امـام صـادق (عليه السلام) فرمـودند: مانند ارباب به عيوب ديگران نگاه نکنید ، بـلكه چـون بنـده اى متـواضع، عيب هاى خود را وارسى كنيد. تحف العقول/ 295

      
کد خبر: ۳۷۴۲۸۶
زمان انتشار: ۱۴:۲۳     ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۵
بارها رهبر معظم انقلاب نسبت به اجرای تعهدات دولت گذشته درخصوص اتمام پروژه های مسکن مهر به دولت تذکر داده اند اما شاهدنابسامانی اوضاع هستیم.
به گزارش پایگاه 598 به نقل از تجارت ایرانی، دولت در پروژه مسکن مهر بسیار عقب تر از زمان به سر می برد، حتی برخی از مصوبات دولت قبل را هم باطل کرده است. به طوری که باوجود بخشنامه دولت قبل مبنی بر افزایش بازپرداخت اقساط تسهیلات از 15 سال به 20 سال براساس جدیدترین اخبار این مدت با کاهش یک ساله به ۱۴ سال رسیده است. این درحالی است که اکثر دارندگان مسکن مهر از اقشار ضعیف اجتماعی هستند و توان پرداخت اقساط بالا را ندارند.

دولت برای عقب نگه داشتن پروژه های مسکن مهر، همچنان یا مشکل زا بودن این طرح را عنوان می کند و یا طرح های جایگزینی همچون «مسکن اجتماعی» را مطرح کرده است. این درحالی است که تا به امروز نه مسکن اجتماعی به نقطه قطعی رسیده و نه مسکن مهر طبق تعهدات دولت دهم پیش رفته است.

برای بررسی بیشتر این امر با دکتر«حجت الله عبدالملکی» اقتصاددان و استاد دانشگاه به گفتگو نشسته ایم. این مصاحبه را پیش رو دارید.

*جناب عبدالملکی با توجه به عدم تعهد دولت در قبال تکمیل پروژه های مسکن مهر فکر می کنید در شرایط کنونی چه مقدار زمان و هزینه نیاز است که دولت یازدهم این پروژه را بعد از سه سال که گام مؤثری برای آن بر نداشته،  به اتمام برساند؟

نخست اینکه اجرای پروژه های مسکن مهر در راستای اجرای اصل ۳۱ قانون اساسی است و براساس اصل ۳۱ دولت موظف است که برای کسانی که توانمندی مالی لازم را ندارند، مسکن تأمین کند و در این زمینه آنها را یاری  کند. براین اساس پروژه مسکن مهر در حقیقت با یک منطق اقتصادی صحیح آغاز شد.

منطق اقتصادی مسکن مهر دو حرف داشت اول اینکه حذف قیمت زمین از قیمت تمام شده مسکن را در پی داشت که سبب کاهش 50 درصدی هزینه  تمام شده مسکن برای خانوار می شود. دوم اینکه تأمین متمرکز نهاده ها مثل مصالح ساختمانی و امثال آنها نیز خود باعث کاهش هزینه  ساخت و ساز اینگونه مسکن ها می شود.

در حقیقت با این دو منطق مسکن مهر آغاز شد و منطق ها، منطق های  دقیق و صحیحی بود؛ اما اشکالاتی در عمل اتفاق افتاد که یکی از آنها این بود که برای تأمین مالی این پروژه ها، دولت به منابع بانک مرکزی اکتفا کرد در حالی که به نوعی باید منابع داخلی بانکها را در این جریان درگیر می کرد.

هر چند در بحث برخی نظارت ها  بر کیفیت، ایرادات و اشکالاتی وجود داشت اما در کل اجرای پروژه مسکن مهر کاملا صحیح بود و در راستای الگوی مصرف انقلاب اسلامی بایدا اجرا می شد.

الان ما در مرحله ای هستیم که ظاهرا یک و نیم تا دو میلیون واحد مسکونی ناتمام است و باید تکمیل شود.از طرفی به لحاظ  مالی باید منابع مورد نیاز تأمین شود به اضافه اینکه یک  مدیریت صحیح برای اتمام آن باید بر پروژه ها نظارت  داشته باشد.

بخشی از خط اعتباری که بانک مرکزی برای تأمین مالی مسکن مهر گشایش کرده بود، در حال حاضر دارد برمی گردد آن هم از  محل افرادی که در واقع دارند اقساط خود را می پردازند یعنی کسانی که مسکن مهر را تملک کردند. این بخش از خط اعتباری که دارد آزاد می شود، به هرحال خلق پول ناشی از این خط اعتباری اتفاق افتاده و مسؤلین راه و شهرسازی و مسؤلین بانک مرکزی می توانند آن را برای تکمیل مسکن های باقی مانده پروژه مهر استفاده کنند.

ضمن اینکه همیشه این مطلب مطرح می شد که اعتبار لازم  برای تأمین مصالح مورد نیاز مسکن مهر، می بایست گشایش شود حال هر مقدارش که در داخل کشور قابل تأمین است در داخل کشور و هر مقداری هم که می توانند در خارج کشور؛ اما به نحوی که مصالح ارزان قیمت تر در اختیار سازندگان قرار گیرد.

از طرف دیگر مشارکت بیشتر خود مالکان مسکن های مهر جدید هم مهم است و این مشارکت را هم می شود جلب کرد. به هر حال با افزایش قیمت مصالح هزینه  تمام شده نیز  افزایش پیدا کرده و منطقی است که تا حدودی آنهایی که قرار است مالک شوند برای  مشارکت بیشتر دعوت شوند.

در هر صورت اگر آن همتی که مورد نیاز است در وزارت راه وشهرسازی به عنوان متولی حاکمیتی مسکن مهر وجود داشته باشد، سایر عوامل همانند منابع مالی و ملاحظات فنی و  مشارکت های مردمی برای تکمیل مسکن مهر می تواند وجود داشته باشد.

در هر صورت من به عنوان یک کارشناس که از بیرون دارم قضاوت می کنم، عرض می کنم؛ مسؤلین دولتی دلشان با مسکن مهر صاف نیست و مقداری اقدامی به این پروژه نگاه می کنند. به همین جهت آن نهایت همت و تلاشی که باید برای تکمیل¬شان به کار بگیرند، استفاده نمی کنند و حال این وسط یکسری صحبت¬هایی که منابع مالی نداریم یا صحبت های  از این قبیل یک مقدار فرافکنی می کنند.

*بفرمایید دولت قبل در سه سال آخری که روی کار بود، چه تعداد واحد مسکن مهر را به نتیجه رساند و به صاحبان¬شان تحویل داد؟ و علت اینکه دولت فعلی نمی خواهد مسکن مهر را به نتیجه برساند چیست؟ آیا طرح مسکن اجتماعی را که عنوان کردند، می تواند جایگزین خوبی برای مسکن مهر باشد؟

بنده آمار دقیقا در این خصوص ندارم اما آنچه مسلم است  تقریبا سه سال از دولت یازدهم می گذرد و دوستان وزارت راه و شهرسازی در همان روزهای آغازینی که آمدند و پست خود را دراختیار گرفتند، گفتند که ما طرح های جایگزینی برای مسکن مهر داریم؛ ولی عملا بعد از سه سال ما هیچ طرحی را نمی بینیم یعنی حتی طرحی که به صورت مکتوب همه ابعاد موضوع را در بر گرفته باشد و منطقی برآن حاکم  باشد، وجود ندارد.

به عبارتی در عمل هیچ اتفاقی نیافته و حتی روی کاغذ هم نیامده است . مسکن اجتماعی را اشتباه مطرح کردند که منطقش اصولا با منطق اقتصادی ایران هم خوانی ندارد. میزان مسکنی هم که در آن چهار چوب تولید می شود با فرهنگ ما هم خوانی ندارد.

اما طبق گفته های خود مسئولین مسکن و شهرسازی سالی ۱۵۰ هزار واحد مسکن مهر در دولت یازدهم ساخته شده است در حالی که در دولت قبل سالی یک و نیم میلیون واحد مسکونی بوده است.

از دیگر سوی منابعی که برای ساخت مسکن اجتماعی  و مسکنی که برای اقشار متوسط در نظر گرفته شده، در نظر گرفته شده است و در واقع بسیار بسیارسنگین تر وهنگفت تر از منابع مسکن مهر، در نظر گرفته شده است و مسؤلین وزارت خانه هیچگونه توضیحی در قبال آن ندارند.

 حال این همه منابع سنگین از کجا و به چه صورت می خواهد تأمین شود؟ عملا می خواهم بگویم که هیچ طرحی که منطق خاصی بر آن حاکم باشد هم حتی ارائه نشده است. وزارت راه و شهرسازی همت اصلی اش در بخش مسکن این است که در واقع بیاید وبخش تقاضا را با وام های سنگین تحریک کند و قطعا این کار منجر به افزایش قیمت و دامن زدن به دلالی و واسطه گری در بخش مسکن خواهدشد.

لذا این کار موجب می شود  روی قیمت مسکن فرق گذاشته شود ،اقشار متوسطی که متقاضی  مسکن می شوند، باز هم بیشتر از گذشته محروم خواهند بود. به نظر می رسد که سیاست های دولت اصولا به نفع اقشار ضعیف نیست بلکه به نظر می رسد تا حدی حتی مامجبوریم اینطور برداشت کنیم که سیاستها در راستای افزایش قیمت مسکن بوده است.

*بعضی از کارشناسان عنوان می کنند که پروژه مسکن مهر به لحاظ کارشناسی از اول اشتباه بوده است نظر شما در این رابطه چیست؟

نه این نظر کاملا غلط است. آنهایی که این نظر را می دهند در فضای اقتصاد لیبرال بازار مسکن را تحریک می کنند؛ اینکه باید مسکن را سپرد به بازار مثل هر قله  دیگری که هر مقدار می خواهد تولید کند وهر قیمتی که می خواهد بفروشد، که این مخالف الگوی اقتصاد مدیریتی است.

 حتی در اقتصادهای لیبرالی مثل آمریکا می بینید که مسکن را به حال خودش رها نمی کننند به جهت اینکه مسکن یک کالای استراتژیک است وچون مردم به این کالا نیاز دارند در آن ورود می کنند. می بایست ورودی که دولتها به این حوزه دارند؛ اگر هدفشان تأمین نیازمندی اقشار ضعیف باشد که علی القاعده اینچنین است، طبیعتا باید به دنبال کاهش قیمت مسکن باشند.


نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها