يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ(حجرات 13) * * * ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیره‌ها و قبیله‌ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید؛ (اینها ملاک امتیاز نیست،) گرامی‌ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست؛ خداوند دانا و آگاه است! * * * ای مردمان شما را از مردی و زنی/ما آفریده‌ایم به علم و به اقتدار/ دادیمتان قرار به اقوام گونه‌گون/انس و شناخت تا که به ‌هم‌ آورید بار/ بی‌شک بود زجمع شما آن‌عزیزتر/نزد خدا که بیش به تقواست ماندگار/ زان‌رو که هست عالم و آگاه کردگار/بر مردمان مومن و مشرکت بروزگار

 

      
کد خبر: ۶۵۱۷۹
زمان انتشار: ۱۰:۲۰     ۱۴ تير ۱۳۹۱
نکته مهمی که در صحبت‌های خاتمی به وضوح به چشم می‌خورد استنکاف او از بیان مواضعی است که تیم وی در روزنامه کیهان دنبال می‌کرد. مواضعی نظیر ایجاد تقابل با خط روحانیت اصیل انقلاب، همراهی تمام عیار با میرحسین موسوی و افرادی نظیر بهزاد نبوی و ترویج مانیفست‌های خطرناکی که بعدها از قبل آنها حلقه کیان به دنیا آمد.
مشرق، سیدمحمد خاتمی، رئیس جمهور دولت اصلاحات و مرد حامی فتنه در سال 88 در مصاحبه‌ای که اخیراً با سایت "تاریخ ایرانی" انجام داده از سال‌های مدیریت خود در روزنامه کیهان نیز سخن گفته است.
سال‌هایی که خاتمی به عنوان مدیر روزنامه کیهان در دهه 60، تعامل کامل و صددرصدی را با شخص نخست وزیر یعنی میرحسین موسوی در دستور کار داشت و البته در کنار این تعامل، عوامل مشهور به ضد روحانیت را نیز در این روزنامه به کار واداشته بود.

او در این زمینه می‌گوید: آقای رخ‌صفت و آقای رضا تهرانی آمدند. قبل از اینکه بنده به ارشاد بروم، آقای ملک‌مدنی که بعدها شهردار تهران شد، مسئولیت مالی - اداری کیهان را برعهده گرفت. آقای رخ‌صفت با آقای ملک‌‎مدنی رابطه خوبی نداشت و این باعث شد بعد از مدتی از کیهان برود اما آقای رضا تهرانی ماند و در کیهان فرهنگی با ما همکاری‌اش را ادامه داد. البته آقای شاهچراغی دوستان دیگری هم داشت که آن زمان با خودش همراه بودند و به کیهان آمدند اما بعد‌ها مواضع خاص خودشان را پیدا کردند. از جمله آقای مهدی نصیری بود که آمد و بعد‌ها محور نوعی کودتا در کل کیهان شد.

نکته جالب آنست که خاتمی در این مصاحبه به راحتی از رخ‌صفت و رضاتهرانی نام می‌برد. کسانیکه به گواه تاریخ از کسانی بودند که خط رسانه‌ای روزنامه کیهان در آن روزها را با تکیه بر جدال با روحانیت اصیل انقلابی دنبال می‌کردند.

سعدالله زارعی، در همین زمینه و در رساله‌ای تحقیقی که در سال 90 پیرامون فتنه نگاشت،  می‌نویسد: موسوی یک روز روزنامه تازه تأسیس رسالت را با خود به نزد حضرت امام می‌برد و با اشاره به انتقادات اقتصادی این روزنامه به دولت می‌گوید :«تا این روزنامه منتشر می‌شود من نمی‌توانم کار کنم». این در حالی بود که در آن زمان روزنامه‌های "کیهان"، اطلاعات، جمهوری اسلامی و صدا و سیما کاملاً در اختیار دولت بودند و همان خط دولت را دنبال می‌کردند. جریان فتنه در دولت دوم موسوی تلاش گسترده‌ای برای به مقابله کشاندن دولت با ریاست جمهوری داشتند.
بهزاد نبوی در کابینه با صراحت به رئیس جمهور وقت اهانت می‌کرد. البته این توطئه با سکوت حضرت آیت‌الله خامنه‌ای ـ دامت برکاته ـ به جایی نرسد و تک‌خوانی دولت بازتاب چندانی نیافت.
یک جریان فتنه دیگر که عمدتاً هویت فرهنگی داشت از اواخر دوره نخست‌وزیری میرحسین موسوی بروز و ظهور پیدا کرد. تکوین این فتنه در روزنامه کیهان تحت مدیریت سید محمد خاتمی بود.

در فاصله سال‌های 1360 تا 1365 ماشاءالله شمس‌الواعظین، بهروز گرانپایه، رضا تهرانی و مصطفی رخ‌صفت عضو شورای سردبیری روزنامه کیهان بودند. این گروه که در آن روز «چپ اسلامی» خوانده می‌شدند، روزنامه را به میدانی برای جدال با روحانیت که رکن اصلی انقلاب اسلامی بود، تبدیل کردند.

*مقالات عبدالکریم سروش برای اولین بار در زمان مدیریت خاتمی در کیهان چاپ شد

زارعی، به عنوان یک مطلع سیاسی همچنین با اشاره به فعالیت‌های شهید شاهچراغی در روزنامه کیهان می‌نویسد:‌ فعالیت  گروه اشاره شده که تحت حمایت سیدمحمد خاتمی به‌عنوان نماینده امام و سرپرست کیهان قرار داشت، با مخالفت شهید سیدحسن شاهچراغی و سپس مخالفت سیدمحمد اصغری به‌عنوان مدیر مسئول کیهان مواجه شد و در نهایت این گروه روزنامه را ترک کردند و ماهنامه کیهان فرهنگی را راه انداختند.
کیهان فرهنگی از ابتدا به طرح مباحثی علیه فقه و معارف دینی روی آورد. سلسله مقالات «قبض و بسط تئوریک شریعت» که مدعی عرفی شدن شریعت دینی بود و توسط عبدالکریم سروش نگاشته می‌شد در این مجله به چاپ می‌رسید و مناقشه مذهبی و مخالفت علمای حوزه را در پی داشت.
در نهایت، فعالیت این گروه در مجله کیهان فرهنگی نیز متوقف گردید اما گروه شمس‌الواعظین دست به انتشار یک ماهنامه تئوریک دیگر ذیل نام «کیان» زد.

مهدی نصیری نیز در همین زمینه و در مصاحبه با یکی از رسانه‌ها می‌گوید: گروه شمس اگرچه به چپ موسوم بودند ولی به کلی با دیدگاه‌های چپ انقلابی و بخصوص گروه مجمع روحانیون مبارز تفاوت داشتند. نصیری معتقد است آنان از سال 64 به بعد تغییر ایدئولوژی داده و به سمت «نهضت آزادی» رفته بودند، به گونه‌ای که با این گروهک دارای مواضع یکسانی شده بودند.

به گزارش مشرق، سیدمحمد خاتمی در ادامه گفتگوی خود با تاریخ ایرانی به وقایع بعد از ماجرایی که خود نام کودتا بر آن گذاشته است اینطور اشاره می‌کند: با این کار حداقل کیهان روزانه با کیهان فرهنگی و کیهان اندیشه راه‌شان جدا شد.
بعد از شاهچراغی این آقایان (تیم همسو با شهید شاهچراغی) ۱۸۰ درجه جهتشان تغییر کرد و آنجا کارهایی کردند که مفصل است. بعد از رحلت امام به اصرار خدمت رهبری رسیدم و گفتم که نمی‌توانم اداره کنم. ایشان ابتدا استنکاف داشتند ولی بالاخره استعفای بنده را پذیرفتند و کیهان مسیر دیگری پیدا کرد.

خاتمی همچنین درباره مدیرمسئولی مهدی نصیری و تیم مقابله کننده با خط نفاق در روزنامه کیهان نیز اینچنین می‌گوید: بنده آقای اصغری را به عنوان مدیرمسئول معرفی کردم ولی از جاهای دیگر! فشار آمد که آقای نصیری باشد. هیات نظارت بر مطبوعات هم بالاخره علی‌رغم پیشنهاد خود من و علاقه‌ای که داشت و ملاحظاتی که روی فرد پیشنهادی داشت به هر صورت ایشان را به عنوان مدیرمسئول پذیرفت. آن زمان اوضاع به کلی از دست آقای اصغری خارج شد و بعد از مدت کوتاهی ایشان رفتند. آقای نصیری بود تا اینکه آقای شریعتمداری مدیرمسئول شد.

*تحریف تاریخ

نکته مهمی که در صحبت‌های خاتمی به وضوح به چشم می‌خورد استنکاف او از بیان مواضعی است که تیم وی در روزنامه کیهان دنبال می‌کرد. مواضعی نظیر ایجاد تقابل با خط روحانیت اصیل انقلاب، همراهی تمام عیار با میرحسین موسوی و افرادی نظیر بهزاد نبوی و ترویج مانیفست‌های خطرناکی که بعدها از قبل آنها حلقه کیان به دنیا آمد.

این در حالی است که حتی سکوت خاتمی در این زمینه نیز نمی‌تواند بر این مسئله سرپوش بگذارد که تیم خاتمی در روزنامه کیهان و کسانی که او مدعی است با کودتای مهدی نصیری و شهید شاهچراغی از این روزنامه رفتند؛ چگونه در حال تلاش برای ترویج مانیفستی بودند که امثال عبدالکریم سروش از تئوریسین‌های آن محسوب می‌شدند. سکوت خاتمی و ژست روشنفکری او پس از دمیدن در آتش فتنه ‌های تیرماه 78 و خرداد 88،‌ همچنین نمی‌تواند مقولات پیرامونی تیم کاری وابسته به او در حلقه کیان را نیز از ساحت افکار عمومی مردم ایران پنهان کند.

حلقه‌ای که تقریباً تمامی خواص معتقدند لیدرهای جریان اصلاحات، از اعضا یا حمایت کنندگان اصلی این حلقه بوده‌اند.

سعدالله زارعی در تحقیق خود در این زمینه می‌نویسد: ماهنامه کلامی کیان تداعی‌کننده ماهنامه دیگری با همین نام بود که در خارج از کشور توسط یکی از عناصر فرهنگی رژیم پهلوی ـ محمد جعفر محجوب ـ منتشر می‌شد. با انتقال گروه شمس‌الواعظین (از روزنامه کیهان) به کیان ارتباط این گروه با نهضت آزادی علنی گردید. شمس‌الواعظین در سر مقاله اولین شماره مجله کیان از مهندس بازرگان و سایر اعضای نهضت آزادی به واسطه مقالاتی که علیه این گروه در روزنامه کیهان
منتشر می‌کرد، عذرخواهی نمود و نشان داد که کاملاً به افکار لیبرالی و ملی‌گرایانه نهضت آزادی اعتقاد دارد.
این نشریه به مرور مقالات افرادی نظیر ابراهیم یزدی، ابوالفضل بازرگان و سایر چهره‌های این گروهک را به چاپ می‌رساند و حتی از درج مقالات افرادی نظیر میرقهاری، مجید محمدی و لطف‌الله میثمی که به هواداران سازمان منافقین مشهور بودند، خودداری نمی‌کرد. در واقع نشریه کیان و زوج دیگرش مجله فمینیستی «زنان» به مدیر مسئولی شهلا شرکت و مهرانگیز کار - زن سیامک پورزند که بعدها ارتباط او با سازمان جاسوسی آمریکا کشف و اسناد آن منتشر گردید - دو «بنیاد سیاسی فرهنگی» بودند و مهمترین وظیفه‌شان ایجاد سرپل برای همه جریانات چپ، راست،
منافق و سلطنت‌طلب مخالف نظام جمهوری اسلامی بود. فعالیت این گروه اگرچه رنگی کلامی داشت ولی کاملاً سیاسی عمل می‌کرد و زدن ریشه‌های نظام دینی مهمترین مأموریت این گروه بود. این گروه با نیروهای منحرف دوران نظام که بخصوص در وزارت خانه‌های ارشاد و علوم لانه کرده بودند، در ارتباط مستقیم و مستمر بودند و افرادی نظیر رمضان‌پور، ابطحی، تاج‌زاده، سحرخیز، گرانمایه و ... از موضع دولت و با بودجه دولت آنان را مورد حمایت قرار می‌دادند.

*داغ پیش بینی کیهان از فتنه 88 بر دل سران فتنه

به گزارش مشرق، سیدمحمد خاتمی که طی سال‌ها و ماه‌های گذشته از فتنه، در سکوتی محض و یا شاید اجباری فرو رفته است و به نظر می‌رسد قصد دارد با تعدادی مصاحبه به صحنه سیاسی کشور بازگردد همچنین در همین گفتگو درباره وضعیت فعلی روزنامه کیهان نیز ابراز نظر می‌کند.

او می‌گوید: "حقیقت این است که کیهان امروز، کیهان امروز است. هیچ نسبتی با کیهانی که ما دلمان می‌خواست و اعتقاد دارم که امام هم می‌خواست، ندارد. حالا هیچ نسبتی نمی‌خواهم بگویم اما خیلی فاصله دارد با آنچه که در ذهن ما بود.
خیلی از بداخلاقی‌هایی که در جامعه به صورت سنت درآمده است، یکی از مجاری آن - اگر نگویم منابع- خود کیهان است. نسبت‌های ناروا دادن، تهمت زدن و... گویا برنامه این است که دفع حداکثری و جذب هیچ اتفاق بیفتد."

البته خاتمی سیاست‌بازی همیشگی‌اش را به خرج نداد زیرا اگر دراین باره سکوت هم کرده بود، ناگفته پیداست که نظر او درباره کیهان چیست؟ نظری که لاجرم با نظر اپوزیسیون سیاسی و محافل فتنه‌گر نیز هم‌مسیر و هم‌سو است.

اصلاح‌طلبان اگر درباره کیهان و مدیریت حسین شریعتمداری اینگونه سخن نمی‌گفتند جای تعجب بود.

منظور خاتمی از بداخلاقی و نسبت‌های ناروا در روزنامه کیهان حتماً اشاره‌هایی است به سمت افشاگری‌های کیهان از ارتباط برخی چهره‌های اصلاح‌طلب با اپوزیسیون ضد انقلاب، روشن سازی چهره نقاب زده منافقین و پیش بینی کیهان از فتنه رنگین سال 88.

خاتمی و تمام یارانش سرمقاله‌های آتشین کیهان در سال‌های اصلاحات و مناظره‌های حسین صفار هرندی سردبیر سابق این روزنامه را به تلخی در خاطر دارند.

و این تلخی اگر زبان آنها را به تعریف و تمجید از کیهان بگشاید جای تعجب است نه زمانیکه تیرهای خصمانه خود را به سمت روزنامه کیهان و کادر انقلابی آن روانه می‌کنند.

و نکته آنجاست که عوام و خواص ایران اسلامی، اکنون که 33 سال از انقلاب اسلامی ایران می‌گذرد به سادگی متوجه این حقیقت شده‌اند که از استیلای دوباره حلقه خاتمیّون بر محافل رسانه‌ای کشور چیزی جز تولد دوباره حلقه‌های کیان عاید نخواهد شد.

حلقه‌هایی که جز با خون بر زمین ریخته شده مردم در فتنه‌ها سیراب نخواهند شد و سر به دامان اجنبی دارند.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:۱
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
ارسال نظرات
یونس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۸:۱۱ - ۱۴ تير ۱۳۹۱
۰
۱
حتی اگه قرار باشه موسوی و کروبی بخشیده بشن خاتمی نباید بخشیده شود
خطر خاتمی ده برابر خطر موسوی است
پاسخ
جدیدترین اخبار پربازدید ها