کد خبر: ۵۴۸۱۵۱
زمان انتشار: ۱۲:۰۵     ۱۱ آبان ۱۴۰۴

نقش کتاب در رشد اخلاقی و شخصیتی فرزندان

والدین باید با انتخاب هوشمندانه کتاب‌ها و محتوای آموزشی، ایجاد امنیت روانی، همراهی در فعالیت‌های روزانه و آموزش مهارت‌ها، فرزندان را تربیت کنند. کنترل محتوا و گفت‌وگوی مؤثر، سلامت فکری، اخلاقی و عاطفی کودکان را تضمین می‌کند.

به گزارش پایگاه خبری 598، حجت الاسلام و المسلمین سیدعلیرضا تراشیون، کارشناس و مشاور خانواده در یکی از سخنرانی های خود به پرسش و پاسخی در موضوع «نقش آگاهی و مهارت والدین در پیشگیری از آسیب‌های تربیتی و خانوادگی» پرداخت که تقدیم شما فرهیختگان می شود.

پدر و مادرها همواره در تلاش‌اند تا فرزندان شایسته، سالم و موفقی را تربیت کنند؛ اما گاه در این مسیر با موانع و دشواری‌هایی روبه‌رو می‌شوند که روند تربیت را با اختلال مواجه می‌کند.

عواملی مثل «رسانه‌ها» یا «بیکاری و نداشتن برنامه منظم برای فرزندان» گاه باعث می‌شود مسیر تربیتی دچار آسیب شود. اکنون در ادامه‌ی همین بحث، به چند عامل دیگر نیز می‌پردازیم که برخی از آن‌ها ان‌شاءالله در همین برنامه مورد بررسی قرار خواهند گرفت.

* کتاب تأثیر مستقیمی بر شکل‌گیری شخصیت، تفکر و عواطف کودک دارد

یکی از مهم‌ترین عوامل مزاحم در تربیت، کتاب‌های نامناسب هستند. منظور از کتاب‌های نامناسب، آن دسته از کتاب‌هایی است که محتوای آن‌ها الگوهای غلط و ناهنجار را به ذهن و رفتار کودکان منتقل می‌کند.

باید توجه داشت که کتاب تنها وسیله‌ای برای سرگرمی نیست؛ بلکه تأثیر مستقیمی بر شکل‌گیری شخصیت، تفکر و عواطف کودک دارد.

کودکان معمولاً با شخصیت‌های داستانی همذات‌پنداری می‌کنند؛ یعنی خود را به جای قهرمان یا شخصیت اصلی داستان می‌گذارند و رفتارها و گفتارهای او را درونی می‌سازند.

برای مثال، تصور کنید کودکی چهار یا پنج ساله دارید و برایش کتابی می‌خرید با عنوانی مانند «مملی تنبل».

در اینجا چند مسئله وجود دارد: نخست آن‌که، استفاده از نام‌های محترم و مقدس در چنین عنوان‌هایی به‌هیچ‌وجه مناسب نیست.

دوم آن‌که، محتوای کتاب ماهیتی منفی دارد؛ زیرا تمام داستان حول محور «تنبلی» می‌گردد و کودک، در جریان داستان، به‌طور غیرمستقیم با ویژگی‌های یک فرد تنبل آشنا می‌شود و آن‌ها را در ذهن خود بازسازی می‌کند.

برخی ممکن است چنین استدلال کنند که همان‌طور که در شعر معروف سعدی علیه‌الرحمه آمده است: «ادب از که آموختی؟ از بی‌ادبان»، کودکان نیز می‌توانند از رفتارهای ناپسند، نکات مثبت بیاموزند.

اما واقعیت این است که این قاعده در مورد کودکان صادق نیست. کودکان هنوز به مرحله‌ای از رشد نرسیده‌اند که بتوانند رفتارهای نادرست را به‌صورت انتقادی تحلیل کنند و از آن نتیجه اخلاقی بگیرند.

به همین دلیل، آنان رفتارهای منفی را به‌راحتی می‌آموزند و تقلید می‌کنند.

بنابراین وقتی در یک کتاب، تنبلی یا بی‌ادبی به شکل مستمر توصیف و بازگو می‌شود، ذهن کودک ناخواسته در معرض یادگیری همان رفتارها قرار می‌گیرد. در نتیجه، چنین کتاب‌هایی برای تربیت کودک کاملاً نامناسب‌اند.

* مهم‌ترین فرآیند تربیت، انتخاب صحیح کتاب است

همین مسئله در سنین بالاتر و در مورد نوجوانان نیز صدق می‌کند. برای مثال، زمانی که برای نوجوانان خود کتاب‌هایی با محتوای رمان‌های عاطفی یا عاشقانه تهیه می‌کنیم ـ داستان‌هایی که در آن‌ها روابط احساسی بین دختر و پسر محور اصلی روایت است ـ باید توجه داشته باشیم که این آثار می‌توانند تأثیرات منفی قابل توجهی بر ذهن و عواطف نوجوان بگذارند.

در این دوره‌ی سنی، فرزندان ما در حال شکل دادن به هویت شخصی و عاطفی خود هستند و مواجهه‌ی ناآگاهانه با چنین محتواهایی ممکن است برداشت‌ها و احساسات نادرستی در آن‌ها ایجاد کند.

از این‌رو، والدین باید با دقت و آگاهی کامل کتاب‌های فرزندان خود را انتخاب کنند. توصیه می‌شود پیش از خرید هر کتاب، با افراد آگاه و متخصص در حوزه تربیت و ادبیات کودک مشورت شود.

افزون بر این، بهتر است پدر و مادر خودشان پیش از آن‌که کتاب را در اختیار فرزند قرار دهند، هرچند به‌صورت اجمالی، آن را مطالعه کنند تا از نبود آسیب‌های محتوایی اطمینان حاصل نمایند.

همچنین می‌توان پیش از خرید، در فضای مجازی یا منابع معتبر، درباره محتوای آن کتاب جست‌وجو کرد و نظرات کارشناسان یا والدین دیگر را درباره آن مطالعه نمود.

در صورتی که مشخص شد کتاب فاقد آسیب تربیتی است و محتوای آن با ارزش‌ها و نیازهای سنی فرزند سازگار است، آنگاه می‌توان آن را با اطمینان در اختیار او قرار داد.

به‌طور کلی، نظارت هوشمندانه و آگاهانه والدین بر منابع مطالعاتی فرزندان، به‌ویژه کتاب‌هایی که آنان می‌خوانند، نقش بسیار مهمی در سلامت فکری و اخلاقی آنان دارد.

کتاب می‌تواند پلی باشد برای رشد و تعالی کودک، یا در صورت انتخاب نادرست، عاملی برای انحراف فکری و رفتاری. بنابراین انتخاب صحیح و مسئولانه کتاب، بخشی جدایی‌ناپذیر از فرآیند تربیت است.

* سؤالات مخاطبین:

پسر هشت‌ساله‌ام شب‌ها نمی‌خوابد و دچار ترس و اضطراب شده است. الان به خانه‌ی جدید نقل مکان کردیم و هنوز از تنها خوابیدن می‌ترسد، اضطراب و حالت تهوع دارد، به فیلم و کارتون حساس شده و تصور می‌کند ممکن است دزد به خانه بیاید یا والدینش را از او بگیرند. وابستگی زیادی به مادر دارد. چه راهکاری برای کمک به او وجود دارد؟

من آغاز سخن و پاسخم را با روایتی از امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام شروع می‌کنم. حضرت می‌فرمایند: «میوه‌ی ترس، امنیت است.»

در واقع، ترس مکانیزمی خدادادی در وجود انسان است که او را در برابر خطرات و نگرانی‌ها ایمن می‌دارد. بنابراین، نباید از ترس کودکان خود بترسیم یا آن را غیرطبیعی بدانیم؛ زیرا این احساس، واکنشی طبیعی و نشانه‌ی سلامت روان کودک است.

با توجه به توضیحاتی که والدین محترم بیان کردند، روشن است که این خانواده در گذشته در معرض یک حادثه و آسیب روانی قرار گرفته‌اند. طبیعی است که ذهن یک کودک هشت یا نه ساله در مواجهه با چنین تجربه‌ای، دچار اضطراب و ترس شود و این حالات در او تداوم یابد.

در این شرایط، مهم‌ترین اقدام والدین آن است که به واکنش‌های ترس‌آلود کودک پاسخ آرام‌بخش بدهند.

نباید به‌صورت منطقی و تکراری با او صحبت کرد و گفت: «نگران نباش، محله‌مان را عوض کردیم»، یا «درِ خانه قفل است و کسی نمی‌تواند بیاید»، یا «راه پشت‌بام را بستیم و ایمن است».

این نوع توضیحات نه‌تنها کمکی نمی‌کند، بلکه ممکن است ذهن کودک را دوباره به سمت حادثه‌ی ترسناک گذشته بازگرداند.

در مقابل، باید با رفتار و گفتار آرامش‌بخش به او اطمینان داد. اگر کودک زمانی احساس آرامش می‌کند که مادرش در کنارش باشد، مانعی ندارد مادر برای مدتی به‌عنوان مهمان در اتاق او بخوابد.

البته لازم نیست همه‌ی وسایل خواب مادر به آن اتاق منتقل شود تا کودک احساس کند قرار است برای همیشه کنار او بماند.

بهتر است مادر با یک زیرانداز سبک و بالشی ساده در اتاق کودک حضور داشته باشد و به او بگوید: «چون تو فعلاً از این موضوع می‌ترسی، من کنارت هستم و تو را تنها نمی‌گذارم.»

این همراهی موقت، برای کودک ایجاد احساس امنیت و اطمینان می‌کند.

باید توجه داشت که واکنش‌های ترسی در کودکان معمولاً راهکارهای پیچیده‌ای ندارند.

اگر بتوانیم فضای روانی و محیطی امن برای او ایجاد کنیم، به مرور زمان این مشکل برطرف می‌شود.

نکته‌ی مهم این است که از گفت‌وگو درباره‌ی حادثه یا موضوعات مشابه پرهیز کنیم، زیرا چنین صحبت‌هایی اغلب اثر اصلاحی ندارند و حتی ممکن است ذهن کودک را دوباره به سمت خاطرات اضطراب‌آور سوق دهند.

وقتی والدین مکرراً می‌گویند: «ببین، درِ پشت‌بام را قفل کردیم، دیگر دزدی نمی‌آید»، در واقع ذهن کودک را دوباره به سمت همان واقعه‌ی ترسناک هدایت می‌کنند و اضطراب او را تشدید می‌کنند.

بنابراین، بهترین کار این است که تنها احساس امنیت و آرامش به کودک منتقل شود و ذهن او از یادآوری رویدادهای نگران‌کننده دور بماند.

نکته‌ی دوم و پایانی نیز این است که طبق گفته‌ی والدین، کودک در طول روز تحرک کافی ندارد و به همین دلیل هنگام خواب هنوز انرژی زیادی در بدنش باقی می‌ماند.

معمولاً کودکانی که پرانرژی هستند ولی فعالیت بدنی کافی ندارند، وقتی شب به بستر می‌روند، ذهن‌شان درگیر افکار مزاحم می‌شود و همین موجب بی‌خوابی آنان خواهد شد.

بنابراین، توصیه می‌شود که والدین در طول روز زمینه‌ی بازی و فعالیت بدنی مناسب را برای او فراهم کنند تا پیش از خواب کاملاً خسته شود.

در این حالت، هنگامی‌که سرش را روی بالش می‌گذارد، بدون آن‌که متوجه شود، به خواب می‌رود.

در نتیجه، دو نکته‌ی اصلی در این زمینه باید مورد توجه باشد:

۱ . ایجاد احساس امنیت و آرامش در کودک از طریق حضور اطمینان‌بخش والدین، به‌ویژه مادر.

۲ . تخلیه‌ی انرژی او در طول روز از طریق فعالیت و بازی تا هنگام خواب دچار افکار مزاحم نشود.

با رعایت این دو نکته و همراهی آرام و مستمر والدین، ان‌شاءالله کودک به‌تدریج ترس‌های شبانه‌اش را پشت سر خواهد گذاشت و به خواب آرام و طبیعی بازمی‌گردد.

* شوهرم مدام به پسر هشت‌ساله‌مان تذکر می‌دهد و از او ایراد می‌گیرد. هرچقدر هم به ایشان می‌گویم این روش اشتباه است، گوش نمی‌دهد و کار خودش را می‌کند. همسرم عصبی، ایرادگیر و درون‌گراست. چه راهکاری برای مدیریت این وضعیت وجود دارد؟

معمولاً در مباحث تربیتی، بسیاری از والدین به‌جای استفاده از روش‌های درست، به

همین اتفاق در مورد تذکرهای مداوم نیز رخ می‌دهد. چرا ما گاهی بدون توقف به فرزندان خود تذکر می‌دهیم؟ چون راه‌های جایگزین را نمی‌دانیم. چرا دائماً امر و نهی می‌کنیم؟ زیرا با راهکارهای صحیح تربیت و شیوه‌های درست برخورد با رفتارهای کودکان آشنا نیستیم.

در واقع، اگر بخواهم در یک جمله خلاصه کنم، آنچه در این خانواده در حال وقوع است، نشانه‌ی نوعی نابلدی تربیتی است.

چون والدین، به‌ویژه پدر، تنها ابزاری که بلد است، تذکر، امر و نهی و گاهی حتی تنبیه است. در حالی‌که این ابزارها، همان‌طور که گفته‌ام، «آنتی‌تربیت» هستند؛ یعنی به جای آن‌که موجب تربیت شوند، نتیجه‌ی معکوس دارند و اثرات مخرب بر روحیه‌ی کودک می‌گذارند.

بنابراین نخستین کاری که باید انجام شود، افزایش سطح دانش و مهارت‌های تربیتی والدین است. اجازه دهید توضیح دهم:

وقتی کودکی خطا می‌کند، معمولاً دو علت اصلی دارد. نخست آن‌که ممکن است خطا در اختیار او نباشد و از روی ناتوانی یا شرایط محیطی رخ دهد.

برای مثال، کودکی هنگام بازی، پایش به سینی چای می‌خورد و چای می‌ریزد. در چنین حالتی، نیازی به سرزنش یا آموزش ندارد، بلکه باید محیط را ایمن‌تر کنیم؛ مثلاً دیگر سینی چای را در مسیر رفت‌وآمد قرار ندهیم.

اما علت دوم خطاها این است که کودک هنوز مهارت لازم را نیاموخته است.

برای نمونه، وقتی والدین مدام می‌گویند: «بنشین مشقت را بنویس»، یا «چرا همیشه کارهایت را به آخر شب موکول می‌کنی؟»، در واقع به جای آموزش، فقط تذکر می‌دهند.

شاید کودک هنوز مهارت برنامه‌ریزی را یاد نگرفته است. در این‌جا، وظیفه‌ی والدین آموزش آن مهارت است، نه سرزنش.

می‌توان با کودک با همدلی و همراهی رفتار کرد. مثلاً مادر می‌تواند بگوید: «عزیزم، نمی‌گویم تلویزیون نبین، می‌توانی تماشا کنی. نمی‌گویم بازی نکن، بازی هم حق توست. اما باید مشقت را هم بنویسی. بیا با هم برنامه‌ریزی کنیم. بگو ببینم، کدام کارتون را بیشتر دوست داری؟ چه ساعتی پخش می‌شود؟ ساعت شش؟ خیلی خوب، ساعت شش تلویزیون را روشن کن و بعد از تمام شدن برنامه، خاموشش کن. حالا برای بازی هم وقت بگذاریم. بیا با هم بازی فکری کنیم، مثلاً اتل‌متل یا نگار بازی. بعد از بازی هم با خیال راحت مشقت را بنویس.»

در چنین فضایی، خانه آرام می‌شود و تنش جای خود را به همکاری و مشارکت می‌دهد. در واقع، به جای تذکر مداوم، باید برنامه‌ریزی و آموزش مهارت‌ها را جایگزین کرد.

اما در پاسخ به این مادر گرامی که از رفتار همسرشان گلایه‌مند هستند، باید عرض کنم: اگر امکان دارد، به جای تذکر مستقیم و بحث در خانه، زمان‌هایی را برای مطالعه‌ی مشترک کتاب‌های تربیتی در نظر بگیرید. این کار را می‌توان در فضایی صمیمی و آرام انجام داد تا حالت تقابل نداشته باشد.

من معمولاً به خانم‌ها توصیه می‌کنم که از قدرت کلام خود به‌درستی بهره بگیرند. اگر زن بتواند با کلامی لطیف و مؤثر با همسرش ارتباط برقرار کند، می‌تواند تأثیر عمیقی بر رفتار و نگرش او بگذارد.

گاهی برخی از خانم‌ها ناخواسته با لحن تند، تحکم‌آمیز یا انتقادی صحبت می‌کنند و همین امر باعث می‌شود همسرشان مقاومت و لجبازی پنهان نشان دهد.

در یکی از مراجعات، خانمی به من گفت: «چندی پیش متوجه شدم شوهرم با خانمی ارتباط دارد. او را پیدا کردم و با او درگیر شدم و در نهایت شوهرم را از خانه بیرون کردم.»

وقتی از او پرسیدم چرا چنین اتفاقی افتاده، گفت: «عجیب است، آن خانم سیزده چهارده سال از شوهرم بزرگ‌تر بود، زیبایی خاصی هم نداشت و حتی از نظر مالی در سطح پایین‌تری بود. من نمی‌دانم شوهرم چرا به او علاقه‌مند شده بود.»

لبخندی زدم و گفتم: «شاید پاسخ را خودتان می‌دانید.» و واقعاً هم همین‌طور بود. آن خانم به او گفت: «حاج‌آقا، آن زن فقط یک ویژگی داشت؛ زبان نرم و شیرینی داشت. با حرف‌هایش دل مرد را به دست آورده بود.»

این ماجرا درس بزرگی دارد. گاهی خانمی با وجود همه‌ی توانایی‌ها و ویژگی‌های مثبت، چون لحن گفتارش تند یا گزنده است، نمی‌تواند تأثیر مطلوبی بر همسر خود بگذارد. در حالی‌که خانمی دیگر، با زبانی آرام و مؤثر، دل همسرش را نرم می‌کند.

امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام فرموده‌اند: «قدرت کلام از شمشیر نیرومندتر است.» بنابراین، اگر زنی بتواند بر قدرت کلام و شیوه‌ی بیان خود کار کند، می‌تواند همسرش را در مسیر تربیت فرزند به یک بازوی مؤثر و همراه تبدیل کند.

* پسرم بیست‌ساله و دانشجوست و تمایل به ازدواج دارد. در این شرایط، والدین چه نقشی می‌توانند داشته باشند؟ آیا من می‌توانم برای او خواستگاری بروم و اگر جواب رد دادند، چه اقدامی باید انجام دهم؟

ما معمولاً درباره‌ی ازدواج فرزندان دو نکته‌ی اساسی را مطرح می‌کنیم.

نکته‌ی نخست این است که اگر جوانی در معرض گناه قرار گیرد و بیم آن برود که به لغزش بیفتد، در این‌جا ازدواج برای او واجب می‌شود؛ یعنی والدین نمی‌توانند در برابر این امر الهی بی‌تفاوت بمانند.

در چنین شرایطی، وظیفه‌ی ما این است که با هوشمندی و دقت برای او انتخابی شایسته و درست داشته باشیم.

اما اگر شرایط به گونه‌ای است که فرزند به گناه نمی‌افتد ولی تمایل طبیعی و سالم به ازدواج دارد، در این صورت ما چند توصیه برای خانواده‌ها داریم.

اولین نکته این است که باید ذهن خود و فرزندمان را فعال و واقع‌بین کنیم. ازدواج فقط یک رابطه‌ی ساده‌ی دو نفره نیست؛ بلکه مجموعه‌ای از عوامل گوناگون است که همه‌ی آن‌ها باید مورد توجه قرار گیرد.

به عنوان نمونه، وقتی حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام به خواستگاری حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها رفتند، پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله پس از طی مراحل اولیه، از حضرت علی علیه‌السلام پرسیدند:

«علی‌جان، بگو ببینم چه داری؟» یعنی از وضعیت توانمندی و آمادگی او برای زندگی پرسیدند. این نشان می‌دهد که آمادگی مالی و مسئولیت‌پذیری در زندگی مشترک، از دیدگاه دین و عقل بسیار مهم است.

ما نیز باید از فرزندمان بپرسیم: «الان توانایی تو چیست؟ تا چه اندازه می‌توانی زندگی خود را اداره کنی؟ چه مهارت‌ها و قابلیت‌هایی داری؟» این بخش اول است.

بخش دوم مربوط به آمادگی اخلاقی و رفتاری است. وقتی جوان وارد زندگی مشترک می‌شود، باید با اصول همسرداری، تعامل با خانواده‌ی همسر و حفظ احترام و آرامش آشنا باشد.

باید از او بپرسیم: «چه اندازه با این مهارت‌ها آشنایی؟ تا حالا در این زمینه آموزشی دیده‌ای؟»

اگر بخواهد به مرحله‌ی انتخاب همسر برسد، لازم است بداند که انتخاب همسر نیازمند دقت و آگاهی است.

در این مرحله، مطالعه‌ی کتاب‌های معتبر در حوزه‌ی ازدواج و مشورت با افراد آگاه و کارشناس بسیار سودمند است تا بتواند فردی هم‌کفو و مناسب را برای زندگی انتخاب کند.

در واقع باید ذهن او را از نگاه سطحی به ازدواج، به نگاهی منطقی و عمیق‌تر هدایت کنیم. گاهی جوان‌ها تنها از روی احساس یا علاقه‌ی زودگذر تصمیم می‌گیرند، در حالی‌که ازدواج تصمیمی سرنوشت‌ساز است و باید همه‌ی جوانب آن سنجیده شود.

اگر امروز با فرزندمان این مسائل را صادقانه در میان نگذاریم، ممکن است در آینده به ما بگوید: «شما که تجربه داشتید و می‌دانستید، چرا مرا آگاه نکردید؟ من جوان بودم و نمی‌دانستم.»

بنابراین باید از ابتدا با او گفت‌وگو کنیم و نگاهش را نسبت به ازدواج پخته‌تر سازیم.

حال اگر پس از این گفت‌وگوها دیدیم که فرزندمان از نظر فکری و عاطفی به بلوغ لازم رسیده، توانایی اداره‌ی زندگی را دارد و در انتخاب خود به دنبال هم‌کفو و تناسب فکری است، آن‌گاه باید از او حمایت کنیم و روند طبیعی خواستگاری و تصمیم‌گیری را آغاز کنیم.

در این مسیر، ملاک‌ها و معیارهایی وجود دارد که باید بر اساس آن‌ها پیش رفت، اما نکته‌ی مهم این است که نباید با یک پاسخ منفی و قاطع، مانند «نه، تو هنوز بچه‌ای»، او را از ادامه‌ی مسیر دلسرد کنیم.

بهتر است به جای رد مستقیم، از روش گفت‌وگو و قانع‌سازی منطقی استفاده کنیم؛ با آرامش صحبت کنیم، مسیر درست را برایش توضیح دهیم و به او نشان دهیم که ازدواج یک تصمیم ساده نیست، بلکه نیازمند آمادگی و برنامه‌ریزی است.

به این ترتیب، فرزند هم احساس می‌کند که حرفش شنیده می‌شود و هم درک می‌کند که والدین خیر و صلاح او را می‌خواهند. نتیجه این گفت‌وگو، رشد فکری، آرامش خانوادگی و تصمیم‌گیری آگاهانه در مسیر ازدواج خواهد بود.

* پسر چهارده‌ساله‌ام با گوشی پدرش عکس‌های غیراخلاقی دیده است و خودش هم گوشی ساده دارد. چه راهکاری برای مدیریت این وضعیت وجود دارد؟

در این‌گونه مسائل باید دو وضعیت را از هم تفکیک کنیم. گاهی فرزند متوجه می‌شود که ما از این موضوع آگاه شده‌ایم، و گاهی نه. در هر دو حالت، باید با یک رویکرد سنجیده و اصولی مسئله را پیگیری کرد.

اگر فرزند متوجه شده که ما فهمیده‌ایم، دو اقدام اصلی لازم است. نخست آن‌که باید ناراحتی و اندوه خود را به‌صورت جدی و صادقانه ابراز کنیم. حتی اگر مادر متوجه این موضوع شده است، می‌تواند با حالت تأثر و اندوه با فرزندش صحبت کند و بگوید: «این چه کاری بود که کردی؟ می‌دانی این کار چقدر اشتباه و ناراحت‌کننده است؟ من واقعاً نمی‌دانم با این رفتار چه کنم».

در این حالت، فرزند باید قبح و زشتی عمل خود را درک کند و به مرحله‌ای از آگاهی برسد که در ذهنش این تصور شکل بگیرد که «عجب اشتباهی کردم، کاش این کار را انجام نداده بودم، ببین مامان چقدر ناراحت شد، پس حتماً کار بدی بوده است».

گام دوم در چنین موقعیتی، پیشگیری از تکرار این اتفاق است.

پیشگیری‌ها باید هوشمندانه و درعین‌حال آرام و غیرمستقیم باشند.

به‌عنوان نمونه، والدین باید از این پس مراقبت بیشتری نسبت به گوشی‌های خود داشته باشند، اجازه ندهند فرزند با گوشی در خلوت و تنهایی قرار گیرد، و فضای کار با گوشی را به محیطی مشترک و در معرض دید تبدیل کنند تا فرصت خطا کمتر شود.

اما در حالتی دیگر، ممکن است پدر و مادر از موضوع باخبر باشند ولی فرزند هنوز نداند که آن‌ها می‌دانند.

در این شرایط بهتر است کودک را در وضعیتی میان «ترس و امید» قرار دهند؛ به این معنا که با لحنی غیرمستقیم و هشداردهنده بگویند: «مادرجون، یه وقت گوشی بابا رو برنداری و اشتباهی چیزی نبینی که نباید ببینی یا متنی نخونی که مناسب نیست‌ها».

با این بیان، ذهن او درگیر می‌شود و احتمال می‌دهد شاید پدر و مادر از ماجرا اطلاع دارند، اما چون واکنش شدیدی ندیده، دچار تردید می‌شود و همین حالت بازدارنده است.

نکته دوم نیز مشابه مرحله‌ی دوم حالت قبل است؛ یعنی باید شرایطی فراهم شود که کودک دیگر با گوشی به‌تنهایی نماند تا چنین موضوعی تکرار نشود. در واقع، این بخش همان اقدام پیشگیرانه است که باید با جدیت دنبال شود.

در ادامه، گاهی والدین می‌پرسند اگر ما به فرزندمان بگوییم نباید سراغ گوشی پدرش برود یا نباید به محتوای نامناسب دسترسی داشته باشد، ممکن است او برداشت اشتباهی کند و تصور کند که «من حریم خصوصی دارم، شما حق ندارید وارد آن شوید یا گوشی‌ام را ببینید».

در حالی که قبلاً گفته شده بود گوشی در خانه نباید رمز داشته باشد. در پاسخ باید گفت اگر دقت کرده باشید، در بیان این هشدار از واژه‌هایی استفاده می‌شود که هیچ‌گونه تعارضی با اصل کنترل و نظارت والدین ندارد.

وقتی می‌گوییم «مبادا چیزهایی را ببینی که نباید ببینی»، ذهن کودک متوجه این نکته نمی‌شود که چرا این محتوا در گوشی پدر بوده، بلکه پیام هشدار درباره‌ی اصل رفتار است.

ممکن است پدر در حال جست‌وجو یا استفاده‌ی عادی از اینترنت بوده باشد و ناخواسته محتوایی ظاهر شده باشد؛ چون متأسفانه فضای مجازی کاملاً امن نیست و احتمال مواجهه با محتوای نامناسب وجود دارد.

از سوی دیگر، اگر والدین آگاه و حرفه‌ای از تلفن همراه استفاده کنند، می‌توانند با نصب ابزارها و نرم‌افزارهای مناسب، محیط مجازی را برای خانواده و فرزندان امن‌تر سازند و از آسیب‌ها پیشگیری کنند.

در پایان، چون به انتهای گفت‌وگو رسیده‌ایم، لازم است یک نکته‌ی کلیدی را یادآور شوم.

پدر و مادرها باید حتماً به «خوراک فکری» فرزندانشان توجه جدی داشته باشند. یکی از مهم‌ترین بخش‌های این خوراک ذهنی، مطالعه و انتخاب کتاب‌های مفید و آموزنده است.

همان‌گونه که در روایات معصومین آمده است، همان‌طور که برای غذایی که می‌خورید و برای مال حلال دقت می‌کنید، باید برای محتوایی که ذهن فرزندتان با آن تغذیه می‌شود نیز حساس باشید.

مطالبی که کودک می‌خواند یا می‌بیند، تأثیری عمیق بر شکل‌گیری شخصیت و باورهای او دارد. بنابراین، دقت در انتخاب منابع فکری و فرهنگی برای فرزندان در این دوران رشد، نقشی اساسی در سلامت فکری و اخلاقی آنان خواهد داشت.

برای شنیدن و دانلود صوت اینجا را کلیک کنید

اخبار ویژه
نظرات بینندگان
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
جدیدترین اخبار پربازدید ها
نیازمندیها
09107726603 تماس یا پیام در پیام رسان های ایتا و تلگرام