أمیرالمؤمنین علی علیه السلام: اِعلَموا أنَّ الأمَلَ یُسهی العَقلَ و یُنسی الذِّکرَ ***بدانید که آرزو خرد را دچار غفلت می سازد و یاد خدا را به فراموشی می سپارد. ***

امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام: منْ أَحَدَّ سِنَانَ الْغَضَبِ لِلَّهِ، قَوِيَ عَلَى قَتْلِ أَشِدَّاءِ الْبَاطِلِ. *** هر كه سر نيزه خشم خود را بخاطر خدا تيز كند، در نابود كردن سخت ترين باطلها توانا بود.

      
کد خبر: ۴۸۰۸۲۰
زمان انتشار: ۱۳:۴۰     ۲۷ آبان ۱۳۹۹
در حاشیه سیاه نمایی عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران؛
اوضاع اصلاح‌طلبان هرروز که می‌گذرد خراب و خراب‌تر می‌شود و امروز کار به جایی رسیده که برای فرار از شکست بزرگ 1400 و اخراج از ساختار قدرت و ثروت چنان از خود بیخود شده‌اند که کارشان به توهم و خیال‌پروری انجامیده است. علی نمازی با سیاه نمایی تمام عیار مدعی شده است که لوکوموتیو جمهوری اسلامی به لبه پرتگاه رسیده و راه نجات از این پرتگاه تائید صلاحیت اصلاح‌طلبان است.
به گزارش سرویس سیاسی پایگاه 598-رضا احمدزاده؛ اوضاع اصلاح‌طلبان هرروز که می‌گذرد خراب و خراب‌تر می‌شود و امروز کار به جایی رسیده که برای فرار از شکست بزرگ 1400 و اخراج از ساختار قدرت و ثروت چنان از خود بیخود شده‌اند که کارشان به توهم و خیال‌پروری انجامیده است و هریک به فراخور حال خود گوشه‌ای از این تخیلات خطرناک را به تصویر می‌کشند. امروز در خبرها چنین آمده بود که: علی نمازی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران با سیاه نمایی تمام عیار مدعی شده است که لوکوموتیو جمهوری اسلامی به لبه پرتگاه رسیده و راه نجات از این پرتگاه تائید صلاحیت اصلاح‌طلبان است.

حکایت عکس‌العمل این جماعت در برابر شکست به حکایت مورچه‌ای می‌ماند که قطره‌ای باران رویش چکید, داد و فریاد برآورد چه نشسته‌اید که دنیا را آب برد. این همه تعارض رفتاری در اردوگاه روبه انحطاط رفته اصلاح‌طلب‌ها نشان صادقی از سرگردانی اعضا پریشان‌حال آن‌ها در تشخیص درست منافع ملی و مردم و بریدگی از مردم است. و همین بی‌خبری و بی‌بصیرتی ایشان است که راه انحراف و پشت کردن به منافع ملی انقلاب و کشور را وارونه می‌بینند و لوکوموتیو خود را لوکوموتیو انقلاب می‌پندارند و سقوط قریب‌الوقوع خویش را سقوط نظام و انقلاب قلمداد می‌کنند.

اردوگاه اصلاح‌طلبان عموماً و کارگزارانی ها خصوصاً بیشتر به جریانی دنیاگرا، غرب‌گرا و ثروت مدار در تصمیمات سیاسی و اجتماعی خود معروف است و از همین روست که در دولت‌های میر جیسن موسوی، سازندگی هاشمی رفسنجانی، اصلاحات محمد خاتمی و دولت اعتدال حسن روحانی بر خلاف دیگر جریانات اصلاح‌طلب که بیشتر به دنبال اشغال مناصب سیاسی و قدرت سیاسی بوده‌اند این جریان بیشتر تمایل به کسب مناصب اقتصادی در کابینه داشته است.

لیکن با نزدیک شدن به ماه‌های پایانی دولت حسن روحانی، کارگزارانی‌های مصالحه جو هم بیشتر به سمت نوعی رادیکالیزم سیاسی سوق پیدا کرده‌اند که از این رهگذر در کنار ره‌یافت‌های مالی گوشه چشمی هم به مناصب سیاسی داشته باشند. کارگزارانی ها که عموماً تحصیل‌کردگان مراکز آموزشی غرب هستند امروز در همراهی با همفکران انقلاب را لوکوموتیوی می‌بینند که در حال سقوط به دره است در نتیجه چند عامل در رفتارهای سیاسی ایشان به شرح ذیل قابل‌رؤیت شده است که تاکنون کمتر می‌شد در مواضع ایشان نشانی پر رنگ از آن را پیدا کرد:

1- حضور سه دوره کامل کارگزارانی‌ها و مجموعه اصلاح‌طلبان در هرم قدرت (دوران دولت‌های موسوی، هاشمی، خاتمی و روحانی) که این حاکمیت امروز هم وجود دارد لذا اگر دره‌ای هم باشد بانی و سازنده آن بدون شک اصلاح‌طلبان هستند، بدون برنامه و استراتژی مشخص و نگاه به خارج و بیگانه با ظرفیت‌های داخل.

* این کارگزارانی اصلاح‌طلب می‌خواهد کسانی را که بانی وضعیت معیشت و اقتصاد ناتوان امروز جامعه را تنها ناجیانی معرفی کند که می‌توانند این کویر خود ساخته را به گلستانی سبز و خرم تبدیل کنند.

* نمازی می‌گوید اگر بایدن (معاون اوباما ناقض برجام و جزو سازندگان داعش) پیروز شود باید در شعارهایمان تجدیدنظر کنیم و به‌طورکلی اصلاح‌طلبان پیگیر مسائل خسارت از آمریکا و عذرخواهی نیستند. این صحبت‌ها یعنی طرف مقابل که دشمن تابلودار ملت ایران است با خیال راحت به رفتارهای خباثت آلود خود ادامه دهد و هر کاری که علیه ملت ایران انجام دهد کاملاً بدون هزینه است.

* برخی سخنان نمازی نشان می‌دهد که وی باوری به فتنه‌گر بودن خاتمی ندارد. اصل مهم انقلاب اسلامی اصل ولایت فقیه است و باورمندی به آن شاخصی مهم در رد و یا تأیید صلاحیت افراد / ببینید نمازی در این باره چه می‌گوید: وی در پاسخ به اینکه کدام یک از چهره‌های اصلاح‌طلب گزینه مناسبی برای کاندیداتوری در انتخابات ۱۴۰۰ هستند؟ افرادی چون خاتمی/ کرباسچی/محسن هاشمی و حسین مرعشی را گزینه‌های مناسب معرفی می‌کند و این یعنی اوج فقر و قحط‌الرجال در جریان اصلاحات.

2- برای اثبات اینکه جریان اصلاحات به پایان راه خود رسیده و گره زدن حیات سیاسی خود به حیات انقلاب اسلامی مؤید همین نکته است به تازه‌ترین افاضه یکی دیگر از افراد این جریان اشاره می‌کنیم که او هم مطالبی شبیه مطالب نمازی را بر زبان آورده و با زبان بی‌زبانی تأیید کرده است که امیدی به ماندن در قدرت ندارند. آذر منصوری، فعال اصلاح‌طلب و عضو شورای مرکزی حزب «اتحاد ملت» در ادامه پروژه ذوق‌زدگی از پیروزی بایدن می‌گوید: اگر از فرصت بایدن استفاده نکنیم مردم از کل حاکمیت رویگردان می‌شوند/ نتیجه انباشت نارضایتی‌ها هم معلوم است.

در نتیجه باید افزود که ظاهراً این ماه‌های پایانی دولت روحانی را باید دوران پایان حیات سیاسی جریان اصلاح‌طلب استحاله خواه تلقی کرد که برای زنده ماندن در قدرت حاضر است جمهوری اسلامی را هم وجه‌المصالحه خود در مذاکره با غرب قرار دهد لذا ادامه این قبال افاضات از سوی دیگر افراد اصلاح‌طلب دور از انتظار نیست اما باید توجه نمود که تاکنون این سخنان از سوی افراد شاخص طرح نمی‌شود و بیشتر به نوعی حساسیت سنجی و رد کردن خطوط قرمز با کمترین هزینه را مدنظر دارد. به یاد داشته باشیم که این قبیل سخنان چندی پیش از سوی مصطفی تاج‌زاده اصلاح‌طلب محکوم فتنه نیز مطرح شد که نتوانست اقبال و نظر مثبت افکار عمومی را برانگیزد.



نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها