يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ(حجرات 13) * * * ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیره‌ها و قبیله‌ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید؛ (اینها ملاک امتیاز نیست،) گرامی‌ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست؛ خداوند دانا و آگاه است! * * * ای مردمان شما را از مردی و زنی/ما آفریده‌ایم به علم و به اقتدار/ دادیمتان قرار به اقوام گونه‌گون/انس و شناخت تا که به ‌هم‌ آورید بار/ بی‌شک بود زجمع شما آن‌عزیزتر/نزد خدا که بیش به تقواست ماندگار/ زان‌رو که هست عالم و آگاه کردگار/بر مردمان مومن و مشرکت بروزگار

 

      
کد خبر: ۵۰۵۸۵۳
زمان انتشار: ۱۰:۴۹     ۲۷ ارديبهشت ۱۴۰۱
بهت و بغض در ساعت ۲ نیمه‌شب؛
ساعت 2:10 صبح سه‌شنبه سرمربی سابق نساجی روی خط برنامه فوتبال برتر آمد.

به گزارش پایگاه 598، به نقل از ورزش سه، در حالی‌که منشی صحنه در حال انداختن نام سرمربی نساجی به روی پلاتو گفتگوی وی بود، او به سرعت و کمتر از سی‌ثانیه بعد از شروع صحبت‌هایش با محمدحسین میثاقی، شروع به گریه کرد و تا پایان برنامه با لحنی شبیه به ناله صحبت‌هایش را به پایان برد.

الهامی که امروز توسط کمیته انضباطی به 5 جلسه محرومیت محکوم شده است، در قالب یک چهره مظلوم سعی کرد از خود و عملکرد فنی‌اش در نساجی دفاع کند و در عین‌حال بابت عدم رسیدگی به درخواست‌هایش از آن‌ها گلایه کند.

او مسئولان نساجی را به بی‌معرفتی بعد از حذف این تیم در رقابت‌های فصل گذشته لیگ برتر و قهرمانی جام حذفی متهم کرد و هم‌چنین با اشاره به قهرمانی‌اش با تراکتور در جام حذفی گفت: آن از تراکتور و این هم از نساجی؛ من مظلوم‌ترین مربی ایران هستم.
او که به سختی صحبت می‌کرد گفت:" ببینید روزی که به باشگاه گفتم بیانیه بدهید برای این روز بود. بعد از اینکه آقای نوازی یا رحمتی صحبت کردند. حکمی که دو ساعت پیش اومد حق من نبود. به هریک از بچه‌های باشگاه زنگ می‌زنم جوابم را نمی‌دهند. مالک، مدیرعامل مدیر اجرایی یا مدیر رسانه‌ای. گناه من این است که تیم ۹ امتیازی را قهرمان کردم؟ اینه رسم معرفت؟ کسی که با شما صحبت می‌کند مظلوم‌ترین و تنهاترین ادم این فوتبال است. با همه جنگیدم. اینه رسمش؟ کسای دیگه رختکن نمی‌رن؟ فقط من رفتم؟ کی به من گفت دفاع کنم‌ که نرفتم؟ اینه حق تیمی که بعد از ۶۴ سال قهرمان شده؟ اینه رسم معرفت و مردانگی؟ نمی‌تونم صحبت کنم! به کی پناه ببرم. تراکتور را قهرمان کردم این اتفاق افتاد. تیم ۹ امتیازی را گرفتم از روزی که اومدم بعد سپاهان دوم جدول شدیم. آقای حدادیان این رسم رفاقت نبود. موبایلت روشن نبود جواب ندادی. مربی‌ای که همه کار کرد. گفتم بیانیه بدهید به مربی‌تان نود دقیقه فحش دادند."

ساکت که به وضوح صدایش می‌لرزید و با ناراحتی صحبت می‌کرد این طور حرف‌هایش را ادامه داد:" شماره همسرم را بین هواداران اراک پخش کردند! حق من و بچه‌هایم این نبود. من با ۵ جلسه محرومیت کجا برم، به کی شکایت کنم؟ می‌گویند با محرومیت به رختکن رفتی. دوتا مامور امنیتی در اراک بودند گفتند دقیقه ۴۲ و ۸۵ برید رختکن. من که در برنامه شما از نوازی معذرت خواستم. من که با محمد مشکلی نداشتم از او آقا تر که نداریم. خودشان که در کمیته گفتند من لگد نزدم دستیارم زده پس چرا آن ده روز که جو راه افتاد هیچ چیز نگفتند؟ مهدی رحمتی که خیلی ادعای بچه مسلمانی دارد. من هم قبولش دارم! صحبت من با آنها نیست. کی به من گفت دفاعیات ببرم که ۵ جلسه محروم شدم؟ کدوم تیم میاد دنبال من؟ مربی‌ای که ۳ سال گذشته ۲ جام گرفته و یک تیم نجات داده. این رسمشه؟ من نون حلال سر سفره بچه هایم اوردم. پیشنهاد دوبرابری داشتم از جای دیگه ولی دست یاعلی دادم. اینه حق مربی؟ من تولد همه بازیکنانم به آنها کادو دادم. پاداش دادم. این‌حق من است؟ چون من کسی را ندارم؟ به چه کسی بگویم؟ به ولله من در درگیری نبودم. زنگ زدم به سیف‌اله‌پور موبایلش زنگ می خورد خاموش می‌کند. آقای حدادیان من اشتباه کردم در رختکن یک حرفی به شما زدم ولی ۹۰ دقیقه آن حرف‌ها را که به من زدند چرا بیانیه ندادین؟ واقعا خسته شدم. شب و روز زحمت می‌کشم مثل همه مربی‌ها. دیگه نمی‌تونم‌، ولش کن"( گریه می‌کند)...


میثاقی در این لحظات صحبت‌های الهامی را تشریح می‌کند تا او کمی اوضاع بهتری پیدا کند. الهامی مجددا صحبت‌هایش را ادامه داد:" نگه داشتن نساجی از دو قهرمانی حذفی سخت‌تر بود. قطعا به باشگاه نامه زدند چون زنگ زدم جوابم را ندادند که همسرم به مدیر اجرایی باشگاه زنگ زد که به او گفتند روز بازی با اراک نامه گرفتند اما به من نگفتند. شما بگو مربی‌ای که ۵ هفته محروم است چه کسی سراغش می‌آید؟ گناه من اینه؟ کمیته انضباطی کاش یک بار من رو دعوت کنه. از خدا گله دارم... همینو فقط می‌تونم بگم معذرت می‌خوام از بینندگان اما نمی‌توانستم دیگر تحمل کنم. خود شما شاید یکم شبیه من باشی. مثل هم هستیم خودت بهتر می‌دونی. با همه جنگیدن و آخرش زمین خوردن خیلی سخته. دیگه بیشتر از این نمی‌تونم."

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها