يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ(حجرات 13) * * * ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیره‌ها و قبیله‌ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید؛ (اینها ملاک امتیاز نیست،) گرامی‌ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست؛ خداوند دانا و آگاه است! * * * ای مردمان شما را از مردی و زنی/ما آفریده‌ایم به علم و به اقتدار/ دادیمتان قرار به اقوام گونه‌گون/انس و شناخت تا که به ‌هم‌ آورید بار/ بی‌شک بود زجمع شما آن‌عزیزتر/نزد خدا که بیش به تقواست ماندگار/ زان‌رو که هست عالم و آگاه کردگار/بر مردمان مومن و مشرکت بروزگار

 

      
کد خبر: ۳۴۹۳۳۸
زمان انتشار: ۱۱:۵۱     ۱۷ آبان ۱۳۹۴
امام سجاد (ع)در واقعه کربلا حضور فعالی داشتند و از آغاز مبارزه امام حسین(ع) بر ضد یزید بن معاویه، در کنار آن حضرت بودند و در سفر آن حضرت از مدینه به مکه و از مکه به عراق و سرزمین کربلا، وی را همراهی می‌کردند.
به گزارش پایگاه 598، بنا بر روایتی بیست و پنجمین روز از ماه محرم‌الحرام مصادف است با سالروز شهادت چهارمین معصوم، امام سجاد (ع). همان طور که در روز تولد حضرت زین العابدین علیه‌السلام در بین مورّخین اختلاف است، در روز و سال شهادت ایشان نیز اختلاف وجود دارد. اما آنچه از همه مشهورتر است، سال 95 هجری و روز شهادت امام سجاد نیز 18، 22 و 25 محرم نقل شده که روز 25 از شهرت بیشتری برخوردار است.

بنا بر این بر اساس روایتی که ابوبصیر از امام جعفر صادق علیه‌السلام نقل کرده است، امام فرموده است: حضرت علی بن الحسین علیه السلام در حالی‌که 57 ساله بودند از دنیا رفتند و این واقعه در سال 95 هجری اتفاق افتاد.

امام علی بن الحسین(ع)، معروف به "زین‌العابدین" و "سجّاد"، در پنجم شعبان سال 38 قمری دیده به جهان گشود.

مادرش، شهربانو دختر یزدگرد سوم پادشاه ساسانی ایران بود، که پس از حمله مسلمانان به امپراتوری ساسانیان و پیروزی مسلمانان در آن نبرد، اسیر شد و به همراه سایر اسیران ایرانی به مدینه منتقل شد و به پیشنهاد امیرمؤمنان(ع) در انتخاب همسر، آزاد و مختار گشت. وی در میان تمامی جوانان و صاحب منصبان مدینه، حضرت اباعبدالله الحسین(ع) را اختیار و به عقد ازدواج وی در آمد و از آن هنگام به "سیّدة النّساء" معروف شد.

امام سجّاد(ع) پس از شهادت پدر ارجمندش امام حسین(ع) در محرم سال 61 قمری، در 23 سالگی به مقام عظمای امامت نایل آمد و در سخت‌ترین و دشوارترین تاریخ امت اسلام، رهبری شیعیان و محبّان اهل بیت(ع) را بر عهده گرفت و راه و روش پدران و نیاکان پاک نژاد خویش را استمرار بخشید.

آن حضرت، در واقعه کربلا حضور فعال داشت و از آغاز مبارزه امام حسین(ع) بر ضد یزید بن معاویه، در کنار آن حضرت بود و در سفر آن حضرت از مدینه به مکه و از مکه به عراق و سرزمین کربلا، وی را همراهی می‌کرد.

حضرت سجاد در واقعه جانگداز کربلا حضور داشت ولی به علت بیماری و تب شدید از آن حادثه جان به سلامت برد، زیرا جهاد از بیمار برداشته شده است و پدر بزرگوارش با همه علاقه‌ای که فرزندش به شرکت در آن واقعه داشت به او اجازه جنگ کردن نداد. مصلحت الهی این بود که آن رشته گسیخته نشود و امام سجاد وارث آن رسالت بزرگ، یعنی امامت و ولایت شود.

این بیماری موقت چند روزی بیش ادامه نیافت و پس از آن حضرت زین العابدین 35سال عمر کرد که تمام آن مدت به مبارزه و خدمت به خلق و عبادت و مناجات با حق سپری شد. سن شریف حضرت سجاد (ع) را در روز دهم محرم سال 61هجری که بنا به وصیت پدر و امر خدا و رسول خدا (ص) به امامت رسید، به اختلاف روایات در حدود 24 سال نوشته‌اند.

آنچه در حادثه کربلا بدان نیاز بود، بهره‌برداری از این قیام و حماسه بی نظیر و نشر پیام شهادت امام حسین(ع) بود، که حضرت سجاد (ع) در ضمن اسارت با عمه‌اش حضرت زینب (ع) آن را با شجاعت و شهامت و قدرت بی نظیر در جهان فریاد کردند فریادی که طنین آن قرن‌هاست باقی مانده و برای همیشه جاودان خواهد ماند.

زینت پرستندگان

امام سجاد علیه‏‌السلام در امر عبادت و مناجات با حضرت حق از همگان پیشی گرفته بود، چندان که مورد سوال و حتی اعتراض خاندان و یاران خویش قرار می‏‌گرفت.

امام علیه‏‌السلام در هنگام ادای فریضه نماز، چنان خوف خدا سراسر وجودش را فرا می‏‌گرفت که تمام اعضای بدنش می‏‌لرزید و چون وارد نماز می‏‌شد چنان خشک و بی‏‌حرکت می‏‌ایستاد که جز آنچه باد از لباسشان تکان می‏‌داد دیگر حرکتی از او مشاهده نمی‏‌شد. امام باقر علیه‏‌السلام عبادت پدرش را چنین توصیف می‏‌کنند: «پدرم در نماز قیامی داشتند چون قیام بنده‏‌ای ذلیل در پیشگاه سلطانی با شکوه و با هیبت، و نماز او چنان می‏‌نمود که نماز وداع است و گویی برای همیشه با آن خداحافظی می‏‌کند».

احیای نهضت عاشورا

از سیاست‏‌های ثابت و همیشگی اهل بیت (ع) بعد از شهادت سالار شهیدان حضرت اباعبدالله‏‌الحسین علیه‏‌السلام احیای نهضت عاشورا بود، زیرا نهضت عاشورا تابلوی زیبا و پرافتخار غیرت دینی، شجاعت، ظلم‌ستیزی و عدالت خواهی است و امامان معصوم با احیای آن می‏‌خواستند این ارزش‏‌ها را در جوامع مسلمان زنده نگه دارند. در این‏ باره امام سجاد علیه‏‌السلام نقش به سزایی داشتند، چراکه در مدت 35 سال حیات پربرکتشان بعد از واقعه عاشورا، به روش‏‌های مختلف نهضت عاشورای حسینی را در جامعه زنده می‏‌کردند که خود مبارزه شدیدی علیه دستگاه حاکم به شمار می‏‌رفت. برخی اقدامات امام سجاد علیه‏‌السلام در این باره عبارت است از: گریه مداوم بر سیدالشهداء علیه‏‌السلام، یادآوری وقایع عاشورا، توصیه حضرت به زیارت امام حسین علیه‏‌السلام، سجده بر تربت حضرت اباعبدالله‏‌الحسین علیه‏‌السلام و سفارش بدان.

افشای چهره امویان

واقعه کربلا از چهره پلید امویان پرده برداشت. اهل‏بیت علیهم السلام و در رأس آنان امام زین‌العابدین علیه‏‌السلام به عنوان پیام رسانان عاشورا نقش زیادی در شناساندن چهره پلید امویان به جامعه اسلامی داشتند. خطبه‏‌های امام سجاد علیه‏‌ا‌لسلام در کوفه و شام و مدینه و مبارزات پی‏گیر آن حضرت در دوران حیاتشان بیشترین اثر را در این زمینه داشت.

تبیین مبانی اعتقادی و فرهنگی شیعه

با توجه به جوّ خفقانی که از سوی دستگاه أُموی در جامعه به وجود آمده بود، امام سجّاد علیه‏‌السلام نمی‏‌توانست اقدام صریحی علیه نظام کند، ولی از آن جا که امام هم باید مردم جامعه را هدایت و ارشاد کند و جلوی تحریفات اسلام را بگیرد، در عرصه دعا وارد مبارزه شد. دعاهای امام در عین این ‏که حرکتی اخلاقی بود مبارزه‏‌ای آرام ولی ریشه کن کننده با دشمن به شمار می‏‌رفت. بنابراین مجموعه گرانسنگ صحیفه سجادیه که در حقیقت دوره کاملی از معارف توحیدی، اخلاقی، اجتماعی و سیاسی است از امام بر جای ماند و چراغ هدایتی برای انسان‏‌ها و نسل‏‌های آینده بود. هم چنین رساله‏‌ای در حقوق و مواعظ و سخنانی در تفسیر قرآن از ایشان به یادگار مانده است.

امام‌ سجادعلیه‌السلام‌ از پشتوانه‌ مردمی‌ بزرگی‌ برخوردار بود تا جایی‌ که‌ مردم‌ با اعجاب‌ و بزرگداشت‌ از علم‌ و فقه‌ و عبادت‌ آن‌ حضرت‌ سخن‌ می‌گفتند و اجتماعات‌ مردم‌ مملو از بحث‌ پیرامون‌ صبر و دیگر ملکات‌ او بوده‌ و آنچنان‌ در دل‌های مردم‌ جای گرفته‌ بود که‌ فقط‌ کسی‌ را سعادتمند می‌دانستند که ‌توفیق‌ دیدارش‌ را می‌یافت‌ و شرافت‌ روبرو شدن‌ با او و شنیدن‌ کلامش‌ نصیب‌ او می‌شد، همه‌ این‌ مسائل‌ که‌ موجب‌ مطرح‌ شدن‌ امام‌ سجاد در جامعه‌ می‌شد، بر امویان‌ گران‌ آمده‌ و خواب‌ راحت‌ را از چشمانشان‌ می‌گرفت‌. به‌ ویژه‌ ولیدبن‌ عبدالملک‌ که‌ رؤیای‌ شیرین‌ حکومت‌ بر مسلمین‌ و جانشینی‌ رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌ را در سر می‌پروراند و از کینه‌ توزترین‌ دشمنان‌ امام‌ زین‌ العابدین‌علیه‌السلام‌ به‌حساب‌ می‌آمد.

به‌ همین‌ سبب‌ چون‌ حکومت‌ به‌ وی‌ رسید تصمیم‌ به‌ ترور امام‌ سجاد علیه‌السلام‌ گرفت‌، او سمی‌ کُشنده‌ برای‌ حاکم‌ مدینه‌ فرستاد تا آن‌ را به‌ امام‌ سجاد علیه‌السلام ‌بخوراند حاکم‌ مدینه‌ نیز این‌ جنایت‌ هولناک‌ را به‌ انجام‌ رسانید و روح ‌بزرگ‌ امام‌ زین‌ العابدین‌ علیه‌السلام‌ پس‌ از اینکه‌ آفاق‌ را با نور علم‌ و عبادت‌ و جهاد و خالی‌ بودن‌ از هوای‌ نفس‌ روشن‌ کرده‌ بود به‌ سوی‌ خالق‌ خویش‌ پرواز کرد.

احادیثی از امام سجاد (ع)

بهترین کلید گشایش کار‌ها، راستگویی، و بهترین مُهرِ پایانی آن وفاداری است.

از دروغ کوچک و بزرگ در هر جدّی و شوخی بپرهیزید، زیرا چون کسی دروغ کوچک گفت بر دروغ بزرگ نیز جرأت پیدا می‌کند.

خشنودی از پیشامدهای ناخوشایند، بلند‌ترین درجه یقین است.

مبادا با دروغگو همنشین شوی که او چون سراب است، دور را به تو نزدیک کند و نزدیک را به تو دور نماید.

مبادا با فاسق و بدکار همنشین شوی که تو را به یک لقمه و یا کمتر بفروشد.

مبادا همنشین بخیل شوی که او در نهایتِ نیازت به او، تو را واگذارد.

مبادا با احمق رفیق شوی که چون خواهد سودت رساند، زیانت می‌زند.

مبادا با آنکه از خویشان خود می‌برد، مصاحبت کنی که من او را در قرآن ملعون یافتم.

مؤمن از دعایش سه نتیجه می‌گیرد: یا برایش ذخیره گردد، یا در دنیا برآورده شود، یا بلایی را که خواست به او برسد، از او بگرداند.

سه چیز سبب نجات مؤمن است: بازداشتن زبان از غیبت مردم، مشغول کردن خودش به آنچه که برای آخرت و دنیایش سود دهد، و گریستن طولانی بر گناهش.

چهار خصلت است که در هرکس باشد، ایمانش کامل، گناهانش بخشوده خواهد بود، و در حالتی خداوند را ‏ملاقات می‌کند که از او راضی و خوشنود است: تقوای الهی با کارهایی که برای مردم به دوش می‌کشد،‌ راست گویی و صداقت با مردم ، حیا و پاکدامنی نسبت به تمام زشتی‌های در پیشگاه خدا و مردم، خوش اخلاقی و خوش برخوردی با خانواده‌ی خود.‏

برخی منابع:

بحارالانوار،‌ ص 151، حدیث 10 (به نقل از کشف الغمه ) و ص 152 الی 154

اصول کافی،‌ ج 1، ص 468، حدیث 6


نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها