أمیرالمؤمنین علی علیه السلام: اِعلَموا أنَّ الأمَلَ یُسهی العَقلَ و یُنسی الذِّکرَ ***بدانید که آرزو خرد را دچار غفلت می سازد و یاد خدا را به فراموشی می سپارد. ***

امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام: منْ أَحَدَّ سِنَانَ الْغَضَبِ لِلَّهِ، قَوِيَ عَلَى قَتْلِ أَشِدَّاءِ الْبَاطِلِ. *** هر كه سر نيزه خشم خود را بخاطر خدا تيز كند، در نابود كردن سخت ترين باطلها توانا بود.

      
کد خبر: ۴۰۴۵۰۵
زمان انتشار: ۱۵:۳۰     ۲۰ آذر ۱۳۹۵
دهم ربیع الأول، سالروز ازدواج حضرت محمد (ص) با حضرت خدیجه (س) است.
 به گزارش پایگاه 598، دهم ربیع الأول، سالروز ازدواج حضرت محمد (ص) با حضرت خدیجه (س) است. ماجرا از مهمانی در خانه خدیجه (س) آغاز شد. روزی خدیجه (س) در خانه خود مجلسی تشکیل داده بود و از عالمان یهودی دعوت کرده بود تا برایش صحبت کنند. در اواسط جلسه جوانی خوش سیما از مقابل خانه خدیجه (س) گذشت. دانشمند یهودی از خدیجه (س) خواست که او را به مجلس دعوت کند. پس از پایان مجلس و در هنگام خداحافظی در حالی که شعف از صورت آن عالم یهودی مشهود بود، رو به خدیجه کرد و گفت: «آن چه من در کتاب های آسمانی گذشته خوانده‌ام، نشان می دهد که او پیامبر آخرالزمان است. خوشا به سعادت بانویی که چنین جوانی شوهرش باشد که در این صورت به شرافت، عزت و شکوه دنیا و آخرت نایل آمده است.». (مناقب ابن شهر آشوب، ج 1، ص 41؛ سيد هاشم رسولي محلاتي، درسهايي از تاريخ تحليلي اسلام (جلد 2)، ص17)
 
خدیجه با پیامبر(ص) در جد چهارم از طرف پدر و در جد هشتم از طرف مادر متحد بودند، به همین دلیل گاهی همدیگر را پسر عمو، دختر عمو می خواندند. 
 
هم خدیجه (س) تاجر بود، هم محمد(ص). تقدیر الهی به گونه ای رقم خورد که اسباب همکاری میان خدیجه (س) و محمد (ص) فراهم شد. از برخوردهای نخست، مهربانی و ایمانی الهی در رفتار محمد (ص) می‌دید. روح پاک و قلب لطیف این دختر قریشی، پس از سال‌ها هم کفو خود را پیدا کرده بود. چند بار با این جوان 25 ساله بنی هاشمی مواجه شده بود و دلش دیگر تاب دوری از وی را نداشت. 
 
بانوی قریشی حصار غرورش را شکست و جایگاه و شوکت دنیایی را به خوشبختی ابدی، به آسانی فروخت. تصمیم گرفت که در نخستین مواجهه‌، دغدغه ازدواجش با پیامبر(ص) را مطرح کند. 
 
روز سرنوشت ساز زندگی خدیجه (س) فرا رسید. پس از سفر تجاری که پیامبر (ص) سرپرستی آن را به عهده داشتند و برای حضرت خدیجه (س) انجام دادند، فرصت ملاقات فراهم شد. خدیجه با حفظ حیا مقابل پیامبر (ص) آمد و گفت: «ای عموزاده من بر اثر خویشی که میان من و تو برقرار است و عظمت و عزتی که در میان قوم خود داری و امانت و حسن خلقت که شهره همه اهل مکه است، مایلم که با تو ازدواج کنم.» (سيد هاشم رسولي محلاتي، درسهايي از تاريخ تحليلي اسلام (جلد 2)، ص19-24) 
 
پیامبر(ص) در پاسخ گفت که این موضوع را با نزدیکان و بزرگانش در میان می گذارد. 
 
با موافقت عموی پیامبر (ص) مجلس خواستگاری برگزار شد. در مجلس خواستگاری، ابوطالب عموی پیامبر(ص) به بیان ویژگی های پیامبر (ص) پرداخت. نقاط مشترک و هم کفوی خدیجه (س) و پیامبر (ص) موجب ازدواج این دو شد. 
 
در وصف پیامبر خاتم (ص) همین بس که وی برترین انسان‌ها روی زمین بود، اما در خصوص خدیجه روایتی از عایشه گویای عظمت این همسر پیامبر (ص) است. 
 
عایشه مى‌گوید: كمتر اتفاق مى‌افتاد كه پیامبر (ص) از خانه بیرون رود و خدیجه را به خیر و خوبی یاد نكند، چندان كه یک روز آتش حسد من مشتعل شد و گفتم: یا رسول‌الله، تا كى خدیجه را یاد مى‌كنى؟ او پیرزنى بیش نبوده (!) خداوند بهتر از او را به تو مرحمت كرد. پیامبر (ص) از سخن من غضبناک شدند و فرمودند: نه؛ به خدا قسم بهتر از خدیجه(س) نصیب من نشده. او به من ایمان آورد، هنگامى كه مردم كافر بودند، و تصدیق نبوت من نمود در وقتى كه مردم مرا تكذیب مى‌كردند، و اموال خود را در اختیار من گذارد، در وقتى كه مردم مرا از خود دور مى‌كردند. خداوند متعال از خدیجه به من فرزندانى روزى كرد، در حالی كه تو را عقیم قرار داد. (ریاحین الشریعه: ج 2 ص 202، 207، 211).

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها