أمیرالمؤمنین علی علیه السلام: اِعلَموا أنَّ الأمَلَ یُسهی العَقلَ و یُنسی الذِّکرَ ***بدانید که آرزو خرد را دچار غفلت می سازد و یاد خدا را به فراموشی می سپارد. ***

امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام: منْ أَحَدَّ سِنَانَ الْغَضَبِ لِلَّهِ، قَوِيَ عَلَى قَتْلِ أَشِدَّاءِ الْبَاطِلِ. *** هر كه سر نيزه خشم خود را بخاطر خدا تيز كند، در نابود كردن سخت ترين باطلها توانا بود.

      
کد خبر: ۴۳۰۱۷۶
زمان انتشار: ۲۲:۵۸     ۱۶ شهريور ۱۳۹۶

داشتن یک نگاه تحلیلی استوار از جایگاه امیرالمؤمنین در انقلاب اسلامی ایران آن هم بر پایه فلسفه تاریخ ، برای همه مؤمنین و سالکان راه ولایت اندوخته ای لازم و ضروری است . به گونه ای که با همراه داشتن این تحلیل می توان بر بسیاری از مشکلات و موانعی که بر سر راه انقلاب اسلامی حادث می گردد فائق آمد و دسیسه ها و نیرنگ های دشمنان را بر ملا نموده و شرشان را به خودشان باز گرداند . و ما هم در پایان این نوشتار به مهمترین دسیسه ای که در این مرحله از مراحل رشد و تداوم انقلاب اسلامی متوجه این ملت شده و سرمایه های مادی و فکری فراوانی از دشمن را صرف خود نموده است ، اشاره ای خواهیم نمود و خواهید دید که خنثی شدن کامل این نوع از مکائد دشمن نیز در گرو تحلیل دقیق و جامعی از جایگاه امیرالمؤمنین و مقام ولایت ایشان است . و بر خلاف آنچه که دشمنان اسلام می خواهند وانمود کنند ، شناخت جایگاه و منزلت امیر المومنین و تولی تاریخی به ولایت ایشان از طریق تبعیت از ولایت فقیه در عصر غیبت نه تنها نقطه اختلافی بین شیعه و سنی نیست بلکه تنها عامل وحدت و همدلی آنها همین توجه و تنبه مذکور می باشد .

حال ابتدا به طور اختصار آنچه را در پی اثبات آن هستیم طرح نموده و در ادامه به تفصیل آن خواهیم پرداخت .

آن چیزی که تداوم بخش حکومت نبوی در طول تاریخ بعد از نبی اکرم بوده ، همین انقلاب اسلامی ایران است . یعنی ادامه آن حکومت را باید در همین انقلاب اسلامی یافت و شاید این کلام امام خمینی هم که فرمودند ولایت فقیه شعبه ای از ولایت رسول الله است اشاره به جریان ولایت رسول اکرم در این برهه از تاریخ داشته باشد و لذا حکومت کوتاه و البته عدالت محور امیرالمؤمنین را نمی توان به طور کامل ادامه حکومت نبوی دانست .

اثبات این مطلب با دقت در چند مقدمه به راحتی قابل توجیه است . به این صورت که اولاً : اعلان ولایت امیرالمؤمنین ، تثبیت تداوم تاریخی حضور نبی اکرم در مدیریت جامعه اسلامی است . ثانیاً : انقلاب اسلامی صرفاً با دریافت پیام غدیر از سوی امت اسلامی ایران تحقق یافتنی می شد . در نتیجه حضور اراده و دخالت نبی اکرم در مدیریت جامعه اسلامی با تحقق انقلاب اسلامی ، عینیت یافت .

پیام غدیر : نهاد سازی و نماد سازی پیامبر:

در توضیح و تفصیل این موجز لازم است تا پیام و مضمون غدیر را به درستی دریافت نمود . غدیر به قول مقام معظم رهبری دارای دو پیام است : یکی اعلان ولایت و حاکمیت دینی و دیگری معرفی امیرالمؤمنین به عنوان نماد این حاکمیت تا اینکه مردم هر عصری از تاریخ با دقت در این نماد به شاخصه و میزان و معیار حاکمیت دینی و ولی دینی رهنمون شوند . به عبارت دیگر نبی اکرم در حادثه غدیر و نیز در مواقع متعددی با معرفی علی علیه السلام به عنوان وصی و جانشین خود دو هدف را دنبال می نمودند : یکی بیان شاخص و معیار برای کل تاریخ نسبت به حاکمیت دینی ؛ و دیگری معرفی شخص امیرالمؤمنین به عنوان نماد این حاکمیت و نماد تمام عیار نسبت به همان شاخص و معیار . به طوری که تنها کسی که ظرفیت هدایت و نماد بودن برای حاکمیت دینی در کل تاریخ را داراست ، شخص امیرالمؤمنین است. حضرت علی ، سرچشمه حاکمان اسلامی در طول تاریخ است مقام معظم رهبری در این بخش می فرمایند :

"... خوب، اسلام تا ابدالدهر حكومت خواهد داشت؛ انواع و اقسام آدمهائى كه صلاحيتهائى در سطوح مختلف دارند، به حكومت خواهند رسيد. اين، قابل پيش‌بينى بوده از اولِ اسلام. آن كسى كه سرچشمه را بايد به او سپرد تا طول تاريخ اسلام از اين سرچشمه سيراب شود، او بايد كسى باشد در تراز اميرالمؤمنين على‌بن‌ابى‌طالب (عليه‌السّلام)؛ او نميتواند يك انسانى معمولى باشد. سرچشمه در اختيار اوست؛ لذاست همه‌ى ائمه‌ى ما عليهم‌السّلام كه خودشان هم صاحب همين منصب بودند - اگر چه فرصت حكومت به آنها داده نشد - همه به اميرالمؤمنين با چشم عظمت نگاه ميكردند[1]. "

و این دو یعنی هم نهاد حاکمیت دینی و هم نماد آن - که قرار است به گستره تاریخ امتداد داشته باشد - از هم غیر قابل تفکیک اند ؛ یعنی نمی شد پیامبر اکرم صرفاً به بیان معیار و میزان می پرداختند و توجهی به نماد نمی شد و نیز نمی شد علی علیه السلام را معرفی می فرمودند در حالی که این معرفی هیچ نسبتی با حاکمیت دینی نمی داشت [2]. چون مقصد و هدف پیامبر محقق نمی گردید . و در واقع این دو، ابعاد یک پیام و مضمون واحدی هستند و علی علیه السلام مظهر شروط ولایت و زعامت مسلمین می باشد . از زاویه ای دیگر و با بیانی متفاوت ، می توان گفت که غدیر ، هم عملی واقعی است ؛ یعنی اعلان ولایت امیر المؤمنین و هم عملی نمادین یعنی بیان شروط هدایت و زعامت امت اسلام .

در بیانات مقام معظم رهبری هم تقوم و تجلی این دو امر مهم را در عبارات مختلف و متعددی می توان یافت که به نمونه هایی از آن اشاره می کنیم :

1_ ... در سوره‌ى مبارك مائده قبل از آيه‌ى «اليوم اكملت»، اين آيه‌ى مبارك است: «اليوم يئس الّذين كفروا من دينكم فلا تخشوهم و اخشون»؛ امروز روز يأس و نااميدى دشمنان است؛ يعنى معيار مشخص شد، شاخص معلوم شد؛ امت هر وقت بخواهند، هر وقت چشم خود را بر حقيقت باز كنند، شاخص را خواهند ديد، معيار را مشاهده خواهند كرد، ترديدى باقى نخواهد ماند. اهميت غدير اين است.[3]

2_ .... مسئله‌ى غدير اين است؛ يعنى نشان‌دهنده‌ى جامعيت اسلام و نگاه به آينده و آن چيزى كه در هدايت و زعامت امت اسلامى شرط است. آن چيست؟ همان چيزهايى كه شخصيت اميرالمؤمنين، مظهر آنهاست: يعنى «تقوا»، «تدين»، «پايبندى مطلق به دين»، «ملاحظه‌ى غير خدا و غير راه حق را نكردن»، «بى‌پروا در راه خدا حركت كردن»، «برخوردارى از علم»، «برخوردارى از عقل و تدبير»، «برخوردارى از قدرت عزم و اراده»؛ اين يك عمل واقعى و در عين حال نمادين است. اميرالمؤمنين را با همين خصوصيات نصب كردند، در عين حال اين نماد زعامت امت اسلامى در طول عمر اسلام - هر چه كه بشود - همين عمل است؛ يعنى نماد زعامت و رهبرى اسلامى در طول زمان همين است، همان چيزى كه در انتخاب الهى اميرالمؤمنين تحقق پيدا كرد. غدير، يك چنين حقيقتى است[4].

در جایی دیگر هم چنین نتیجه می گیرند که غدیر در مرحله اول روز ولایت است و ثانیاً روز ولایت امیرالمؤمنین . که متأسفانه مرحله نخست پیام غدیر در دفاع از غدیر و ولایت مورد غفلت واقع شده است و از اثرات این غفلت دور شدن امت اسلامی از یکدیگر و فراهم شدن زمینه برای برنامه ریزی دشمنان اسلام نسبت به تفرقه افکنی میان مسلمانان و الغاء خوف فرقه های اسللامی نسبت به یکدیگر شده است .

" .... فرمود: «من كنت مولاه فهذا على مولاه، اللّهم والِ من والاه و عاد من عاداه». البته اين جملات، قبل و بعد هم دارد؛ اما مهم‌ترين قسمتش اين است كه پيامبر در اينجا مسأله‌ى ولايت يعنى حاكميت اسلامى را به طور رسمى و صريح مطرح مى‌كند و امير المؤمنين را به عنوان شخص، معيّن و مطرح مى‌نمايد. اين را همان‌طور كه لا بد شنيده‌ايد و من هم عرض كردم، برادران اهل سنّت ما در كتابهاى معتبر نه يكى، نه دوتا؛ در دهها كتاب معتبر نقل كرده‌اند. مرحوم علّامه‌ى امينى اين‌ها را جمع كرده است، و غير از ايشان هم كتابهاى زيادى در اين خصوص نوشته‌اند. بنابراين، اين روز، اولاًّ روز ولايت است؛ ثانياً روز ولايت اميرالمؤمنين عليه‌الصّلاةوالسّلام است [5].

بلوغ ایمانی ملت ایران (اعم از شیعه و سنی ) در دریافت مراد نبی اکرم:

اکنون با توجه به پیام غدیر باید از وجدان بشر پرسید که آیا این دو پیام ، پس از پایان یافتن خلافت خلیفه سوم و هجوم مردم برای بیعت با حضرت علی به خوبی تلقی شد یا در ایران و با ظهور امام خمینی رهبر کبیر انقلاب اسلامی؟ آیا امیرالمؤمنین به همین مردم همان ها که پس از عثمان به سوی ایشان شتافته بودند - نفرمود که " دعونی و التمسوا غیری " ؟ و نفرمود که من برای { امتی چون } شما وزیر باشم بهتر است از اینکه امیر باشم ؟ آیا حضرت تعارف می فرمودند ؟! یا به بیان برخی از تحلیل گران آیا این کلمات برای اتمام حجت با مردم است ؟ مگر مدیریت و حاکمیت جامعه اسلامی صریح هدف پیامبر از اعلان ولایت حضرت علی نبود ؟! [6]چرا حضرت علی بخواهد بر سر تکلیفش که همه انبیا برای همین امر مهم مبعوث شده اند به دنبال تعارف یا اتمام حجت با مردم باشد ؟ اساساً آیا علی بر سر تکلیف خود تعارف می کند ؟! چرا باید حضرت بخواهد اتمام حجت نماید ؟ آیا امام خمینی هم در آغاز قیام به دنبال اتمام حجت با مردم برآمد ؟ یا دائما اهل اتمام حجت با طاغوت و طاغوتیان بود ؟ مگر امام در اولین خطابه خود نفرمود من توی دهان این دولت می زنم ؟ و نفرمود به پشتیبانی این ملت دولت تعیین میکنم ؟

به نظر نگارنده ، دو نوع موضع گیری متفاوت از امام معصوم و نایب برحق وی در عصر غیبت ریشه در درک و عدم درک پیام غدیر دارد . کسانی که برای بیعت با علی آمده بودند درک درستی از حکومت دینی نداشتند زیرا از نوع حکومت دینی نبوی فاصله گرفته بودند و لذا با این تلقی که علی نماد آن حاکمیت اسلامی است ، سراغش نیامده بودند بلکه ایشان را بهترین گزینه برای ادامه راه و برای احیاء دوباره دنیای از دست رفته خودشان می دیدند . برای این مردم با این درک نا درست از اسلام نبوی ، همان وزیر بودن بهتر است . و علی آنچه می گوید به حق است . و مخاطبش هم در نوع حاکمیتی که نهایتاً از خود نشان می دهد ، تاریخ بشریت است و الگویی برای تاریخ می شود ؛ نه برای آن جامعه با چنین تفکرات تغییر یافته ای نسبت به حکومت نبوی . پس حکومت اندک علی در آن زمان ادامه حکومت نبوی نیست بلکه گذرکاه و الگویی است تا عده ای در برهه ای از تاریخ با یک بلوغ فکری و سیاسی عمیق از آن درس و عبرت بگیرند تا به طور عینی حکومت نبوی را تداوم بخشند و در واقع حضور اراده ولایی آخرین نبی الهی را که رسالتش جهانی و تاریخی است ، تثبیت نمایند . و لبیک گویان به دعوت نبوی در روز غدیر همان مردم مسلمان آزاده ایران اسلامی هستند که جریان ولایت الهی نبی اکرم را با تبعیت از ولایت و حاکمیت امیرالمؤمنین در 14 قرن بعد و در قالب استقرار حکومت اسلامی ، امتداد بخشیدند .

علی نماد وحدت امت اسلام (شیعه و سنی ) و ضامن سعادت انسان :

به طور ضمنی می توان چنین نتیجه ای را هم به دست آورد که اگر مسأله ولایت امیرالمؤمنین با همه شئون و ابعادش تبیین شود ، و پیامهای غدیر به درستی درک شود ، بهترین عامل در جهت وحدت بخشی به امت اسلام است و دقیقتر اینکه تنها عامل وحدت امت اسلام در مقابل شیطان و طاغوت و استکبار جهانی ، درک ولایت و حاکمیت و حکومت اسلامی و التزام عملی به لوازم این حاکمیت است .

حال که مسأله ولایت حضرت علی علیه السلام و اعلان آن تدبیری است از سوی پیامبر جهت استدامت حضور ایشان در مدیریت جوامع بشری ، باید قبول کرد که درک آن ، یعنی پذیرش ولایت شخص نبی اکرم . و مگر بر سر حاکمیت نبی مکرم اسلام در بین امت اسلامی اختلافی وجود داشته و دارد؟!!!

در قدم بعد هم با توجه به تحقق عینی اراده نبی مکرم در حاکمیت ولی فقیه در عصر غیبت ، تنها طریق تحقق وحدت و همبستگی جامع و متعالی میان امت اسلامی ، تبعیت از فرامین و دستورات ولی فقیه است . و دشمن قسم خورده اسلام هم این را به خوبی متوجه است که کم رنگ شدن مسأله ولایت فقیه و نظام مبتنی بر ولایت الهی فقیه ، می تواند منجر به اختلاف و تفرق امت اسلام شود . از همین روست که ... در سوره‌ى مباركه مائده قبل از آيه‌ى «اليوم اكملت»، اين آيه‌ى مبارك است: «اليوم يئس الّذين كفروا من دينكم فلا تخشوهم و اخشون»؛ امروز روز يأس و نااميدى دشمنان است؛[7] یأس و نومیدی از تفرق امت اسلامی است که خود بعدی از همان دینی است که نظام کفر از آن مأیوس و ناامید است . و اساساً یأس از دین امت اسلامی به دلائلی وابسته است که یکی از آن ها همین وحدت امت اسلامی است .

والحمدلله

زنگنه 23/12/92

[1]. ".( مقام معظم رهبری 1386/10/08)

[2] . این فرض دوم با تفسیری که بعضاً از حدیث ولایت می شود هم خوانی دارد . زیرا برخی " مولا " در " من کنت مولاه فعلی مولاه " را به " دوست " تفسیر می کنند .که در این صورت دیگر علی نماد حاکمیت نمی باشد . هر چند در جواب این عده می توان گفت که اگر انسان با شناخت درست از حضرت علی ایشان را به دوستی برگزیند ، این رابطه محبت تعینی جز در قالب رابطه رهبر و سرپرست نخواهد داشت ...

[3] . بیانات معظم له در 1388/09/15

4. بیانات معظم له در 1385/10/18

[5] بیانات معظم له در 1379/01/06

[6] . ...ولايتى كه از آنِ اميرالمؤمنين عليه‌الصّلاةوالسّلام و منصوب پيغمبر بود ولايت سياسى بود. همان معنايى كه ذات اقدس پروردگار آن را به وسيله‌ى پيغمبر اكرم در اسلام به وجود آورد و جعل كرد، و با آن معلوم شد كه اسلام در رديف والاترين احكام و مقرّرات خود، مسأله‌ى حكومت و ولايت و سرپرستىِ امّت را دارد. اگر كسى از اين بُعد به موضوع غدير نگاه كند، بسيارى از اشتباهاتى كه متأسفانه در طول قرنها در اذهان وجود داشته است، بايد براى او زايل شود .(مقام معظم رهبری .(1375/02/18

[7] . بیانات مقام معظم رهبری15/9/1388


نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها