يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ(حجرات 13) * * * ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیره‌ها و قبیله‌ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید؛ (اینها ملاک امتیاز نیست،) گرامی‌ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست؛ خداوند دانا و آگاه است! * * * ای مردمان شما را از مردی و زنی/ما آفریده‌ایم به علم و به اقتدار/ دادیمتان قرار به اقوام گونه‌گون/انس و شناخت تا که به ‌هم‌ آورید بار/ بی‌شک بود زجمع شما آن‌عزیزتر/نزد خدا که بیش به تقواست ماندگار/ زان‌رو که هست عالم و آگاه کردگار/بر مردمان مومن و مشرکت بروزگار

 

      
کد خبر: ۴۵۰۴۰۲
زمان انتشار: ۱۴:۲۹     ۰۲ دی ۱۳۹۷
مدیر آکادمی علوم اسلامی آلمان؛
مدیر آکادمی علوم اسلامی آلمان گفت: نظریه وحدت حوزه و دانشگاه یک ضرورت جهانی برای دوره پست مدرن است که امام جلوتر از زمان، نسخه آن را برای جامعه ایران پیچید.
به گزارش پایگاه 598 به نقل از رهیافتگان (پایگاه جامع مبلغین و تازه مسلمانان)، حجت الاسلام والمسلمین ترابی مدیر آکادمی علوم اسلامی آلمان و رئیس حوزه علمیه هامبورگ در مراسم روز وحدت حوزه و دانشگاه که به همت حوزه علمیه هامبورگ برگزار شد، اظهار کرد: نظریه­ وحدت حوزه و دانشگاه یک ضرورت جهانی برای دوره پست مدرن است که مرحوم امام جلوتر از زمان، نسخه آن را برای جامعه ایران پیچید.

وی افزود: در این باره باید بگویم ادعای قواعد universal یکی از پیامدهای دوران مدرن و از آموزه­ی مدرنیته است. مقصود از این واژه قواعدی بود که کلّیت داشته و بین همه و برای همه، صرف نظر از نژاد، قوم، قبیله و حتی دین و دینداری صادق باشد.

مدیر آکادمی علوم اسلامی آلمان ادامه داد: در دنیای مسیحیت seminary  نام مکتب خانه ­ها و حوزه­ ها­ی علمیه مسیحی بود که تا پیش از دوره مدرن منحصرا متصدی امر تعلیم و تربیت بود. لذا در فرهنگ مدرنیته مفهوم  seminary که تنها وجه و تنها قالب معنا بخش به آموزش دین تلقّی می شد، از آنجا که بر پیش فرض های الهیاتی استوار بود، به عنوان عامل محدود سازی حوزه علم، عالمان و روش های علمی معرّفی شد.

ترابی در ادامه بیان کرد: لذا در این دوره مفهوم university  را در مقابل مفهوم  seminary علَم کردند تا حوزه­های علمیه مسیحی را  که به تعلیم آموزه های الهیاتی مسیحی به دانشجویان و طلاب علوم اشتغال داشتند ،به چالش بکشند.

این استاد حوزه و دانشگاه در ادامه اشاره کرد: بر این اساسuniversity  یا همان دانشگاه­های غربی تأسیس شد تا محلّی باشد برای آموزش و گسترش همان قواعد کلی یا universal  با ویژگی مطلق و غیر مقیّد از نظر مخاطب عام و نیز از نظر محتوا یا شکل آموزش. آکسفورد و کمبریج در حقیقت سمینری بودند و وقتی یونیورسیتی لندن در مقابل آن دو شکل گرفت، تضاد بین آنها شکل علنی پیدا کرد و در نهایت اکثر مراکز یادشده عملا تغییر رویکرد دادند و با فرهنگ مدرنیته هماهنگ شدند و یا آن که از ادعای علم دست شسته و به صورت محدود به کار خود ادامه دادند و به این صورت به کینه و حسد حوزه و دانشگاه دامن زده شد.

وی تصریح کرد: اما امروز برای ما روشن است که اساس آن نگاه و تلقّی نادرست بوده چرا که ویژگی internatural یا فراطبیعی بودن، منجر به محدود سازی و ممانعت از نظریه پردازی و آزمون گری نمی­شود. اکنون با صرف نظر از مباحث عمیق نظری و فلسفی، این پرسش­­های عینی و عملی تر را مد نظر قرار می دهیم که آیا چه دلیل و وجهی یا ضرورتی برای وحدت  بین حوزه و دانشگاه وجود دارد و چگونه این کار میسر است، بدون این که به دانشگاه صدمه ای وارد شود یا حوزه آسیب ببیند؟

مدیر آکادمی علوم اسلامی آلمان یادآور شد: بدون شک دانشگاه در زمان ما ویژگی های مثبتی دارد که توجیه کافی برای وجود و تقویت و گسترش آن را تبیین می کند، از جمله دانشگاه به طور تخصصی به رشته های مختلف در طیفی وسیع از مسائل مورد نیاز زندگی بشر در ابعاد اهتمام دارد» و «هویت و حقیقت مستقلی یافته و جزئی سازور از تمدن بشری شده است»

وی با طرح این سوال که دانشگاه باید چیزهایی را از حوزه یاد بگیرد، گفت: اینکه یاد بگیرد انحصار شناخت در تجربه را رسما باطل اعلام کند. تجربه گرایی توسط بنیان گذاران اولیه دانشگاه در غرب مطرح شد ولی امروزه این رویکرد در خود دانشگاهها با اعمال دقت های علمی زیاد مورد نقد قرار گرفته و مردود اعلام شده است. لذا دانشگاهها باید انحصار شناخت در تجربه را رسما اعلام کنند و روش های دیگر را در آموزش­های خود جدی بگیرند.

این استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: مسأله تربیت نباید در دانشگاه ها مغفول بماند. گرچه تحصیل برای مؤمن و غیر مؤمن باید آزاد باشد ولی آداب دانشگاهی نباید طوری لیبرال تعریف گردد که چیزی از ارزش های اخلاقی و انسانی بر جای نماند و خروجی آن در مقابل بشریت و حقیقت والای انسانی غیر مسؤول باشد.

وی افزود: دقت در اظهار نظرها و پشتکار علمی باید مانند حوزه ها دنبال گردد و تبلیغ کوتاه کردن دوره علم آموزی کنار گذاشته شود و آموزش علوم به صورت عمیق و دقیق و با صرف وقت کافی صورت گیرد. برای این کار باید دوره های فوق دکتری و حتی بالاتر به تعداد بیشتری تعریف گردد تا سطح سواد از لیسانس و فوق لیسانس بالاتر برود.

ترابی در ادامه افزود: از این طرف حوزه هم باید چیزهایی را از دانشگاه یاد بگیرد از جمله اینکه حوزه باید این سخن که الجزئی لاکاسب و لامکتسب را کنار بگذارد و به مسائل جزئی که گره گشای معنوی بشریت است توجه کند. طراحی سبک زندگی دینی، کمک به شکل گیری معماری معنوی، نظریه پردازی برای رفع آلام بشری با استفاده از دین و معنویت و … از این قبیل است. تحصیل در حوزه فقط برای یادگرفتن نجاست خون و بول وامثال این ها نیست ؛ چرا که اگر این بود شش ماه درس خواندن شاید کافی بود. مسأله عمیق تر و گسترده تر از این هاست و باید یاد بگیریم مسائل عینی زیادی را در سطح جهانی تحلیل کنیم و پاسخش را به دست بیاوریم.

وی گفت: حوزه باید در موضوعات بروز وارد شود و از بسنده کردن به حرفهای تکراری و کهنه دست بردارد. حوزه نه تنها  باید رابطه تامه حکم با موضوع را مورد نظر قرار دهد و با توجه به تحول موضوعات دوباره به احکام بنگرد ،بلکه باید به مسائلی که امروز در جامعه جهانی مطرح می شود عنایت کند و نظر بدهد و ناظر صامت و حیران نباشد.

ترابی یادآور شد: حوزه باید رشته های متنوع تری را دنبال کند و از خروجی های تک بعدی خلاص شود. در عین این که تخصص الهیاتی عام برای همه حوزویان لازم است ولی باید فوق تخصص های فراوانی تعریف گردد که هر کس در رشته ای فوق تخصصی کار کند.

وی در ادامه پیرامون ضرورت ها و نیاز های حوزه نکات دیگر را بیان داشت: حوزه باید اخلاص لله را در محصلان خود تقویت کند و در سطح بالاتری به اخلاق و معنویت و الگوی عملی انبیاء توجه نماید تا انسانهایی پرورش دهد که بتوانند دردهای بشر را در عمل تسکین دهند و به آرامش و سعادت راهنمایی کنند.

این استاد حوزه افزود: محور حوزه ها تبیین پیام الهی است و لذا در حوزه باید قرآن و فهم آن بیش از این مورد توجه و محور اهتمام قرار گیرد تا حوزه از مأموریت اصلی خود دور نشود؛  اما فهم قرآن منحصر به فهم نظری نیست و عرصه های گوناگونی برای شناخت قرانی وجود دارد.

ترابی گفت: حوزه باید جهانی بیندیشد و خود را برای حضور در دنیایی که از تکثر فرهنگی پر شده است آماده سازد. نه فقط وحدت شیعه و سنی بلکه طرح الهیات بین ادیانی، وحدت ادیان، گفتگوی ادیان و مسائلی اینچنین از ضرورتهای حوزه است.حوزه باید استفاده از ابزارهای بروز و مدرن برای مقاصد تحقیقی و پژوهشی خود استفاده کند و در روشها نیز از روشهای علمی جدید که برخی از آنها توسط برخی از دانش آموختگان حوزه و برخی در دانشگاهها ابداع شده بهره مند گردد و از قناعت به روش الهیاتی مرسوم گذشته پرهیز نماید.

حجت الاسلام ترابی در پایان گفت: سخن در این باب بسیار است ولی به نظر می رسد، نکات ارائه شده برای تبیین ضرورت و راهکار وحدت حوزه و دانشگاه کافی باشد انشاء الله. به هر تقدیر، روز وحدت دانشگاه و حوزه را به همه شما طلاب محترم حوزه علمیه هامبورگ تبریک می گویم و سخنم را با این جمله به پایان می رسانم که نظریه­ی وحدت حوزه و دانشگاه یک ضرورت جهانی برای دوره پست مدرن است که مرحوم امام جلوتر از زمان، نسخه آن را برای جامعه ایران پیچید.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها