أمیرالمؤمنین علی علیه السلام: اِعلَموا أنَّ الأمَلَ یُسهی العَقلَ و یُنسی الذِّکرَ ***بدانید که آرزو خرد را دچار غفلت می سازد و یاد خدا را به فراموشی می سپارد. ***

امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام: منْ أَحَدَّ سِنَانَ الْغَضَبِ لِلَّهِ، قَوِيَ عَلَى قَتْلِ أَشِدَّاءِ الْبَاطِلِ. *** هر كه سر نيزه خشم خود را بخاطر خدا تيز كند، در نابود كردن سخت ترين باطلها توانا بود.

      
کد خبر: ۴۵۲۳۲۱
زمان انتشار: ۱۱:۱۲     ۱۴ بهمن ۱۳۹۷
نقد فیلم‌های جشنواره فجر ۳۷
ضعف فیلمنامه و زوائد متعدد، فیلم «مردی بدون سایه» ساخته علی‌رضا رئیسیان را به فیلمی هدرشده تبدیل کرده و حتی می‌توان گفت این فیلم هنوز به مرحله تبدیل شدن به یک فیلم نرسیده است.
به گزارش سرویس نقد رسانه پایگاه 598، اغراق نیست اگر بگوییم تنها نقطه قوت فیلم «مردی بدون سایه» بازیگران مطرح و مشهور آن باشد. لیلا حاتمی، علی مصفا، امیر آقایی و نسیم ادبی.



فیلم با شبه‌مستند آقای فیلمساز مستند آغاز می‌شود و مردی با چاقو به دنبال دختر و مردم از دور و نه حتی نزدیک در حال تماشا و در پایان در نمای لانگ شات و اورهد همه به اندازه‌های برابر و به فاصله یکسان دور جنازه‌ها حلقه زده و باز هم با حرکتی هماهنگ این حلقه را تنگ‌تر می‌کنند. و عجیب‌تر تیپ‌هاست که مثلا از هر طبقه و هر قشر یک نماینده در آن حلقه حضور دارد. این تصاویر بیشتر به فیلم‌های شبه روشنفکری می‌ماند تا فیلم مستند.

فیلمنامه عمدتا با شوک‌های بیرونی و دفعی داستان را جلو می‌‌برد. دیده شدن کیف سایه روی میز نهارخوری و هدیه درون آن، جستجوی برادرِ مقتول و ظاهر شدن یکباره آن. مرد از دختربچه در پارک سوال می‌کند پدرت کجاست؟ مرد از کجا متوجه شده ماهان در پارک است؟ دخترش را از کجا می‌شناسد؟ اگر ماهان را می‌شناخت چرا مشخصاتش را از دختربچه سوال می‌کند؟‌ هیچکدام معلوم نیست. بود و نبود آن برادر هیچ تاثیری در روند داستان و پیشبرد فیلم ندارد. فقط گاه و بیگاه می‌آید و چیزی می‌گوید و می‌رود. به‌خواست فیلمساز یا فیلمنامه‌نویس برادر مقتول شکل در داستان ظاهر شده است.

روابط ظاهرا عاشقانه ماهان و سایه با یک هدیه متلاشی می‌شود و فیلمساز به ارزانی حکم به اضمحلال آن می‌دهد.

سرنوشت نامعلوم سایه هم از آن ابهامات عجیب و خنده کمدی فیلم است. بعد از درگیری، سایه مجروح روی زمین می‌افتد، ماهان به سمت سایه می‌رود و مکس و بعد کات. بازگشت فیلمساز به خانه زمانی است که ماهان دوبار از خواب بیدار می‌شود و سایه را صدا می‌کند. جوری صدا می‌کند که انگار اتفاقات شب گذشته را هم از یاد برده است. وقتی به از اتاق بیرون می‌آید و خون‌های روی زمین رو می‌بیند، باز هم معلوم نیست متوجه ماجرا شده است یا نه.

به سراغ مادر همسرش می‌رود و او هم از آن بی‌خبر است. به شکلی کاملا احمقانه سراغ او را از رئیس همسرش می‌گیرد و به راحتی به همسر و رئیس همسرش تهمت رابطه می‌زند. انگار در طول این سال‌ها هیچگاه همسرش را نشناخته و زندگی مشترک چنین مردی با این میزان از شکاکی چگونه در این چند سال دوام داشته است. زندگی‌ای که به گفته خودش از مسافرخانه‌ شروع شده است.

فیلم برای توجیه شک مرد از جواب ندادن تماس که به طور طبیعی برای هر فردی و هر تماسی ممکن است پیش بیاید، استفاده می‌کند و بعد هم آن فیلم کذایی. آن فیلم تقطیع شده که در لحظه‌ای که این سایه و رئیس در مراسم جشن هستند از آن دو نفر گرفته شده است؛ دوربین عجیبی است که گاهی از زاویه وری لوانگل (خیلی پایین به بالا)، گاهی توشات (نمای دونفره) گاهی آی لول (روبرو) می‌شود و همه این نماها در حالی گرفته شده که این دو نفر از وجود چنین دوربینی بی‌اطلاع بوده‌اند. چنین تصویری که ما می‌بینیم باید 4-5 نفر در فاصله نزدیک از این دو فیلمبرداری کرده باشند و آن دو نفر هم وجود دوربین و فیلمبردار را احساس نکرده باشند که این غیرممکن است.

چنین خطای تکنیکی در سکانس‌های بازجویی هم دیده می‌شود. کات‌هایی ابتدایی که تداوم صحنه را به هم می‌زند و مدام پرش ایجاد می‌کند.

تقریبا اغلب گره‌ها و ابهامات داستان در طول روایت آشکار نمی‌شود. چه کسی به دنبال پاپوش درست کردن برای رئیس است؟ برادر‌زن رئیس؟ تنها اطلاعی که فیلم می‌دهد، دیالوگ پلیس و مسئول این پرونده است. در حالی که راه بسیار ساده‌تری برای این پاپوش سازی و ایجاد اختلاف بین همسر رئیس (صاحب اصلی شرکت) و رئیس بود. همان زن صیغه‌ای و همراه رئیس در آن شب بارانی برای رئیس اصلی شرکت کافی بود. پس دیگر چه لزومی به سایه و ساختن آن فیلم کذایی و ارسال آن برای ماهان بود؟‌

و عجیب‌تر و خنده‌دار‌تر مطالبی است که صاحبخانه به ماهان می‌گوید. «نصف شب خانمم دیده که یک نفر جنازه‌ای رو می‌بره و صندوق عقب ماشین می‌ذاره». اما نه صاحب خانه به آن خبر اهمیتی داده است و نه ماهان اهمیتی می‌دهد و همچنان منتظر سایه می‌ماند.

تماس تلفنی مامور پرونده خبر از کشف جنازه‌ و ارجاع آن به پزشکی قانونی می‌دهد. در چنین حالتی مضنون اصلی این قتل کسی غیر از ماهان می‌تواند باشد؟ اما مامور پرونده در خوش‌بینی کامل فقط درخواست حضور در پزشکی قانونی و شناسایی جسد را می‌کند و ماهان راست راست برای خود می‌گردد.

فیلم پر از زوائد و بی‌ربط است. ماجرای پسرخاله ماهان و دستگیری‌ و اور‌دوز دختر در مهمانی، برادر مقتول، دختر اسپانیایی کنار ساحل و رابطه دوستی ماهان با پسر خاله‌اش. همه اینها اضافاتی است که نه فضا می‌سازد و نه فیلم را به جلو می‌برد و حذف آنها از فیلم هیچ لطمه‌ای به اثر وارد نمی‌کند.

فیلم مردی بدون سایه فیلمی کاملا هدرشده و ناتوان در خلق فضا و موقعیت است و یقینا بار اصلی این ضعف را باید به حساب فیلمنامه و فیلم‌نامه نویس گذاشت.

مرتضی ماکنالی

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها