يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ(حجرات 13) * * * ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیره‌ها و قبیله‌ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید؛ (اینها ملاک امتیاز نیست،) گرامی‌ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست؛ خداوند دانا و آگاه است! * * * ای مردمان شما را از مردی و زنی/ما آفریده‌ایم به علم و به اقتدار/ دادیمتان قرار به اقوام گونه‌گون/انس و شناخت تا که به ‌هم‌ آورید بار/ بی‌شک بود زجمع شما آن‌عزیزتر/نزد خدا که بیش به تقواست ماندگار/ زان‌رو که هست عالم و آگاه کردگار/بر مردمان مومن و مشرکت بروزگار

 

      
کد خبر: ۳۱۱۱۲۹
زمان انتشار: ۱۴:۴۹     ۰۱ ارديبهشت ۱۳۹۴
این حمله از یک سو تهدید کننده صلح و امنیت بین المللی بوده و براساس مواد ۳۹، ۴۱ و ۴۲ منشور ملل متحد قابل مجازات است، از سوی دیگر با توجه به تشکیل اتحادیه و تجاوز گروهی به خاک یمن، این اقدام دسته جمعی به عنوان مداخله در کار شورای امنیت سازمان ملل محسوب می شود.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری فارس، حمله نظامی عربستان سعودی به یمن از ابعاد مختلف مانند اهداف ، پیامدهای داخلی ( برای یمن و عربستان سعودی) و پیامدهای منطقه ای و بین المللی قابل بررسی است در این نوشتار بطور خلاصه به چند مورد از پیامدهای نامطلوب این حمله برای عربستان سعودی اشاره می شود:

1-یکی از اهداف بنیادی سعودی ها در روابط با یمن، تامین امنیت مرزهای جنوبی خود و پیشگیری از نفوذ گروه های مبارز به خاک عربستان بوده است ؛ تغییر موضع این کشور در برابر حکومت یمن از سال 2000 به بعد عمدتاً با هدف افزایش همکاری های دوجانبه و تامین امنیت مرزهای عربستان صورت گرفت اما حمله نظامی به خاک یمن خلاف استراتژی این کشور است زیرا به فرسایشی شدن مناقشات داخلی یمن و طولانی شدن ناامنی در مرزهای عربستان منجر خواهد شد.

2-بررسی تحولات یمن و روابط دوجانبه این کشور با عربستان بیانگر این واقعیت است که حمایت عربستان سعودی از حاکمان یمن نه تنها به مشروعیت، مقبولیت آنها بلکه به استمرار سلطه آنها نیز کمک نکرده است. رابطه سعودی ها با حکومت یمن تا سال 2000 میلادی خصمانه بود و در این مدت علی عبدالله صالح با وجود ناکارآمدی و فقدان مقبولیت به سلطه خود ادامه می داد. از سال 2000 به بعد موضع عربستان تغییر کرد و روابط حسنه میان دو کشور برقرار شد. انقلاب مردمی و سقوط دولت علی عبدالله صالح در همین دوره ( دوره برخورداری از حمایت سعودی ها) صورت گرفت و آنها نتوانستند مانع سقوط صالح شوند. اکنون صالح در شرایطی به مراتب بدتر از سال 2011 قرار دارد؛ شاکله حکومت فروپاشیده، رئیس جمهور رسماً استعفا داده و از پایتخت فرار کرده است، بخش عمده ای از سرزمین یمن در دست انقلابیون است و... بازگرداندن صالح در این شرایط به مراتب از حفظ او در سال 2011 سخت تر است و حمله نظامی برای بازگرداند او اقدامی فاقد پشتوانه علمی و محاسباتی و صرفا بر اساس رویاهای سعودی ها می باشد

3-دخالت عربستان در امور داخلی یمن بویژه برخورد خصمانه با حوثی ها که در قسمت شمالی یمن زندگی می کنند، با مبانی حکومت آل سعود ( ادعای حکومت دینی)در تضاد است زیرا اهالی بخش شمالی یمن از لحاظ اعتقادات دینی جزو دیندارترین مردم یمن محسوب می شوند و در زمانیکه یمن جنوبی دارای حکومت سوسیالیستی بود، عمیق بودن اعتقادات مذهبی مانع نفوذ سوسیالیسم به شمال یمن شد. از سوی دیگر دشمنی با قبایل شمال یمن که در همسایگی عربستان قرار دارند نا امنی مرزهای جنوبی عربستان را تشدید خواهد کرد

4-حمله سعودی ها به یمن نقض صریح قواعد حقوق بین الملل عمومی است و برای کشوری که از نظر رعایت حقوق بشر و مشارکت مردم در اداره کشور  در ردیف های آخر جدول دموکراسی قرار دارد، این حمله به منزله افزودن مورد دیگری به اتهامات و تخلفات او در نظام بین الملل است. این حمله از یکسو تهدید کننده صلح و امنیت بین المللی بوده و براساس مواد 39 ، 41 و 42 منشور ملل متحد قابل مجازات است، از سوی دیگر با توجه به تشکیل اتحادیه و تجاوز گروهی به خاک یمن، این اقدام دسته جمعی به عنوان مداخله در کار شورای امنیت سازمان ملل محسوب می شود. در واقع عربستان و متحدانش دست به اقدامی زده اند که مطابق ماده 42 منشور ملل متحد بر عهده شورای امنیت قرار دارد و این اقدام به عنوان بدعتی خطرناک در روابط بین الملل قابل ارزیابی است.

*عضو هیأت علمی دانشگاه خوارزمی
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها