يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ(حجرات 13) * * * ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیره‌ها و قبیله‌ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید؛ (اینها ملاک امتیاز نیست،) گرامی‌ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست؛ خداوند دانا و آگاه است! * * * ای مردمان شما را از مردی و زنی/ما آفریده‌ایم به علم و به اقتدار/ دادیمتان قرار به اقوام گونه‌گون/انس و شناخت تا که به ‌هم‌ آورید بار/ بی‌شک بود زجمع شما آن‌عزیزتر/نزد خدا که بیش به تقواست ماندگار/ زان‌رو که هست عالم و آگاه کردگار/بر مردمان مومن و مشرکت بروزگار

 

      
کد خبر: ۴۶۶۹۷۶
زمان انتشار: ۱۵:۰۱     ۱۷ بهمن ۱۳۹۸
ساعت 12 ظهر جمعه گذشته بازپرس جنایی و مأموران اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت از آتش‌سوزی و مرگ مرموز دختر جوانی در خانه‌اش با خبر شدند.
به گزارش پایگاه 598، روزنامه ایران نوشت: ساعت 12 ظهر جمعه گذشته بازپرس جنایی و مأموران اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت از آتش‌سوزی و مرگ مرموز دختر جوانی در خانه‌اش با خبر شدند.

با اعلام این خبر، بازپرس و تیم بررسی صحنه جرم راهی محل شده و در میان وسایل سوخته خانه جسد دختر جوان را روی تخت خواب دیدند.مأموران آتش‌نشانی، آتش‌سوزی را عمدی اعلام کرده بودند و از آنجایی که شواهد نشان می‌داد دختر جوان تلاشی برای رهایی از آتش نکرده بود، این احتمال مطرح شد که دختر جوان قبل از آتش‌سوزی یا به قتل رسیده یا بی‌هوش شده بود.

از آنجایی که در زمان وقوع حادثه همسر عقدی این دختر در پارکینگ همان خانه حضور داشت پسر جوان بازداشت شد. علی گودرزی، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی پایتخت در این باره گفت: چند روز پس از بازداشت این پسر، وی به قتل همسرش اعتراف کرد.

متهم که دکترای رشته‌ آی تی دارد در رابطه با انگیزه‌اش از این جنایت گفت: تصمیم به قتل نداشتم در یک لحظه این فکر به ذهنم رسید. یک تکه سیم برداشتم و یک سرش را به برق و سر دیگرش را هم به بدن همسرم که روی تخت خوابیده بود وصل کردم. برق او را گرفت و فوت کرد. بعد هم کبریت کشیدیم و اتاق خواب را آتش زدم و خودم به انباری رفتم و مشغول کار شدم.

با همسرت چطور آشنا شدی؟

هر دوی ما سال 85 در یک دانشگاه درس می‌خواندیم. از دانشگاه باهم دوست شدیم و 4 سال قبل او به عقدم درآمد. از آنجایی که خانواده‌ام در شهرستان بودند این مدت را من در خانه همسرم زندگی می‌کردم.

چرا او را کشتی؟

از دستش خسته شده بودم. خیلی زیاده خواه بود. خانه‌ای که داشتم را به نامش کردم اما او می‌خواست ماشینم را هم به نامش کنم و برایش عروسی مجللی بگیرم. توقع سفرهای خارجی داشت و کارهایی که از عهده من بر نمی‌آمد. آن روز هم سر همین مسأله باهم درگیر شدیم.

چرا او را طلاق ندادی؟

دوستش داشتم الان هم خیلی پشیمانم.


نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها