أَلَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَرَى(علق 14) * * * آیا او ندانست که خداوند (همه اعمالش را) می‌بیند؟! * * * نداند او که همانا خدای می‌بیند/همه هرآنچه به هستی به امر خود افزود

      
کد خبر: ۴۴۳۸۳۲
زمان انتشار: ۲۰:۰۰     ۲۴ تير ۱۳۹۷
شبی که در گوشه خیابان، شاهد رقص جماعتی سراب زده بودم و با چشمان اشکبار با خودم می گفتم: چطور ممکن است کار آدمی به این درجه از جهالت و نادانی برسد که برای چیزی ندیده و نشناخته،برقصد و مستی کند!!؟
به گزارش پایگاه 598، حسین شمسیان بمناسبت 23تیر 94 روز انعقاد برجام در صفحه شخصی خود در اینستاگرام نوشت: کلافگی راه خواب را به چشمانم می بندد و مرغ ذهنم مدام به سه سال قبل در چنین شبی پرواز می کند.


شبی که در گوشه خیابان، شاهد رقص جماعتی سراب زده بودم و با چشمان اشکبار با خودم می گفتم: چطور ممکن است کار آدمی به این درجه از جهالت و نادانی برسد که برای چیزی ندیده و نشناخته،برقصد و مستی کند!!؟


آن شب تیره ،حاصل کار جماعتی است که هر چه بیشتر کوشیدم تا در دلم محملی برای کارهایشان بسازم، جز بر نفرت و بغضم نیفزود و هرچه بیشتر در ثمر کارشان کنکاش کردم، بر یقینم به باطل بودن مشی و مرام و عقیده اشان افزوده شد.


جماعتی که با دروغ، سراب را آب جلوه دادند و خلقی را تشنه تر از قبل ، در برهوت آرزوها رها کردند.


آن جماعت و آنها که آن روز و امروز جاده صاف کن آنها بودند و به دهان ما بعنوان منتقد کوبیدند و می کوبند،بانیان این شب شومند.

شب سیاهی که آرزوهای یک ملت را بر باد داد و با استیلای ابلیس گونه تلبیس و نفاق و دورویی،زخم هایی عمیق و جبران ناشدنی به پیکر انقلاب و گرده مردم محروم و امیدوار گذاشت.


آه که آن مماشات های خواص و آن نادانی های عوام، چراغ امید را در دل ها می میراند و اندوه را از سینه ها به چشم ها می کشد.


اکنون میوه سراسر نکبت و تباهی آن روزها را با رگ پی می چشیم و همچون قومی نفرین شده،چاره ای نداریم و محکوم به تحملیم.
اما ...
بماند تا روز واقعه.


نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها