يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ(حجرات 13) * * * ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیره‌ها و قبیله‌ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید؛ (اینها ملاک امتیاز نیست،) گرامی‌ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست؛ خداوند دانا و آگاه است! * * * ای مردمان شما را از مردی و زنی/ما آفریده‌ایم به علم و به اقتدار/ دادیمتان قرار به اقوام گونه‌گون/انس و شناخت تا که به ‌هم‌ آورید بار/ بی‌شک بود زجمع شما آن‌عزیزتر/نزد خدا که بیش به تقواست ماندگار/ زان‌رو که هست عالم و آگاه کردگار/بر مردمان مومن و مشرکت بروزگار

 

      
کد خبر: ۴۹۹۷۶۴
زمان انتشار: ۱۱:۲۶     ۲۸ دی ۱۴۰۰
یادداشت/
حجت‌الاسلام عبدالعلی رضایی

پایگاه 598:

موضوع بررسی ناامیدی اجتماعی از مسائل مهم جامعه شناسی دوران گذار انقلاب اسلامی است، یکی از دلائل مهم پیدایش یأس اجتماعی را باید در سبک رفتار سیاسی جناح‌های و جریانهای سیاسی در انتخابات مجلس شورای اسلامی و ریاست جمهوری جستجو کرد، و که نحوه طرح شعارهای به دور از واقعیت آنان است و همچنین عدم توجه به بسترهای تحقق علمی ای شعارهایی که در جامعه امکان تحققش فراهم نیست، یا آن شعارها برآمده از جریان انقلاب اسلامی نبوده است، که در هر صورت بوسیله شعارهای غیر عملی جوانان را به میدان می‌کشند ولی عملا کاری درخوری انجام نمی‌دهند و متاسفانه با تکرار همین رویه در دوره های بعدی انتخابات موجب ایجاد بحران روانی و سرشکستگی و ناامیدی در مقیاس اجتماعی می شوند، خصوصا جوانان را به راه حل خود فراموشی یا خاموش کردن وجدان عدالتخواهی آنان سوق داده و در نتیجه ابتدا بی اعتمادی و گوشه نشینی یا فرار مغزها افراد‌ جامعه منجر گشته و سپس ناامیدی، شرائط را برای انواع فعالیت‌های نابهنجار از جمله دزدی‌، کلاهبرداری، قاچاق و خودکشی را رقم می زنند. پس می توان گفت قاتل این جوانان همین مدیران و کاندیدهای هستند که خارج از ظرفیت سیاسی فرهنگی و اقتصادی کشور وعده و وعید بدون پشتوانه عملی می‌دهند.

و از سوئی دیگر متأسفانه نگاه فردگرایانه وغربی به معضلات اجتماعی آفت آسیب شناسی اجتماعی در جامعه ایران است بقول آن ضرب المثل درمورد ارائه راه حلها هم تجزیه‌اشان خوب بوده ولی مرده شور ترکیباشان را ببرد.

مشکل اصلی اینجاست که هیچ گاه به سهم موتور محرکه جامعه یعنی حوزه و دانشگاه و مراکز علمی و تصمیم گیری کشور در ایجاد نابسامانی یا بسامانی جامعه توجه نمی‌شود
در نگاه سنتی حوزه، لقمه حرام ودرست تربیت نشدن شخص دلیل پیدایش ناهنجاری شمرده می‌شود یعنی فرد خودش یا خانواده اش در بروز این نابسامانی‌ها ازجمله لاابالی گری، اعتیاد و خودکشی مقصر اند.

و در دانشگاه هم عامل اصلی را فقر اقتصادی وعدم استفاده از نسخه های غربی را عامل شکست و سرخوردگی جوانان وجامعه میدانند.

اما به نظر ما بانگاه جامعه‌شناسانه انقلابی و دینی به این مسئله و معضل می بایست نگریست.

بقول زنده یاد سهراب سپهری
چشم ها را باید شست، جور دیگر باید دید
واژه ها را باید شست
واژه باید خود باد، واژه باید خود باران باشد.

مهم این که جامعه اسلامی ایران در حال گذار از دین فردی و تجدد به دوره دینداری اجتماعی و حکومت اسلامی است، لذا نه اعتقادات فردی حوزه جوابگوی نیازهای اجتماعی جوانان است و نه سبک زندگی غربی جلودار روحیه و حرکت انقلابی جوانان است

لذا باید در حوزه معارف و سبک زندگی متناسب با دوره گذار بر پایه جامعه شناسی برخواسته از انقلاب و اسلام چاره اندیشی شود.

إِنَّ اللَّهَ لا یغَیرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّی یغَیرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ" رعدآیه۱۱

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها