يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ(حجرات 13) * * * ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیرهها و قبیلهها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید؛ (اینها ملاک امتیاز نیست،) گرامیترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست؛ خداوند دانا و آگاه است! * * * ای مردمان شما را از مردی و زنی/ما آفریدهایم به علم و به اقتدار/ دادیمتان قرار به اقوام گونهگون/انس و شناخت تا که به هم آورید بار/ بیشک بود زجمع شما آنعزیزتر/نزد خدا که بیش به تقواست ماندگار/ زانرو که هست عالم و آگاه کردگار/بر مردمان مومن و مشرکت بروزگار
سهل است که استان بکنی یک شبه ده را
با آتش کبریت کنی آب زره را
از پیچ و خم گردنه حیران با باد
با بادبزن محو کنی توده مه را
کاری کنی از قحط بزه هر چه بزهکار
یک عمر بگردند نیابند بزه را
یا طبق یکی از نسخ خطی نایاب
از هم نشاسند پس از این مه و که را
با تیر و کمان آرش اگر زنده شود باز
جرأت نکند لمس کند مرکز زه را
طوری بشود فخر کنند دانش امروز
بشکافی به جای اتم هسته به را
از گوجه به رب میرسد آدم نه به انگور
گر دیگ بجوشاند اگرگوجه له را
از قفل گذشتیم بماند که نشد باز
حاشا که کلید تو کند باز گره را
شاعر : ناصر فیض