يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ(حجرات 13) * * * ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیره‌ها و قبیله‌ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید؛ (اینها ملاک امتیاز نیست،) گرامی‌ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست؛ خداوند دانا و آگاه است! * * * ای مردمان شما را از مردی و زنی/ما آفریده‌ایم به علم و به اقتدار/ دادیمتان قرار به اقوام گونه‌گون/انس و شناخت تا که به ‌هم‌ آورید بار/ بی‌شک بود زجمع شما آن‌عزیزتر/نزد خدا که بیش به تقواست ماندگار/ زان‌رو که هست عالم و آگاه کردگار/بر مردمان مومن و مشرکت بروزگار

 

      
کد خبر: ۴۵۲۰۳۶
زمان انتشار: ۱۰:۱۹     ۰۷ بهمن ۱۳۹۷
اعتماد به دیگران بدون شناخت و تحقیق گاهی پشیمانی‌هایی را برای افراد به بار می‌آورد که جبران آن غیر ممکن است و در این میان تبهکارانی پیدا می‌شوند که از اعتماد افراد استفاده می‌کنند و با فریب آن‌ها و با تهدید انتشار عکس‌ها و فیلم‌های خصوصی‌شان از آن‌ها اخاذی می‌کنند. در پرونده‌ای که به تازگی در پلیس آگاهی تهران تشکیل شده‌است مردی تبهکار به اتهام اخاذی سیاه از زنی نیکوکار بازداشت شده است.
به گزارش پایگاه 598، چندی قبل زن جوانی به اداره پلیس رفت و از زن و مردی به اتهام آدم‌ربایی و اخاذی میلیاردی شکایت کرد. شاکی در توضیح ماجرا گفت: مدیر شرکت خصوصی هستم و وضع مالی‌ام خیلی خوب است. علاوه بر خانه بزرگی که همراه شوهرم زندگی می‌کنم، آپارتمان بزرگ دیگری هم در یکی از خیابان‌های شمالی پایتخت دارم. چند سالی است که در کار‌های خیر فعالیت دارم و برای دختران دم بخت که وضع مالی خوبی ندارند جهیزیه تهیه می‌کنم و معمولاً هر چند وقت یک‌بار با تعدادی از زنان پولدار جلسه‌ای داریم و پس از جمع‌آوری کمک‌ها من برای دختران دم‌بخت کم بضاعت وسایل مورد نیازشان را خرید می‌کنم.

به همین خاطر مدتی است با مرد مغازه‌داری به نام فرید که وسایل خانگی می‌فروشد رابطه کاری و برای خرید به مغازه‌اش رفت و آمد دارم. فرید خبر داشت من وضع مالی خوبی دارم و با چرب‌زبانی اعتماد مرا به خودش جلب کرد به طوریکه در نهایت مرا فریب داد. مدتی قبل به من گفت: اجناس زیادی از قدیم در انبارش مانده است و حاضر است با قیمت مناسب برای تهیه جهیزیه دختران دم‌بخت بی‌بضاعت به من بفروشد.

قرار شد همراه او و همسرش برای بازدید اجناس به انبارش برویم. روز حادثه او همراه زن جوانی که مدعی بود همسرش است با خودرواش به دنبال من آمدند و سه نفری راهی انبارش شدیم. در میان راه فرید سه لیوان آبمیوه خرید و یکی از لیوان‌ها را به من داد. پس از اینکه آبمیوه را خوردم احساس سرگیجی به من دست داد و بی‌هوش شدم. وقتی بهوش آمدم دیدم در خانه‌ای هستم و فرید و زن جوان هم بالای سر من هستند. سرم خیلی درد می‌کرد و تازه فهمیده بودم در دام افراد شیادی گرفتار شده‌ام.

او فیلم سیاهی به من نشان داد که فهمیدم هنگامی که بی‌هوش بوده‌ام از من تهیه کرده است و تهدید کرد اگر به خواسته‌هایش عمل نکنم فیلم را در فضای مجازی پخش می‌کند و برای شوهرم نیز می‌فرستد. به خاطر ترس از آبرویم قبول کردم. آن‌ها یک دسته چک کامل سفید امضاء همراه چند برگ سفته از من گرفتند و همچنین مرا مجبور کردند سه دانگ از آپارتمان میلیاردی‌ام را به نام فرید بزنم و من هم انجام دادم. وی ادامه داد: پس از این اخاذی‌های آن‌ها از من شروع شد و هر چند وقت یک بار یک برگ از چک مرا در بازار خرج می‌کردند و من مجبور بودم حسابم را پر کنم تا چکم پاس شود.

آنقدر تهدید‌ها و اخاذی‌های مرد شیاد ادامه داشت که خسته شدم و احتمال دادم تا او تمامی اموالم را از من نگیرد دست بر نمی‌دارد و به همین سبب موضوع را به خواهرم توضیح دادم و او هم پیشنهاد داد به تهدیدهایش توجه‌ای نکنم و اگر هم دوباره تهدید کرد از او شکایت کنم. بعد از آن بود که به فرید گفتم دیگر به او پول نمی‌دهم، اما او تهدیدهایش را ادامه داد و در نهایت هم وقتی فهمید که دیگر به او پول نمی‌دهم فیلم سیاه را برای شوهرم فرستاد و من هم به شوهرم ماجرا را توضیح دادم و تصمیم گرفتیم به اداره پلیس بیاییم و از مرد شیاد و همسرش شکایت کنیم. پس از طرح این شکایت پرونده به دستور بازپرس شعبه چهارم دادسرای امور جنایی تهران برای رسیدگی در اختیار تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت.

طرح شکایت تازه از مرد شیاد 
در حالی که تحقیقات درباره این پرونده ادامه داشت خواهر شاکی هم به اداره پلیس رفت و از فرید به اتهام اقدام به آدم‌ربایی و تهدید و اخاذی شکایت کرد. شاکی گفت: چند روز قبل فرید که متوجه شده بود خواهرم از او شکایت کرده است داخل خیابان به سراغ من آمد و تهدید کرد اگر خواهرم شکایتش را پس نگیرد مرا هم مثل او می‌رباید و همان بلایی که سر خواهرم آورده است سر من هم می‌آورد. پس از این او چند باری هم با تلفن من تماس گرفت و تهدید کرد که تصمیم گرفتم از او شکایت کنم. مأموران در ادامه برای تحقیق از متهم راهی محل کار او شدند، اما دریافتند پس از طرح شکایت شاکی، متهم که مغازه‌اش اجاره‌ای بوده تخلیه کرده و به مکان نامعلومی گریخته است.

بدین ترتیب مأموران تحقیقات تخصصی خود را برای شناسایی و دستگیری متهم ادامه دادند تا اینکه با آموزش خواهر شاکی به بهانه اینکه برگه‌های انصراف شکایت‌ها را به او تحویل دهد متهم را در قرار صوری به دام انداختند.

متهم در بازجویی‌ها مدعی شد همسری ندارد و زنی که روز حادثه همراه او بوده زن مورد علاقه‌اش است که قرار است به زودی با هم ازدواج کنند. بنابراین مأموران زن مورد علاقه متهم رانیز بازداشت کردند. دو متهم در بازجویی‌ها جرم خود را انکار کردند. فرید در ادعایی گفت: شاکی مدتی به مغازه‌ام رفت و آمد دارد و وسایل زیادی از من خریده است.

ما با هم خرید و فروش می‌کردیم و به همین دلیل او مبلغ زیادی به من بدهکار شد و به من چک داد و اصلاً من از او اخاذی نکرده‌ام و آنچه از او گرفته‌ام طلبم بوده است. وی درباره تهیه فیلم سیاه از شاکی گفت: اصلاً فیلم سیاهی در کار نبوده است. دو متهم در ادامه برای تحقیقات بیشتر و روشن شدن زوایایی پنهان حادثه به دستور بازپرس پرونده در اختیار مأموران پلیس قرار گرفتند.

منبع: روزنامه جوان
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها