يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ(حجرات 13) * * * ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیرهها و قبیلهها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید؛ (اینها ملاک امتیاز نیست،) گرامیترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست؛ خداوند دانا و آگاه است! * * * ای مردمان شما را از مردی و زنی/ما آفریدهایم به علم و به اقتدار/ دادیمتان قرار به اقوام گونهگون/انس و شناخت تا که به هم آورید بار/ بیشک بود زجمع شما آنعزیزتر/نزد خدا که بیش به تقواست ماندگار/ زانرو که هست عالم و آگاه کردگار/بر مردمان مومن و مشرکت بروزگار
رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیاناتی به مناسبت عید سعید قربان (10/5/99 ) با تأکید بر اینکه «به موازات جریان تحریم،یک جریان تحریف حقایق و واژگون نشان دادن واقعیات هم وجود دارد»، فرمودند: «هدف این جریان، ضربه زدن به روحیه مردم و دادن آدرس غلط درباره علاج تحریم است». ایشان در ادامه خاطرنشان کردند:«در سال ۹۷ و بعد از خروج آمریکا از برجام، متأسفانه کشور ماهها معطل وعدههای اروپاییها باقی ماند و اقتصاد کشور شرطی شد در حالیکه معطل کردن اقتصاد به وعدههای دیگران بسیار مضر است».
بنا بر اعتقاد بسیاری از آگاهان سیاسی، آمریکا برای «ایجاد ترس از تحریمها» نیاز به «القای ترس مصنوعی از تحریم» دارد و برای این منظور بایداز برخی دولتمردان غربگرا و نیز از «جریان تحریف» مدد بگیرد تا واقعیتها را تحریف کرده، مشغول توجیه بیراهه «مذاکره» شده، و راهکار عبور از تحریمها و حل نابسامانیهای اقتصادی را در اتخاذ دیپلماسی انفعالی و عقب نشینی از حقوق هسته ای معرفی نمایند. از این رو «جریان تحریف» و جریان غربگرایان نفوذی وارد میدان میشود تا با نفوذ خود در رسانه ها و افکار عمومی، «خودباوری» و شعار «ما میتوانیم» و دستاوردهای انقلاب اسلامی را مخدوش و منکوب ساخته، قدرت تحریمهای آمریکایی را بزرگنمایی و برجسته سازی نموده، راهبرد اتکا به توانمندیها و ظرفیتهای عظیم داخلی را مورد بی اعتنایی و هجمه قرار داده، و به جایش «خودتحقیری» و «بی هویتی» و «غربزدگی» را ترویج نموده ، حداکثر توان جوان ایرانی را در پخت قرمه سبزی و آبگوشت بزباش و مونتاژکاری معرفی نماید، و ... تا بدین ترتیب «تحریم» را تبدیل به مانعی غیر قابل عبور و بن بستی بدون چاره معرفی و تلقین نماید، تا از این رهگذر، راهکار ذلیلانه و حقارت باری به نام «سازش، تسلیم، اعتماد به غرب، مذاکره، انفعال، عقب نشینی، امتیاز دهی یکطرفه، دیپلماسی التماسی، استرحامی و انظلامی» را تحت عنوان زیبا و فریبنده «تعامل با دنیا، سیاست تنش زدایی» تئوریزه نموده و موجه جلوه دهد. از این رو رهبر معظم انقلاب در سخنرانی 10/5/99 میفرمایند: « به موازات تحریم دشمن، یک جریان تحریف هم وجود دارد؛ تحریف حقایق، واژگونه نشان دادن واقعیات؛ چه واقعیات کشور ما، چه واقعیات مرتبط با کشور ما؛ اگر جریان تحریف شکست بخورد، جریان تحریم قطعاً شکست خواهد خورد، زیرا که عرصه، عرصه جنگ ارادهها است».
در حال حاضر برای همگان روشن است که سیاست کلی نظام و مواضع همیشگی رهبری ،مبتنی بر عدم خوشبینی به غرب، غیر قابل اعتماد دانستن آمریکای رو به افول، و سم مضاعف دانستن مذاکره است. حال سوال اینجاست که چگونه بر خلاف این سیاست قطعی،برخی از عالیترین مسئولان اجرایی کشور، بطور صریح یا تلویحی برای مذاکره مجدد با دموکراتها و اعطای مجدد امتیازات یک طرفه به دشمنان قسم خوردهی این ملت، اینقدر اظهار اشتیاق و علاقه می کنند؟! آیا وقت آن نرسیده است که بعد از 42 سال از انقلاب اسلامی، تکلیف نظام و مردم با این جریان غربگرا که چشم امیدش تماما به خارج است و توجهی به فعال سازی ظرفیتهای داخلی ندارد، روشن شود ؟! آیا زمان آن فرا نرسیده کهمردم با بصیرتشان در پای صندوقهای رای، و دستگاه های عالی نظارتی و گزینشی با جدیت و قاطعیت انقلابی شان،این کاسه لیسان غربزده و این لیبرالهای خودباخته و اهل خودتحقیری را که حداکثر توان جوان ایرانی را در پخت قرمه سبزی و آبگوشت بز باش میپندارند، و مشغول دست اندازی به بیت المال و پر کردن جیب خود و اطرافیان و فرزندان و همفکرانشان هستند، و ثروت های این ملت را به باد فنا داده، دانشمندان هسته ای را خانه نشین کرده، تولید کننده ایرانی را به روز سیاه نشانده، با واردات بی رویه کارخانجات و صنایع کشور را به تعطیلی کشانده، و فلاکت و سختی را به صاحبان انقلاب تحمیل کرده، گرانی افسار گسیخته و تنگ شدن سفره اقشار ضعیف و افزایش فاصله طبقاتی را موجب گشته، در صدد رساندن مردم به نقطه جوش بوده، و زمینه نارضایتی گسترده از انقلاب و اسلام را بستر سازی کرده اند، را به زباله دان تاریخ بسپارند و زمام انقلاب را از چنگال این نفوذی های فرصت طلب و این زالوصفتان کاخ نشین رها سازند؟
این روزها چقدر تذکر و یادآوری این نکته برای مردم و مسئولان محترم بجا و ضروری است که امام راحل در وصیتنامه خویش فرمودند: «من در ميان شما باشم و يا نباشم به همه شما وصيت و سفارش مىکنم كه نگذاريد انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بيفتد».چقدر خوب است ملت بابصیرت ایران به این نکته توجه کنند که رهبر عزیز انقلابفرمودند: « کسانی که دم از مذاکره ی با امریکا میزنند،یا از الفبای سیاست چیزی نمی دانند، یا الفبای غیرت را بلد نیستند... این اهانت به غیرت و عزّت مردم ایران است؛ این نشانه ی بی غیرتی است؛ این سیاستمداری نیست .»
* رسول رضایی ، طلبه و پژوهشگر حوزه علمیه اصفهان