قرآن شیعیان

در این میان شیعیان و پیروان آن ذَوات مقدّسه نیز در ادوار مختلف از آماج جنایت ها و افتراهای دشمنانِ مکتب اهلبیت(ع) بی نصیب نبوده اند تا آنجا که پیوسته دروغ هایی به آن ها نسبت داده اندتا از ارزش و جایگاه آنان در چشم دیگران بکاهند.

یکی از این دروغ ها، بحث غیر منطقی و غیر عقلانی « قرآن شیعیان » است که حتّی خواص و برخی دانشمندان اهل سنّت نیز به آن باور دارند و این دروغ آشکار را از کودکی در ذهن آن ها وارد کرده اند. این دروغ بزرگ و غیر منصفانه بیان می کند که شیعیان، قرآنی متفاوت با اهل سنّت و طرفداران مکتب خلافت دارند، این در حالی است که در طول تاریخ اسلام چنین چیزی در هیچ مرجع علمی و معنوی نه دیده و نه گزارش شده است ولی تاثیرات مسموم این دروغ می تواند تا قرن ها یا حدّاقل در طول عمر یک شخص، نظر غیر شیعه را به شیعیان منفی و بدبین کند.

با تاسّف در فضای اینترنت هم هر از چند گاهی این مطلب نادرست گردش می کند که لازم دیدم در این فرصت به آن اشاره کنم:

صاحب کتاب «طبقات مفسّران شیعه» در این زمینه خاطره ای جالب از جناب آقای«سید هادی خسروشاهی» رایزن فرهنگی ایران در مصر نقل می کند که خواندن آن خالی از لطف نیست:

«... قرآن نفیسی به عنوان هدیه به آقای « عُمَر تلمسانی» یکی از رهبران« اخوان المسلمین» در مصر به بیمارستان برده بودم. به ایشان گفتم: می دانید چرا قرآن را برای شما هدیه آوردم؟با این که شما همیشه، همراه قرآن و قرآن همراه شماست. این تحفه، به خاطر دو هدف و مقصود باطنی بود که در دل داشتم:

اولا: نفیس تر و با عظمت تر از قرآن هدیه دیگری سراغ نداشتم که مناسب شان شما باشد.

ثانیا: تا شما ملاحظه فرموده باشید که قرآن ما شیعیان با قرآن شما برادران اهل سنّت، هیچ فرق و تفاوتی ندارد.

سپس داستان دیدار مرحوم« عَلّال الفاسی» از رهبران مبارز فکری« مراکش» را نقل نموده بود که چندی پیش او به ایران سفر کرده بود و در قم به هر کجا می رسیده و به دیدار هر شخصیّتی که می شتافته است، نخست قرآن های موجود را مورد بررسی و دقّت قرار می داده است.

وقتی در منزل استاد «علامه طباطبایی»(ره) حضور یافته بود،پس از مذاکره و گفت و گوی مختصر، به بررسی قرآن موجود در کتابخانه معظّم له پرداخته بود.

[ از قول خسروشاهی نوشته است:] به شوخی گفتم: استاد! مثل این که دنبال «قرآن شیعه ها» می گردید، چون در هر جا فقط به بررسی قرآن ها می پردازید؟

او در پاسخ اعتراف کرد که : احسنت! از دل خبر دادید! آری، خدا استعمار فرانسه و مستشرقین غربی را لعنت کند، چون در شمال آفریقا شایع ساخته اند که قرآن شیعه ها با قرآن ما اهل سنّت تفاوت ها دارد و من از روزی که به ایران آمده ام در تهران، مشهدو قم، ده ها نوع قرآن را در کتاب فروشی ها و کتابخانه های ایران و منازل افراد مورد بررسی قرار داده ام ولی هنوز کوچک ترین تفاوتی با دیگر قرآن های موجود ما پیدا ننموده ام.حالا می فهمم که نقشه آنان برای جدا کردن مسلمانان از همدیگر تا چه حد رذیلانه، موذیانه و مرموزانه بوده است.»¹

نتیجه گیری

چنان که در اوّل این بحث گفته شد این باور شیطانی که شیعیان، قرآنی متفاوت و مجزّا دارند حتّی در بین خواصّ اهل سنّت نیز رسوخ کرده است. این افراد اگر این افترا و دروغ را به گردن مستشرقان بیاندازند آیا یک مسلمان باید از احوالات ، منش و روشِبرادر مسلمان خود از طریق یک یا چند مستشرق و خاورشناس غربی و غیر مسلمان اطّلاع پیدا کند؟بی تردید همه این حرف ها عذر بدتر از گناه است و این افراد بایدروز جزا به پیامبر(ص) و امیرمومنان(ع) پاسخگو باشند.

پی نوشت

1. عقیقی بخشایشی،عبدالرحیم، طبقات مفسّران شیعه،نوید اسلام، چ 3،تابستان 1383 ش،قم- ایران، ص 47.