سرویس سیاسی پایگاه 598 - حسین قاسمی/ 1- در فاصله 10 تا 18 اسفند بالغ بر 310 نفر ازدانشجویان دختر و پسر دانشگاه شیراز دچار مسمومیت شده اند. متاسفانه در این فاصله نزدیک به ده روزه، مسولین دانشگاه شیراز موفق به کنترل مسمومیت و بیماری نشده اند. البته طبیعی است وقتی طیف های مختلف اصلاح طلبان که درحال حاضر در فارس قدرت به دست دارند، برای کسب قدرت بیشتر و به دست آوردن سهم بیشتر به جان هم می افتند ،فراموشی و بی توجهی به جان دانشجویان و دانشگاهیان امری طبیعی است.

در این ایام خانواده های دانشجویان از استانها و شهرستان های دور و نزدیک روزگار سختی را گذراندند و نگران جان فرزندان و نورچشمان خود بودند. استرس، اضطراب و دلشوره و لحظات سختی که این خانواده ها برای جان و سلامتی فرزندان خود داشته اند را چه کسی باید پاسخگو باشد؟

این ضعف مدیریتی و به فراموشی سپرده شدن مسائل اصلی و دانشجویی و دعوای قدرت برای خالی کردن زیرپای استاندار اصلاح طلب مورد حمایت و نزدیک به موسوی لاری ازسوی بخش دیگری از اصلاح طلبان ،قابلیت و پتانسیل ان را داشته ودارد که به یک فاجعه و بحران غیرقابل کنترل تبدیل شود.البته ازسوی دیگر این امکان نیز وجود دارد که عده ای از تندروهای بدسابقه لانه کرده در دانشگاه ،پیشاپیش از بحران استقبال کرده و حتی به دنبال ایجاد شرایطی هستند که بحران را ایجادکنند.

یکی از شرایط و بسترهای لازم برای ایجاد بحران و اشوب دردانشگاه شیراز و حتی سایر دانشگاه های کشور، القای این مطلب است که این مسمومیت ها غیرطبیعی و مشکوک و ه عبارت دیگر تلویحا این پیام داده شود که این اقدام توسط رقبای سیاسی و جریان مقابل و منتقد انها طراحی شده است. به این جمله که توسط دکتر صفوی قائم مقام دانشگاه شیراز بیان شده است دقت کنید:

"از يكشنبه 10 اسفند تا امروز دوشنبه 18 اسفند، قريب به 310 نفر از دانشجويان دختر و پسر دانشگاه شيراز با علائمي مشترك مانند اسهال، دل درد، سرگيجه و به مسئولان دانشگاه مراجعه و با تدابير انديشده شده به مراكز درماني اعزام شده‌ يا در محل دانشگاه درمان شده‌اند.

صفوي تصريح كرد: اگر اين مشكل ناشي از هرگونه مسموميت ناشي از خطاي اتفاقي بود، قاعدتا بايد ظرف يك يا دو روز به اتمام مي‌رسيد، اما اين مشكل ادامه داشته و اين اتفاقي كاملا مشكوك است."

بنظر می رسد شایسته است دستگاه قضایی  واطلاعاتی فارس و پویژه دادستان محترم به این قصه ورود کند ومانع از تشویش اذهان عمومی وایجاد مشکلات و تبعات اتی گردند.

بالاخره این وظیفه دستگاههای مرتبط با این موضوع است که اولا اولویت اول خودرا رفع این بیماری و حفظ جان دانشجویان ورفع نگرانی خانواده این عزیزان قراردهند ،ثانیابنظر می رسد فتنه گران دراستان دنبال پروژه جنازه سازی و مرتبط کردن ان به نظام هستند.

لذا اگر این قصه در نطفه کنترل نشود ،باید منتظر بحران بود. احضار وب رخورد قانونی قضایی حداقل اقدامی است که باید با شبهه افکنان وکسانی که به دنبال دیوسازی از نظام وانقلاب در این قصه هستند انجام شود.

2- بنابرنامه مورخ 17 اسفند ماه معاون محترم سیاسی و دبیر شورای تامین شهرستان شیراز خطاب به ریاست دانشگاه شیراز که در آن امده است:

"پیرونامه شماره 93/1356/ص/م ومذاکرات متعدد قبلی ...نسبت به لغوبرنامه سخنرانی اقای علی مطهری اقدام ونتیجه را به این دبیرخانه اعلام نمایید.

بدیهی است درصورت عدم لغوبرنامه فوق مسئولیت پاسخگویی به بروزهرگونه تجمعات سوء امنیتی درمحیط دانشگاه وسطح شهر برعهده شخص جنابعالی خواهد بود."

باتوجه به مصوبه شورای تامین به عنوان عالیترین مرجع امنیتی و متاسفانه بی توجهی متولیان دانشگاه ،اگربی توجهی به مصوبات عالیترین مجموعه امنیتی باب شود ،ایاسنگ روی سنگ بند می شود؟ لذا حق طبیعی جامعه ومطالبه بجایی است که بامدیران قانون شکن برخورد شود.چراتاکنون در این زمینه کوتاهی به عمل امده است؟

زمان برخورد با مدیران قانون شکن کی فرامی رسد؟

حتی بنابر اظهارات استاندارفارس، مدیران دانشگاه حاضر به اعلام زمان ورود علی مطهری به استان نیز نبوده اند:

"استاندار فارس با بیان اینکه مدیرکل سیاسی استانداری از طریق تماس تلفنی از قائم مقام دانشگاه در مورد زمان حضور آقای مطهری سئوال کرده بود اما زمان دقیق اعلام نشد، فرماندار شیراز نیز نامه نوشته و خواستار اعلام زمان برنامه‌ ورود و سخنرانی شده بود."

ازسوی دیگر بنابه اظهارات سریع استاندارفارس ،جناب اقای مطهری از مصوبه شورای تامین مطلع بوده است .استاندار اظهار داشته است:

"ما از طریق فرماندار جهرم که رابطه دوستی با آقای مطهری دارند، از ایشان خواسته بودیم که برای این سخنرانی به شیراز نیایند و این سفر را با چند روز تاخیر انجام دهند، ظاهرا ابتدا ایشان پذیرفته بودند اما بعد اعلام می‌کنند که باید از طرف دانشگاه نیز اعلام شود."

چرا علی مطهری حاضربه تمکین از قانون نبوده است؟ ایادستگاه قضایی به این موارد نباید ورود کند؟

مگر هرکسی دراین مملکت اقازاده است هرکاری می تواند بکند؟به صرف اقازاده بودن عده ای دراین کشور هرکاری دلشان می خواهد می کنند؟

بالاخره درچنین شرایطی متولی اجرایی شدن این مصوبه شورای تامین، موظف بوده است که اقدامات لازم را جهت اجرایی سازی مصوبه انجام دهد واجازه تخطی ازمصوبه به اقای مطهری را ندهد.که این خودیک بحث مفصلی است.

3- عدم تمکین اقای مطهری وم تولیان دانشگاه به مصوبات شورای تامین قطعا بسترسازی برای تحرکات وتشنجات بعدی بوده است. قطعا اقایان متولی دردانشگاه وشخص اقای مطهری خودسرانه وبدون حساب وکتاب به چنین اقدامی دست نزده اند.

ازسوی دیگر ماههاست که اقای مطهری تحت عنوان ازادی بیان نظام را به ظلم،بی عدالتی وانواع تهمت متهم می کند و سعی درتطهیر فتنه گران دارد.چرا متولیان امر برخورد قضایی قانونی انجام نمی دهند؟

ازسوی دیگر مدتهاست جوانان مومن وپرشور خواستار برخورد با کسانی بودند که تحت عنوان ازادی بیان و...، با سخنان و نطقهای خود حیثیت جمهوری اسلامی راخدشه دارمی کنند ولی دیده شد که به راحتی از اقدامات انها گذشتند لذا احساس نمودند باید براساس بندم وصیت نامه حضرت امام خمینی ره عمل نمایند که می فرمایند:

"از آزادیهای مخرب باید جلوگیری شود. و از آنچه در نظر شرع حرام و آنچه برخلاف مسیر ملت و کشور اسلامی و مخالف با حیثیت جمهوری اسلامی است، به طور قاطع اگر جلوگیری نشود، همه مسئول می‌باشند. و مردم و جوانان حزب‌اللهی اگر برخورد به یکی از امور مذکور نمودند به دستگاههای مربوطه رجوع کنند و اگر آنان کوتاهی نمودند، خودشان مکلف به جلوگیری هستند . خداوند تعالی مددکار همه باشد."

3- زمانی که علی مطهری تشخیص داد جبهه های جنگ به وجودمبارکش نیازمند نمی باشد،بهرام امیرحیدری که ان زمان خانه وزندگی خودرا رها کرده بود واینک یک کارگرساده است، مردانه به دفاع از شرف وناموس این کشوربرخاست بخشی ازجوانی خودرا درجبهه ها گذراند وبه افتخارجانبازی نیزنائل امد.

این جانبازشیمیایی ورزمنده صادق انقلاب درروز14 اسفندماه تنها به دلیل پرسش چندسوال درباره جریان فتنه درجلسه سخنرانی موسوی لاری وحسین مرعشی به شکل وحشیانه ای موردضرب وشتم قرارگرفت وانچه ازبدنش که از دست صدامیان سالم مانده بود،توسط فتنه گران کوفته ومجروح شد.

جانباز ورزمنده ومردروزهای سخت درباره تهاجم وحشیانه ای که به اوشده می گوید:

"بعدازآن من را به اطاقک کوچکی که در خانه شورای شهر هست بردند و انجا نیز ۸ نفر شروع به ضرب و شتم من کردند و می‌گفتند از کی پول گرفتی، مزدور چه کسی هستی؟ اسمت را بگو؟ اسم اربابت را بگو؟

وی اعلام کرد: من جواب دادم یک رزمنده جانباز هستم و کارگری بیش نیستم و مدافع نظام هستم و برای نظام نیز خون دادم نمی‌توانم تا زنده‌ام بنشینم تا به‌نظام توهین شود."

البته برای یاران روزهای سخت انقلاب نه کسی هیات ویژه تشکیل داد،نه مشاور رییس جمهور خواهان استعفای استاندار کرمان شد و نه هیچ اتفاق دیگری افتاد. صدای هیچ کس هم درنیامد. چراباید چنین باشد؟ فکرمی کنم خیلی ساده است جانباز حیدری اقازاده نبود،اویک کارگر وشاید یک کارگرزاده بود. او علیرغم انکه بخشی از عمروسلامتی خود را فدای این انقلاب ونظام کرده است ولی انقلاب ارث اقازاده ها و ...