أمیرالمؤمنین علی علیه السلام: اِعلَموا أنَّ الأمَلَ یُسهی العَقلَ و یُنسی الذِّکرَ ***بدانید که آرزو خرد را دچار غفلت می سازد و یاد خدا را به فراموشی می سپارد. ***

امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام: منْ أَحَدَّ سِنَانَ الْغَضَبِ لِلَّهِ، قَوِيَ عَلَى قَتْلِ أَشِدَّاءِ الْبَاطِلِ. *** هر كه سر نيزه خشم خود را بخاطر خدا تيز كند، در نابود كردن سخت ترين باطلها توانا بود.

      
کد خبر: ۴۷۰۲۲۱
زمان انتشار: ۱۵:۵۹     ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۹
یادداشت/
محسن رضایی
این روزهای سخت، روزهای حادثه بچه های جهادی میدان‌داری می‌کنند. ستاد مردمی می‌زنند تا کم و کاستی‌ دستگاه‌های مسئول را با سازمان‌دهی توان مردمی که، پای کارند جبران کنند. همه هم تقدیر می‌کنند. همانطور که اردوهای جهادی بچه‌ها را به روستاها در صداوسیما نشان می‌دهند و برایش وله و نماهنگ و ... می‌سازند.

نگاه من هم قبل از آشنایی با استاد عزیزم همینطور بود. با او که آشنا شدم دیگر نمی‌توانم از دیدن این فعالیت‌ها خوشحال باشم. غصه می‌خورم، همانطور که او می‌خورد. حاج آقا عظیمی که خودش از پیشگامان اردوهای جهادی بعد از انحلال جهاد بود، همیشه با دیده حسرت و نگاهی نقّادانه به حرکت‌های جهادی می‌نگریست.

یادم هست بارهای اولی که نقدهایش را به حرکت‌های جهادی می گفت بچه‌ها گارد گرفتند که "آقا این‌همه تأیید می‌کنند و ...". پیرمرد صبور مجبور بود برایمان توضیح دهد که چرا ناراحت است.

او این همه را کم می‌دید، چون توان واقعی دو عنصر مردم و جهاد را می‌شناخت و با تمام وجود، درکش کرده بود. ارجاعمان می‌داد به سخنان رهبری با گروه‌های جهادی که بروید سراغ مسائل اساسی کشور و توضیح دقیقی از آنچه که مسئله اساسی هست و آنچه که نیست می‌داد و تأکید داشت نباید بچه‌ها را سراغ مأموریت‌های سرکاری فرستاد با این خیال که زمین بازی هست تا ورزیده شوند. او می‌گفت که عرصه، انسان ساز است و باید عرصه‌ها را باز کرد و نیروها در عرصه‌های واقعی تربیت می‌شوند.

بسیاری از تعریف و تمجیدهایی که از جهاد و جهادیهای قدیم می‌شد، او را ناراحت می‌کرد چرا که عده‌ای می‌خواهند جهاد و جهاد سازندگی را به یک احساس عارفانه و انگیزه شخصی انسان‌های آرمانگرا تقلیل دهند.

استاد، رمز و راز جهاد را می‌دانست. او سازمان و تشکیلات جهاد که بلوغش را در پ.م.ج.ج(پشتیبانی مهندسی جهاد سازندگی) یافته بود، جزء لاینفک جهاد می‌دانست و افسوسش این بود که چرا با وجود این همه جوان عاشورایی و ملت پای کار، سازمانی وجود ندارد که مأموریت بدهد و سازماندهی کند تا مشکلات اساسی کشور با همین توان بی‌پایان حل شود. او می‌گفت: "مردم، دریای بی‌پایانند"

خیلی‌ها جهاد را برای سیل و زلزله و کرونا می‌خواهند اما او جهاد را نه یک حرکت فصلی بلکه مدلی پایدار برای رسیدن به قله‌ها می‌دانست.

اشکال اینجاست که حرکت های جهادی تقلیل داده شده، کما و کیفا.

ما با حرکت جهادی چه مشکلاتی را حل می کنیم؟

اگر جهاد را به یک ماشین تشبیه کنیم،جهاد بیل مکانیکی عظیم الجثه ایست که ما به قدر یک بیلچه دستی از توانش بهره میبریم و برای خاک برداری پروژهایمان منت تکنو کرات ها و لیبرال ها را میکشیم که با ماشین غراضه و عاریه ایشان، کارمان را راه بیندازند.

امروز در کشور صدها هزار نیروی جهادی پا به رکابند و میلیون ها نفر از مردم آماده پشتیبانی.

ما در جنگ اقتصادی چه استفاده ای از این توان کرده ایم؟

جهاد برای دوهفته/یک ماه؟! باقی سال را برو با مدل های غربی برای انقلاب  کار کن. برو شرکت سهامی بزن، بیزینس مدل و بیزنس پلن بنویس که چطور بیشتر پول دربیاوری و حتما خمسش را بده و بخش هم انفاق کن!

کسب مال حلال بد نیست،اما مجاهدین، راه و رسم دیگری دارند.

ایجاد تشکیلات جهادی تخصصی که نیروه ها در آن تامین شوند و با انگیزه الهی مجاهدت کنند و به طمع پول کار نکنند.

به سراغ مسائل اساسی کشور بروند و سالها بر آن متمرکز شوند تا قله اش را فتح کنند.

اینها حلقه گمشده ی این روزهای ماست.

باید به وادی جهاد هجرت کنیم تا از اسارت دنیای مسکتبرین خارجی و پول پرستان و سرمایه داران داخلی رهایی یابیم.

ما برای آزادی راهی جز جهاد نداریم.

پی‌نوشت: حاج آقا عاشق بچه‌های جهادی بود و نقدهایش به حرکت‌های جهادی را نه نقد به این بچه‌ها بلکه نقد به کسانی می‌دانست که سعی در نابودی سازمان و راه و روش جهادی کردند.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها