يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ(حجرات 13) * * * ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیره‌ها و قبیله‌ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید؛ (اینها ملاک امتیاز نیست،) گرامی‌ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست؛ خداوند دانا و آگاه است! * * * ای مردمان شما را از مردی و زنی/ما آفریده‌ایم به علم و به اقتدار/ دادیمتان قرار به اقوام گونه‌گون/انس و شناخت تا که به ‌هم‌ آورید بار/ بی‌شک بود زجمع شما آن‌عزیزتر/نزد خدا که بیش به تقواست ماندگار/ زان‌رو که هست عالم و آگاه کردگار/بر مردمان مومن و مشرکت بروزگار

 

      
کد خبر: ۴۶۹۴۹۷
زمان انتشار: ۱۹:۵۵     ۰۲ ارديبهشت ۱۳۹۹
در شرایطی که تحریم‌های آمریکا در روند مبارزه ایران با کرونا و درمان مبتلایان خلل وارد کرده تعدادی از فعالان فتنه 88 خواستار ادامه تحریم‌ها و تداوم فشار به کشور شدند
به گزارش پایگاه 598، روزنامه وطن امروز به مسئله درخواست جمعی از فعالان فتنه 88 از آمریکا برای تداوم تحریم‌ها علیه ایران پرداخته که مهمترین بخش‌های آن در ادامه از نظرتان می‌گذرد.

اوباما اوباما یا با اونا یا با ما»، شعاری آشنا و پرتکرار در جریان حضور خیابانی حامیان فتنه سبز در سال 88 بود؛ شعاری که در آن گروهی که خود را از منظر هویتی یک جریان اصلاح‌طلب داخلی معرفی می‌کردند، با درخواستی روشن از رئیس‌جمهور آمریکا تقاضای همراهی کرده و در پوششی غیرمستقیم افزایش فشارهای اقتصادی با نیت خلق نارضایتی عمومی را پیگیری می‌کردند. گذر بیش از 10 سال از روزهای پرالتهاب سال 88 این شعار را در بایگانی تاریخ گنجاند تا آنکه فعل و انفعالات جریانات ضدانقلاب که از قضا پیوند گسست‌ناپذیری با جنبش سبز داشته‌اند، بار دیگر یادآور آن شعار و استمدادطلبی از رئیس‌جمهوری بدنام‌تر از اوباما یعنی ترامپ شد.

در روزهای گذشته سایت «کلمه» تریبون رسمی جریان فتنه، در مواضعی روشن با تکرار ادعاهای جریانات ضدانقلاب و رسانه‌های فارسی‌زبان خارج کشور، بار دیگر با پیش کشیدن دوگانه حاکمیت- ملت، تحریم‌های خارجی را که بیشترین تاثیر را روی معیشت عمومی مردم به طور اعم و مقوله بهداشت و درمان به شکل اخص داشته است، به‌ عنوان ابزاری مشروع برای زمین زدن حاکمیت دانسته و تلاش برای رفع آن و گشایش در زمینه مسائل مالی و درمانی را به‌مثابه عاملی در تقویت حاکمیت تعبیر کرده و در تعارض با منافع عمومی جامعه دانسته است. بدنامی و رسوایی همراهی با جریان تحریم اقتصادی با نیت به استیصال کشاندن مردم و بسیج کردن آنها مقابل نظام، البته واکنش‌های تندی را در فضای مجازی برانگیخت تا تریبون رسمی جریان فتنه این بار با باز کردن پای اردشیر امیرارجمند به این مسأله و در قالب یادداشتی ملایم‌تر، موضعی جدید بگیرد. مشاور میرحسین موسوی اما در مطلبی که ظاهری مخالف با تحریم‌های آمریکا داشت، ریشه اصلی این اتفاق را نه در دشمنی آمریکا با ملت ایران و عهدشکنی ترامپ و خروج او از توافقی که مورد حمایت صددرصدی آنها بوده، بلکه بدنه نظام دانسته و بار دیگر با تکرار کلیدواژه «کاسب تحریم» عامل این تحریم‌ها را بخشی از نظام و مردم کشورمان دانست تا در عین مذموم شمردن تحریم‌های خارجی، تقصیر آن را گردن کشورمان انداخته و مجددا تلاش برای رفع تحریم را که عملی در تقابل با دشمنان ملت ایران است به تنازع با حاکمیتی بکشاند که تحریم‌های خارجی هزینه استقلال‌طلبی آن بوده است.

پیگیری اهداف سیاسی داخلی از طریق باز کردن پای بیگانگان به سطح رقابت‌ها امری مسبوق به سابقه است؛ الگویی که در آن بخشی از نیروهای داخلی در پیوند عامدانه و آگاهانه یا در پیوندی غیرمستقیم که حاصل اشتراک منافع است، با جریانی خارجی ائتلاف کرده و تلاش خود را معطوف به هم‌افزایی تلاش‌های‌شان در چارچوب منافع یکدیگر می‌کنند.

تجربه فتنه سال88 و تنفس مصنوعی دولتی بیگانه (آمریکا) و جریانی داخلی (غربگرا) به یکدیگر، تاثیرات غیرقابل انکاری بر فضای داخلی کشورمان و بازیگری جمهوری اسلامی در سطح بین‌المللی گذاشت.

پرونده هسته‌ای و فراز و فرودهای آن در دوره‌های مختلف را می‌توان به ‌عنوان کامل‌ترین سمبل تلاش خارجی مقابل استقلال ملی ایران دانست؛ تلاشی که همانگونه که بعدها نیز عیان شد یک دومینو برای محدودسازی توان و نفوذ جمهوری اسلامی به ‌عنوان کشوری بود که توانایی تبدیل شدن به الگویی برای استقلال‌طلبی و استکبارستیزی سایر ملت‌ها و به طور خاص کشورهای اسلامی را داشت. تبدیل شدن حق غنی‌سازی ایران به پرونده‌ای بین‌المللی، نقطه آغازین خود را با تلاش بدنام‌ترین جریان اپوزیسیون کشور یعنی سازمان تروریست مجاهدین خلق (منافقین) تجربه کرد و بعدها با ورود آمریکا و کشورهای اروپایی به جریان مذاکرات هسته‌ای تبدیل به نقطه کانونی فشارهای خارجی به کشورمان شد.

در این میان حوادث سال 88 و تاثیر مستقیم آن بر روند پیگیری مقاصد بیگانگان و فشار اقتصادی به کشورمان یکی از برجسته‌ترین مصادیق خائنانه این ائتلاف داخلی و خارجی است.

در چنین فضایی تصویب قطعنامه 1929 در سالگرد انتخابات ریاست‌جمهوری در سال 89، مهم‌ترین گام مشهود آمریکا در جواب جریانی که دوگانه «یا با اونا یا با ما» را خلق کردند، بود. پیام اصلی میان غرب و جریان خیابانی غربگرا که پس از انتخابات ریاست‌جمهوری سال 88 به خود ماهیت عینی نیز بخشیده بود ردوبدل شد تا هر 2 کامیابی خود را در همسویی با یکدیگر و وادار کردن مردم به پذیرش آلترناتیوی که منافع هر 2 را تضمین کند بجویند. در همین زمینه کیم‌آر هولمز، تحلیلگر ارشد نشریه واشنگتن‌تایمز حدود 2 ماه پیش از قطعنامه 1929 در سرمقاله این نشریه نوشته بود: «تحریم به تنهایی کافی نیست. ما باید دیپلماسی عمومی را به نقض حقوق‌بشر در ایران متمرکز کنیم. جمهوری اسلامی به دلیل وجود اپوزیسیون داخلی دچار نقاط ضعف شده و باید بر این نقطه فشار وارد کرد». مایکل اورن، سفیر رژیم صهیونیستی در آمریکا هم چند روز قبل از تصویب همین قطعنامه در اظهار‌نظری مشابه گفته بود: «ملت ایران در پی انتخابات ریاست‌جمهوری با برقرار شدن تحریم‌های جدید نیز، رهبران رژیم را مسؤول وضعیت تلقی خواهد کرد نه آمریکا یا اسرائیل را و تحریم‌ها شکاف میان حکومت با ملت ایران را بیشتر می‌کند و رژیم را ضعیف‌تر خواهد کرد». 

تکرار استمدادطلبی از آمریکا برای پا برجا نگه داشتن تحریم‌هایی که این روزها بیش از هر زمان دیگری می‌تواند تاثیری مستقیم بر جان مردم کشورمان بگذارد و تعریف صورت مسأله این جنایت انسانی به‌گونه‌ای که قربانیان را در جایگاه مقصران آن بنشاند، تنها می‌تواند تلاشی سازمان‌یافته برای ترمیم چهره ترامپ و دولت آمریکا باشد؛ تلاشی که در آن حتی برائت ضمنی از این شکنجه اقتصادی نیز همراه با تایید گزاره مطلوب آمریکا یعنی عاملیت‌بخشی به کشورمان به‌ عنوان مقصر اصلی شکل‌گیری این نظام تحریمی است؛ مسأله‌ای که سال گذشته و پس از تحریم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به ‌عنوان نیروی نظامی رسمی کشورمان از سوی دولت آمریکا نیز مشاهده شد و تعدادی از فعالان جریان فتنه 88 با حمایت از این تحریم، نوک پیکان حملات خود را به سمت این نهاد نشانه گرفتند. با این همه می‌توان نامه جنجالی 77 تن از فعالان اصلاح‌طلب در آبان‌ماه سال گذشته را به‌عنوان مهم‌ترین شاهد مثال در این زمینه به حساب آورد.

نهایتا در شرایطی که شیوع ویروس کرونا و تبدیل شدن آن به یک بحران جهانی باعث برخاستن صدای مخالفت با تحریم ایران از سوی سایر دولت‌ها و جریانات نیز شده و تاثیر انکارناپذیر آن بر روند درمانی مبتلایان، دولت آمریکا را در جایگاه یک جنایتکار بشری قرار داده است، استمدادطلبی فعالان فتنه 88 از دولت آمریکا برای پابرجا نگه داشتن نظام تحریم‌ها با نیت وصول به اهداف سیاسی می‌تواند کاسبی با مرگ انسان‌هایی باشد که قربانی اهداف این ائتلاف نامبارک می‌شوند؛ قمار بازندگانی که حیات سیاسی خود را می‌توانند به بهای مرگ انسان‌هایی پیوند بزنند که بخشی از پازل مبارزه با نظام سیاسی به شمار می‌روند.


نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها