نامه احمدي نژاد به دبيركل سازمان ملل

متن نامه دكتر احمدي نژاد به آقاي گوتررس كه امروز به دفتر نمايندگي سازمان ملل در تهران تسليم شد ، به شرح زير است :

بسم الله الرحمن الرحيم
عالي جناب آنتونيو مانوئل د اوليويرا گوتررس 
دبيركل محترم سازمان ملل متحد
سلام عليكم

احتراما انتخاب جناب عالي را به سمت دبيركلي سازمان ملل متحد تبريك عرض مي نمايم و براي شما در انجام اين مسئوليت خطير و به نتيجه رساندن ماموريت هايي كه در اين برهه حساس از زمان مورد انتظار ملت هاست ، از خداوند مهربان موفقيت مسالت دارم.

به خوبي مطلعيد كه سازمان ملل متحد در پاسخ به يك ضرورت تاريخي و آرزوي ديرين جامعه بشري به منظور سازماندهي مديريت مشترك جهاني و برپايي دنيايي سرشار از عدالت ، آزادي ، كرامت ، صلح ، امنيت و رفاه براي همه و عاري از هرگونه برتري جويي ، ظلم ، تبعيض ، تحقير ، جنگ ، خشونت ، تجاوز ، ناامني و فقر تشكيل شده است.
همه اين آرزوها و دريك كلام تحقق انسان جهاني و جهان انساني ، كه مبتني بر شكوفايي فطرت الهي انسانهاست ، آرمان و خواست مشترك همه اقوام و ملت ها و آحاد بشر است و سازمان ملل متحد كه بزرگترين و مهمترين سازمان بين المللي حاضر جهان است، ماموريت راهبري جامعه جهاني به سوي اين آرمان بزرگ و مشترك را برعهده دارد. 

عدم رعايت عدالت در اساسنامه سازمان ملل و برخورداري معدودي از اعضاء از امتياز وتو ، تضييع حقوق ملت ها و به چالش كشيده شدن فلسفه وجودي اين سازمان را در پي داشته است. مزيد بر آن استقرار مقر سازمان در خاك ايالات متحده آمريكا به استيلاي دولت آمريكا بر اركان اين مهمترين نهاد بين المللي انجاميده است كه در نتيجه آن ، جز در دوران محدودي از ابتداي حيات خود نتوانسته است در مسائل مهم جهاني ، نقش موثر و اصلي را به نفع ملت ها ايفا نمايد.

عليرغم تلاش وافر كاركنان و نهادهاي وابسته و دبيران كل ، به دلايل پيش گفته ، نقش سازمان ملل در حل و فصل عادلانه و انساني چالش هاي جهاني و منطقه اي و تحقق اهداف اصلي آن سازمان به مرور كمرنگ تر شده است.

تداوم و گسترش درگيري ها ، جنگ ها ، تجاوزها ، كشتارهاي دسته جمعي ، مسابقه تسليحاتي و انبارهاي مملو از تسليحات بسيار پيشرفته و روزامد در جهان از يك سو نشانه ادامه جريان سياست هاي ضد مردمي قدرتهاي شيطاني و برتري طلب و از سوي ديگر نشانه ضعف و ناكارامدي سازمان ملل است.

گرچه امروز در منظر عمومي ملت ها ، اعتبار سازمان ملل و اعتماد به توانايي آن در انجام موثر و سازنده ماموريت ها به شدت كاهش يافته و مخدوش شده است و بسياري از آن به عنوان ابزار اعمال اراده و تحميل سياست هاي سلطه گران جهاني و بويژه دولت ايالات متحده آمريكا ياد مي كنند، ليكن همچنان اين شعله اميد در ملت ها زنده است كه با اصلاح ساختار و اساسنامه و رفع نقص ها ، اين سازمان بي بديل بتواند هويت واقعي خود را بازيابد و ملت ها را در تحقق اهداف انساني و متعالي ياري دهد.

بر همين مبنا و براي كمك به جناب عالي، پيشنهاداتي را تقديم مي كنم. اطمينان دارم كه تمركز بر آن ها مي تواند اميد ملت ها را افزون ساخته و راه جديدي را فراروي آنها بگشايد.

۱- مجمع عمومي در واقع نماد اراده جمعي ملت ها و دولت ها و در حقيقت نماينده صاحبان سهام جهان است و بايد بالاترين جايگاه را داشته باشد. متاسفانه امروز به بهانه هاي گوناگون ، اراده چند قدرت سلطه گر ، بويژه دولت آمريكا در مسائل مهم جهاني بر اراده جمعي و نظر مجمع عمومي غلبه دارد و مصوبات مجمع غالبا جنبه تزييني پيدا كرده است. اين شرايط بسيار ظالمانه ، غيردموكراتيك و در نقطه مقابل فلسفه وجودي سازمان است. سازمان ملل تاسيس شد تا قدرت هاي سلطه گر و وارثان استعمارگران را محدود كند. تلاش مستمر و همگاني براي بازيابي جايگاه اصلي مجمع عمومي ، يك ضرورت و مهمترين گام است.

۲- دبيركل در واقع بايد برامده از آراء ملت ها و دولت ها و تنها نماينده مشترك آنان در اين سازمان باشد و ماموريت هايش را تحت نظر مجمع عمومي و با تكيه بر قدرت آن مجمع كه نماينده قدرت ملت هاست ، به انجام برساند. ليكن با كمال تاسف و در اثر برتري جويي برخي اعضاء و سوء استفاده آنان از اساسنامه ، اين جايگاه رفيع مخدوش شده است .سلطه گران كه خود عامل اصلي مشكلات جهانند، به اندازه كافي اختيارات و نفوذ دارند و اگر خداي ناكرده دبيركل نيز تحت اراده آنان قرار گيرد، چيزي از هويت اصلي سازمان باقي نخواهد ماند. دبيركل در واقع رئيس جمهور جهان و نماينده همه ملت ها در دفاع از حقوق آنان و پيشبرد اهداف مترقي سازمان است و بايد بالاترين جايگاه را در مناسبات جهاني داشته و تكيه اصلي او بر قدرت ملت ها بوده و از توان جمعي ملت ها براي انجام ماموريت هايش استفاده نمايد.

اطمينان دارم كه همه دولت ها و ملت هاي مستقل ، دبيركل را در انجام اين گام مهم ياري خواهند داد. زياده خواهي به نظر نمي رسد اگر آرزو كنيم روزي دبيركل مستقيما توسط ملت ها و با آراء آحاد مردم جهان برگزيده شود.

۳- حذف امتياز ناعادلانه و ضد مردمي "وتو” گام بعدي است كه بسيار مهم و غنصر اصلي در اصلاح ساختار است . بايد اين انحصار ظالمانه در هم شكسته شود.

۴- آمد و شد نمايندگان ملت ها به سازمان ملل بايد فقط و فقط با نظر سازمان و به صورت كاملا آزاد انجام شود كه اين امر مستلزم تغيير مقر اصلي آن از نيويورك به محلي مستقل است. اطمينان دارم كه ملت ها و دولت هاي متعددي آمادگي دارند بخشي از خاك خود را براي اين منظور به سازمان ملل اختصاص دهند. اين سازمان بايد به مامن و ملجاء ملت ها تبديل شود.

۵- ايجاد شبكه تلويزيوني بين المللي و مستقل براي سازمان و گزارش مستمر و مستقيم فعاليت ها و برنامه ها براي عموم مردم يك ضرورت است كه اميدوارم به دست شما محقق شود.

۶- توسعه مقرهاي ثابت سازمان ملل به آسيا ، آفريقا ، اقيانوسيه و آمريكاي لاتين خواست نابجا و ناحقي نيست. در حال حاضر مقرهاي ثابت سازمان ملل فقط در آمريكا و اروپا قرار دارد. انتظار مي رود جناب عالي اقدام شايسته اي را در جهت زدودن اين تبعيض جغرافيايي به عمل آوريد.

۷- حداقل انتظار اين است كه در شرايط ناتواني در انجام وظايف به دليل تحميل قدرت هاي سلطه گر ، دبيركل موضوع را مستقيما با همه مردم در ميان بگذارد و از آنان كمك بخواهد.

به همين مقدار اكتفا مي كنم و از خداوند متعال مي خواهم كه شما را در انجام ماموريت بسيار مهم و سنگين دبيركلي ياري دهد و همه ملت ها را در برپايي جامعه جهاني انساني و آرماني سرشار از عدالت ، آزادي و عشق موفق گرداند.

با تقديم بهترين آرزوها
محمود احمدي نژاد

تصوير نامه دكتر احمدي نژاد به دبير كل سازمان ملل و ترجمه غيررسمي آن در زير آمده است: