أَلَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَرَى(علق 14) * * * آیا او ندانست که خداوند (همه اعمالش را) می‌بیند؟! * * * نداند او که همانا خدای می‌بیند/همه هرآنچه به هستی به امر خود افزود

      
کد خبر: ۴۶۴۲۲۷
زمان انتشار: ۱۵:۰۹     ۱۴ آذر ۱۳۹۸
شاخصه های معماری و شهرسازی تراز انقلاب اسلامی (بخش نهم):
مدیریت شهری در ایران در حال سکولاریزه کردن جامعه است وسعی دارد نقش دین را در زندگی مردم در مقیاس اجتماعی کمرنگ کند. به‌عنوان‌مثال حذف نام شهدا از معابر و یا منزوی کردن مساجد در متن شهر نمونه‌ای از اقدامات مدیریت شهری است. نظام شهرسازی موجود در طرح‌های توسعه شهری اصلاً تعریف و جایگاهی برای نقش خانواده در نظر گرفته و برایش هم اهمیت ندارد.
به گزارش سرویس اجتماعی پایگاه 598، هدف ملت ایران وانقلاب اسلامی، ایجاد یک تمدن نوین اسلامی است؛ این تمدن نوین دوبخش دارد: بخشی، بخش ابزاری است؛ بخش دیگر، متنی واساسی واصلی است. بخش حقیقی، آن چیزهایی است که متن زندگی ما راتشکیل می‌دهد؛ که همان سبک زندگی است...مثل مسئله خانواده، سبک ازدواج و...

اکنون که در دهه پنجم انقلاب اسلامی قرار داریم و مقام معظم رهبری فرآیند ادامه مسیر انقلاب را در بیانیه گام دوم ترسیم نمودند به نظر می‌رسد وقت آن رسیده است که ازمدیریت شهری ونظام شهرسازی و معماری موجود کشور سؤال بشود که آیا با این وضعیت موجود شهرسازی و معماری، امکان نقش آفرینی شهردر تمدن سازی وجود دارد؟ دراین یادداشت سعی داریم از نگاه دیگر به مقوله خانواده بپردازیم. خطری که امروزه جامعه ما را تهدید می‌کند تقدس زدایی از کانون خانواده است. مهم‌ترین مکتبی که در حال حاضردربرابر جهان بین اسلام خودنمایی می‌کند لیبرالیسم است. ازویژگی های لیبرالیسم فردگرایی و عدم پذیرش مسئولیت اجتماعی است. آمارها حاکی از آن است که پدیده فردگرایی در کشور رو به فزونی است و از طرفی با کاهش ازدواج و افزایش آمار طلاق در جامعه روبرو هستیم. خانواده به مثابه قلب تپنده و شریان حیاتی برای تمدن نوین اسلامی می‌ماند واگر این عضو حیاتی تشکیل نشود ویا ناقص بوجود بیایدمسیرتحقق تمدن اسلامی با مشکل روبرو خواهد شد. قبل‌تر اشاره داشتیم که محیط و فضای زیستی بر رفتار وفعالیت انسان تأثیر گذار است امروزه نزدیک به پنج میلیون خانواده در حاشیه شهرها زندگی می‌کنند به نظر می‌رسد دولت دراین دوسال باقی مانده از مسئولیت خود به جای طرح پوپولیستی وپر از ابهام وتناقض طرح ملی مسکن، می‌توانست با فرآیندی ساختارگرایانه و باکمک دیگر ارگان‌ها مسئله حاشینی نشینی را که باعث افت کیفیت زندگی خانواده هاشده است تاحدودی حل کند. حاشیه نشینی به دلیل عدم رعایت عدالت ایجاد شده است و مدیریت شهری نیز برشدت آن افزوده است.

مدیریت شهری در ایران در حال سکولاریزه کردن جامعه است وسعی دارد نقش دین را در زندگی مردم در مقیاس اجتماعی کمرنگ کند. به‌عنوان‌مثال حذف نام شهدا از معابر و یا منزوی کردن مساجد در متن شهر نمونه‌ای از اقدامات مدیریت شهری است. نظام شهرسازی موجود در طرح‌های توسعه شهری اصلاً تعریف و جایگاهی برای نقش خانواده در نظر گرفته و برایش هم اهمیت ندارد چراکه طرح‌های موجود تقلیدی از مکتب لیبرالیسم است و خانواده در تمدن غرب نقش مهمی ندارد. در کنار همه عوامل فردگرایی و خطراتی که خانواده را تهدید می‌کند نباید از نقش شهرسازی و معماری به‌سادگی عبور کرد. زمانی که خانواده‌ای ازمتن شهر پس‌زده می‌شود و اعضای خانواده برای کسب درآمد مجبور می‌شوند به دلیل مکان‌یابی غلط کاربری‌ها، فاصله دوری را برای رسیدن به محل کار طی کنند و پس از بازگشت از محل کار نیز به دلیل ترافیک و شلوغی‌های فضای شهر فرصتی برای بودن در کنار خانواده را پیدا نمی‌کنند این خانواده دیگر چگونه می‌تواند وظایف خودش را به‌درستی انجام بدهد؟ البته وقتی دولت‌ها به بهانه کمبود زمین خانه‌هایی سی متری و پنجاه متری را به‌صورت انبوه ایجاد می‌کنند و خانه به خوابگاه تنزل پیدا می‌کند طبیعتاً افراد در خانه احساس آرامش و آسایش نخواهند داشت و سعی می‌کنند بیشترین وقتشان را در فضای گمشده، جذاب و فریبنده شهر سپری می‌کنند و به‌تدریج میل به ماندن در فضای خانواده کمرنگ شده و درنتیجه اعضای خانواده وقت کمتری برا باهم بودن خواهند داشت و نتیجه آن آسیب‌پذیر شدن خانواده است.

پس دو مقوله عدم مکان‌یابی صحیح کاربری‌ها و کوچک‌سازی خانه‌ها از عوامل مؤثر در آسیب‌پذیر شدن خانواده‌ها است. مدیریت شهری غربی بر اساس آزمون‌وخطا به دنبال رفع نیازهای شهروندان است که البته نیازهای مادی عده‌ای خاص برایشان در اولویت است و در بازه‌های زمانی متفاوت نیز طرح‌ها و برنامه‌هایی جذاب و گاه فریبنده را مطرح می‌کنند امروزه نیز مدیریت شهری ما به دنبال همان طرح‌های لیبرالیسمی مانند شهر 24 ساعته، شهر هوشمند، شهر خلاق، Tod و... است این طرح‌ها به کیان خانواده آسیب می‌رساند. این طرح‌ها درشان شهرسازی تراز انقلاب اسلامی نیست؛ و به ضرس قاطع می‌توان بیان کرد این طرح‌ها به دلیل تفاوت بنیادین با نگاه اسلام به انسان و فضای زیستی متناسب با ایران اسلامی نیست.

شهرسازی انقلاب اسلامی اولویت اول آن در مقیاس طرح‌های توسعه شهری، محله محوری با مرکزیت مکان معنوی به نام مسجد است که پناهگاه شهروندان و مرکز مدیریت محله است. محله سپر بلای خانواده است. شهرسازی تراز انقلاب می‌کوشد تا نیازهای خانواده را در محله رفع کند. در محله اسلامی افراد از احوال یکدیگر آگاه هستند و تعاملات اجتماعی دارای بیشترین سطح ممکن می‌باشد. به نظر می‌رسد مهم‌ترین کار در بحث اجرایی کردن محله محوری در شهرسازی تراز انقلاب اسلامی، رسیدن به مدل توزیع کاربری‌ها در محله بر اساس مدل نیازهای خانواده با محوریت مسجد است.

پایان بخش نهم...
نویسنده: علی حجازیان پژوهشگر شهرسازی اسلامی

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها