يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ(حجرات 13) * * * ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیره‌ها و قبیله‌ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید؛ (اینها ملاک امتیاز نیست،) گرامی‌ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست؛ خداوند دانا و آگاه است! * * * ای مردمان شما را از مردی و زنی/ما آفریده‌ایم به علم و به اقتدار/ دادیمتان قرار به اقوام گونه‌گون/انس و شناخت تا که به ‌هم‌ آورید بار/ بی‌شک بود زجمع شما آن‌عزیزتر/نزد خدا که بیش به تقواست ماندگار/ زان‌رو که هست عالم و آگاه کردگار/بر مردمان مومن و مشرکت بروزگار

 

      
کد خبر: ۳۲۳۳۵۸
زمان انتشار: ۱۵:۳۷     ۰۸ تير ۱۳۹۴
هانی‌زاده:
کارشناس سیاسی افزود: دسترسی مدیریت‌شده بازی با کلمات است/ هدف بازرسی‌ها تحقیر ملت است/ تحریم‌ها را قطره‌چکانی بر‌می‌دارند/ آمریکا هر آنچه در اتاق مذاکره می‌گذرد را آنلاین به اسرائیل مخابره می‌کند

به گزارش پایگاه 598 ، مذاکرات هسته‌ای ایران و 1+5 در حالی به ضرب الاجل 30 ژوئن نزدیک شده که اختلافات کلیدی به ویژه در زمینه بازرسی ها و محدودیت های چند ساله همچنان حل نشده به نظر می رسد. «نسیم» در روزهای اندک باقیمانده تا ضرب الاجل تعیین شده، نظر کارشناسان درباره این مذاکرات را از زوایای گوناگون جویا شده است. با حسن هانی‌زاده، کازشناس مسائل خاورمیانه در خصوص ابعاد "فراملی" و "فراهسته‌ای" مذاکرات، نگاه اعراب و تاثیر و تاثر آنها بر موضوع هسته ای به گفتگو نشسته‌ایم.

«نسیم»: پرونده هسته‌ای ایران در آستانه ضرب الاجل 10 تیرماه قرار دارد. بعضی از تحلیلگران این پرونده را ذیل و تابعی از اختلاف سی و چند ساله ایران و آمریکا ارزیابی و مطرح می‌کنند که آیا پرونده هسته‌ای می‌تواند به این درگیری‌ها خاتمه بدهد؟ سوال اینست که این پرونده کجای دعوای چالشی جمهوری اسلامی ایران وآمریکا قرار دارد؟

اشتباه دولت اصلاحات، موضوع هسته ای را از فنی به سیاسی تبدیل کرد

هانی‌زاده: موقعیت ما نباید به گونه‌ای باشد که دفاع‌کننده صرف باشیم، بلکه بهتر است شیوه تهاجمی داشته باشیم، به این معنا که قبل از حمله دشمن خودمان به میدان دشمن برویم و با آن بجنگیم. مسئله هسته‌ای برای ما اعتباری ملی دارد و در واقع می‌توان گفت مسئله هسته‌ای ایران فراملی است چون به نوعی نه تنها مردم ایران بلکه کل جهان اسلام و یک و نیم میلیارد مسلمان دنبال این هستند که ببینند جمهوری اسلامی ایران با اتکاء به ارزش‌های دینی چه الگویی برای جهان اسلام ایجاد خواهد کرد. بسیاری از کشورهای منطقه  درصدد الگو برداری نظامی، سیاسی، فرهنگی و فن‌آوری از ایران هستند و منتظرند ببینند که ایران چگونه از این میدان نفس‌گیر سیاسی خارج خواهید شد.

متأسفانه اشتباه دولت اصلاحات مسئله هسته‌ای را از یک موضوع فنی به موضوعی سیاسی تبدیل کرد، و پای قدرت‌های پیر و قدرت‌های مسئله‌دار غربی را به موضوع هسته‌ای ایران باز کرد. ما بر اساس بند 4 میثاق آژانس بین المللی انرژی هسته‌ای که یک قانون بین المللی است و بر اساس امضای قانون ام پی تی، در حال حاضر عضو آژانس هستیم، بنابراین به لحاظ حقوق بین الملل، باید تعامل ایران با آژانس باشد نه با قدرت‌های باج‌گیر. اما متأسفانه این اشتباه رخ داد و دولتهایی مثل آمریکا وارد شدند و عرصه تعامل هسته‌ای ما را بین المللی کردند در حالی که ما باید با آژانس بین المللی انرژی هسته‌ای طرف باشیم، در واقع امروز چوب چنین اشتباهاتی را می‌خوریم.

البته این احتمال نیز وجود دارد که هدف دولت اصلاحات از وارد کردن قدرت‌های بزرگ در این موضوع، گرفتن یک تضمین بین المللی بوده باشد. اکنون زمان انتقاد نیست چون در هر صورت این قدرت‌ها ورود پیدا کردند. در این میان به جز قدرتهای غربی، روسیه و چین هم قاعدتأ منافع خود را در نظر می‌گرفتند و می‌گیرند و همواره تلاش داشتند از پرونده هسته‌ای به عنوان اهرمی برای باج‌خواهی هم از ایران و هم از غرب استفاده کنند. متأسفانه مسئله هسته‌ای ایران از یک سیاق فنی وارد یک فاز سیاسی شد و این مسئله در حوزه روابط بین المللی یک چالش جدی برای ما به وجود آورد و موجب شد که قدرت‌های بزرگ مخصوصاً آمریکا که دشمنی دیرینه‌ای با ایران دارند تلاش ‌کنند که از این پرونده به عنوان شمشیر داموکلس علیه ایران استفاده کند. طی 18 ماه گذشته نیز در روند پرونده هسته‌ای یک سری ابهاماتی به وجود آمد که به لحاظ سیاسی و فنی به این مسئله ابعاد بیشتری بخشید.

مسلما تیم مذاکره کننده ما از ابتدا تا کنون تلاش داشته تا به نوعی حقوق ایران را تضمین کند. سیاست کلی دولت یازدهم بر این استوار است که به هر قیمتی تحریم‌ها را بردارد، نکته ‌ای که باید به آن توجه کرد این است که مسئله تحریم‌ها و برداشتن تحریم‌ها دو بحث جدای از هم است. امروز حیثیت نظام جمهوری اسلامی ایران که  الگوی تقابل با زیاده خواهی و دشمن خارجی مخصوصاً آمریکا برای کشورهای جهان سوم تلقی می‌شود در یک وضعیتی حساس و در زاویه دفاع قرار گرفته است.

 

ادبیات ملایم تیم ما در برابر آمریکا، زیاده خواهی ها را تشدید کرد

در حال حاضر ابتکار عمل سیاسی و میدانی بیتشر در دست آمریکا و غرب مخصوصاً انگلیس و فرانسه است، در حالی که تیم مذاکره کننده باید از ظرفیت و نقش چین، روسیه و آژانس در برابر غرب استفاده کند. متأسفانه تاکنون تیم مذاکره کننده ما از ادبیاتی ملایم در برابر آمریکا استفاده کرده است؛ گویی ما بدهکار آمریکا هستیم! این رفتار موجب شده که زیاده‌خواهی آمریکا در پرونده هسته‌ای زیادتر شود.

با نزدیک شدن به ضرب الاجل شاهد هستیم که هر روز آمریکا بهانه‌ای جدید مطرح می‌کند، اخیراً کنگره آمریکا مصوبه‌ای مبنی بر بازنگری در هرگونه توافق‌نامه‌ای با ایران را داشت که رئیس جمهور آمریکا هم آن را تصویب و امضاء کرد، اینگونه حرکت‌ها از سوی دولت آمریکا نشاندهنده جدی نبودن آنها در این حرکت است و ثابت می‌کند آنها فرصتی به دست آورده‌اند تا به نوعی از ایران باج‌خواهی کنند، به عنوان مثال آمریکایی ها با مرور پرونده‌های بایگانی مربوط به تسخیر لانه جاسوسی توسط دانشجویان خط امام، مدعی شده‌اند که دولت ایران باید به دیپلمات های آمریکایی غرامت پرداخت کند و مطرح کرده اند این غرامت ها باید از محل پول‌های بلوکه شده ایران تأمین شود، قطعا این موضوعات تمامی ندارد و فردا مسئله حقوق بشر را مطرح می‌کنند و از این مسائل به عنوان اهرم فشار در برابر ایران استفاده خواهند کرد. با همه این نیرنگ‌ها، غرب برای رسیدن به یک توافق برد - باخت تلاش می‌کند.

 

برخی‌ها به مذاکرات به عنوان یک پروسه تبلیغاتی داخلی نگاه می‌کنند

از این سو متأسفانه به نظر می‌رسد برخی جریانات در دولت یازدهم یک پروسه تبلیغاتی را در مذاکرات را دنبال می‌کنند و هدفشان این است که در آستانه انتخابات مجلس، به هر قیمتی حتی توقف تمام فعالیت‌های هسته‌ای ایران، نوعی دستاورد جزئی داشته باشند تا در انتخابات از آت بهره بگیرند.

 

فرآیند کاهش تحریم ها به صورت قطره‌چکانی خواهد بود

از روند پرونده‌ هسته‌ای آنچه که برداشت می‌شود اینست که بر خلاف تصور و تبلیغات، تحریم ها همزمان برداشته نخواهد شد بلکه در یک فرآیند زمانی طولانی و به صورت قطره‌چکانی به انجام خواهد رسید و مسئله بازرسی که در پیش نویس توافق نامه مطرح شده یک فرایند 20 ساله خواهد داشت، این مسئله یک مسئله حیثیتی است و تحت هیچ شرایطی حتی با ترک میز مذاکره، ملت ایران اجازه نخواهد داد که این بازرسی‌ها صورت پذیرد.

 

بهانه‌های غرب برای بازرسی‌ها تمام شدنی نیست، هدف تحقیر ملت ایران است

جلوی چشم همه ما تجربه کشورهایی چون لیبی و عراق وجود دارد. با وجود این تجارب نمی‌توانیم بگوییم ما چشم بازرسان آنها را می‌بندیم و می‌آوریم به پادگان. صحبت آقای عراقچی که می‌گوید اگر اینها شک کردند ما می آوریم و چشمشان را می‌بندیم، یک توجیه غیرقابل قبول است. بهانه‌های غرب برای بازرسی‌ها با هر منطقی تمام شدنی نیست، مسئله بازرسی جنبه تحقیر ایران را دارد و گرنه آنها به وسیله دوربین‌های آنلاین همه فعالیت ها و تمام تأسیسات هسته‌ای ما را زیر نظر دارند. این اشتباه را در دولت قبل نیز داشتیم که به غرب اجازه مذاکره با دانشمندان هسته‌ای داده شد و این مصاحبه‌ها موجب شناسایی دانشمندان و در نهایت ترور و شهادت آنها گردید.

به طور کلی هدف غرب از طرح این موضوع ایجاد یک ساختار صحیح ونظارت شده در حوزه هسته‌ای ایران نیست بلکه تحقیر و نابودی ملت ایران است،  در حال حاضر نیز که پیش‌ نویس در حال تهیه است اطلاعاتی که می‌رسد گویای این است که بازرسی‌ از تأسیسات هسته‌ای جدی است که امیدواریم تا این لحظه تیم ما به این موضوع تن نداده باشد.

موضوع مهم دیگر تغییر کاربری تاسیسات آب سنگین اراک است که آمریکا قرار است خودش نظارت کند، اگر تغییری در رآکتور آب سنگین اراک ایجاد شود عملا  به یک کارخانه آب شیرین کن تبدیل می‌شود که دیگر اهمیتی برای صنعت هسته‌ای ما نخواهد داشت. در موضوع تغییر کاربری رآکتور آب سنگین اراک آمریکایی‌ها گفتند 140 میلیون دلار هزینه می‌کنیم. چرا باید این هزینه را متفبل شوند؟

قطعأ آنها خواهان این هستند که تأسیساتی در حد آزمایشگاه‌های هسته‌ای آمریکا که در دانشگاه‌های خود دارند داشته باشیم که البته بعید است در همین حد هم اجازه دهند. مقصودشان تعطیلی فردو و آب سنگین اراک است که بر روی اینها حساسیت زیادی دارند، اما در مورد نطنز این حساسیت آنچنان وجود ندارد چرا که این سایت بر روی زمین قرار دارد و دسترسی به آن راحت است،  آنها در تلاشند که به طور کلی ما را از داشتن سانتریفیوژ نسل چهارم و پنجم و ششم محروم کنند.



«نسیم»: برخی معتقدند غرب از مذاکرات و توافق، هدف فراهسته‌ای دنبال می کند. نظر شما چیست؟ آیا هدفی پشت توافق وجود دارد که به آن برسند؟

توافق مقدمه ورود غرب به فضای ایران برای تغییر ساختاری است

هانی‌زاده: این سئوال کاملاً کلیدی است،  آنچه کاملأ روشن است این است که غرب از طریق تحریم اقتصادی و همچنین تهاجم فرهنگی و حمله نظامی 8 ساله عراق با حمایت آمریکا، نتوانست در وضعیت  اجتماعی سیاسی ایران تغییر ایجاد کند لذا می خواهند با ورود فیزیکی به بهانه هسته‌ای، فضای ایران را دچار فرسایش کند.

به بهانه آب سنگین اراک کارشناسان خود را می‌فرستند و کم کم به اصطلاح مهار مدیریت شده ایران را سرلوحه خودشان قرار می‌دهند و کاری می‌کنند که وضعیت جامعه ایران را به لحاظ سیاسی اقتصادی و فرهنگی را در اختیار خودشان داشته باشند و بر اساس الگوی خودشان جمهوری اسلامی ایران را مهار کنند و حتی ممکن است برای تغییر ساختار سیاسی در ایران تلاش کنند. آمریکایی‌ها به دنبال به انفعال کشاندن اسلامی هستند که در ایران و بعد از انقلاب 57 به عنوان یک اسلام معتدل و الگو برای کلیه ملت ‌های اسلامی قرار گرفته است، تلاش می‌کنند که بگویند این اسلام هم دچار شکست و استحاله شد و اسلام انقلابی وجود ندارد.

درکردستان و نقده و حتی در خوزستان با همین هدف بحران ایجاد کردند که انقلاب را دچار استحاله کنند اما با مدیریت امام راحل و مسئولان، آمریکا شکست خورد، اخیرأ نیز میزگردهایی با عنوان "چه راهی را برای سرنگونی ایران دنبال کنیم" تشکیل دادند که همه متفق القول بر این باور بودند که جنگ نظامی علیه ایران دیگر جواب نمی‌دهد و تنها راه نزدیک شدن به ایران از راه دوستی است که بتوانند در داخل نفوذ کنند. واقعیت این است که جنگ داخلی در ایران به دلیل شرایط اجتماعی و همگرایی ملی که وجود دارد امکان پذیر نیست، پیروزی ایران در جنگ تحمیلی موجب شده که اینها دنبال راهکار دیگری برای ضربه زدن و خنجر زدن از پشت و نه از رو باشند و قطعأ در یک فرآیند زمانی با استفاده از غفلت داخلی، تلاش می کنند به درون ساختار ایران ورود تا ما را دچار استحاله کنند.

 

در اتاق مذاکره هرآنچه می‌گذرد به صورت آنلاین به اسرائیل مخابره می‌شود

در مذاکرات هسته‌ای تیم مذاکره کننده ما با آمریکا مذاکره نمی‌کند در واقع با اسرائیل مذاکره می‌کنند چرا که در اطاق مذاکره هرآنچه می‌گذرد به صورت آنلاین به اسرائیل مخابره می‌شود وکارشناسان اسرائیلی رصد می‌کنند. حتی می توان گفت مشکل اصلی آمریکایی ها، اسرائیل و لابی صهیونیستی است. اعضای کنگره آمریکا از اسرائیل دستور می‌گیرند و تنها دغدغه شان این است که چرا یک قدرت منطقه‌ای مثل ایران در مقابل اسرائیل ایستاده است. همه کشورهای عربی به استثناء سوریه و لبنان که وضعیت خاصی دارد و تا اندازه‌ای عراق آن هم اغلب طیف شیعه آن، با اسرائیل رابطه دارند و از زمانی که مذاکرات به طور جدی آغاز شده است جبهه عبری عربی برای تخریب روند مذاکرات تشکیل شد. اینها به موازات یکدیگر از ظرفیت‌های سیاسی و اقتصادی خود علیه ایران استفاده می‌کنند و تا اندازه‌ای هم موفق شدند. مثلا کاهش 50 درصدی قیمت نفت نتیجه رایزنی اسرائیل و عربستان بود.

همواره به ما ثابت شده است که طرفهای غربی ما به دنبال بهانه جدید هستند تا دبه در بیاورند و امتیاز بیشتری بگیرند. اخیراً گفتند در طول مذاکرات مخصوصاً در بیانیه لوزان و در فکت‌شیتی که مطرح شده غرب پذیرفته است که در فردو 1044 سانتریفیوژ به صورت فعال کار کند اما اکنون دبه کرده‌اند می‌گویند تعداد 344 سانتریفیوژ و لابد نزدیک 10 تیر بشویم می‌گویند که فردو باید تعطیل شود چون قبل ار احداث این سایت  به آژانس اطلاع نداده بودید! قطعأ در آخرین لحظه این مسئله مطرح خواهد شد. 

«نسیم»: با توجه به هم پیمانی غرب و اعراب، پس هر توافقی که برای غرب خوب باشد، باید برای اعراب نیز خوب باشد و از انجام این توافق حمایت ‌کنند. اما اشاره کردید که در حال حاضر یک جبهه عبری - عربی برای تخریب مذاکرات شکل گرفته است. در این مورد بیشتر توضیح بدهید.

هانی‌زاده: این جبهه تشکیل شد به این دلیل که اسرائیل ظرفیت لازم را ندارد لذا از اهرم هایی چون لابی صهیونیستی در آمریکا و دولت های عربستان، قطر و امارات و... کمک می‌گیرند که بیشتر هم ابزار اقتصادی هستند. عربستان به خوبی می‌داند که مسئله هسته‌ای ایران یک الگو برای جهان اسلام است، در نتیجه اعلام کرده چون ایران به فناوری هسته‌ای دست پیدا کرده من هم باید دنبال هسته‌ای باشم و در همین راستا با پاکستان مذاکراتی داشته‌اند، البته امکان ندارد پاکستان بمب هسته‌ای به عربستان بدهد. عربستان رژیمی ناپایدار دارد و ممکن است یکباره القاعده قدرت را در دست بگیرد. در واقع عربستان پیاده نظام صهیونیست‌ها است. اگر ریاض این همه علیه سوریه خرج می کند یا در جنگ غزه کنار اسرائیل می ایستد، به همین دلیل ایت. اسرائیل و آمریکا به قطر و عربستان دستور دادند که 36 میلیارددلار در اختیار داعش و جبهه النصره و ارتش آزاد قرار دهند. از آنجایی که اینها پیاده نظام آمریکا و اسرائیلند ناچار به اطاعتند، به عنوان مثال: در جنگ 51 روزه غزه ، دیداری میان وزرای خارجه قطر و امارات و عربستان با لیبرمن وزیر خارجه رژیم صهیونیستی صورت گرفت که این کشورها متعهد شدند 16 میلیارد دلار به اسرائیل بابت جنگ 51 روزه پرداخت کنند.

 

«نسیم»: آنچه که تا کنون در روند مذاکرات طی شده، جایگاه ژئوپلوتیک جمهوری اسلامی ایران را در منطقه تضعیف کرده یا منجر به تقویت این جایگاه شده است؟

هانی‌زاده: با مذاکراتی که صورت گرفت به نوعی فضای بسته و جریان‌سازی‌هایی که در طول سال‌های گذشته جریان داشت کاهش یافت، دولت یازدهم توانست در فضای بین المللی جریان تهاجمی را کاهش دهد و نتیجه مذاکرات هرچه که باشد مهم این است که افکار عمومی دنیا پی برد است که ایران دنبال سلاح هسته‌ای نیست و هدفش شفاف سازی در این زمینه است، با مصوباتی که کنگره آمریکا هر روز اتخاذ می‌کند چهره آمریکا روز به روز در حال روشن شدن است.

همه حوادثی که در طول این مدت در کشورهای عربی منطقه در حال رخ دادن است به نوعی با یکدیگر مرتبط است، حمله عربستان به یمن، حمله گروهک تروریستی داعش به تدمر که متأسفانه 95 هزار کیلومتر مربع از اراضی سوریه در دست داعش و جبهه النصره است  و می‌توان گفت هدف بعدی آنها ساقط کردن دولت سوریه و تقسیم کردن این کشور است تا در مقابل اسرائیل آن را کوچک‌سازی کنند.

برای تحقق این هدف آمریکا ساختار سیاسی جغرافیایی را نیز تعریف کرده ‌است؛ جبهه النصره در دمشق باشد، علوی‌ها در ساحل لاذقیه و طرطوس، درزی‌ها در منطقه جبل حوران مستقر شوند و مسیحی‌ها و کردها را در حسکه و قامشلی مستقر شوند. کوچک کردن کشورهای منطقه هدف آمریکا است و تلاش دارند این کشورها را بر اساس رویکردهای عقیدتی و مذهبی و قومیتی تقسیم کنند تا نتوانند در مقابل اسرائیل در آینده قد علم کنند. این طرحی از سوی برنارد لوئیس یهودی انگلیسی‌ الاصل آمریکایی طراحی شده است. اما به نظر می‌رسد وضعیت منطقه در سوریه و عراق به گونه‌ای دیگر است. ایران به دلیل نقش آفرینی به موقع در عراق و سوریه و یمن جایگاهش در منطقه ارتقا یافت البته این مذاکرات هم به طور طبیعی فشارهای بین المللی را کم کرد اما برونداد این مذاکرات چه خواهد بود مهم است،  که آیا ما با حفظ حقوق خودمان می‌توانیم در جایگاه جهانی حضور پیدا کنیم یا همه چیز را در طبقی از طلا بگذاریم و در اختیار آمریکا و غرب قرار بدهیم.

آمریکایی‌ها از مطرح کردن موضوع کوچک سازی کشورهای جهان اسلام چندین هدف را دنبال می‌کنند، داعش را از 80 کشور مختلف جهان جمع کردند با چه هدفی و چرا داعش  جلوی دوربین‌ها و در فضای مجازی سر آدم‌ها را می‌برد و بعد پرچم لا اله الا الله را در دست می‌گیرد؟ آنها نماد اسلامی را به همه نشان می‌دهند تا به افکار عمومی غرب ثابت کنند که اسلام واقعی این است که داعش می‌گوید. در واقع هدف تخریب چهره اسلام است.

هدف بعدی آنها در همین راستا اخراج مسلمانان از اروپا ظرف 20 سال آینده است، در واقع  در 20 سال آینده با موج مهاجرت معکوس از اروپا به کشورهای اسلامی مواجه خواهیم شد که این امر برای کشورهای اروپای و امنیت ملی کشورهای اروپایی خطرآفرین است.، مصر در راستای هدف کوچک سازی کشورهای منطقه، در حال حاضر با احداث سد بر روی رودخانه نیل علیا توسط اسرائیل، در معرض خطر تجزیه شدن است.

قذافی کل تسلیحات و تاسیسات هسته ای را دودستی تقدیم آمریکا کرد! چند سال بعد مزدش را با سرنگونی گرفت

معمر قذافی از سال 1969 شعار مقابله با غرب و آمریکا را مطرح کردکه غرب از طریق محاصره او را مهارش کرد و آخرین ترفند قذافی این بود که من دیگر آن شعارها را نمی‌دهم، بعد از آن حدود 30 میلیارد دلار سلاح و تأسیسات هسته‌ای را برروی کشتی تقدیم غرب کرد اما در مقابل آمریکا تمام امکانات نظامی‌ و توان دفاعی لیبی را گرفت و به آن حمله کرد. عراق نیر به همین صورت، صدام حسین قبول کرد بازرسی‌ در عراق صورت گیرد.

غرب تلاش دارد همان برنامه‌ای را که برای لیبی و عراق پیاده کرد در مورد ایران نیز به کار ببرد و با بهانه موشک و سلاح اتمی توان دفاعی ما را دچار تزلزل و فرسایش کنند اما بابد بدانند مقام معظم رهبری در رأس نظام ما هستند و مسائل را رصد می‌کنند و هر کجا که لازم باشد ایشان ورود می کنند. اخیراً در دانشگاه امام حسین(ع) دیدیم که حرکت بسیار زیبایی صورت گرفت، تمام فرماندهان نظامی حتی آنهایی که از حوزه نظامی خارج شده بودند با لباس نظامی در کنار رهبری ایستادند که این حرکت پیام مهمی را به دنیا مخابره کرد که قطعأ غربی‌ها خودشان این حرکت و هشدارهای رهبری را رمزگشایی کردند. بنابراین آمریکایی‌ها برای تضعیف فضای داخلی ایران آرام نخواهند نشست و تلاش می‌کنند نیروهای مسلح ایران را در یک وضعیت دفاع قرار بدهند تا تهاجم خود را شروع کنند.

 

«نسیم»: راهکار مقابله با این مسئله و ایستادگی در برابر اهداف دشمن چیست؟ در توافق هسته‌ای که شما می‌گویید این اهداف را دنبال می‌کند چکار باید کرد که جلوی این قضیه گرفته شود؟

توافق الجزایر را یادمان نرود!

هانی‌زاده: با زیاده‌خواهی که طرف مقابل در برابر ما پیش گرفته است ما دو راه حل داریم؛ یا باید کاری که قذافی درلیبی انجام داد را تکرار کنیم و تسلیم شویم و بگوییم شما مقداری از تحریم‌ها را بردارید، ما آبنبات به ملتمان می‌هیم و آنها را راضی می‌کنیم و در مقابل تأسیسات نظام و حتی موشک‌های دوربرد مال شما؛ راه دوم اینکه مقاومت کنیم یعنی برای ملت ایران فرهنگ سازی شود که خیلی به این مذاکرات دل نبندید و این مسئله را بپذیریم که از زبان رهبر انقلاب هرچه بیرون می‌آید آن را به عنوان یک حجت برای خودمان قرار بدهیم و تلاش کنیم ملت ایران وحدت خودش را حفظ کند.

آنچه مسلم است در پرونده هسته‌ای ایران جناح بازی‌ هیچ نتیجه‌ای ندارد. متأسفانه شاهدیم پرونده هسته‌ای ما در غرب سیاسی و در داخل جناحی شده است. مثلاً دیدیم بعد از اعلام توافق نامه لوزان چه جوی راه افتاد، در شمال تهران جشن و پایکوبی بود با اینکه هنوز اتفاقی هم نیفتاده بود. در حالی که در آن فکت شیت‌های واقعی که خودشان دارند و گفتند محرمانه است، حقیقت چیزی دیگری است. ضربه بزرگ در این فکت‌شیت‌هایی وجود دارد که جملاتش تغییر کرده است و در آینده آثارش را خواهیم دید. توافق‌نامه الجزایر یادمان نرفته که آقای بهزاد نبوی در جریان گروگان‌گیری به الجزایر رفت و با آنها مذاکره کرد، چرا آن توافقنامه اجرایی نشد؟ چرا پول‌های بلوکه شده ایران که در آن زمان رقم بالایی هم بود آزاد نشد؟ با این تجارب این احتمال را بدهیم که حتی اگر این توافقنامه پیش رو صورت بگیرد قطعأ آنها عمل نخواهند کرد. ممکن است امضا کنند و خیلی چیزها را ممکن است از دست بدهیم و چیزهایی را ظاهرأ درست می‌کنند اما قطعأ زیر این موضوع خواهند زد.

به عنوان مثال آقای عراقچی می‌گویند ما 300 سانتریفیوژ را ظرف یک ساعت می‌توانیم مجددأ راه‌اندازی کنیم اما همه می‌دانیم که آنها تلاش دارند که این سانتریفیوژها به کار نیفتد چون بازرسی‌های سرزده و بازرسی‌های فراهسته‌ای و زمان بیست ساله ، به تدریج تمام این تأسیسات را از بین می‌برد و قطعأ نخواهند گذاشت ما فراتر از سانتریفیوز نسل اول پیش برویم.

 

«نسیم»: آقای عراقچی در گفتگوی چندی پیش خود اعلام کردند که پروتکل الحاقی یک دسترسی مدیریت شده است نه بازرسی، فرق این دو چیست؟ و اینکه اعلام می‌کنند که ما  چشم‌های آنها را می‌بندیم تا بازرسی کنند اصلاً چنین اتفاقی شدنی است؟

دسترسی مدیریت شده فقط بازی با کلمات است

هانی‌زاده: این سوألی است که در جلسه محرمانه با آقای عراقچی هم مطرح شد. به نظر میرسد اینها نوعی بازی با کلمات است، این کار نه به لحاظ فیزیکی و نه به لحاظ اعتباری و نه به لحاظ عملیاتی امکانپذیر نیست، طرف مقابل به دنبال بازرسی‌های سرزده و بازرسی‌های فراهسته‌ای و بازرسی‌هایی از  تأسیسات نظامی است، تیم مذاکره کننده ما می‌گویند بازرسی مدیریت شده و بازرسی‌های کنترل شده و... نه بازرسی‌هایی که آنها مد نظرشان است، در جریان بازرسی از سایت پارچین ما بارها گفتیم که پارچین ربطی به هسته‌ای ندارد شما حوزه هسته‌ای را تعقیب کنید اما کاری به تأسیسات نظامی و مراکز نظامی ما نداشته باشید.

چرا ما موضوع بستن چشم‌ها را در مورد پارچین انجام ندادیم؟ اینها دو بار از پارچین بازدید کردند و در آنجا رهبر معظم انقلاب اسلامی در آن برهه نیز خطوطی تعریف کردند که در بازرسی از  پارچین خطوط قرمز شکسته شد، در دولت آقای احمدی نژاد تلاش شد که به نوعی فضا شکسته شود و تعاملی صورت گیرد پس امتیازی دادیم تا تحریم‌ها را بردارند، آنها بازرسی از سایت پارچین را خواستند و دو بار هم بازرسی کردند، همه اینها شکسته شدن خطوط قرمز است و وقتی که خطوط قرمز شکسته شود یعنی ایران دچار استحاله شده و در برابر غرب تسلیم شده است، مسائل هسته‌ای ما باید جدا از مسائل نظامی ما باشد.

 

«نسیم»:  آقای روحانی موقعی که دبیر شورای امنیت ملی بودند در کتاب خاطرات خود نوشتند "ما جلوی زیاده خواهی آمریکایی‌ها ایستادیم و اجازه هیچگونه بازرسی و بازجویی و دسترسی مدیریت شده را ندادیم" چه اتفاقی افتاده است که آقای روحانی تغییر موضع دادند؟

ادبیات آقای روحانی تغییر کرده!

هانی‌زاده: هر فرد را از جایگاه خودش باید مورد تجزیه و تحلیل قرار داد، آقای روحانی در زمان حضور در شورای امنیت ملی مسئول پرونده هسته‌ای بود اکنون جایگاهش رئیس جمهور یک کشور است بالاخره ادبیات ایشان تغییر کرده است و به نظر می‌رسد این مسئله بیشتر مصرف داخلی داشته باشد.

 

«نسیم»: در واقع تغییر ادبیات رئیس جمهور و حتی رئیس دستگاه دیپلماسی و حتی جا به جا شدن مواضع تأثیری در مذاکرات ندارد؟

هانی‌زاده: متأسفانه تأثیرگذار است، دولت یازدهم می‌گوید که تحریم‌ها نتیجه‌ ادبیاتی است که دولت قبل به کار برده است، به هرحال دولت قبل اشتباهاتی مرتکب شده و درآن شکی نیست اما محکم جلوی آنها ایستاد، ما اعتقاد داریم اینها باز هم ممکن است حتی در صورت توافق تحریم‌های جدیدی را علیه ما اعمال کنند و زیر این توافق خواهند زد و تحریم‌های بیشتری اعمال خواهند کرد، آنها فشار اقتصادی علیه ایران را افزایش می‌دهند و جریان سازی را توسعه می‌دهند تا ایران تسلیم شود.

غرب تمام توان خود را به کار می‌گیرد تا ایران الگویی برای جهان اسلام نباشد و نتواند به عنوان قدرت در منطقه و خطری برای اسرائیل باشد، آنها خواهان این هستند که ایران کشوری باشد در یک محدوده جغرافیایی ضعیف تا بتوانند مدیریتش کنند.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها