أمیرالمؤمنین علی علیه السلام: اِعلَموا أنَّ الأمَلَ یُسهی العَقلَ و یُنسی الذِّکرَ ***بدانید که آرزو خرد را دچار غفلت می سازد و یاد خدا را به فراموشی می سپارد. ***

امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام: منْ أَحَدَّ سِنَانَ الْغَضَبِ لِلَّهِ، قَوِيَ عَلَى قَتْلِ أَشِدَّاءِ الْبَاطِلِ. *** هر كه سر نيزه خشم خود را بخاطر خدا تيز كند، در نابود كردن سخت ترين باطلها توانا بود.

      
کد خبر: ۳۱۹۰۰
زمان انتشار: ۱۳:۰۸     ۰۳ دی ۱۳۹۰
پایگاه هم اندیشی یاران انقلاب اسلامی در مصاحبه ای با حجت الاسلام روانبخش عضو جبهه پایداری انقلاب اسلامی در خصوص آخرین وضعیت الحاق این جبهه به جبهه متحد و مسائل پیرامون آن گفتگویی را انجام داده که متن آن در ادامه آمده‌است:

علت تشکیل جبهه پایداری

جهتی که جبهه پایداری برای آن تاسیس شد در واقع حفظ گفتمان انقلاب اسلامی است. هدف ما کسب قدرت نیست و اینکه  یک جبهه ای را تاسیس کنیم تا به قدرت برسیم ویا به مجلس برسیم، خیر  اینطور نیست.

هدف آن چیزی است که حضرت آقا در کرمانشاه نیز بیان فرمودند که ما از تشکلی حمایت می‌کنیم که با نوع احزاب غربی متفاوت باشد. تشکلی باشد که کانال‌کشی ارزشهای اسلام و انقلاب در جامعه در آن شکل گرفته باشد و هدفش این باشد.

و اگر هم مردم به نامزدی از این تشکل ها رأی بدهند هدفشان قدرت طلبی نیست بلکه همان جمله معروف شهیدبهشتی است " ما تشنگان خدمتیم نه شیفتگان قدرت"

جبهه پایداری در ابتدای تشکیل با حمایت‌ها و رهنمودهایی که حضرت آیت الله مصباح نسبت به آن داشته‌اند فعالیت خود را آغاز نمود و یک چنیین تشکلی است که در واقع با هدف حفظ ارزش‌های انقلاب و گفتمان انقلاب اسلامی از خطوط انحرافی و مخصوصا جریان جدید انحرافی  که با تابلوی اصولگرایی حرکت می‌کند تاسیس شده است که ممکن بود این جریان جامعه را با تابلوی اصولگرایی ناب به سمتی ببرد که خطرناک بوده و انحراف بزرگی در آن ایجاد نماید.

جبهه پایداری یک تشکل گفتمانی است نه چیدمانی

فلذا هدف گفتمان است نه چیدمان. ما به دنبال چیدمان نیستیم بلکه به دنبال گفتمان هستیم. بر این اساس طبیعی است کسی که به دنبال گفتمان باشد و برای این جهت تشکلی را تاسیس می‌کند باید اهل معامله و سیاسی کاری نباشد چون گفتمان با این کارها سازگاری ندارد.

فلذا جبهه پایداری برای این هدفی که جبهه پایداری بر اساس آن تشکیل شده‌است در مسئله انتخابات که یک مسئله بسیار مهمی است ورود نمود.

انتخابات مجلس یکی از جاهایی است که باید به درک و شناخت مردم کمک کرد تا بتواند هر چه بهتر به سمت شناخت شاخص‌ها و نمایندگانی که در مسیر گفتمان انقاب اسلامی هستند حرکت کنند.

و این حرکت باید درجهت انقلاب باشد و از طرفی در مقابل تبلیغات وسیعی که ممکن است برخی در این ورطه به صورت فضاهای رنگارنگ تبلیغاتی ایجاد کنند بایستی اصل این گفتمان فراموش نشود واین که ما مجلس را برای چه و در چه راستایی می‌خواهیم. این اصولی است که ما وظیفه داریم آن را حفظ کنیم.

 اختلاف بر سر مصادیق است نه شاخص‌ها

در جبهه متحد اصول‌گرایی اگر اختلافی وجود داشته باشد برسر همین مسئله است و بحث هایی نیز وجود دارد. فکر نمی کنم در جبهه متحد در مورد شاخصه‌های اصولگرایی با هم اختلافی داشته‌باشیم.

آنها نیز می‌گویند ما منشور جامعتین، برگرفته از شاخصه ‌های مدنظرامام و رهبری را که در 12 بند اعلام و ارائه شده را قبول داریم، منتها بحث در مصادیق است.

ما معتقدیم که ساز و کاری که در 7+8 ترتیب داده شده موجب می‌شود منشور جامعتین روی زمین بماند و نقض ‌شود.

ابهامات موجود هنوز از طرف جبهه متحد رفع نشده

لذا ابهاماتی در این سازوکار وجود دارد. مثلا کسانی که در فتنه 88 ساکت بودند یا احیانا با سکوتشان از فتنه حمایت کردند نمی‌توانند در جایگاه تصمیم سازی برای مردم باشند. متاسفانه ابهامات تا کنون برطرف نشده است.

ما نیز از شعار گفتمانیمان نمی توانیم کوتاه بیاییم چون یک تشکل گفتمانی هستیم نه چیدمانی، لذا نمی‌توانیم با مصالحه بر سر امور کوتاه بیاییم چنانچه برخی از سیاسیون این کار را انجام می‌دهند!

بنای بر اختلاف نیست/ از اصول عقب نشینی نمی کنیم

بنابراین تا کنون در این زمینه گامی برداشته نشده است. ولی در عین حال همانطور که بارها گفته شده ما بنایی بر این نداریم که در‌آتش اختلاف دامن بزنیم تا دشمنان اصلی اصولگرایی خوشحال شوند و کف بزنند.

قطعا ما با قتنه گران اصلا نمی توانیم کنار بیاییم و مقابله ما با آنها جدی بوده و هست. ولی در این موضوع باید از شعار گفتمانیمان دست بر نداریم و از طرفی هم جبهه پایداری بنای بر اختلاف و دامن زدن به آن را ندارد البته درعین کوتاه نیامدن از گفتمان.

حمایت از افراد بر اساس اصول نه بر اساس حوزه انتخاباتی

در عمل آنچه که اتفاق خواهدافتاد این است که جبهه پایداری از نامزدهایی حمایت می‌کند که در شاخصه های گفتمانی جبهه پایداری بگنجند همانطور که اگر نامزدی در شاخصه های گفتمانی جبهه پایداری قرارنگیرد را حمایت نمی‌کند اگرچه در اینصورت در برخی از حوزه‌ها نامزدی نداشته‌باشد.

چون معنا این نیست که به هر قیمتی که شده در تمام حوزه های انتخاباتی از نامزدهایی حمایت بشود بلکه باید تلاش شود از افرادی حمایت شود که در چهار چوب گفتمانی بگنجند.

فعلا نمی‌شود آینده افراد را پیش بینی کرد، بلکه میزان وضع فعلی افراد است و باتوجه به سوابقی که داشته‌اندباید دید که در شاخص‌های  گفتمانی اصولگرایی قرار می‌گیرند یا خیر؟

سازوکار جبهه متحد حتمی است و قصد تغییر در آن نیست

همانطور که ملاحظه می‌فرمایید تقریبا دوستان در جبهه متحد سازوکار فعلی را حتمی گرفته اند و بنای بر کوتاه آمدن ندارند.

به فرض مثال آقای قالیباف برای استان‌ها به عنوان یک قطب معرفی شده‌است،نماینده آقای قالیباف آقای طلایی است، آقای نجابت نماینده ایثارگران و رهپویان و آقای حبیبی هم نماینده موتلفه هستند که برای استان ها در حال تصمیم‌گیری هستند و سازوکار چیده شده ای‌است و تغییری در آن نخواهند داد.

اعلام موضع خواص در برابر فتنه در حال حاضر بی فایده است

البته انتظار مردم این است که کسانی که در ایام فتنه سکوت کردند، اکنون پر رنگ‌تر از گذشته فتنه را محکوم کنند و حال این که محکومیتی که الآن صورت بگیرد با محکومیتی که باید در همان موقع فتنه صورت می‌گرفت متفاوت هست.

البته آقای لاریجانی در یک سال اخیر مواضعی را در فتنه گرفته است ولی بحث این است که اگر آقایان لاریجانی، قالیباف و باهنر و امثالهم در سر بزنگاه فتنه موضع صحیحی را اتخاذ می‌کردند و آن را محکوم می‌کردند مثل آقای حداد عادل و محمد جواد لاریجانی موضعگیری شفافی را اتخاذ می‌کردند، شاید 9 دی صورت نمی‌گرفت و این حرکت عظیم مردمی در زمانی زودتر مثل تیرماه یا مردادماه همان سال صورت می‌گرفت و قائله ختم می‌شد.

اگر خواص سیاسی مانند برخی از علما و مراجع و یا اقشار مردمی، طلاب ودانشجویان وارد صحنه  می‌شدند قتنه زودتر از این ختم می‌شد و نیازی نمی شد تا به ساحت مقدس سید الشهدا سلام الله علیه اهانت بشود تا مردم وارد میدان شوند و با حضور خواص شبهات مطرح شده سریعتر و راحت تر پاسخ داده‌می‌شد و اذهان مشوش جامعه بهتر و سریع‌تر اصلاح‌ می‌شد.

اگر خواص اعلام موضع مناسبی داشتند فتنه به 9 دی نمی رسید

نقش خواص تا این حد تاثیرگذار است ولی وقتی که خواص ما حضور پیدا نکردند و یا با تاخیر حضور پیدا کردند تا به 9 دی یا بعضا بعد از 9 دی اعلام موضع کردندبی تاثیر شد.  به تعبیر حضرت آقا قیام توابین در کوفه قیام مبارکی بود ولی بعد از کربلا واقع شد یعنی بعد از این که کار از کار گذشت و امام زمانشان به شهادت رسید.

اگر نصف شهدای توابین به همراه امام حسین در کربلا می‌آمدند شاید قضیه کربلا به این شکل رقم نمی‌خورد، خوب حرکت توابین چون به وقت و به موقع و بجا نبود دارای اثر نیز نشد.

خواص ما با این که اعلام موضع کردند شاید برای خودشان مفید باشد ولی مردم که دیگر همه می‌دانند فتنه چیست از طرف کیست و قضیه چه بوده و اعلام موضع خواص در این برهه فایده‌ای ندارد و شاید باعث ایجاد سوال و ابهام برای مردم نیز بشود که چرا خواص ما اینقدر دیر فهمیدند و اعلام موضع کردند!

ساکتین فتنه اجازه حضور دارند ولی نه در مرکز تصمیم گیری

ما این را هم نمی گوییم که کسانی که چنین اشتباه بزرگی می‌کنند نباید اصلا آنها را بخشید و باید آنها را از تمام سطوح  نظام حذف کرد ولی در مرکز تصمیم‌گیری استراتژیک نیز نباید قرار بگیرند، چون با سابقه‌ای که دارند نشان دادند قدرت تشخیص لازم را برای تصمیم گیری ندارند
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها