أمیرالمؤمنین علی علیه السلام: اِعلَموا أنَّ الأمَلَ یُسهی العَقلَ و یُنسی الذِّکرَ ***بدانید که آرزو خرد را دچار غفلت می سازد و یاد خدا را به فراموشی می سپارد. ***

امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام: منْ أَحَدَّ سِنَانَ الْغَضَبِ لِلَّهِ، قَوِيَ عَلَى قَتْلِ أَشِدَّاءِ الْبَاطِلِ. *** هر كه سر نيزه خشم خود را بخاطر خدا تيز كند، در نابود كردن سخت ترين باطلها توانا بود.

      
کد خبر: ۴۷۱۲۵۸
زمان انتشار: ۱۱:۴۹     ۱۰ خرداد ۱۳۹۹
یادداشت؛
مریم غفاری

پدر رومیینا اگر امروز داس در دست دارد اما همیشه یک قربانی بوده .اوقربانی همان رسانه هایی است که امروزبا هزاران توییت و رپرتاژ خبر او را پوشش می دهند .

کسانی که امروز درجه جنایت و سنگدلی پدر رومینا را قلم می زنند دیروز هم با او همین کار را می کردند . وقتی پدر رومینا دخترش را به عقد عشقش در می آورد باز هم به جرم جنایت و قساوت در معرکه ی رسانه  ای درحال جان کندن بود .آنجا هم او مجرم بالفطره ای می شد که کودک همسری را ترویج کرده .

سوالی که جلب توجه می کند این است که چه موقع این رسانه داعیه داران مبارزه با کودک همسری می شوند ؟

رسانه ها وقتی کودک همسری را قبیح وجنایت می دانند که یک خانواده معمولی یا روستایی جامعه که از قضا رسانه ای هم ندارد چنین پیوند و ازدواجی را رقم می زند .

اما وقتی این اتفاق درلایه های پنهان و اشراف خانه های همین جامعه به هر شکلی صورت بگیرد، صدایی در نقد و نفرت از آن بیرون نمی آید،حتی اگر منجر به قتل دختربیچاره شود .

اینها در مورد ازدواج امثال نجفی شهردار و وزیر سابق دولت تدبیر و ریحانه پارسای نو سلبریتی خفه می شوند و سکوت محض از خود نشان می دهند .اما به ناگاه زندگی و مرگ دختری به نام روبینا تیتر یکشان می شود و روزها التهاب را با همین خبر به سطح جامعه بی دفاع پمپاژ می کنند .

سوال دیگر این است شیوه ی برخورد با این مسایل و راه چاره برای عدم تکرار این حوادث دردناک کدام است ؟

وقتی جای جامعه شناسان و روانشناسان و وکلای حقوقدان در رسانه ها برای بیان چیستی و چرایی و هرگونه قضاوت و تحلیل ودرمان خالی است و به جای آنها به قلم های سیاست زده و زنجیره ای فرصت یکه تازی داده می شود ، جنایت آغاز می شود نه وقتی دستی صرفا دستی به خونی آلوده می شود و رومینایی به قتل می رسد .

اینها تبعات همان نادیده انگاری ها و فرصت طلبی های رسانه ای است .  رومینایی در روستایی فراموش شده و خالی ازحضور درمانگران صاحب نظر یک شبه بعد از ریخته شدن خونش به یکی از مشهور ترین دختران روزگار خودش  تبدیل می شود .

این بخش از کار رسانه برای جریان های معیوب رسانه ای مهم تر از هر آموزش وتربیت وکنکاش علمی دیگر است.

برای آنها زندگی رومینا کمترین ارزش خبری و پرداخت و پردازش را ندارد مگر وقتی که چنین پایانی داشته باشد .

در بیان علل و زمینه ها و یافتن راه های جلوگیری از وقوع چنین حوادث تلخ و دردناکی این رسانه ها ابترند اما در شرح ماوقع و تصویر سازی صحنه جنایت هزاران قلم بر بال خیال سوار می شود .

رسانه هایی که در هیچ جای زندگی رومینا حاضر نیستند ودست به قلم نمی شوند.از آن تلخ تر این که آنها تا دیروز وظیفه داشتند مروج اباحه گری و خالی کردن نسل جوان از امید و تلاش وتحصیل و ....باشند .

رسانه هایی که برای زندگی کردن  رومینا  کمترین دغدعه ای نداشتند امروز نقش خودشان را درانعکاس خبر مرگش مثل لاشخوارانی که برسر جنازه حاضر شده اند،به خوبی بر عهده دارند .

کسانی که در بزنگاهای زندگی رومینا و پدرش خبری ازآنها نیست نه در مشاوره و نه درآموزش و نه حتی دلسوزی برای زندگی تلخشان امروز بعد از مرگ رومینا جام نیشدارو تعارف می کنند .

رسانه هایی که هر روزشان پر است از ترندو بازنمایی تصاویر آخرین مدل موی فلان بازیکن ، آخرین سفر فلان اهل هنر و آخرین ازدواج فلان سلبریتی ، و تا امروز عار دارشتند که گوشه ای از صفحاتشان را به تصویر زندگی رو میناها و دغدغه هایشان اختصاص بدهند و باری از دوششان بردارندو حرفی از انها به میان بیاورند . به ناگاه برسر جنازه اش هوار می شوند .

این قلم فروشان در صفحات زندگی رومینا منتطر می مانند تا با یکی از همین خبرها آنها را سوژه ی داغ خبری کنند و اسباب عقده گشایی های جور و اجور خودشان و‌هم خزبی هایشان سازند .

پدر رومینا ، دختر آبی پوش و .....که در بی خبری مسئولین از حال و روزشان ؛ با دردها و جهالت هایش روزگار گذارنده ،فقط وقتی رسانه به سراغشان می آید که از هستی ساقط شده و بلا بر آنها نازل شده باشد . آن وقت است که می شوند نقل ونبات هر کس وناکس، می شوند مایه ی دیده شدن ترند شدن ، تسویه حساب با این و آن .بیچاره رومینا .بیچاره آدم های بی رسانه .

رومینایی که تا آن روز رسانه ای غم او را نخورده ، در روستای غریب و دور افتاده اش با همه ی آرزوها و نیازهای نو جوانی تنها گذاشته شده، به ناگاه همچون کرکس های گرسنه بر سر جنازه اش برای خون خواهی و بهرمندی حزبی و جناحی حاضر می شوند تا پس از یک صید خوب ،  منتظر باشند از لابلای بدبختی ها و گرفتاریها ی همین مردمی که فراموش شده اند باز هم بدبختی دیگری عیان شود و جنازه ای دیگر و یا سیاهی دیگری به سطح آب بیاید تا آنها طبق عادت نان خودشان را با هو چی گری از این ماجرای تازه باسودی سرشارتر بیرون بیاورند .

* مریم غفاری
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها