يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ(حجرات 13) * * * ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیره‌ها و قبیله‌ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید؛ (اینها ملاک امتیاز نیست،) گرامی‌ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست؛ خداوند دانا و آگاه است! * * * ای مردمان شما را از مردی و زنی/ما آفریده‌ایم به علم و به اقتدار/ دادیمتان قرار به اقوام گونه‌گون/انس و شناخت تا که به ‌هم‌ آورید بار/ بی‌شک بود زجمع شما آن‌عزیزتر/نزد خدا که بیش به تقواست ماندگار/ زان‌رو که هست عالم و آگاه کردگار/بر مردمان مومن و مشرکت بروزگار

 

      
کد خبر: ۳۱۲۲۳۵
زمان انتشار: ۱۴:۵۴     ۰۷ ارديبهشت ۱۳۹۴
به گزارش پایگاه 598 به نقل از آرمان، در بحث ريشه‌ها بيماري‌هاي رواني، يک‌سري عوامل بيولوِژيکي وجود دارند که نقش وراثت در ايجاد آنها بيشتر است. اين بيماري‌ها، ماجرايي متفاوت با بيماري‌هاي رواني دارند که منشأ آنها عوامل اجتماعي است. يک‌سري از بيماري‌هاي رواني، اکتسابي هستند و فرد آنها را به مرور زمان و با زندگي در اجتماع به‌دست مي‌آورد. خانواده، مدرسه، محيط کار و محيطي که فرد در آن پرورش مي‌يابد و رشد مي‌کند در به وجود آمدن يک‌سري بيماري‌هاي رواني نقش دارد. فشارها و استرس‌هايي که در اين محيط‌ها به فرد وارد مي‌شود، مي‌تواند به واکنش‌هاي مختلفي مانند خشونت، پرخاشگري و رفتارهاي تکانشي و... منجر شود. از سوي ديگر عده‌اي هم به رفتار گوشه‌گيرانه و فاصله گرفتن از جامعه روي مي‌آورند. بي‌عدالتي‌ها و تبعيض‌هايي که فرد در جامعه مشاهده مي‌کند بر رفتار او تأثير مي‌گذارد. فرد واکنش‌هاي متفاوتي نسبت به اين قضايا نشان مي‌دهد. مسائلي مثل فاصله طبقاتي مي‌توانند بر بعضي از بيماري‌هاي رواني تأثير مستقيمي داشته باشند. بيماري اسکيزوفرنيا نمونه‌اي از بيماري‌هاي رواني است که طبقه اجتماعي فرد در ايجاد آن تأثير مي‌گذارد. فشارها و مشکلاتي که زندگي در يک طبقه خاص به فرد وارد مي‌کند، باعث شکل‌گيري و تشديد بسياري از بيماري‌هاي رواني مي‌شود. فشارهايي که از کودکي به فرد وارد مي‌شوند و تبعيض‌هايي که او مشاهده مي‌کند، روي شخصيتش تأثير دارد. اين تبعيض‌ها و فشارها روي خودپنداره کودک تأثير مي‌گذارد و او را تبديل به انساني کم‌اعتماد به نفس توام با مشکلات مي‌کند که در رفتار اجتماعي خود ضعيف است و خود را قبول ندارد. اين افراد در ارتباط اجتماعي، تحصيل، کار و تشکيل خانواده نمي‌توانند چندان موفق باشند و کارايي‌هاي لازم را ندارند. بيماري‌هاي رواني که فرد با آنها مواجه است، فقط به زندگي خود فرد آسيب نمي‌زند بلکه مي‌تواند به نسل‌هاي بعدي هم منتقل شود. فرد نمي‌تواند والد خوب و الگوي مناسبي براي فرزندش باشد.
در بعضي حادثه‌ها و اتفاقاتي که در جامعه رخ مي‌دهد مانند تصادف پورشه که در اين روزها خبرساز شده و واکنش‌هاي زيادي را به دنبال داشته است ما شاهد يک‌سري واکنش‌هاي يکسان روانيي در بين افراد جامعه هستيم. در جامعه شاهد تفاوت طبقاتي هستيم. اين تفاوت زماني که تشديد مي‌شود، روي رفتار افراد جامعه تأثير مي‌گذارد و به واکنش‌هاي جمعي خاصي منجر مي‌شود. يک‌سري از افرادي که در جامعه داراي ثروت هستند و از يک‌سري مزاياي خاص برخوردارند، دست به رفتارهاي متفاوت با هنجارهاي جامعه مي‌زنند. سوار ماشين‌هاي گران‌قيمت مي‌شوند و رفتارهاي خاصي را نشان مي‌دهند تا طبقه خود را به ساير افراد جامعه نشان دهند. ديدن اين نابرابري‌ها و بي‌عدالتي باعث مي‌شود که در برخي موارد واکنش‌هاي متفاوتي بروز دهند. ريشه اين واکنش‌ها را مي‌توان در فاصله طبقاتي، بي‌عدالتي و تبعيضي دانست که در جامعه وجود دارد. هر چقدر در جامعه عدالت و قانون‌مداري بيشتر باشد از ميزان اين واکنش‌ها کاسته مي‌شود. از سوي ديگر هم خانواده‌ها در ايجاد اين اوضاع نقش دارند. فرزندان بسياري از رفتارهاي خود را در محيط خانه فرا مي‌گيرند. وقتي والدين در خانه نسبت به بي‌عدالتي و فاصله طبقاتي جامعه حساس هستند و خود را از ساير طبقات جامعه جدا مي‌دانند، فرزندان نيز اين رفتارها را ياد مي‌گيرند و در واکنش‌هاي خود آنها را نشان مي‌دهند. عده‌اي از والدين نيز از هر راهي براي به دست آوردن ثروت استفاده مي‌کنند و نسبت به رفتار فرزندان خود غفلت مي‌کنند. آنها نظارت لازم را بر رفتار فرزندانشان ندارند. امکانات مالي لازم را براي فرزندان خود مهيا مي‌کنند و به بقيه رفتارهاي فرزندانشان نظارت نمي‌کنند و همين باعث مي‌شود فرزندان رفتاري نامناسب در جامعه داشته باشند که حساسيت ساير افراد جامعه را برمي‌انگيزاند. براي کاستن از اين واکنش‌ها لازم است که فرهنگ‌سازي‌هاي لازم در جامعه صورت گيرد. فرهنگ‌سازي در سطح اجتماعي و مسئولان و در سطح خانواده لازم است. بايددر جامعه قانون‌مداري رواج پيدا کند و از بي‌عدالتي‌ها کاسته شود. رواج عدالت در جامعه باعث مي‌شود که افراد نسبت به ساير طبقات جامعه بدبين نباشند و فاصله خود با آنها را حاصل بي‌عدالتي ندانند. از سوي ديگر خانواده‌ها بايد آموزش‌هاي لازم را به فرزندان خود بدهند و آنها را براي زندگي در جامعه آماده کنند و نظارت‌هاي لازم را بر رفتار فرزندان خود داشته باشند.

*بهروز بيرشک
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها