرویس اندیشه دینی پایگاه 598، حجت الاسلام و المسلمین علیرضا پناهیان در اختتامیه اولین همایش «مقاومت در افق فقاهت» که جمعه گذشته در مشهدمقدس با هدف بررسی مؤلفه های مقاومت افزایی فقه شیعه با حضور اساتید برجسته حوزه انجام شد برگزار شد به ایراد سخنرانی پرداخت.

ایشان در این سخنرانی با اشاره به مولفه های انقلابی گری و انقلابی ماندن به تشریح جایگاه فقه در نظام سازی کشور و رسالت روحانیت در این خصوص پرداخت که اهم سخنان ایشان در ادامه می آید:

نباید انتظار داشت شورای انتخاب شده از طرف امام(ره) همیشه انقلابی بمانند

* پیامبر(ص) در پیمان عقبه دوم، هفتاد نفر از تازه مسلمانانان مدینه را به حضور پذیرفتند، و آن ها پس از بیعت، از حضرت را به هجرت دعوت کردند و حضرت هم پذیرفتند. بلافاصله بعد از بیعت و زمانی که هنوز هجرت انجام نگرفته بود سازماندهی برای حکومت توسط پیامبر انجام شد. پیامبر فرمودند دوازده نفر از افراد برجسته از خودتان را برای کمک و اداره امور معرفی کنید. اما اصحاب از پیامبر درخواست کردند که خودشان آن افراد را انتخاب کنند. سپس جبرئیل وحی فرستاد و آنها را انتخاب کرد و اسامی دوازده نفر را اعلام فرمود.



* نزاع سیاسی همیشه بین نخبگان وجود داشته است. در این مسئله تاریخی پیامبر(ص) فرمودند کسی ناراحت نشود و احساس تردید نکند، چرا که اسامی این افراد را جبرئیل امین به من داده است.  شبیه به همین اتفاق در انقلاب ما هم رخ داد، و قبل از 12 بهمن و ورود امام به ایران پانزده نفر را برای شورای انقلاب معرفی فرمودند. تشکیل شد. همان گونه که آن دوازده نفر زمان پیامبر باقی نماندند- با این که از طرف جبرئیل انتخاب شده بودند- نباید انتظار داشت شورای انتخاب شده از طرف امام همیشه انقلابی بمانند و نباید خرده گرفت بر حضرت امام که این ها را انتخاب کردند.

*از آن دوازده نفر در ماجرای پیمان عقبه شش تن به شهادت رسیدند. یکی دیگر از آن ها جزو اولین کسانی بود که با خلیفه اول بیعت کرد و در جریان هجوم به خانه حضرت علی(ع) و بیعت گرفتن از ایشان هم حضور داشت و از همه اعتبار خود در این جهت استفاده کرد. پس اصل این که برخی از آرمان ها دست بکشند امری طبیعی است حتی اگر این که جبرئیل معرفی کرده باشد.

وقت خود را برای فاصله گرفتگان از آرمان ها صرف نکنیم

*ریشه کنارگیری افراد از آرمان ها را گاهی به خاطر دنیا زدگی یا سادگی و یا و جهالت است مانند خوارج که دنیا زده یا منافق نبودند، بلکه نادانی می کردند که در ادبیات سیاسی ما از آن به عنوان سادگی یا ساده لوحی یاد می شود.

* عامل دیگر هم هست که اعتقادی است، یعنی بعضی از افراد به یقین اعتقادات ضعیفی دارند و به بعضی از امور اعتقاد ندارند و یا به هر دلیلی اعتقاد خود را از دست داده اند. ما نباید وقت را برای آن ها صرف کنیم و کسانی را که از آرمان ها فاصله گرفته اند، موعظه کنیم و حتی  وقت خود را صرف کنیم تا آن ها را به آرمان ها برگردانیم. نه تنها نباید وقت خود را معطل اندیشیدن درباره آن ها کرد بلکه نباید به گفت و گو درباره آن ها پرداخت. ما باید با قدرت و سرعت عبور کنیم و رد شویم.

* اگر در زمان حضرت علی(علیه السلام) اشعث اجازه داده بود، امیرالمومنین از خوارج عبور می کرد، زمانی که اصحاب خود را جمع کرد و به جنگ معاویه رفت اشعث نگذاشت. گفت اول حساب این ها را برس و حضرت را متوقف کرد و نتوانست مجدد لشکریان خود را جمع کند و یکی از آسیب های آن از دست رفتن ابن ملجم و تبدیل شدن به قاتل حضرت بود. اگر حضرت به مصاف با دشمن اصلی می رفتند این خوارج ریزش می کردند و یا متنبه می شدند.

عده ای در فتنه88 خوارج گونه عمل کردند/ رهبری در اولین نمازجمعه بعدفتنه از آنها عبور کرد

*اتفاقات تاریخی مشابه حوادث انقلاب اسلامی ایران است. عده ای خوارج گونه درسال 88 تقاضای عدم ثبات را در مدیریت  کشور کردند، ولی نظام ما توانست از آن ها عبور کند.

 * مقام معظم رهبری در اولین انتخابات بعد از فتنه88 با یکی دو کلمه از آن عبور کردند و آن خطبه معروف را خطاب به مردم مصر به زبان عربی بیان کردند. بنده همان جا هم احساس می کردم که رهبری از این مسئله عبور کردند و رفته اند و ما باید به ایشان برسیم و همچنان که می بینیم رهبری حرکت رو به جلو را ادامه دادند و الان در قلب اروپا مشغول فعالیت هستند و یک تنه به خط زده اند و جبهه را در اقصی نقاط دنیا گشوده اند. انصاف نیست که ما برای عده ای که پشت نرده های ساده لوحی و بیماردلی خودشان گیر کرده اند بنشینیم.

* اگر امروز هم  از مقاومت صحبت می کنیم باید حرکت رو به جلو باشد و عاملی که باعث می شود ما مقاومت مستمر داشته باشیم سفارش قرآن در سوره هود به پیامبر است که در راه خود استمرار و استقامت داشته باش آن هم به روش «فاستقم کما امرت/ پس همان گونه که دستور یافته‏‌اى ایستادگى کن» باشد.

با این وضع نظام تعلیم و تربیت همین مقدار دین‌داری موجود در جامعه را هم باید شکر کرد

*تداوم انقلابی گری صرفا با مواضع انقلابی و گرایش های انقلابی امکان ندارد اظهار داشت: حتی از خود گذشتگی و به خدا پیوستگی برای اسقرار و استمرار حکومت حق کافی نیست. لذا باید فکری به حال آرمان گرایی افراد صالح و شایسته شود.

 * فرض کنیم که جوانان اروپا متنبه شدند و آمدند و سوال هایی را مطرح کردند. باید در نظر داشت که سوال های آن ها معطوف به احکام و مسائلی که در رساله ها تبیین شده است نمی شود بلکه اگر بخواهند سوال کنند از طراحی نظام هایی که برآمده از فقه هست مطرح کنند و با آن نوع از فقاهت می خواهیم نظام های اجتماعی خود را اداره کنیم. سوال ها در این زمینه ها خواهد بود.

*آیا انقلابی گری باید با شعار بر روی دیوار باشد و یا در برنامه هایی که باید برای مهد کودک ها اجرا شود؟ آیا موسسات علمی حوزه برای سه دوره هفت ساله که امام صادق(ع) تبیین کرده اند برنامه ای دارند؟ باید گفت هیچ برنامه ای ندارند.

* وی با ابراز تاسف و بیان این نکته که" در چنین شرایطی یک طلبه نباید مدعی انقلابی گری باشد" اذعان کرد: همین مقدار دین‌داری هم که امروز در جامعه وجود دارد باید شکر خدا را کرد و از سر ما زیاد است. شما در آموزش و پرورش چند نسل تربیت کردید ؟ کمترین دخالت را در طراحی نظام تربیتی داشته اید. نظام تعلیم و تربیت شامل یک یا دو کتاب حاکی از معارف دینی نیست.

* ایشان ضمن تاکید بر اهمیت نظام حقوق خانواده ابراز تاسف کرد: وقتی یک عالم دینی در مصاحبه می گفت من برخی از قوانین را از فرانسه و انگلستان گرفتم و به مجلس شورای اسلامی آوردم و با اندکی تغییر قبولاندم که این قانون باشد. امثال این قوانین که برآمده از اندیشه و نگاه سکولاریسم و لیبرالیسم بوده است وقتی توسط خود ما عالمان دینی در قوانین تعبیه می شود و کمتر حوزه علمیه قدرت نقد و کنترل آن را دارد، غربی که خود اعتراف می کند که خانواده در آن به اضمحلال رسیده است.

* از جوازات فقه اسلامی کمال حسن سوء استفاده می‌شود، برای این که ما به طراحی نظام حقوقی برای اداره کشور نپرداخته ایم. در این فضا انتظار انقلابی گری باقی می ماند.

* اگر می خواهیم از دفاع مقدس الگو برداری کنیم، باید بگوییم از شهید برونسی ها چه نظام های تعلیم و تربیتی استخراج کرده ایم؟ و این نمونه ها باید به فرای مرز های ما و به کسانی که در خط مقدم جبهه هستند برسند. در غیر این صورت حق اعتراض به کسی را ندارید.

فقه در حوزه نظام سازی و فقه حکومتی ورود کند

*فقه در مقام اداره جامعه به نظام سازی و ساختار سازی اقدام کند. کاری که امام مبدع آن بود و از احکام فقه در سایه ولایت فقیه یک نظام استخراج کرد و آن نظام مردم سالاری دینی بود و ما راه امام را در نظام سازی ادامه ندادیم.

 * سخنان رهبری در این زمینه تازه و جدید است  زیرا در این مدت پیگیری نشده است. متأسفانه در این راستا ما نه راه امام خمینی(ره) را ادامه داده‌ایم و نه به فرمایشات رهبر معظم انقلاب در تداوم آن راه عمل کرده‌ایم، برای مثال ایشان در درس خارج خود در سال 1370 می‌فرمایند: «فکر وحدت دین و سیاست را دنبال کنید چرا که هنوز به طور کلی فکر جدایی دین از سیاست ریشه کن نشده متأسفانه هنوز در برخی از حوزه‌های علمیه این تفکر وجود دارد که اهل حوزه و اهل سیاست هر کدام باید کار خود را جداگانه دنبال کند و این فکر که سیاست باید از دین تغذیه کند هنوز برای برخی جا نیفتاده است لذا لازم است که این تفکر در حوزه‌ها جا بیفتد»

 *پناهیان ضمن اشاره به این فرمایش رهبری که استنباط فقهی بر اساس فقه اداره نظام باشد و نه فقه اداره فرد بیان کرد: رهبر معظم در سال 1364 فرمودند در تنقیح و تحقیق فقه کنونی ما، وقتی که این فقه بخواهد نظام جامعه را اداره کند، پیش بینی نشده است. شما باید از ابتدایی ترین احکام تا بالاترین سطح برای حکومت کردن فقه استنباط کنید.

* این دور از شان حوزه است که در ارتباط با بی حجابی یا بی بند و باری یا عدم رعایت برخی احکام جزئی حساسیت نشان بدهد در حالی که به نظام تعلیم و تربیت بی اعتنا باشد که محصول آن همین بی بند و باری ها است.

* ما در طراحی نظام تعلیم و تربیتی ضعف نشان دادیم. به همین دلیل است که  جوانان در متن جامعه اسلامی زندگی می کنند اما با نظام تعلیمی مواجه اند که ارکان آن اسلامی نیست. آیا حوزه می تواند پاسخ دهد که آموزش عمومی برای افراد جامعه چند سال باشد بهتر است؟ آیا منطق عقلانی یا شرعی شما دارید برای پذیرفتن دوازده سال؟

 * اگر خانواده و اصلاح نظام تربیت انجام شود آیا تبلیغات غرب موثر خواهد شد؟ این سینما گران که گاهی به فیلم های آن ها اعتراض می کنیم در دانشگاها و مدارس خود ما تربیت شده اند. آیا به همام واجب و حرام ها اشاره کردن کافی است برای اداره کشور. بعد می خواهید آرمان گرایی و انقلابی گری باقی بماند.

 * اگر جوانان غربی از شما بپرسند چرا مهدکودک های شما شبیه مهدکودک های ما اداره می شود و آیا  اسلام هیچ حرفی برای تربیت کودکان ندارد؟ این ها را باید از ویژگی های زندگی شهدا و ارتباط با فرزندان شان استخراج کرد. شما در اداره خانه خود چگونه با این کودک برخورد می کردید؟ باید از این خاطره ها دانش استخراج کنیم و آن را تعلیم دهیم.

* دلیل این که برخی از خواص از آرمان های انقلابی فاصله می گیرند این است که، گمان می کنند فقه نمی تواند جامعه اداره کند.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:۲
در انتظار بررسی: ۱
* نظر:
ارسال نظرات
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۸:۴۲ - ۲۱ بهمن ۱۳۹۳
۰
۰
درود بر استاد پناهیان از خیلی از ایت الله های ما بیشتر می فهمد و جلو تر است...
پاسخ
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۳:۱۲ - ۲۷ بهمن ۱۳۹۳
۰
۰
در باره شما هم انتظار داشت که همیشه انقلابی و اسلامی فکر کنی
پاسخ
جدیدترین اخبار پربازدید ها