امـام صـادق (عليه السلام) فرمـودند: مانند ارباب به عيوب ديگران نگاه نکنید ، بـلكه چـون بنـده اى متـواضع، عيب هاى خود را وارسى كنيد. تحف العقول/ 295

      
کد خبر: ۷۹۸۰۱
زمان انتشار: ۰۰:۳۰     ۲۸ شهريور ۱۳۹۱
تأملي پيرامون حكم تاريخي امام درباره‌ي سلمان رشدي
تيم دولت اصلاحات اعم از خاتمي و وزير امور خارجه‌ي وقت ايران، سيد كمال خرازي كه در مهرماه سال 77 براي شركت در اجلاس سالانه‌ي سازمان ملل به ايالات متحده سفر كرده بود درباره‌ي سلمان رشدي موضعي اتخاذ كرد كه باعث خوشحالي سياست‌مداران غربي شد. براي مثال راديو «سي بي سي» كانادا گزارش داد: خاتمي...

بولتن نيوز- محمد پورغلامي: اين‌كه انقلاب اسلامي را به عنوان مبداء مهم تاريخ حداقل در يكصد سال گذشته بدانيم، ادعاي غلوآميزي نيست. اين ادعا را مي‌توان از زواياي گوناگون مورد بررسي قرار داد. پيروزي انقلاب اسلامي باعث شد تا بنيان و بنياد همه‌ي تئور‌ي‌ها و نظريات غرب در زمينه‌ي حكومت، سياست و علم‌الاجتماع از هم فرو پاشد و سياسيون و انديشمندان غربي به تجديد نظر در آراء و نظريات خود مشغول شوند. به همين علت انقلاب اسلامي از همان بدو ابتدا با انواع و اقسام تهديدات و بحران‌هاي خارجي روبرو شد. تفكر اومانيته‌ي غرب كه براي خود غايتي جز اين جهان نمي‌ديد و نمي‌بيند، براي از ميان برداشتن نظام سياسي كه اگر چه غايت‌ش را در «عقبي» تعريف كرده اما غافل از معيشت و اين دنيا هم نشده و از اين جهت سرآمد همه‌ي نظام‌هاي سياسي موجود در جهان است، از تمامي طرح‌ها و برنامه‌هاي موجود در حوزه‌ي منازعات نرم و سخت استفاده كردند. موج ترورهاي اول انقلاب و شهادت متفكران و ايدئولوگ‌هاي انقلاب، جنگ هشت ساله‌ي تحميلي، ايجاد شورش‌هاي داخلي و بالاخره تحريم‌هاي سي ساله، نمونه‌هايي از طرح‌هاي پيچيده‌ي دشمن براي فروپاشي نظام جمهوري اسلامي بوده و هست كه هركدام از آن‌ها به تنهايي براي فروپاشي يك نظام و ملت كافي بود.


از طرفي ديگر انقلاب اسلامي درست در شرايطي رخ داد كه جهان در اوج تنش‌ها و نزاع‌هاي فلسفي، ايدئولوژيكي، سياسي و اقتصادي بود. در آن زمان، الگوي نظام دو قطبي مبتني بر نظريات غرب در حوزه‌ي روابط بين‌الملل سايه انداخته و كشورهاي جهان به دو اردوگاه شرق و غرب، و يا كمونيسم و كاپيتاليسم تقسيم‌بندي شده بودند. انقلاب اسلامي درست در اين شرائط و با درون‌مايه‌اي كه گفته شد به وقوع پيوست. بنابراين اگر چه در بسياري موارد، غرب و شرق با هم اختلافات عميق داشتند اما حداقل بر سر يك مسأله، يعني مبارزه‌ي با انقلاب اسلامي و به شكست كشاندن آن اشتراك داشتند. اوج اين موضوع را مي‌توانيم در جريان جنگ هشت ساله‌ي ايران نه با عراق كه با همه‌ي دنيا ملاحظه كنيم. در جنگ تحميلي، از آمريكا تا شوروي، از انگليس تا هلند، و از كويت تا عربستان و... به كمك عراق آمده و به دنبال فروپاشي انقلاب اسلامي بودند. هر چند در اين موضوع نيز به مدد الهي و استقامت مردم غيور ايران شكست خورند.

اين استقامت و پايداري ملت و نظام ايران بر روي اصول و مباني ديني و الهي، موجب شد تا از يك سو دشمنان انقلاب اسلامي به اين نتيجه برسند كه اين انقلاب و نظام را نمي‌توان به شيوه‌هاي رايجي چون درگيري‌هاي فيزيكي و منازعات سخت از پاي در آورد، و از ديگر سو آن‌كه به‌وضوح مشاهده مي‌كردند كه انقلاب اسلامي باعث بيداري ملت‌ها و علي‌الخصوص جهان اسلام شده است. «بيداري مسلمانان» مسأله‌اي بود كه همواره تمدن غرب از آن وحشت داشت و پر بيراه نيست اگر بگوييم كه وجه اصلي دشمني تمدن غرب با انقلاب اسلامي به همين دليل بوده است. آن‌ها به خوبي دربافته بودند كه انقلاب اسلامي به شرط دوام و تداوم خود، در مدت زمان كوتاهي مي‌تواند مقدمات بيداري عالم اسلام و در مرتبه‌ي بعد بيداري مردم آزاده‌ي دنيا را فراهم كند.

بنابراين جنگ عراق و ايران که پايان يافت، رهبران سياسي غرب تهاجم تازه‌اي عليه اسلام انقلابي و انقلاب اسلامي آغاز کردند. آنان در سال‌هاي قبل در جريان دفاع ايران و در جريان رويارويي با حزب‌الله لبنان و جنبش اسلامي فلسطين و جهاد اسلامي افغانستان و ماجراي مرگ انورسادات به وسيله‌ي انقلابيون مسلمان مصري (14/7/1360) دريافتند که حرکت اسلامي رو به رشد را نمي‌توان با سلاح و از طريق نظامي متلاشي ساخت. بنابراين بايد جبهه‌ي جديدي مي‌گشودند. اين جبهه‌ي جديد، جبهه‌ي جنگ رواني، فرهنگي و ايدئولوژيک بود. (1) در حقيقت زماني كه غرب در مقابله‌ با رشد فزاينده‌ي اسلام كه پس از پيروزي انقلاب اسلامي در جهان به وجود آمده بود فهميد كه نمي‌تواند در جنگ سخت و نبرد فيزيكي به اهداف خود دست يابد، چاره را در آن ديد كه وارد منازعات نرم و استفاده از الگو و مدل‌هاي عمليات رواني عليه اسلام و ايران شود.

پايان جنگ فيزيكي و شروع جنگ نرم

شايد بتوان گفت اولين اقدام گسترده‌اي كه پس از جنگ ايران و عراق در جبهه‌ي جنگ نرم عليه اسلام توسط غرب طرح‌ريزي شد انتشار كتاب «آيات شيطاني» نوشته‌ي سلمان رشدي و توزيع آن در سراسر جهان بود. «سلمان انيس رشدي» در يکي از خانواده‌هاي مرفه و مسلمانِ شهر بمبئي، در سال 1326 شمسي متولد شد. پدرش فردي مسلمان و آگاه به ادبيات ايران و عرب بود. تحصيلات ابتدايي خود را در مدرسه‌ي مبلغان انگليسي زبان مسيحي در هندوستان گذارنيد و در سيزده سالگي، براي ادامه‌ي تحصيلات به انگلستان رفت و دوران متوسطه را در مدرسه «راگبي» انگلستان طي کرد. رشدي سپس وارد رشته‌ي تاريخ دانشگاه «کمبريج» شد و در سال 1347 شمسي پس از فارغ‌التحصيل شدن به پاکستان، نزد خانواده‌اش بازگشت و به مدت يک سال با تلويزيون پاکستان همکاري داشت، ولي دوباره عازم انگلستان شده و تبعيّت آن جا را پذيرفت. (2)

محورهاي عمليات رواني غرب با انتشار آيات شيطاني

جنجالي‌ترين كتابي كه توسط سلمان رشدي منتشر شد كتاب «آيات شيطاني» است. اين كتاب با پشتوانه‌ي مالي يک يهودي صهيونيست كه مبلغ نيم ميليون پوند به عنوان کمک به سلمان رشدي پرداخت كرد براي آن‌كه از گسترش موج اسلام‌خواهي كه به نحو فزاينده‌اي در جهان در حال انتشار بود جلوگيري كند، منتشر شد. بلافاصله پس از انتشار کتاب سلمان رشدی، «ساندی تایمز» معروف‌ترین روزنامه‌ي هفتگی چاپ لندن با تیراژی بیش از یک و نیم میلیون نسخه، ضمن معرفی این کتاب و نویسنده آن اعلام داشت «آیه‌های شیطانی یک شاهکار ادبی است و هم‌چون یک تابلوي هنری زیبا که هیچ رمانی در عصر ما به اوج آن نخواهد رسید»! (3) بنابراين انتشار كتاب همان و شروع جنگ رواني سياسيون غربي عليه اسلام هم همان. ابتدا در سال 1988، كتاب رشدي به عنوان کتاب سال انگلستان شناخته شد. سپس مؤسسات و ناشران مطرح و بزرگ کشورهاي اروپايي، آمريکايي و حتي بعضي کشورهاي آسيايي، با قراردادهاي کلان براي ترجمه و توزيع آن مبادرت ورزيدند. بعد از آن در نشريات اروپايي از سلمان رشدي به عنوان يك شخصيت انقلابي ياد شد و در نهايت سياستمداران ايالات متحده نيز با دعوت از رشدي و همسرش به آمريكا، براي وي برنامه‌هاي سخنراني متعددي در ايالت‌هاي مختلف آمريكا ترتيب دادند.

البته انتشار اين كتاب با واكنش‌هاي شديد و گسترده‌ي جهان اسلام نيز مواجه شد. چنان که در پاکستان، مردم در مقابل مرکز فرهنگي آمريکا در اسلام آباد تجمع کردند که به شهادت پنج تن و مجروح شدن يک صد تن انجاميد. تظاهرات مسلمانان هند نيز بيست مجروح بر جاي گذاشت. نمايندگان جناح‌هاي مختلف مجلس شوراي ملي پاکستان، به نشانه‌ي اعتراض به روش و موضع‌گيري دولت و درگيري پليس با مردم، جلسه را ترک کردند و دولت پاکستان، تحت فشار شديد مسلمانان غيور آن کشور قرار گرفت. (4)


فتواي امام خميني، باطل السّحر طرح‌ريزي غرب

اگر چه همان‌گونه كه اشاره شد اقدامات و حركات كوچك و محدودي در واكنش به اين اقدام غرب در برخي كشورهاي اسلامي شكل گرفت اما فقدان وجود يك برنامه و راهبرد مشخص، فراگير و كارآمد براي برانگيختگي و بيداري جهان اسلام و مسلمانان به‌خوبي حس مي‌شد. در اين ميان امام خميني به عنوان يك عالم هوشيار و با درايت، و در قامت يك استراتژيست بزرگ جهان سياست، دست به يك اقدام بي‌سابقه‌اي زد. اقدامي كه مي‌توان گفت «باطل السّحر» تمامي برنامه‌هاي طرح‌ريزي شده‌ي غرب و استكبار در اين‌باره بود و موجب شد كه اين «تهديد» تبديل به يك «فرصت» استثنائي براي جهان اسلام شود. فرصتي كه از آن مي‌توان به‌عنوان سرفصل جديدي در موضوع «بيداري اسلامي» ياد كرد.

اقدامي كه حضرت روح‌خدا در مواجهه با انتشار كتاب آيات شيطاني انجام دادند صدور فتوايي بود كه به يقين دايره‌ي تأثيرگذاري و بسامد آن ده‌ها برابر بيشتر از فتواي ميرزاي شيرازي در جنبش تنباكو بود. كه اگر فتواي ميرزا تنها محدود به ايران بود فتواي امام خميني موجب بر هم ريختن كل جهان شد.  امام در اقدامي بي‌سابقه، فتواي اعدام سلمان رشدي را صادر كرده و فرمودند:

« بسمه تعالى‏

إنا للَّه و إنا إليه راجعون‏

به اطلاع مسلمانان غيور سراسر جهان مى‏رسانم مؤلف کتاب آيات شيطانى که عليه اسلام و پيامبر و قرآن، تنظيم و چاپ و منتشر شده است، همچنين ناشرين مطلع از محتواى آن، محکوم به اعدام مى‏باشند. از مسلمانان غيور مى‏خواهم تا در هر نقطه که آنان را يافتند، سريعا آن‌ها را اعدام نمايند تا ديگر کسى جرأت نکند به مقدسات مسلمين توهين نمايد و هر کس در اين راه کشته شود، شهيد است ان شاء‌اللَّه. ضمنا اگر کسى دسترسى به مؤلف کتاب دارد ولى خود قدرت اعدام او را ندارد، او را به مردم معرفى نمايد تا به جزاى اعمال‌ش برسد. والسلام عليکم و رحمة اللَّه و برکاته.

25 بهمن 1367/ 7 رجب 1409

روح اللَّه الموسوي الخمينى‏» (5)

بازتاب‌هاي حكم بي‌سابقه‌ي امام خميني

اين فتواي امام باعث ايجاد موج جديدي از بيداري اسلامي در جهان شد. مجلس اعلای اسلامی الجزایر نيز با انتشار بیانیه‌ای ضمن محکوم کردن کتاب خواستار مجازات نویسنده‌ي آن شد. شیخ احمد سخنون بزرگ‌ترین روحانی الجزایر در پیامی خطاب به امام خمینی و علمای ایران، سلمان رشدی را مرتد و واجب القتل خواند. در اين كشور کتابی نيز با عنوان «شیطان غرب» علیه آیات شیطانی منتشر شد. سعید ایوب در قسمتی از این کتاب با درج کامل فتوای امام خمینی، به تجلیل از آن پرداخته و نوشت: «آیت‌الله روح الله خمینی، رهبر انقلاب اسلامی ایران با شجاعت و قبول مشکلات ناشی از این فتوا که غرب را علیه ایران بر می‌انگیزاند این فتوا را صادر کردند». نمایندگان 47 کشور اسلامی در سازمان کنفرانس اسلامی نيز در هجدهمین اجلاس وزیران امور خارجه در اسفند 67 کتاب آیات شیطانی را کفرآمیز خوانده و انتشار آن را به عنوان توهین به مقدسات امت مسلمان محکوم ساخته و هم‌چنین نویسنده‌ي آن را مرتد اعلام نمودند. (6)

مسلمانان شهر بُن آلمان، تظاهرات گسترده‌اي در تاييد فتواي امام به راه انداختند. مسلمانان انگلستان نيز در تظاهراتي بزرگ، اين کتاب و نويسنده‌اش را محکوم کرده و كتاب آيات شيطاني را به آتش كشيدند. در ايتاليا تعدادي از کتاب‌فروشي‌ها اعلام کردند که هنگام بازکردن در کتاب‌فروشي، با نامه‌هاي تهديدآميز مواجه شده‌اند. فدراسيون ملي مسلمانان فرانسه، با انتشار اطلاعيه‌اي اعلام کرد از تمامي راه‌ها و امکانات قانوني براي جلوگيري از انتشار کتاب آيات شيطاني استفاده خواهد کرد. فريادهاي «مرگ بر رشدي» و «رشدي بايد اعدام گردد» در هلند و تعداد ديگري از کشورهاي غربي بلند شد و نشان از اعتراض آن‌ها به اين کتاب و حمايت از فتواي امام داشت.(7)



نكته‌ي مهم اين است كه اگر هدف امام خمینی تنها به درک واصل کردن سلمان رشدی بود مي‌توانست اين فتوا را علني نكرده و در عين حال دستور اين كار را به‌صورت غير علني صادر كند. اما امام ترجيح داد تا اين فتوا علنا منتشر شود. اين‌كه چرا امام مبادرت به انجام چنين تصميمي گرفت دقيقا به همان موضوع بيداري جهان اسلام بر مي‌گردد. امام به‌خوبي مي‌دانستند كه مسلّما اين آخرين اقدام جهان غرب در مقابل قدرت روز افزون جهان اسلام نيست و يقينا در آينده با موارد ديگري نيز روبرو خواهند شد. بنابراين بايد اقدامي صورت مي‌گرفت تا غرب از مواضع خود عقب‌نشيني كرده و مجددا به فكر اجراي طرح و برنامه‌اي شبيه آن نيفتد و از طرف ديگر، روح اسلام انقلابي و مبارزاتي نيز در كالبد مسلمانان دنيا زنده شود. اين اقدام امام خميني در حقيقت، حمله به عمق طرح‌ريزي استراتژيك غرب بود كه در چند برهه‌ي ديگر نيز از سوي امام اتخاذ شد. اين فتوا چنان لرزه‌اي بر پيكره‌ي دستگاه سياستگذاري غرب انداخت كه چاره‌اي نداشتند جز اين‌كه مانند هميشه دست به تحريم روابط ديپلماتيك با ايران بزنند. كما اين‌كه واکنش اتحاديه‌ي اروپا نسبت به فتواي صادره تصميم و اقدام مشترکي در سه زمينه بود:

1- احضار سفراي دولت‌هاي عضو از تهران و کاهش سطح روابط ديپلماتيک با جمهوري اسلامي ايران

2- لغو ملاقات و بازديد مقامات دو طرف در سطح وزيران و معاونان آن‌ها

3- تقليل همکاري هاي اقتصادي و کاهش واردات کالا از ايران

پس از قطع روابط سياسي ايران و انگلستان در 15 اسفند 1367 (5 مارس 1989 ) دولت آلمان نيز در حمايت از انگلستان، اجراي موافقتنامه‌ي فرهنگي با ايران را که در آبان 1367 (نوامبر1988 ) امضا شده بود، به حالت تعليق در آورد. انگلستان مي‌کوشيد تا با توسعه‌ي مسووليت حمايت از سلمان رشدي به بقيه کشورهاي اروپايي به‌ويژه دو عضو مؤثر آن يعني آلمان و فرانسه، هم به اعمال محدوديت و فشار عليه ايران از سوي اتحاديه تاکيد نمايد و هم خود را يکجانبه در اين مسأله درگير نسازد. گر چه اين حربه نيز مانند هميشه باعث سرافكندگي و خواري طرف غربي شد و هنگامي‌كه استقامت امام، مردم و حتي جهان اسلام بر اين فتوا را ديدند سفراي‌شان كه با هزار دبدبه و كبكبه از ايران رفته بودند، با هزاران هزار خواري و ذلت بازگشتند. (8)

اما بعد از انتشار اين فتواي امام، عده‌اي در داخل و خارج كه هميشه دايه‌ي مهربان‌تر از مادر هستند و كاتوليك‌تر از پاپ و البته حلقه به گوش اوامر سياسيون غرب، عنوان كردند كه اگر سلمان رشدي توبه كرده و به اشتباهي كه مرتكب شده است اقرار كند، اين حكم از او ساقط خواهد شد. اما چند روز بعد دفتر امام در جواب به اين بحث انحرافي نيز اطلاعيه‌اي با اين مضمون صادر كرد:

«رسانه‏ هاى گروهى استعمارى خارجى به دروغ به مسئولين نظام جمهورى اسلامى نسبت مى‏دهند که اگر نويسنده‌ي کتاب آيات شيطانى توبه کند حکم اعدام درباره‌ي او لغو مى‏گردد. امام خمينى- مدّ ظلّه- فرمودند: اين موضوع صد در صد تکذيب مى‏گردد. سلمان رشدى اگر توبه کند و زاهد زمان هم گردد، بر هر مسلمان واجب است با جان و مال تمامى همّ خود را به کار گيرد تا او را به دَرک واصل گرداند.

حضرت امام اضافه کردند: اگر غير مسلمانى از مکان او مطلع گردد و قدرت اين را داشته باشد تا سريع‌تر از مسلمانان او را اعدام کند، بر مسلمانان واجب است آن‌چه را که در قبال اين عمل مى‏خواهد به عنوان جايزه و يا مزد عمل به او بپردازند.» (9)

استقامت و پافشاري بر حكم امام خميني بعد از فوت ايشان توسط رهبر انقلاب نيز هم‌چنان پيگيري شد. في‌المثل در 5 دی ماه 1369 كه عده‌اي باز هم مي‌خواستند فتواي امام را ملغي كنند دفتر رهبر انقلاب پیامی به شرح ذیل صادر نمود:

«با توجه به اخبار مربوط به تبري جستن سلمان رشدي مرتد از اهانت‌هايي كه به پيامبر عظيم الشأن اسلام صلي الله عليه و آله و ديگر مقدسات اسلامي، در كتاب موهن آيات شيطاني شده است،‌ دفتر مقام معظم رهبري در پاسخ به سؤالاتي كه ازسوي مسلمانان در اين زمينه به‌عمل آمده است،‌ اعلام داشت كه: حضرت آيت‌الله خامنه‌اي مدظله العالي رهبر معظم انقلاب اسلامي فرمودند: حكم تاريخي و تغييرناپذير حضرت امام رضوان‌الله تعالي عليه در مورد نويسنده‌ي كتاب كفرآميز آيات شيطاني و تعهد مسلمانان در سراسر جهان به اجراي اين حكم اسلامي،‌ نخستين ثمرات خود را در صحنه‌ي رويارويي اسلام با كفر جهاني نشان مي‌دهد و استكبار غرب كه حمله به مقدسات يك ميليارد مسلمان جهان را مقدمه‌اي براي تحقير مسلمين و از بين بردن انگيزه‌هاي خيزش اسلامي در جهان قرار داده بود،‌ به‌صورت مفتضحانه و گام به گام مجبور به عقب‌نشيني شده و انشاءالله با ادامه‌ي مقاومت مسلمانان جهان از اين پس كسي جرأت اهانت به پيامبر معظم (ص) و مقدسات اسلامي را نخواهديافت.

حكم اسلام درمورد نويسنده‌ي كتاب آيات شيطاني همان‌گونه كه حضرت امام رضوان‌الله تعالي فرمودند: «اگر توبه كند و زاهد زمان هم گردد» ثابت است و چنين تشبثاتي كه با هم‌ياري بعضي افراد به ظاهر مسلمان صورت مي‌گيرد،‌ تغييري در اين حكم الهي نخواهد داد.» (10)

چه كساني مانع از تحقق حكم  امام شدند؟

اما متأسفانه بر خلاف پافشاري امام و رهبري بر ثابت بودن اين حكم، عده‌اي از افراد چنان‌چه گفته شد در صدد خنثي كردن اين حكم بر آمدند. اين‌كه به تعبير رهبر انقلاب، اين «افراد به ظاهر مسلمان» چه كساني بودند حداقل براي نگارنده مشخص نيست اما به يقين سياست‌هاي دولت‌هاي سازندگي و به تبع آن دولت اصلاحات موجب اميدواري غرب به عدم اجراي حكم امام شد. اين دولت‌ها چنان غرق در آداب و رسوم دنياي ديپلماسي و عرف ديپلماتيك شدند كه براي كسب مثلا وجهه و آبرو در ميان دولتمردان غربي، حاضر شدند يا حكم امام را ناديده بگيرند و يا از آن عدول كنند. اوج اين موضوع را مي‌توانيم در اظهارات رئيس‌جمهور وقت دولت اصلاحات ايران، سيد محمد خاتمي ملاحظه كنيم. خاتمي دقيقا ده سال بعد از حكم امام در سفري كه به ايالات متحده داشت، تاريخ مصرف حكم امام را تمام شده بيان كرد!

تيم دولت اصلاحات اعم از خاتمي و وزير امور خارجه‌ي وقت ايران، سيد كمال خرازي كه در مهرماه سال 77 براي شركت در اجلاس سالانه‌ي سازمان ملل به ايالات متحده سفر كرده بود درباره‌ي سلمان رشدي موضعي اتخاذ كرد كه باعث خوشحالي سياست‌مداران غربي شده و در آن ايام با استقبال وسيع مطبوعات و نشريات آمريكايي و اروپايي مواجه شد. براي مثال راديو «سي بي سي» كانادا گزارش داد: خاتمي روز سه‌شنبه اعلام كرد كه مسأله‌ي رشدي بايستي خاتمه يافته تلقي شود.

روزنامه‌ي «گلوب اند ميل» نيز عنوان مطلب خود در اين زمينه را چنين قرار داد كه تهديد قتل سلمان رشدي ممكن است برداشته شود. گلوب ادامه داد: با وجود لحن آشتي‌جويانه‌ي خاتمي، روشن نيست كه آيا اين اظهارات نمايانگر تغييري واقعي در موضع‌گيري ايران در قبال فتواي قتل رشدي است يا خير؟

گلوب به نقل از خاتمي افزود: ايران اكنون مي‌خواهد از تصادم فرهنگي خود درباره‌ي رشدي كه روابط جمهوري اسلامي و اروپا را مسموم ساخته است به سوي گفت‌وگوي ميان تمدن‌ها حركت كند.

اين در حالي بود كه انجمن قلم كانادا يكي از بزرگ‌ترين طرفداران سلمان رشدي بود و در سال 1992 اقدامات زيادي را در حمايت از رشدي انجام داد. در آن زمان حتي قرار بود رشدي نيز به كانادا سفر كند كه هواپيمايي «بريتيش ايرويز» به دلايل امنيتي از پرواز دادن سلمان رشدي خودداري كرد. (11)

روزنامه‌ي «فيگارو» نيز همان ايام با انتشار عكس خاتمي در صفحه‌ي اول خود نوشت: خاتمي اميد را به سلمان رشدي باز گرداند. به گزارش راديو فرانسه در صفحه‌ي سوم اين روزنامه، «كلود لوريو» تحت عنوان «خاتمي ماجراي رشدي را بايگاني كرد» نوشت: دولت خاتمي كسي را براي قتل سلمان رشدي اعزام نمي‌كند و سلمان رشدي با خوش‌بيني محتاطانه‌اي ديروز وزارت خارجه‌ي انگلستان را در لندن ترك كرد. ولي خاتمي نمي‌تواند مانع شود كه يك متعصب مؤمن، نداي امام خميني را به گوش جان نگيرد. (12)

بخش فارسي راديو آمريكا نيز آن روزها گزارش داد: با اعلام آقاي كمال خرازي مبني بر اين‌كه دولت ايران از اين پس خود را با فتوايي كه سلمان رشدي را تهديد به قتل مي‌كرد ارتباطي نخواهد داشت، مطبوعات آمريكا به شرح و تفسير اين اعلام نظر پرداختند.

اين اعلام نظر آقاي خرازي نه فقط شرح و تفسيرهاي فراوان مطبوعات آمريكا را باعث شد بلكه رضايت خاطر و تحسين سياست‌مداران بزرگ جهان را جلب كرد. به‌خصوص كه رئيس‌جمهوري ايران آقاي سيد محمد خاتمي نيز در ملاقات و گفت و شنودي كه با گروهي از ايرانيان مقيم آمريكا در يكي از تالارهاي سازمان ملل متحد در نيويورك داشت سخنان خرازي، وزير امور خارجه‌ي ايران را تأييد كرد.

اين راديو افزود: دولت انگليس رسما به رشدي خبر داد و او را مطمئن ساخت كه اظهارات مقامات ايراني در مورد وي مستحكم و قابل اطمينان است به‌طوري كه «رابين كوك» وزير امور خارجه‌ي اين كشور اعلام رفع تهديد نسبت به جان رشدي را يك رويداد تاريخي ناميد و متعاقب آن مناسبات سياسي قطع شده‌ي خود را با ايران از سر گرفت. (13)

اين در حالي بود كه راديو آمريكا با اين وجود نيز نتوانست عظمت و گستردگي تأثير حكم امام را منكر شود و افزود: تهديدي كه بر اثر اين فتوا نسبت به سلمان رشدي ايجاد شد هميشه تهديد واقعي محسوب مي‌شود زيرا كه در اثر آن چندين نفر در رابطه‌ي با كتاب افسانه‌اي آيات شيطاني كشته يا مجروح شدند. گرچه دولت ايران در هيچ يك از اين قتل‌ها دست نداشته است.

روزنامه‌ي «دالاس مورنينگ نيوز» چاپ ايالات تگزاس نيز در اين‌باره نوشت: زندان انفرادي، مرگ هميشه با سلمان رشدي همراه بود. هر جا كه مي‌رفت تهديد مرگ نيز با او بود. اين نويسنده‌ي انگليسي كه به مدت ده سال مورد خطر مرگ قرار داشت ممكن است كه از اين پس بتواند بار ديگر آزاد زندگي كند. (14)

پيش‌بيني امام درست از آب درآمد

باري، ده سال بعد از انتشار فتواي امام، انگار پيش‌بيني آن بزرگ‌مرد تاريخ درست از آب درآمد. انگار خاتمي و تجديدنظر ‌طلبان همان‌گونه كه امام پيش‌بيني كرده بود به‌دليل پايبندي به اصول ديپلماتيك و لبخند رضايت سياست‌مداران غرب از موضع امام عدول كردند. روح‌خدا در يكي از آخرين نامه‌هاي خويش اين‌چنين نوشته بود:

«راستى به چه علت است که در پى اعلام حکم شرعى و اسلامى مورد اتفاق همه‌ي علماء در مورد يک مزدور بيگانه اين‌قدر جهان‌خواران بر افروخته شدند و سران کفر و بازار مشترک و امثال آنان به تکاپو و تلاش مذبوحانه افتاده‏اند؟ غير از اين نيست که سران استکبار از قدرت برخورد عملى مسلمانان در شناخت و مبارزه با توطئه‏هاى شوم آنان به هراس افتاده‏اند و اسلام امروز مسلمانان را يک مکتب بالنده و متحرک و پر حماسه مي‌دانند و از اين‌که فضاى شرارت آنان محدود شده است و مزد بگيران آنان چون گذشته با اطمينان نمى‏توانند عليه مقدسات قلم‌فرسائى کنند مضطرب شده‏اند... خيلى جالب و شگفت‏انگيز است که اين به ظاهر متمدنين و متفکرين وقتى يک نويسنده‌ي مزدور با نيش قلم زهرآگين خود احساسات بيش از يک ميليارد انسان مسلمان را جريحه‌دار مى‏کند، عده‏اى در رابطه با آن شهيد مى‏شوند، براى ايشان مهم نيست و اين فاجعه عين دموکراسى و تمدن است، اما وقتى بحث اجراى حکم و عدالت ‏به ميان مى‏آيد، نوحه رأفت و انسان‌دوستى سر مى‌دهند. ما کينه‌ي دنياى غرب را با جهان اسلام و فقاهت از همين نکته‏ها به دست مى‏آوريم. قضيه‌ي آنان قضيه‌ي دفاع از يک فرد نيست، قضيه‌ي حمايت از جريان ضداسلامى و ضدارزشى است که بنگاه‌هاى صهيونيستى و انگليس و آمريکا به راه ‏انداخته‏اند و با حماقت و عجله خود را روبه‌روى همه‌ي جهان اسلام قرار داده‏اند... اگر غفلت کنيم اين اول ماجراست و استعمار از اين مارهاى خطرناک و قلم به‌دستان اجير شده در آستين فراوان دارد... ترس من اين است که تحليل‌گران امروز، ده سال ديگر بر کرسى قضاوت بنشينند و بگويند که بايد ديد فتواى اسلامى و حکم اعدام سلمان رشدى مطابق اصول و قوانين ديپلماسى بوده است ‏يا خير...» (15)

گناه بزرگ خاتمي و تجديد نظر طلبان

آري، گناه بزرگ خاتمي و اصلاح‌طلبان (بخوانيد افسادطلبان) به تعبير رهبر انقلاب اين است كه باعث «اميدواري» دشمنان انقلاب و اسلام شدند. خاتمي با اين سخنان خود موجب شد تا دشمنان نظام، به وجود صداهاي موافق و همسو با خود در داخل ايران اميدوار شوند. شايد اگر اين سخنان و مواضع خاتمي و تجديدنظرطلبان نبود و دشمنان نااميد از پياده‌نظام خود در داخل كشور مي‌شدند هرگز ماجراهايي چون كوي دانشگاه 78 و فتنه‌ي 88 رخ نمي‌داد. شايد اگر دولت‌مردان جمهوري اسلامي نيز مانند امام و سيدنا القائد بر حكم اعدام سلمان رشدي پافشاري ‌كرده و در برابر زياده‌خواهي‌هاي غرب عقب‌نشيني نمي‌كردند هرگز كسي جرأت نمي‌كرد كه روزي مستند فتنه، يا كاريكاتور پيامبر اكرم (ص) و يا انواع و اقسام توهين‌هاي ديگري كه در سال‌هاي اخير روانه‌ي بازار شد را منتشر كند. يقينا اگر اصلاح‌طلبان تجديدنظر طلب، مانند مردم و رهبري نظام بر سر فتواي امام استوار مي‌ماندند، اتفاقاتي كه امروزه در جهان تحت عنوان «بيداري اسلامي» در حال جريان است، خيلي قبل‌تر از اين اتفاق مي‌افتاد. اگر آن روز خاتمي و اصلاح‌طلبان از حكم امام عدول نمي‌كردند، بدون شك امروز ديگر شاهد توهين‌هاي دوباره به پيامبر اعظم (ص) نبوديم.

 

 

پي‌نوشت‌ها:

1- انصاري، حميد. حديث بيداري. صص 148-149

2- رضاییان، زهرا. حکم تاریخی حضرت امام رحمه‌الله درباره سلمان رشدی. نشريه‌ي گلبرگ، شماره 47

3- ابعاد توطئه و تبیین حکم (گزیده مقالات پیرامون توطئه آیات شیطانی و حکم حضرت امام ). ستاد برگزاری سمینار تبیین حکم تاریخی امام خميني

4- همان

5- صحيفه‌ي امام، ج‏21، ص263   

6- غفاری جاهد، مریم. قضیه‌ي آیات شیطانی و فتوای تاریخی امام. سايت مركز اسناد انقلاب اسلامي (www.irdc.ir)

7- رضاییان، زهرا. همان

8- فوزي، يحيي. تحولات سياسي اجتماعي بعد از انقلاب اسلامي در ايران. ج1، صص 204- 205

9- صحيفه‌ي امام، ج‏21، ص268   

10- ر.ك به پایگاه رسمي اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری (www.khamenei.ir)

11- تلكس ايرنا ويژه

12- همان

13- همان

14- همان

15- امام خميني، منشور روحانيت
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:۲
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
ارسال نظرات
احسان
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۰۸:۱۵ - ۲۸ شهريور ۱۳۹۱
۱
۲
بااین حرفها محبوبیت خاتمی عزیزازبین نمیرود.منظورایشان این بود که این پرونده مختومه است و راهی دیگری وجودندارد.چراالکی بخاطرمنافع مادیتان تفسیرمیکنید.خاتمی شجاع ترازاین بودکه حرف دلش رانزد یادروغ بگوید!!!حالا عزیزدلتان چراحکم رااجرانکرد؟؟!
پاسخ
مدیر پایگاه
بازدیدکنندگرامی
سلام
کاربرانی که با چند نام مختلف در یک مطلب نظر می دهند فقط یک نظر آنها را منتشر می کنیم
masoud66
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۰۱:۵۷ - ۰۲ مهر ۱۳۹۱
۲
۰
اللهم العن خوارج زماننا ( موسوی - خاتمی - کروبی - ... )
پاسخ
جدیدترین اخبار پربازدید ها