‏تنها برابر برجام

برجام محصول چرخش دست‌گاه محاسبه‌ی خواص بود؛ با این تعبیر ساده که عوام مردم نه‌می‌کشند، و چرخیدن چرخ معیشت‌شان را بر چرخیدن چرخانه‌های هسته‌یی ترجیح می‌دهند.

‏برجام هسته‌یی، ورودی مسیر ممتدی از دوتایی‌هایی بود که زیر عنوان برجام دو و سه و چند به دنبال ‎#تعلیق همه‌ی مؤلفه‌های پیش‌روی انقلاب/نهضت بود.

‏در زمستان ۱۳۹۶، هنگامی که توجه و توان همه درگیر برجام موشکی و برجام مالی و برجام منطقه‌یی بود، عموم نخبه‌ها انگار نادانسته به اجماع پذیرش پاره‌ی نهائی برجام رسیده بودند: ‎#تعلیق_شریعت، که زیر عنوان انحرافی ‎#حجاب_اجبارى دوتایی خودش را پیش می‌برد.

‏شبیه برجام هسته‌یی اما باز افراد و محافلی در دل حزب‌الله، از مدت‌ها در حال خالی کردن خشاب نیروهای نهضت در مبارزه با مهاجمان به خاک‌ریز حساس شریعت بودند؛ جریانی که با کلیدواژه‌ی ‎#اولویت دفاع از اقامه‌ی حجاب شرعی را به اندازه‌ی دفاع از ادامه‌ی چرخانه‌های هسته‌یی بی‌هوده می‌خواند.

‏درست در هم‌آن روزهایی که همه نگران شهرهای موشکی بودیم، دش‌من در حال اجماع‌سازی در میان ما برای تسلیم خیابان‌های شهر به ‎#فواحش_سپید بود، و باید اعتراف کرد که در جذب نخبه‌ها و رسانه‌های ما و جهت‌دهی به آن‌ها در دوقطبی مقبولیت|شریعت بسی موفق بود.

‏برجام، به عنوان برنامه‌ی جامع اسقاط انقلاب اسلامی، با تعلیق چرخانه‌های هسته‌یی شروع می‌شد و با تعلیق شریعت محمدی تمام می‌شد؛ طبیعی است با تحقق موفق پاره‌ی اول و آخر، پر کردن باقی خانه‌های دیگر آن برای ‎#دولت_تعلیق چندان مشکل نیست.

‏فارغ از تثبیت بی‌حمیتی در اقامه‌ی حجاب به مثابه یکی از مؤلفه‌های معاصر روشن‌فکری مذهبی، سهم‌ناک‌ترین اتفاق در غائله‌ی حجاب اجباری اما هم‌سنگران سابق ما در معارضه با برجام هسته‌یی بودند که حالا در غائله‌ی ‎#برجام_شریعت کنار ایستاده بودند و یا در حوالی اردوگاه دش‌من پرسه می‌زدند.


‏بیانات راه‌بردی ره‌بر فرزانه‌ی انقلاب در دفاع از اقامه‌ی حجاب اما تیر خلاص به ‎#برجام_شریعت بود؛ به این معنا که اجازه‌ی به انجام رسیدن برجام را نه‌خواهیم داد؛ و هم‌این است اردوگاه مؤیدان برجا حالا این اندازه آشوب شده است...