کد خبر: ۳۲۵۲۶۹
زمان انتشار: ۰۱:۳۳     ۱۸ تير ۱۳۹۴
۳۳ سال پیش در چنین روزی
هاشمی: آن ها می خواستند ما توی کاخ سفید ، توی ورسای ، توی جاهایی مثل آن جاها راه داشته باشیم ، اگر آن جا نباشیم ما منزوی بودیم ، از دیدگاه آن ها این بود . اما دیدگاه امام این نبود، ما توی مردم هستیم.

رخدادهای 18 تیر 1361

چکیده

  • آیت الله هاشمی رفسنجانی : این غربیهای احمق این ترورها را به حساب قهرمانی می گذارند و خیال می کنند مثل همه تحلیل  های غلط بی شعور دیگرشان خیال می کنند این ها قدرتی هستند .

 

  • آن ها می خواستند ما توی کاخ سفید ، توی ورسای ، توی جاهایی مثل آن جاها راه داشته باشیم ، اگر آن جا نباشیم ما منزوی بودیم ، از دیدگاه آن ها این بود . اما دیدگاه امام این نبود .

 

  • ما نمی توانیم 800 کیلومتر در 50 کیلومتر که در تیررس توپ های دوربرد عراق است خالی بگذاریم ، ما گلوله های عراق را بر می گردانیم به طرف بغداد و دست عراق را می شکنیم.

 

  • در یک جنایت دهشتناک منافقین با حمله به خانه ای در خیابان طالقانی تهران همسر یک کارگر حزب اللهی را شهید ، فرزند او را مجروح و خانه اش را به آتش کشیدند .

شباهت ها و تفاوت های حکومت علی (ع) و جمهوری اسلامی از منظر هاشمی

آیت الله هاشمی رفسنجانی خطیب جمعه این هفته تهران با اشاره به شهادت امام علی (ع) به شباهت ها و تفاوت های میان جمهوری اسلامی و حکومت امام علی (ع) پرداخت .

وی گفت : وقتی که امام علی (ع) حکومتشان آغاز شد و مردم بیعت کردند با امام ، امام یک جهت گیری کردند که جهت گیری امام سه تیپ از مخالفان را علیه امام شوراند ، سه جریان علیه امام به جنگ برخواست که معروف به ناکثین ، قاسطین و مارقین است . اما این موضعگیری امام چی بود؟امام وقتی منصب را تصدی فرمودند در اولین و دومین خطبه مطالبشان را فرمودند ، در ملاقات های خصوصی هم همه فهمیدند که جهت این حکومت چی هست .

وی ادامه داد : امام علی به محض بیعت فرمودند : ما بنایمان بر این است که اموال نامشروع را بگیریم و به صاحبان حق بپردازیم و یک عنوانی فرمودند که تفسیرهای گوناگون داشت در همان روز و حتی امروز فرمودند : بلیئه شما امروز مثل همان روزی است که پیغمبر شروع کرد . یعنی چه ؟ بلیه منظور چی است ؟ گرفتاری ها ، یعنی آن تفرقه ها و درگیری ها ؟ ناحق ها ، یعنی آن کثافت کاری ها و زورگویی ها و رباخواری هایی که بود ؟ کفر مطلق دوباره برگشته ؟ مجموعه ای از این ها است ؟ نظرات مختلف است . هر چه می خواهد باشد . علی اخطار کرد به مردم که من کارهایی می کنم که شما خیال می کنید این ها به عنوان یک سنت برای شما دین حساب می شود و لذا امتحان پیش می آید آزمایش پیش می آید ، زیر و رو می شود ، چهره هایی رسوا می شوند ، چهره هایی شناخته می شوند . ضعفایی دستشان رو می شود ، اغنیایی دستشان شکسته می شود و حالت عجیبی پیش خواهد آمد .

عده ای با پیروزی انقلاب به سوابقشان اشاره کردند و گفتند این گونه نمی شود !

هاشمی با اشاره به جمله امیر المومنین که اموال نامشروع را برخواهم گرداند گفت : این مثل تشکیل بنیاد مستضعفان است که امام می دهند ، می فرمایند که هر چی دارند اموال مردم جمع بشود در بنیاد مستضعفان ، بعد هم مال بیت المال . این معلوم است که خطوط را مشخص می کند و افراد موضع گیری می کنند . همان هایی که رای داده بودند و بیعت کرده بودند . در جمهوری ما این حالت بود . یعنی آن روزی که این جمهوری شد خیلی از آن کله گنده هایی که نامشروع هم در خیابان ها شاید روزهای آخر مشت هایشان را گره می کردند و مرگ بر شاه می گفتند ، خیلی بودند و خیال می کردند بعدش هم همان کمپانی ها و همان پیمانکاری ها و همان مقاطعه کاری ها و همان زد و بندها باید بماند ، اولین بار که خواستیم جلویشان بایستیم گفتند : اهه ، اینکه نشد ، ما که تا دیروز می گفتیم مرگ بر شاه ، توی خیابان ها راه افتاده بودیم و ...از این حرف هایی که هنوز هم می زنند .

عده ای با علی بیعت کردند بعد دیدند نمی توانند با عدالت کنار بیایند

هاشمی ادامه داد : موضع گیری های علی (ع) ابتدا دو جریان را علیه علی برانگیخت و جریان سوم بعدا پیدا می شود . جریان اول ناکثین است . یعنی آن هایی که بیعت کرده بودند و دیدند که نمی شود با این آقا کار کرد ، بیعت را شکستند و جنگ بصره پیش آمد و آن جریانی که می دانید ، جریان دوم قاسطین است که آن ها ورشکسته های سیاسی بودند . کسانی بودند که علی (ع) اجازه نمی داد این ها حکومتشان را حفظ کنند .

امروز قاسط اصلی آمریکا است

وی افزود : تا علی می گفت فلان کس را از استانداری یا فلان والی و فرماندار را بخواهیدش به مرکز بیاید حسابش را تحویل بدهد می دیدیم به جای این که بیاید کوفه می رفت به طرف شام ، پناهنده می شد به معاویه و دور و بر معاویه جمع می شدند . مرکزی شده بود برای جذب استاندارها و فرماندارها و شخصیت هایی که مورد بازخواست قرار می گیرند . ما هم عین این را داریم . منتها ما حالا مرکزمان آمریکا شده و آن قاسط اصلی آمریکا است و می گوئیم مثلا فلان سفیر بیاید ببینیم چه کرده ؟ فوری یک اعلامیه می دهد و حالا انقلابی هم می شود و ده سال دزدی و جنایت و رقاصی کرده و جاسوسی کرده یک بار می بینیم مجاهد خلق شد و انقلابی شد و رفت فرانسه پناهنده شد . جریان سوم در نیمه راه ها شروع شد و آن مارقین هستند که درست همین جریان منافقین ما هستند .

خطیب جمعه تهران افزود : روزهای اول منافقین و گروهک ها با افکاری که داشتند خودشان را در متن انقلاب شریک می دانستند امام را پدر خودشان می دانستند و تابع امام بودند ، ارتششان را در اختیار علما و امام قرار می دادند و از این کارهایی که دیدید و می کردند ...اما یک کمی که آمدند ، دیدند که نه ، این جریان حق که دارد پیش می آید آن تمایلات افراطی و بی حساب و اهواء و آن کثافتکاری هایی که آن ها مایلند در این جریان حکومت نمی شود باشد . آن ها هم جریان سوم مارقین شدند . علی ابن ابیطالب هم این افراد را از جنگ صفین پیدا کرد . یعنی علی در جنگ بصره این ها را نداشت .

هاشمی گفت : ما می بینیم شبیه این جریان در کشور ما موقعی که آمریکا جنگ عراق را علیه ما راه انداخت در همین جریان که هستیم فتنه مارقین شروع می شود ، فتنه منافقین با آن شدت شروع می شود و آن جریاناتی که دیدید ، تا به امروز می رسد . ضربه اصلی را بر حکومت امام علی مارقین زدند . مارقین طیف وسیعی بودند مثل همین منافقین خود ما که توانستند نزدیک 12 هزار نیرو جمع بکنند علیه امام جنگ راه بیندازند منتها علی با یک ضربه این ها را از کار انداخت و یک گروه متفرق تروریست شدند در سراسر کشور . ما همین جریان را داریم . منتها تفاوت هایی هم هست .

دستور داده ایم اگر کسی خواست فرار کند جلویش را نگیرند !

هاشمی در بخش دیگری از خطبه های نماز جمعه با اشاره به فرار برخی از ضد انقلابیون از کشور گفت : اخیرا دستور داده ایم که اگر کسی خواست فرار کند راه را برایش بازکنید بگذارید بروند ! حالا این ها خیال می کنند یک هنری می کنند که چهار تا در می روند و می روند از این جا ، رویه حکومت اسلامی این نیست که کسی را حبس کند اینجا ، اینجوری.

ترورهای منافقین را به حساب سعه صدر جمهوری اسلامی بگذارید

هاشمی با اشاره به این که ترورهای منافقین را نباید به حساب کاردانی آن ها گذاشت گفت : همه این ترورها را باید به حساب سعه صدر اسلام گذاشت . اگر آن دقت های پلیسی که در شرایط تروریسم لازم است در دنیا این جا هم بشود آن ها موفقیتشان خیلی پائین است . این ترور ها یک موفقیت نظامی نیست که آدم رویش حساب کند . این را به رخ دنیای غرب احمق نکشند ، این غربیهای احمق این ها را به حساب قهرمانی می گذارند و خیال می کنند مثل همه تحلیل  های غلط بی شعور دیگرشان خیال می کنند این ها قدرتی هستند .

هاشمی در ادامه گفت : امام علی در کوچه راه می رفت عده زیادی پشت سرشان راه می رفتند ، فرمودند چی می خواهید از من ؟ گفتند : آمده ایم شما را حفظ کنیم ، فرمود : شما مرا از بلای آسمانی حفظ می کنید یا زمینی ؟ و آن ها را برشان گردانید . آن طور نبود که امام محاصره شدیدی برای خودش در جو تروریسم داشته باشد . دیدید که در مسجد امام خودش تنها آمد و ...[ به شهادت رسید ]

هاشمی گفت : امروز در جمهوری اسلامی افرادی که دشمن در به در دنبالشان می گردد و دنبال فرصت است که یک لحظه این ها را پیدا کند ، در خیابان ها دارند می روند توی روضه خوانی ها می آیند ، به مسافرت عادی می روند ، نماز جمعه می روند و ...دارید می بینید ...شما زمان شاه را ببینید که تروریسم یک هزارم این بود و آن شخصیت های حکومت در کاخ هایشان که محل کارشان هم در آن جا بود و وقتی می خواستند مسافرت کنند با هواپیمای اختصاصی بود . اگر هم از آن طرف تهران به این طرف می آمدند با هلیکوپتر بود و اگر می خواستند از خیابان عبور کنند ، از شمیران تا آرامگاه را همه چهار راهها را می بستند و همه جا را قرق می کردند و دو طرف در ساختمان ها محافظ می گذاشتند و آن ها عبور می کردند ...آن تروریسم ضعیف و آن تحفظها . جمهوری اسلامی هم این کار را می تواند بکند .

وی گفت : پس این که شما می بینید تروریسم در ایران می تواند یک لیست عملیات بدهد در هفته یا ماه این هنر تروریسم نیست ، این سعه صدر حکومت اسلامی است و بنای حکومت اسلامی است راه امام علی است که می خواهد حکومت را این جور نکند که افرادش و شخصیت هایش از مردم بریده شوند .

هاشمی به تفاوت عمده میان حکومت امیر المومنین با جمهوری اسلامی پرداخت و پرسید : چرا با وجودی که در زمان امام علی مراکز قدرت مخالفی چون آمریکا نبودند بعد از امام علی حکومت نتوانست دوام بیاورد و معاویه پیروز شد ولی امروز در جمهوری اسلامی این گونه نیست ؟

هاشمی پاسخ داد : یک عامل مهم که من میخواهم رویش تکیه کنم ، این جا وضع مردم است . چون دل امام علی از دست مردم زمان خودش خون بود و مردم زمان علی عدالت او را نتوانستند تحمل کنند . آگاهی شان کم بود ، نفهمیدند و ایمانشان هم شاید کم بود . خلاصه این وضعی را که شما مردم در این حکومت دارید حکومت امام علی نداشت .

چرا امام حسن صلح کرد ؟!

هاشمی به صلح امام حسن نیز اشاره کرد و گفت : امام را ترور کردند و موفق نشدند ، معاویه بقچه ای فرستاد برای امام حسن و گفت : ببین این نامه های سران لشکرت است ، روسای لشکرت نوشته اند که تو بیا ، ما حسن را می گیریم دست بسته می دهیم به دستت ، این بود نیرویی که در اختیار امام حسن بود ، حالا کسانی بنشینند و بگویند امام حسن چرا نجنگید ، چرا صلح کرد ؟ با این آدم ها می بایست بجنگد ؟

مردم ؛ تفاوت عمده حکومت امام علی با جمهوری اسلامی

وی ادامه داد : اما در جامعه ما مسئله بر عکس است ، نقطه قوت جمهوری اسلامی و مایه تفاوت این زمان و آن زمان و این که چرا حکومت علی از پای در می آید و حکومت جمهوری اسلامی هر چه به سرش می کوبند مثل میخ توی زمین محکم تر می شود علتش این است که این مردم این پایه های حکومت محکم است و این ها دست از کار بر نمی دارند . این مردم بودند که انقلاب را پیروز کردند ، این مردم بودند که لیبرال ها را از میدان به در کردند ، این مردم بودند که آمریکا را از این مملکت بیرون کردند ، این مردم بودند که جنگ را به نفع ما دارند خاتمه می دهند و این مردم و حزب الله بودند که منافقین را توی خیابان ها سرکوب کردند و این مردم بودند که محاصره اقتصادی را بخوبی از سرگذراندند .

چرا امام خمینی با مردم دیدار می کنند ؟

وی افزود : امام خمینی درست موضع گیری کرده بودند از پاریس و در مدرسه علوی بودند هر روز وقت زیادشان را صرف مردم می کردند ، هر روز می آمدند دم در می ایستادند و مردم بیایند با او بیعت کنند سیاستمدارها می گفتند امام چرا این جوری وقت خودشان را تلف می کنند . ایشان باید بنشینند فکر کنند برنامه بدهند ، طرح بدهند و هدایت بکنند و از این حرف ها می گفتند اما امام می گفت : نه ، من با این مردم کار دارم این مردم طرحشان را خودشان می دهند.

لیبرال ها می گویند جمهوری اسلامی منزوی شده ولی پایگاه ایران جهانی است

هاشمی با اشاره به خط بنی صدر و لیبرال ها که می گفتند جمهوری اسلامی منزوی شده است گفت : آن ها می خواستند ما توی کاخ سفید ، توی ورسای ، توی جاهایی مثل آن جاها راه داشته باشیم ، اگر آن جا نباشیم ما منزوی بودیم ، از دیدگاه آن ها این بود . اما دیدگاه امام این نبود . دیدگاه خط امام این نبود ، ما می گفتیم که ما توی مردم هستیم . روزنامه جمهوری اسلامی آن زمان یک سلسله مقالات داشت به نام پایگاه جهانی اسلام . همان دوره ای که بنی صدری ها شعار منزوی شدیم را مطرح کرده بودند او در مقابلش خط داده بود که ما پایگاه جهانی داریم و توی توده ها هستیم و این جنگ ثابت کرد که ما این جوری هستیم . در این جنگ دولت ها و قدرت ها ما را محاصره و بایکوت کردند اما به هر حال ببینید که تامین شدیم .

چرا صلح خواهی صدام دروغ است ؟!

هاشمی با اشاره به صلح خواهی صدام و ضمن دروغ خواندن این ادعا گفت : آخر کسی که می خواهد صلح کند وقتی از پیش شما می رود یک هدیه ای می گذارد ، او می رود و قصر شیرین و سومار و مهران و دهلران را و نفت شهر را و چاه های نفت را و پل ها را و همه این ها را خراب کرده است ، آیا این می خواهد صلح کند ؟ دنیا ! چرا این قدر احمقی ؟ غیر متعهدها چرا اینقدر بی شعورید ؟ یا خودتان را به بی شعوری می زنید ؟این چه صلح طلبی است ؟ چه صلح طلبی ؟ وقتی که از مملکتی که 20 ماه در اشغال داشته است می رود ، 80 هزار مین می کارد توی جاده و خیابان و کوچه و بازار و راه و پل و رودخانه ؟ این چه صلحی است ؟ چرا دروغ می گوئید این قدر به دنیا ؟ چرا اینقدر بی اعتبار حرف می زنید ؟ چرا اینقدر با حق ستیزه می کنید ؟ یک دردی دارید که می خواهید کنفرانس غیر متعهدها را در بغداد تشکیل بدهید ؟ یا تحت تاثیر آمریکا هستید و اسم خودتان را گذاشته اید غیر متعهد ؟غیر متعهد که اردن باشد و عربستان و سعودی باشد و امثال این ها باشند این ها غیر متعهد هستند ؟

ما دست صدام را می شکنیم و خسارتمان را می گیریم

خطیب جمعه تهران اظهار داشت : این صلح نیست ، ما هم این قدر نادان نیستیم ، ما نمی توانیم 800 کیلومتر در 50 کیلومتر که در تیررس توپ های دوربرد عراق است خالی بگذاریم ، ما گلوله های عراق را بر می گردانیم به طرف بغداد و دست عراق را می شکنیم و مخارجی که در جنگ کرده ایم می گیریم و شهرهایی که خراب شده با پول نفت عراق می سازیم و مردمی که آفت دیده اند خساراتشان را با همین پول به آن ها می دهیم . اگر هم به ما ندهند از حلقومشان درمیاوریم و به دنیا ثابت می کنیم که جمهوری اسلامی به متجاوز مدال نخواهد داد . (1)

ترور همسر یک کارگر حزب اللهی بر سر سفره افطار توسط منافقین

در یک جنایت دهشتناک منافقین با حمله به خانه ای در خیابان طالقانی تهران همسر یک کارگر حزب اللهی را شهید ، فرزند او را مجروح و خانه اش را به آتش کشیدند . بر اثر حمله چند تروریست مسلح به اعضای خانواده یک فرد حزب اللهی همسر وی شهید و کودک چهار ساله از ناحیه کتف مجروح و منزل مسکونی نیز به آتش کشیده شد .

روابط عمومی ستاد مرکزی کمیته انقلاب اسلامی اعلام کرد در ساعت 7 و 50 دقیقه جمعه شب 4 تروریست مجهز به اسلحه یوزی و کلت به منزل این حزب اللهی در خیابان طالقانی مراجعه کردند و در حالیکه اعضای این خانواده در حال افطار بودند آنان را به رگبار مسلسل می بندند و در نتیجه همسر این فرد در اثر اصابت بیش از 6 گلوله به سر و سینه به طور فجیع شهید و کودک 4 ساله وی نیز مجروح می شود.

تروریست های مسلح پس از تیراندازی به طرف اعضای این خانواده با پرتاب یک بمب آتش زا منزل مسکونی را به آتش کشیده و سپس با استفاده از دو دستگاه موتور سیکلت هوندا 125 از محل حادثه متواری شدند.(2)

38 هزار مین دشمن در مناطق آزاد شده کشف و منهدم شد

طی 48 ساعت گذشته دشمن بعثی در اغلب جبهه ها با آتش توپخانه شهرهای مرزی کشورمان را هدف قرار داد ، هواپیماهای دشمن بر فراز ایلام ، اهواز و آبادان ظاهر شدند که با پدافند رزمندگان اسلام ناگزیر به فرار شدند.

در مناطق غربی کشور نیز نزدیک 38 هزار مین که دشمن کار گذاشته و فرار کرده است کشف و خنثی شد و در جریان خنثی سازی آن ها جمعی از رزمندگان سلحشور و جان برکف اسلام شهید و زخمی شدند.(3)

پی نوشت:

1- کیهان ، 19 تیر 1361 ، صفحه 4 ، 17 ، 18
2- اطلاعات ، 19 تیر 1361 ، صفحه 2
3- جمهوری اسلامی ، 19 تیر 1361 ، صفحه 9

پژوهشگر:‌ سید روح الله امین آبادی


نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها