کد خبر: ۱۰۰۱۹۵
زمان انتشار: ۱۲:۲۷     ۲۶ آذر ۱۳۹۱
دکتر ثواقب:
هم اندیشی، دانشگاه نتوانسته شیوه‏ی آموزش طلبگی حوزه‏ها، رابطه‏ی صمیمانه استاد و شاگردی، معنویت و اخلاق معمول در حوزه‏ها و نیز باریک بینی و مطالعه‏ی عمیق حوزه‏ها را در شیوه‏ی آموزشی و پژوهشی و تربیتی خود جاری سازد.
سرویس علمی فرهنگی هم اندیشی، 27آذر روز وحدت حوزه و دانشگاه است. وحدت حوزه و دانشگاه از مسائل کلیدی و راهبردی نظام بوده و رهبر معظم انقلاب نیز به این مهم اشاره و تأکید دارند: "مسأله‌ى وحدت حوزه و دانشگاه به اعتقاد من يكى از اساسى‌ترين و پيچيده‌ترين و عميق‌ترين مسائل انقلاب است".
لذا به همین مناسبت نظر جناب دکتر جهانبخش ثواقب استاد و محقق تاریخ و عضو هیأت علمی دانشگاه لرستان را در خصوص ماهیت وحدت حوزه و دانشگاه و همچنین فاصله آن با آنچه منظور نظر امام راحل (ره) بوده جویا شدیم که در ادامه آمده است.
****************
مسأله‏ی وحدت حوزه و دانشگاه از جمله مسائلی است که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، در کانون توجه اندیشمندان و متفکران جامعه قرار گرفت و به صورت مفهومی غالب و رایج درآمد. با تعیین ۲۷ آذر ماه به عنوان روز وحدت حوزه و دانشگاه و تشکیل نهاد و پژوهشکده‏ی همکاری حوزه و دانشگاه، رابطه‏ی این دو نهاد علمی و فکری تقویت و تداوم یافت. هر ساله نشست‎ها و همایش‏هایی درباره‏ی وحدت این دو مرکز علمی مهم برگزار می‏شود که درباره‏ی محدوده‏ی قلمرو این وحدت، امکان یا عدم امکان وحدت بین این دو نهاد، عوامل وحدت و موانع آن به بحث و بررسی می‏نشینند. از این رو، تحلیل‏ها و رویکردهای مختلفی نیز در این باره ارائه شده است. 

پرسش های پیرامون وحدت حوزه و دانشگاه
درباره‏ی این موضوع مهم چند پرسش اساسی می‏توان مطرح کرد. از این قبیل که:
۱. وحدت مورد نظر حضرت امام خمینی(ره) درباره‏ی حوزه و دانشگاه و مراد ایشان چه نوع وحدتی بوده است؟
۲. وحدت حوزه و دانشگاه چگونه تحقق می‏یابد؟ به تعبیری عوامل این وحدت کدامند؟
۳. چه موانعی بر سر راه وحدت حوزه و دانشگاه وجود داشته و دارد؟
ضرورت طرح بحث وحدت حوزه و دانشگاه از درون دیدگاه‏هایی برآمد که در همان آغاز درباره‏ی این مقوله وجود داشت که رابطه‏ی این دو نهاد را به شکل‏های گوناگونی مطرح می‏کردند. از جمله:
۱. واگرایی (جدایی کامل معرفتی) دو نهاد حوزه و دانشگاه
۲. متفاوت بودن روش‏های معرفتی (تفاوت روش شناسی)
۳. متباین بودن ایدئولوژی دو نهاد (اختلاف در جهان بینی)
۴. متفاوت بودن اهداف علمی و آموزشی در دو نهاد (تفاوت در هدف‏ها)
۵. اختلاف ساختاری (نظام آموزشی) دو نهاد. 

دیدگاه های مطرح در خصوص ماهیت وحدت حوزه و دانشگاه
از این رو درباره نوع رابطه‏ی این دو نهاد چند دیدگاه در فضای گفتمانی جامعه مطرح شد:
۱. دیدگاه تلفیق و ادغام دو نهاد و ایجاد یک نهاد علمی جدید از ترکیب آن دو
۲. دیدگاه اصل و تابع یعنی یکی از نهادها اصل قرار گیرد و دیگری تابع آن که خود به دو شکل متصور بوده: ۱) اصل بودن حوزه و فرع بودن دانشگاه؛ ۲) اصل بودن دانشگاه و فرع بودن حوزه
۳. جدایی کامل دو نهاد بدون همکاری و تعامل و بلکه حفظ همان روحیه‏ی تقابلی و ستیزه محوری پیشین
۴. وحدت حوزه و دانشگاه با حفظ استقلال هر دو نهاد

در توضیح این دیدگاه‏ها گفتنی است که برخی بر این باور بودند که این دو حوزه علمی از نظر ماهیت و معرفت و ساختار کاملاً از هم جدا بوده و ساخت معرفتی هر کدام از دیگری جداست. اساس معرفت حوزه بر خداشناسی و معرفت دینی و خدا باروری است لیکن معرفت دانشگاه بر علم تجربی و معرفت پوزیتیویستی است و از نظر مبانی انسان شناسی با هم متفاوت اند.
بنابر این با وجود اختلاف در مبانی معرفتی، روش‎ها، اهداف و اخلاق این دو نهاد نمی‏توانند با یکدیگر همکاری و تعامل داشته باشند و بلکه بین آن‏ها واگرایی کامل معرفتی وجود دارد. 

نظریه امام(ره) در وحدت حوزه و دانشگاه ابطال تمام انظار گذشته
در برابر این نظریه‏های تقابلی و واگرا و ستیزه محور، حضرت امام خمینی(ره) بر وحدت حوزه و دانشگاه به عنوان دو نهاد علمی و فکری مهم تأکید کردند. ایشان بر همبستگی اخلاقی ـ سیاسی بین دو قشر روحانی و دانشگاهی اصرار داشتند و نسبت به توطئه‏های بیرونی و درونی در برهم زدن این وحدت هشدار می‏‎دادند. عواملی مانند سیاست دین زدایی و روحانیت ستیزی، غرب گرایی، خود باختگی و اسلام ستیزی، افکار شرق زده و غرب زده‏ی دانشگاهیان، تلاش برای کنارزدن دین از دانشگاه و عرصه‏ی سیاسی ـ اجتماعی، عدم شناخت صحیح دانشگاهیان از جامعه‏ی اسلامی و ایرانی، برنامه ریزی در جهت به انزوا کشاندن روحانیون.

حضرت امام (ره) ایجاد دشمنی و اختلاق بین دو قشر روحانی و دانشگاهی را پدیده‏‏ای برنامه ریزی شده از زمان رضاخان می‏دانست و وابستگی فکری و فرهنگی در این پدیده ی برنامه ریزی شده را از اهداف عمده محسوب می‏کرد. اقدامات دین ستیزانه و ضد روحانیت رضاخان در جدایی روحانی و دانشگاهی از یکدیگر مؤثر بوده است. همان طور که می‏دانیم با ایجاد دانشگاه‏های جدید در کشور که بر اساس الگوی غربی بود، تمایز و اختلاف بین دو نگرش به علم و جدایی بین علوم مادی(طبیعی) و علوم دینی که رهاورد تحولات پس از رنسانس غرب بود، در برنامه ریزی آموزشی دانشگاه در کشور ما نیز مورد تأکید و ترویج قرار گرفت و در نتیجه دو نهاد حوزه و دانشگاه در جدایی کامل از هم به حیات خود ادامه دادند و در اثر عواملی، نوعی بدبینی و نگرش منفی نسبت به یکدیگر در میان گردانندگان این دو نهاد، شکل گرفت تا آنجا که به تحقیر، جدایی، نفی و دشمنی یکدیگر پرداختند و از مبادله‏ی افکار و اندیشه‏ و تعامل ورزی در موضوعات علمی مشترک و ایجاد تفاهم و همدلی و همبستگی عاطفی محروم ماندند.

از این رو ضرورت وحدت این دو نهاد در جمهوری اسلامی احساس شد تا با همفکری، تعامل ورزی، فعالیت مشترک علمی ـ پژوهشی، ایده پردازی، بر آیند توان علمی آن‎‏ها در خدمت نظام اسلامی قرار گیرد. زیرا به تعبیر حضرت امام خمینی(ره) این دو قشر، مغز متفکر ملت می‏باشند که می‏‎توانند با وحدت علیه قدرت‏های شیطانی و مستکبران، مبارزه نموده و در صف واحد، نهضت اسلامی را به پیش برده و استقلال و آزادی را نگهبانی کنند.

بنابراین جدایی و تقابل این دو نهاد به زیان دین، مردم و کشور است و هر دو نهاد باید تلاش نماید تا زمینه های اختلاف و تفرقه را از میان برداشته و فاصله ها ار کاهش دهند.
بی شک نقاط اشتراک فراوانی در ناحیه ی بینش ها و نگرش ها، روش ها و اهدا، دانش ها و ارزش ها، نظام آموزشی و حوزه های فعالیت این دو نهاد وجود دارد که بتواند دو قشر روحانی و دانشگاهی را با هم متحد نماید و دو نهاد حوزه و دانشگاه را در جهت کارکردها، اهداف و عملکرد اجتماعی، همسو و همگرا گرداند. 

وضعیت تحقق وحدت حوزه و دانشگاه
وحدت حوزه و دانشگاه به طور کامل و مطلوب تحقق نیافته، اما گام‎‏های ارزنده‏ای نیز برداشته شده است. طرح روز وحدت حوزه و دانشگاه و پاس داشت هر‏ساله‏ی آن تأسیس پژوهشکده همکاری‏های حوزه و دانشگاه‏، حضور پژوهشگران دو نهاد در مؤسسه‏ها و مراکز علمی ـ پژوهشی مربوط به دو حوزه، حضور استادان دانشگاه در مراکز مربوطه به حوزه برای تدریس و حضور روحانیون در دانشگاه‏ها در امر تدریس، انجام فعالیت‏های علمی و پژوهشی مشترک و غیره بخشی از این اقدامات است.

بی‏شک هر دو نهاد بر یکدیگر تأثیراتی را داشته‏اند. به ویژه حوزه از مقررات آموزشی، مراجع تحصیلی و شیوه‏های پژوهش دانشگاهی بهره برده و بسیاری از روحانیون با ورود به عرصه‏ی علوم جدید (دانشگاهی) از مدارج عالیه‏ی تحصیلی برخوردار شده و در دانشگاه‏ها به تدریس مشغول شده‏اند. هرچند که دانشگاه نتوانسته شیوه‏ی آموزش طلبگی حوزه‏ها، رابطه‏ی صمیمانه استاد و شاگردی، معنویت و اخلاق معمول در حوزه‏ها و نیز باریک بینی و مطالعه‏ی عمیق حوزه‏ها را در شیوه‏ی آموزشی و پژوهشی و تربیتی خود جاری سازد، لذا ارتباط معنوی و اخلاقی ویژه‏ای بین استادان و دانشجویان در شیوه‏‎های آموزش دانشگاهی برقرار نمی‏شود.

در مجموع وحدت حوزه و دانشگاه به معنای ادغام دو نهاد، یا این که دانشگاهی‏ها حوزوی شوند و برعکس نیست بلکه هر دو نهاد از ویژگی‏های مثبت آموزشی، تربیتی یکدیگر استفاده نمایند و با همفکری و تعامل با یکدیگر و تشریک مساعی به پیشرفت و آبادانی کشور کمک کنند.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها