فعالین رسانه‌ای در توییت‌هایشان صبغه علمی خود را هم در نظر بگیرند! / چرا باید نظراتمان کارشناسی باشد؟

به گزارش سرویس سیاسی پایگاه تحلیلی خبری 598، امروزه مردم عادی نقش مصرف کننده را در فضای مجازی دارند به این معنا که از پست‌ها و توییت‌های عده‌ای محدود تاثیر می‌پذیرند. عده‌ای که با توسل به توییتر و اینستاگرام، جایگاه اجتماعی پیدا کرده‌اند.

در واقع صفحات توییتری و اینستاگرامی به یک تریبون مبدل شده که هرچه دنبال کنندگانش بیشتر باشد، از جایگاه بالاتری برخوردار بوده و قدرت بیشتری برای به کرسی نشاندن حرف‌هایشان دارند. از این رو سلبریتی‌ها و برخی از مداحان بدلیل دارا بودن تریبون حقیقی در جامعه، سهم بسزایی در جذب دنبال کننده در اینستاگرام و توییتر دارند.

این مداحان و بازیگران که در جایگاه سلبریتی‌های سکولار و مذهبی در شبکه‌های اجتماعی حضور دارند، در نقش ضریب دهی به اخبار موثق و غیر موثق ظاهر شده‌اند. با رجوع به بیوگرافی بسیاری از این چهره‌های نام آشنای بازیگری و مداحی، متوجه عدم تطابق مدارکشان با گفته‌هایشان در صفحاتشان می‌شویم.

به عنوان مثال میثم مطیعی با دکتری علوم قرآن و حدیث، محمدحسین پویانفر با تحصیلات کارشناسی ارشد روانشناسی، مجید صالحی با دیپلم ریاضی و فیزیک و سام درخشانی نیز به عنوان دانشجوی انصرافی تئاتر، این چنین درباره حذف ارز ترجیحی موضع گیری کرده‌اند.

قابل ذکر است که این نوع اظهارات تاثیرات زیادی بر مخاطبان داشته و حتی در مقاطعی باعث جنجال رسانه‌ای در کشور شده است. اما با این حال باید توجه داشت که این نوع نظرات کارشناسی هست یا خیر؟ که متاسفانه هیچکدام از آنها حاضر به پاسخگویی نشدند!!

از طرفی دیگر سید یاسر جبرائیلی با تحصیلات کارشناسی ارشد اقتصاد سیاسی بین‌الملل و دکتری اندیشه سیاسی و همچنین جلیل محبی فارغ التحصیل رشته حقوق جزا و جرم شناسی در مقطع دکترای که مدتی پیش اظهاراتی در خصوص حذف ارز ترجیحی داشته و آنرا غیرکارشناسی می‌دانستند، حاضر به بیان راهکار خود پیرامون موضوع حل مشکلات اقتصادی به خبرنگار سرویس اقتصادی پایگاه تحلیلی خبری 598، نشدند!

درحالیکه دولت سیزدهم در این مدت بارها همگان را به ارائه راهکار جهت حل مشکلات جاری کشور دعوت کرده است، اما ظاهرا فرهنگ انتقاد صحیح در جامعه ما به درستی تبیین نشده است. باید توجه داشت که انتقاد زمانی سازنده است که صرف به بیان مشکلات نبوده و همراه با ارائه راهکار باشد. چراکه نیاز امروز کشور ارائه راهکار کم هزینه‌تر است، چراکه نقد صرف می‌تواند جامعه را با توجه به شرایطش متشنج کند که در این بین فعالین رسانه‌ای سهم بسزایی دارند.

از برخی از افراد انتظار میرود که در اظهار نظرهایشان توجهی به سبغه علمی خود یا دیگران بنماید تا حداقل بتوانند بعدا از سخنان قبلی خود دفاع کنند. اینکه در بیان مشکلات مردم همواره در «صف اول» باشیم موثر است، اما باید مراقب بود که هوای « اپوزسیون انقلابی» ما را برندارد!

این نکته حائز اهمیت است که سلبریتی پرورری‌ با تعریف جدید از رسانه بوجود آمد. رسانه در دهه‌های گذشته محدود به رادیو، تلویزیون و روزنامه بود. اما با آمدن اینترنت پای سایت‌ها (خبرگزاری‌ها و پایگاه‌های خبری) هم به میدان رسانه آمد. اما تغییری در ماهیت رسانه حاصل نشد، یعنی در سایت‌های خبری نیز همچون روزنامه‌ها، سرویس‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، بین الملل و... وجود داشت که در آن کارشناسان متعددی به تحلیل و بررسی موضوعات روز جامعه می‌پرداختند.

اما با گسترش اینترنت و شکل‌گیری شبکه‌های اجتماعی مختلف همچون توییتر، تلگرام و اینستاگرام، ماهیت رسانه دستخوش تغییر قرار گرفت. شکل رسانه از حقوقی به حقیقی تغییر پیدا کرد و این اجازه را به همگان داد تا هر فرد غیر متخصصی با ایجاد یک حساب کاربری در شبکه‌های اجتماعی، نظرات سیاسی و اقتصادی بدهد. اینطور شد که جامعه با انبوهی از شایعات و اظهارات غیرکارشناسی مواجه شد و گاها از مسیر درستش منحرف گردید.

در پایان این نکته حائز اهمیت است که اگرچه هر ایرانی حق بیان آزاد نظرات خود را دارد، اما افرادی که به هروسیله‌ای از جایگاه اجتماعی برخودار شده‌اند، حق انحراف افکار عمومی را با بیان نظرات غیرکارشناسی خود ندارند.