أَلَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَرَى(علق 14) * * * آیا او ندانست که خداوند (همه اعمالش را) می‌بیند؟! * * * نداند او که همانا خدای می‌بیند/همه هرآنچه به هستی به امر خود افزود

      
کد خبر: ۹۵۴۱۸
زمان انتشار: ۰۰:۲۵     ۰۴ آذر ۱۳۹۱
به گزارش خبرنگار سیاسی باشگاه خبرنگاران؛ امام سجاد(ع) روزی در بازار شام با منهال بن عمرو الطائی که از شیعیان بود برخورد کرد.

منهال به امام عرض کرد: «ای پسر رسول خدا حال شما چطور است و چگونه شب را به صبح می‎آورید؟»

امام سجاد(ع) فرمود: «وای بر تو، آیا وقت آن نرسیده که بدانی حال ما چگونه است؟ ما در این امت، همانند بنی‌اسرائیل گرفتار فرعونیانیم! مردان ما را کشته و زنان ما را زنده نگه داشته‎اند! ای منهال، عرب بر عجم می‎بالد که محمد مصطفی(ص) عرب است و قبیله قریش بر دیگر قبایل مباهات می‎کند که رسول خدا قریشی است و اینک ما فرزندان اوییم که حقمان غصب شده و خون‎مان به ناحق روی زمین ریخته شده است. ما را از شهر و دیارمان آواره کرده‎اند! پس انالله و انا الیه راجعون از این مصیبت که بر ما گذشته است.»(1)

واقعه کربلا یکی از سنگین‌ترین و بزرگ‌ترین وقایعی است که از زمان حضرت آدم ابوالبشر(ع) تا به امروز همه در این مصیبت عظمی سوگوار و عزادارند‌ چرا که ظالمان و فاجران بنی‌امیه و غاصبان حکومت علوی چنان جور و ستمی بر خاندان نبوت و امامت روا داشتند، که هیچ ظالمی در هیچ زمانه‌ای نمی‌تواند این اعمال خبیث را به راحتی مرتکب شود و اگر تاریخ واقعه کربلا را مطالعه کنیم، می‌بینیم طینت آن وحشیانی را که با فرزند زهرا(س)، حسین بن علی (ع) به جنگ برخاستند؛ چگونه بوده است که حتی به طفل شش ماهه و شیرخواره آن امام نیز رحم نکردند...

ظلم بر حسين(ع) به روز عاشورا و به سرزمين كربلا محدود نشده است و عاشوراي حسيني در طول تمام تاريخ، محكي بوده براي جدا شدن صف يزيديان از عاشورائيان كه حضرتش فرمود "كل عرض كربلا و كل يوم عاشورا"

در طول 1273 سال پس از عاشوراي سال 61، انگار آنچنان كه حب علي نسل به نسل و سينه به سينه منتقل شده، بغض نسبت به علي و فرزندانش نيز نسل به نسل و سينه به سينه منتقل شده است.

اهانت به امام حسين(ع) يكي از دردناك‌ترين مقاطع تاريخ شيعيان است. اهانت به خاندان، اهانت به مضجع شريف، اهانت به مراسم عزاداري، اهانت به ...، اهانت از سوي عباسيان، اهانت از سوي بهائيت، اهانت از سوي وهابيت و ...

يك نمونه از اهانت به آن امام بزرگوار در زمان «متوكل عباسي» صورت گرفت؛ چنان كه «متوكل دستور داد قبر آن بزرگوار را تخريب كرده، شخم زدند و آب صحرا را به سمت آن روانه كنند، تا قبر به كلي از بين رود اما، به امر اللهي آب حيرت آورد و به قبر نرسيد.»(2)

از ديگر نمونه‌هاي اهانت به مضجع شریف آن بزرگوار در زمان حمله وهابي‌ها به كربلا به رهبري «سعود بن عبدالعزيز» در سال 1216 قمري صورت گرفت كه حرم صدماتي جدي ديد، گنبد مطهر تخريب و بسياري از شيعيان توسط وهابيون به شهادت رسيدند، تمام اموال حرم به تاراج رفت و صدمات زيادي به شهر وارد شد، در كوچه و بازار خون محبان حسين(ع) جاري گشت؛ به گونه اي كه مردم اين واقعه را كربلاي دوم ناميدند.

در سال 1991 ميلادي (1370شمسي) نيز از حزب منحوس بعث و به دستور صدام در جريان انقلاب شيعيان حملات وحشيانه‌اي به حرم شد، عده‌اي از شيعيان به شهادت رسيدند و بخشي از حرم و گنبد مطهر تخريب شد، به طوري كه آثار برخي از گلوله‌ها و جنايت بعثيون هنوز بر روي ديوارهاي حرم قابل مشاهده است.

اما آنچه از همه حيرت‌آورتر است اهانتي‌ست كه به اباعبدالله الحسين، در ايران، تهران و در روز عاشوراي سال 1388 شمسي صورت گرفت.

در این مقطع تاریخی، انتخابات رياست جمهوري سال 88 بهانه‌اي شد كه جماعتي از فتنه‌گران كه داعيه وقوع تقلب در انتخابات را داشتند، بي‌پرده وارد كارزار مباره عليه تمام اركان نظام جمهوري اسلامي ايران شوند و ادعاي كذب خود را بهانه‌اي براي تعرض به جان و مال و ناموس مردم اين سرزمين قرار دهند تا خيابان تهران براي ماه‌ها در آتش بغض جهني و ناپاك آنها بسوزد.

اما اوج جنايت فتنه‌گران در روز عاشوراي 88 بروز و ظهور يافت تا در صفحات تاريخ براي هميشه ثبت شود كه اين بار نيز اين عاشوراي حسيني بود كه پرده از چهره واقعي يزيديان زمان كنار كشيد و ماهيت اصلي اين فتنه‌گران دغل‌باز را افشا كرد.

آري، تا پيش از روز عاشوراي سال 88 جماعت فتنه‌گر و سران فتنه، بيرق تقلب را به دست داشتند و مدعي بودند در اعتراض به وقوع تقلب در انتخابات به عرصه آمده‌اند و فراخوان اردو‌كشي خياباني داده‌اند اما فجايع و اهانت‌هايي كه توسط اين جماعت فتنه‌گر در عاشوراي آن سال رخ داد، نشان داد كه اصل دشمني اين جماعت با شريعت ناب محمدي و مكتب حسيني و عاشورايي است به گونه‌اي كه حتي از حمله و به آتش كشيدن خيمه‌هاي عزاي حسيني نيز ابايي ندارند و به مانند اسلاف ناپاك خود در روز عاشوراي حسيني به سوت، كف‌ زدن و هلهله پرداختند و اين وقاحت و بي‌شرمي را تا جايي پيش بردند كه اين جماعت را "امت خداجو" نام نهادند و مرتكب شدند آنچه را كه قلم از شرح و بيان آن شرم دارد ....

آنچه درباره ماهيت اين جريان حائز اهميت است، بروز تدريجي و آشكار شدن آرام ماهيت ضدديني آن است.

بي‌اخلاقي‌ها و حركت‌هاي ضد‌ديني از ابتدا در اين اردو كشي‌هاي خياباني مشهود بود. استراتژي اين عناصر ضددين، اول طرح شبهه در بحث دهمين انتخابات رياست جمهوري ايران بود و در ابتدا گفته مي‌شد قانون اساسي را قبول داريم.

سپس موضوع «جمهوري ايراني» مطرح شد كه بر اساس اين ادعا قانون اساسي نقض می‌شد؛ اين گروه وقتي جلوتر آمد در پي نقض حقوق ملت مظلوم فلسطين و سایر مظلومان جهان نیز برآمدند.

اهانت به امام خميني(ره) بنيان‌گذار انقلاب اسلامي، حركت مذبوحانه ديگري بود كه ماهيت ضدارزشی اين جريان را هرچه بيشتر افشا مي‌كرد؛ نكته اينجاست كه در اين اهانت حتی كساني كه مدعي خط امام و حتي در مواردي از ياران امام - كه استحاله شده بودند – نیز دخالت داشتند؛ اين جريان با اهانت به ساحت امام(ره) عدم تقيد خود به اصل ولايت فقيه را نيز به اثبات رساندند.

آنچه گفتنش در بازخوانی تاریخ این جریان ضروریست، بیانات و رهنمودهایی است که مقام معظم رهبری حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، خیلی زودتر از آغاز تحرکات این جریان منحرف به مردم و مسئولین گوش زد کرده بودند.

ایشان در تاریخ 26 خرداد 88 (خیلی قبل‌تر از آنکه ماهیت ضد‌دین این جریان عیان شود) فرمودند: كسانی به عنوان طرفدارى از يك جهت ـ در انتخابات ـ کارهایی انجام می‌دهند؛ در حالى كه حقيقتاً طرفدارى از او نيست؛ اينها نه از اين طرفند، نه از آن طرف. اينها كسانى هستند كه با اصل نظام اسلامی مخالفند، با آرامش كشور مخالفند، طرفدار تشنجند، طرفدار اغتشاشند، مي‌خواهند آرامش نباشد.(3)

مقام معظم رهبري 15 روز قبل از آنکه این جریان چهره منافقانه خود را با جسارت به روز عاشورا و به ساحت امام حسین(ع) بی هیچ شک و شبهه ای بر همگان آشکار کند، می‌فرمایند: "بيشترين زحمت در صدر اسلام و در زمان پيغمبر، زحمات مربوط به منافقين بود.

بعد از پيغمبر، در زمان اميرالمؤمنين زحماتى بود كه از درگيرى و چالش حكومت اسلامى با افرادى كه مدعى اسلام بودند، به وجود مى‌آمد. بعد هم همين جور؛ در دوران ائمه (ع) هم همين جور؛ دوران غبارآلودگى فضا. والّا آن وقتى كه جنگ بدر هست، كار، دشوار نيست؛ آن وقتى كه در ميدان‌هاى نبرد حاضر مي‌شوند، با دشمنانى كه مشخص است اين دشمن چه مي‌گويد، كار دشوار نيست.

آن وقتى مسئله مشكل است كه اميرالمؤمنين در مقابل كسانى واقع مي‌شود كه اينها مدعى اسلامند و معتقد به اسلام هم هستند؛ اينجور نبود كه معتقد به اسلام هم نباشند، از اسلام برگشته باشند؛ نه؛ معتقدند به اسلامند،{اما} راه را غلط مي‌روند، هواهاى نفسانى كار دستشان مي‌دهد.

اين، مشكل‌ترين وضع است كه افراد را به شبهه مى‌اندازد؛ به طورى كه اصحاب عبداللَّه‌بن‌مسعود مى‌آيند خدمت حضرت، مي‌گويند «انّا قد شككنا فى هذا القتال»!چرا بايد شك كنند؟ اين شك خواص، پايه‌ حركت صحيح جامعه‌ اسلامى را مثل موريانه مي‌جود. اين كه خواص در حقايق روشن ترديد پيدا كنند و شك پيدا كنند، اساس كارها را مشكل مي‌كند. مشكل كار اميرالمؤمنين، اين است.

امروز هم همين است. امروز در سطح دنيا كه نگاه كنيد، همين جور است؛ در سطح داخل جامعه‌ خودمان كه نگاه كنيد، همين جور است. تبيين لازم است."(3)

7 دي ماه 1388 مصادف با عاشوراي سال 1431قمري ...

جريانی كه پشتش به فرقه ضاله بهائيت و به رهبري صهيونيزم جهاني نیز گرم بود، در این روز به طور كامل نقاب از چهره انداخت و با جسارت به مراسم عزاي امام حسين(ع)، سوت، كف‌زدن و هلهله در روز عاشورا، بي‌حرمتي به خيمه، پرچم و عزاداران حسيني و دراز دستي به سمت نمازگزاران ظهر عاشوراي تهران، نام جريان خود را در كنار ساير اهانت‌كنندگان و ظالمان در حق حسين(ع) و خاندان حسين(ع) در تاريخ ثبت كرد.

خبر اهانت و جسارت به ساحت امام حسین(ع) و خاندانش در تهران این چنین در رسانه ها منتشر شد: "امروز برخی مناطق تهران (میدان فردوسی، خیابان های سمیه، سپهبد قرنی، جنوب خیابان ولیعصر (عج) تا چهار راه ولیعصر و زیر پل حافظ و کالج ) برای اولین بار در ظهر عاشورا آشوب‌طلبان اندکی را به خود دید، که سنگ و آجر پرتاب می کردند. 
 
دشنام می‌گفتند، راه را بر خودروها می‌بستند و در کمال گستاخی با چاقو و آتش به عزادارانی که با عشق حسین(ع) همنوایی می کردند، حمله‌ور شدند.

متاسفانه امروز مصادف با عاشورای حسینی عده‌ای حرمت‌شکن با شکستن هنجارها‌، صحنه‌های نامیمونی را در تهران رقم زده و موجب هتک حرمت مراسم عزاداری امام حسین (ع) شدند. هتک حرمتی که زمینه سوء استفاده بیگانیان را نیز فراهم کرد تا به انعکاس ناآرامی‌های امروز تهران بپردازند و با بزرگنمایی آن، جشن تحلیل و تفسیر برپا کنند.

 
هنگام برگزاری مراسم ظهر عاشورا و در هنگامی که عزاداران در دسته‌های سینه‌زنی و عزاداری در هیئت‌ها و تکایا سید الشهدا را صدا می‌زدند و بر آنچه بر امامشان در قیام عاشورا گذشته است اشک می‌ریختند و نماز عاشورا می‌گذاردند‌، عده‌ای با شعارهای ساختارشکنانه، پرتاب سنگ، آسیب زدن به اماکن عمومی و سوت و کف زدن و حتی حمله به سمت عزاداران امام حسین (ع) حرمت ظهر عاشورا را شکستند.

آتش زدن اتومبیل و موتور نیروی انتظامی، آسیب رساندن به بانک‌ها و مراکز دولتی و اموال عمومي، خشونت و درگیری با نیروهای نظامی و انتظامی در ظهر عاشورا نه تنها از منتقدان یک دولت بر نمی‌آید بلکه صرفا می‌تواند به عده قلیلی نسبت داده شود که بیمارگونه به دنبال چیزی می‌گردند که تفسیر صحیحی نیز از آن ندارند.

حمله به عزاداران‌، نیروهای انتظامی و اقداماتی که 4 هموطن را به کام مرگ کشاند، در کنار همزمانی ساختارشکنی در نظام و حرمت شکنی از مقدسات، سناریویی است که آتش تهیه آن را دشمنان اسلام و انقلاب و ایران ریخته‌اند و چنان که دیده شد تنها همان‌ها نیز برای این حرمت‌شکنان هورا کشیدند و قهرمانشان خواندند.

جریان فتنه كه در حدود 6 ماه آرام آرام زهر خود را عليه دين و نظام اسلامي با همكاري منافقان داخلي و دشمنان خارجي ريخته بود وقتي به ايستگاه عاشورای رسيد... تصور نمی‌کردند که این سوت و کف ها و توهین به مقدسات و خون حسین (ع)، نه تنها باعث اعتراض عمومی، بلکه موجب مرگ و نابودی خود و جنبششان شود...

اخبار حوادث هفتم دي‌ ماه 88 تهران کم کم از طریق رسانه و دهان به دهان منتقل شد، خشم عمومی، مردم سياه‌پوش از عزاي حسين بن علي(ع) را فرا گرفت. مردم اين‌بار بي‌توجه به اينكه خواص و مسئولين چه تدبيري براي پاسخ به اين حركات مذبوحانه انجام خواهند داد، تصمیم داشتند خودشان با تمام قوا به صحنه بیایند...
 

در روزهاي هفتم و هشتم دي‌ ماه اعتراض‌هاي پراكنده‌اي به ويژه در شهرهايي غير از تهران صورت گرفت؛ تا اينكه امواج غيرت مردم شيعه ايران به دريايي خروشان تبديل و حماسه نهم دي رغم خورد.

روز نهم دی 1388 تظاهرات سراسری و غیرتمندانه در جای جای ایران برگزار شد، درآن روز تک تک افراد، انسان را به یاد منتقمین خون حسین(ع) در چند سال بعد از عاشورا می انداخت... در آن روز بود كه حقانيت خون حسين(ع) و حرمت عاشورا پرونده فتنه 88 را مختومه كرد و بار ديگر مردم انقلابي ايران با تمام وجود اين فرامايش بنيان‌گذار كبير انقلاب اسلامي، كه «محرم و صفر است كه اسلام را نگه داشته است» را احساس كردند.

اما يكي از نكات قابل توجه در شباهت اين جريان ضددين در سال 1431 با جريان ضددين عاشوراي 61، سكوت عده‌اي از خواص و داعيه‌داران دين‌داري، دربرابر ظلمي بود كه نسبت به فرزند رسول خدا(ص) روانه شد.

آنچنان که در بازخوانی فرمایشات مقام معظم رهبری گفته شد "آن وقتى مسئله مشكل است كه اميرالمؤمنين در مقابل كسانى واقع مي‌شود كه اينها مدعى اسلامند و معتقد به اسلام هم هستند؛ اينجور نبود كه معتقد به اسلام هم نباشند، از اسلام برگشته باشند؛ نه؛ معتقدند به اسلامند،{اما} راه را غلط مي‌روند، هواهاى نفسانى كار دستشان مي‌دهد."

در واقع در این برهه از تاریخ نیز، عده‌اي از ظالمان حق محمد و آل محمد نه تنها هيچ‌گاه از راه رفته تبري نجستند بلكه تا به امروز بر جنايات و هتك حرمت‌هاي خود نيز پاي فشرده‌اند.

با تورقي در تاريخ 1400 ساله اسلام متوجه مي‌شويم ظلم در حق محمد و آل محمد با بعثت پيامبر اسلام آغاز شد و در طول 1434 ادامه داشته است؛ چه زماني اين ظلم به پايان خواهد رسيد، نمي‌دانيم اما در زيارت عاشورا ظالمان حق محمد و آل محمد از "اول" تا "آخر" این چنین لعنت شده‌اند:

اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِكَ...

ادامه دارد...
 


1)برگرفته از: بحارالانوار، ج 45،‌ ص 84، 143،162،175/ تاریخ طبری، ج 5، ص 232؛

2)برگرفته از: تاريخ گزيده، حمدالله مستوفي، به اهتمام عبدالحسين نوايي، چاپ سوم، تهران: امير كبير، ص 322 ؛

3) بيانات مقام معظم رهبري در ديدار با نمايندگان نامزدهاي انتخابات 26 خرداد88؛

4)بيانات مقام معظم رهبري در ديدار با جمعي از طلاب و روحانيون، 22 آذرماه 88.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها