أمیرالمؤمنین علی علیه السلام: اِعلَموا أنَّ الأمَلَ یُسهی العَقلَ و یُنسی الذِّکرَ ***بدانید که آرزو خرد را دچار غفلت می سازد و یاد خدا را به فراموشی می سپارد. ***

امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام: منْ أَحَدَّ سِنَانَ الْغَضَبِ لِلَّهِ، قَوِيَ عَلَى قَتْلِ أَشِدَّاءِ الْبَاطِلِ. *** هر كه سر نيزه خشم خود را بخاطر خدا تيز كند، در نابود كردن سخت ترين باطلها توانا بود.

      
کد خبر: ۳۵۹۴۸۳
زمان انتشار: ۰۹:۳۰     ۲۴ دی ۱۳۹۴
ماجراي ورود غيرقانوني تفنگداران دريايي امريكايي به آب‌هاي سرزميني كشورمان كه منجر به بازداشت اين نيروها شد، روز گذشته تيتر بسياري از رسانه‌هاي داخلي و بين‌المللي را به خود اختصاص داد.
به گزارش پایگاه 598، ماجراي ورود غيرقانوني تفنگداران دريايي امريكايي به آب‌هاي سرزميني كشورمان كه منجر به بازداشت اين نيروها شد، روز گذشته تيتر بسياري از رسانه‌هاي داخلي و بين‌المللي را به خود اختصاص داد. آزادي اين نيروها در كمتر از 24 ساعت پس از تجاوز نكته مهمي بود كه در اين ماجرا برجسته گرديد. فارغ از دليل ورود اين نيروها و حاشيه‌هايي كه در اين‌باره مطرح مي‌شود، مقايسه‌اي ميان این حادثه و حادثه ديگري- كه به آن اشاره خواهد شد- نكات مهمي را روشن خواهد كرد. 

بنا بر آنچه در رسانه‌ها نقل‌شده است ساعتي پس از دستگيري اين نيروها خط ديپلماتيك امريكايي‌ها براي پيگيري سرنوشت اين نيروها فعال مي‌شود و به‌‌رغم قطع رابطه ميان ايران و امريكا و فقدان هرگونه سفارتخانه و دفتر كنسولي اين دولت در خاك جمهوري اسلامي ايران، دولت امريكا حداكثر تلاش خود را براي رهاسازي نيروهاي نظامي‌اش انجام مي‌دهد. تفنگداران دريايي امريكا جزو نيروهاي مسلح امريكا هستند و در همه جاي دنيا ورود غيرقانوني نيروي نظامي به خاك كشور ديگر در حكم تجاوز و تعرض نظامي تلقي شده و غيرقابل‌توجيه است.

مسئولان امريكايي و ديپلمات‌هاي اين كشور نيز به‌خوبي اين واقعيت‌ها را مي‌دانند، بااين‌حال از هيچ تلاشي براي پيگيري سرنوشت اتباع متخلف كشور خود فروگذار نكرده و تا بالاترين سطح ممكن يعني گفت‌وگوي وزراي خارجه دو كشور موضوع پيگيري مي‌شود. در كنار اين پيگيري‌هاي ديپلماتيك، رسانه‌هاي امريكايي نيز فعال‌شده و با طرح گمانه‌زني‌هاي مختلف فشار لازم را براي نتيجه‌بخش‌تر شدن هرچه بيشتر رايزني‌هاي ديپلمات‌هاي اين كشور وارد مي‌آورند. 

پيگيري‌هاي مكرر امريكايي‌ها يا هر عامل احتمالي ديگر، همچون انعطاف ديپلماسي لبخند، بالاخره به نتيجه مي‌رسد و تفنگداران نظامي امريكايي با رأفت طرف ايراني رها مي‌شوند. تا لحظه نگارش اين يادداشت هنوز قضاوت درباره واكنش‌هاي بعدي امريكايي‌ها زود است، اما با توجه به تجربه‌هاي پيشين هيچ بعيد نيست كه حتي بعداً جمهوري اسلامي ايران را متهم به ربايش نيروهايشان از آب‌هاي بين‌المللي و گروگان‌گيري آنها نيز بكنند!

اما رويداد ديگري در صدها كيلومتر دورتر از جزيره فارسي و در غرب شبه‌جزيره عربستان در بيش از 110 روز پيش افتاد كه هرچند نوع حادثه و افراد مواجه شده با آن زمين تا آسمان با ماجراي تفنگداران دريايي امريكا در خليج‌فارس تفاوت دارد، اما مقايسه‌اي سودمند ميان اين دو نهفته است. نزديك چهار ماه پيش در وادي منا در حرم امن الهي در مكه مكرمه و در روز عيد سعيد قربان هزاران حاجي بي‌گناه قرباني فاجعه‌اي شده‌اند كه اگر نتيجه توطئه آل‌سعود نباشد، بي‌شك نتيجه سوءمديريت و سوءتدبير اين رژيم بود. 

در اثر فاجعه منا تا ظهر عيد قربان بيش از 7 هزار حاجي در لباس احرام به شهادت رسيدند كه در ميان خيل شهدا بيش از 460 نفر از حجاج، از اتباع جمهوري اسلامي ايران بودند. از محرمات احرام، حمل سلاح است و حجاج بيت‌الله الحرام برخلاف تفنگداران امريكايي نه‌تنها سلاحي در اختيار نداشتند، بلكه كاملاً قانوني و با در دست داشتن رواديد عربستان سعودي وارد سرزمين حجاز شده بودند. در عرف روابط بين‌الملل اعطاي رواديد از سوي دولت ميزبان به مسافر به‌معناي تأمين شرايط اوليه سفر و امنيت جاني لازم براي ميهمان است و مخصوصاً وقتي مسافر ميهمان خداوند باشد، رعايت احترام او دوچندان ضرورت خواهد داشت. 

بااين‌حال بر اساس شواهد و مستندات موجود رژيم آل‌سعود پس از حادثه نيز در تأمين امداد و نجات براي آسيب‌ديدگان حادثه اقدام لازم را فراهم نياورد و همين امر سبب شد تا تعداد شهداي اين فاجعه در تاريخ حج ابراهيمي بي‌سابقه باشد. 

هرچند جنس دو حادثه منا و خليج‌فارس شباهت چنداني به هم ندارد و افراد درون حادثه نيز كمترين شباهتي به يكديگر ندارند، اما مقايسه ميان عملكرد دستگاه‌هاي ديپلماتيك دولت‌هاي درگير تأمل‌برانگيز است. هرچند نيروهاي امريكايي قانوناً متجاوز محسوب شده و جاي پيگيري چنداني را براي دولت متبوعشان نمي‌گذاشتند، اما وزير خارجه امريكا ساعتي پس از حادثه از وزير خارجه ايران درخواست آزادي اين افراد را مطرح مي‌كند و با پيگيري فراوان موفق مي‌شود قبل از 24 ساعت از حادثه نيروهاي متجاوز خود را رهايافته دريافت كند. 

در ماجراي منا، رژيم سعودي نه‌تنها خود به مجروحان امدادرساني نكرد، بلكه از امدادرساني ديگر كشورها از جمله جمهوري اسلامي ايران نيز جلوگيري كرد و همين امر باعث شد كه چه‌بسا آمار شهداي اين فاجعه چند برابر شود. پس از فاجعه نيز تا سه روز از دسترسي ايران و ديگر كشورها به ابدان مطهر شهداي خود جلوگيري كرد و در روزهاي نخست نيز هرگونه انتقال اجساد به كشورهاي متبوع را نيز نفي مي‌كرد. اين در حالي است كه بر اساس ابتدايي‌ترين مناسبات بين‌المللي، دسترسي، تحويل و انتقال اجساد اتباع جزو حقوق كنسولي كشورهاي متبوع است. 
 در تمام اين مدت رئيس‌جمهور محترم و وزير محترم امور خارجه ايران مشغول رايزني در نيويورك بودند و كسي از هيئت اعزامي زحمت بازگشت به كشور و پيگيري ماجرا از نزديك را به خود نداد. تنها لطفي كه برخي از مسئولان اجرايي به خانواده‌هاي شهداي منا داشتند، كوتاه كردن يك‌روزه سفر نيويورك بود. از مجموعه رايزني‌هاي ديپلماتيك دستگاه‌هاي مسئول كشورمان تنها چيزي كه به چشم آمد تصويري بود كه از زانو زدن وزير امور خارجه كشورمان در كنار امير كويت در صحن مجمع عمومي سازمان ملل در رسانه‌ها منتشر شد كه ظاهراً اين پادرمياني پرهزينه نيز چندان فايده‌بخش نبود. 

تنها پس از سخنان عتاب‌آميز و هشداردهنده رهبر معظم انقلاب در نوشهر بود كه لحن و رفتار حكام آل‌سعود به‌يك‌باره تغيير كرد و مجبور به انعطاف و احقاق حقوق حداقلي ايرانيان شدند. 
نگارنده به‌عنوان كسي كه از نزديك با واقعه و رويدادهاي پس ‌از آن مرتبط بوده و در خصوص آن تاكنون تحقيقات مفصلي را به انجام رسانيده است، با قاطعيت ادعا مي‌كند دستگاه ديپلماسي كشورمان، در ماجراي منا به وظيفه خود آن‌گونه كه شايسته بوده، عمل‌ نكرده است. بهترين دليل اين ماجرا اين است كه تا لحظه تنظيم اين يادداشت و در حالي ‌كه بيش از 110 روز از فاجعه منا گذشته است، هنوز ابدان مطهر تعدادي از شهداي منا در عربستان باقي‌مانده است. 

 متأسفانه برخي مسئولان در روزهاي اخير دليل تأخير انتقال اين ابدان مطهر را قطع رابطه ديپلماتيك ميان ايران و عربستان سعودي كه اخيراً رخ داد اعلام مي‌كنند و خوب است به اين سؤال مهم پاسخ دهند كه چگونه دولت متخاصم ايالات‌ متحده امريكا در حالي ‌كه 36سال است روابط خود را با ايران قطع كرده است، در كمتر از 24‌ساعت مي‌تواند نظاميان متجاوز خود را زنده از جمهوري اسلامي ايران تحويل بگيرد، اما دستگاه ديپلماسي كشورمان نمي‌تواند پس از 110 روز ساده‌ترين حق كنسولي ـ يعني تحويل گرفتن اجساد- را براي اتباع خود اعمال كند؟ 

به‌راستي آنچه كه به‌عنوان ديپلماسي شناخته مي‌شود آيا توانسته است عزت ملي ايرانيان را پاس دارد؟ آيا اين همان تحقق شعار بازگرداندن عزت به پاسپورت ايراني است؟ آيا مزاياي ديپلماسي لبخند تنها شامل نظاميان متجاوز امريكايي مي‌شود و يا مي‌توان به اميد روزي بود كه دارندگان گذرنامه ايراني نيز از مزاياي آن برخوردار شوند؟



منبع: جوان
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها