يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ(حجرات 13) * * * ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیرهها و قبیلهها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید؛ (اینها ملاک امتیاز نیست،) گرامیترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست؛ خداوند دانا و آگاه است! * * * ای مردمان شما را از مردی و زنی/ما آفریدهایم به علم و به اقتدار/ دادیمتان قرار به اقوام گونهگون/انس و شناخت تا که به هم آورید بار/ بیشک بود زجمع شما آنعزیزتر/نزد خدا که بیش به تقواست ماندگار/ زانرو که هست عالم و آگاه کردگار/بر مردمان مومن و مشرکت بروزگار
دستشان را که نگاه میکنید هیچ نشانهای از ظرافت زنان را در آن نمیبینید همانگونه که کارشان زنانه نیست! کولههای ۱۵ تا ۲۰ کیلویی از اجناس را بر دوش میکشند و از مسیر کوهستان از مرز رد میکنند. در ازای این بار سنگین و این مسیر سخت پول چندانی گیرشان نمیآید، اما همین مبلغ ناچیز هم مانع از این میشود که سفرهشان جمع شود و چراغ خانهشان خاموش.
زنان کولبر اگرچه در مقایسه با مردان کولبر تعدادشان خیلی کمتر است و اغلب به عنوان پشتیبان مردانشان فعالیت میکنند، اما هستند زنانی که مردانه بارهای سنگین را بر دوش میبندند و در مسیر صعبالعبور کوهستان قدم برمیدارند تا خرج زندگی خود و خانوادهشان را دربیاورند. این زنان بیشترشان سرپرست خانوارند. شاید خانوارهایی که مردشان یک روز کولبری میکرد، اما حالا کمرش شکسته یا از کار افتاده شده و امروز بار سنگین زندگی بر دوش نحیف زن خانه سنگینی میکند.
زنان کولههای بر زمین مانده را برمیدارند
هر چند با سر زدن به روستاهای مناطق مرزی همچون کردستان، آذربایجان غربی و هرمزگان میتوان زنان کولبری پیدا کرد، اما هلاله امینی، نماینده مردم کردستان در شورای عالی استانها مسئولی است که کولبری زنان را تأیید میکند. وی گفته است: «باعث تأسف است که بگویم با دختران و زنانی مواجه هستیم که مجبورند در نقش یک مرد یا پسر ظاهر شوند تا به صف طولانی کولبران بپیوندند.»
شاید کسانی که تصاویر انگشتان سرمازده کاک احمد را دیدهاند بهتر بتوانند درک کنند نوجوانانی همچون آزاد و فرهاد یا زنان چگونه ناگزیر میشوند به شغل کولبری روی بیاورند. کاک احمد که تا یک سال قبل از راه کولبری نان درمیآورد، حالا با انگشتانی که سیاه شده و یکی یکی افتادهاند، دیگر از کار افتاده شده است. بعضی دیگر از کولبران هم زیر سنگینی بار کولههایی که باید برای تأمین معاششان حمل کنند کمرشان شکسته و برخی دیگر با سقوط از ارتفاعات از کار افتاده شدهاند. در این میان وقتی نانآور دیگری در خانه نباشد غیرت زنان و نوجوانان آنها را به کوهستان میکشاند تا کولبری کنند.
در هرمزگان هم شاید از کوه و شرایط سخت کردستان خبری نباشد، اما در این استان مرزی هم زنانی هستند که کولبری میکنند. زنان کارگری که اغلب سرپرست خانوارند و در ازای مبلغی ناچیز بارهایی سنگینتر از حد توانشان جابهجا میکنند.