کد خبر: ۱۰۸۰۶
زمان انتشار: ۱۲:۳۰     ۱۸ فروردين ۱۳۹۰
مهدي كلهر مشاور سابق رئيس جمهور در گفت‌وگويي تفصيلي با خبرگزاري فارس به تحليل تحولات خاورميانه پرداخت و با ذكر مقدمه‌اي در اين زمينه‌، اظهار داشت: در دوران جنگ سرد بين اتحاد جماهير شوروي به عنوان پرچمدار كمونيزم (ابرقدرت سرخ) و ايالات متحده، آمريكايي ها تزي را تحت عنوان "كمربند سبز " مطرح كردند.


وي كه بيش از 40 سال يعني پيش از جنگ 1967 تحولات خاورميانه را پيگيري كرده است، افزود: بر اساس ايده مذكور، آمريكايي‌ها تلاش كردند كشورهاي همسايه شوروي كه بعد از جنگ جهاني دوم به شعار كمونيزم تمايل داشتند و مختص ايران هم نبودند و مصر، سوريه، تركيه، لبنان، عراق، افغانستان و حتي پاكستان را در بر مي‌گرفت، به سوي خود جذب كنند.

"در آن دوران شعار كمونيست‌ها عدالت‌ خواهي بود و مي‌گفتند كه مي خواهيم فقر را ريشه‌كن و عدالت و مساوات برقرار كنيم و طبعا شعارهايي چون ظلم‌ستيزي به خصوص براي هنرمندان شجاع جاذب است و در آن ايام حزب توده توانست سرشناس ترين هنرمندان كشور همچون جلال آل احمد، نوشين، محمدرضا لطفي، هوشنگ ابتهاج و بهرام بيضايي را براي دوره‌ كوتاهي جذب كند ".

كلهر يادآور شد: حتي جلال آل احمد مي گويد من در حزب توده تا جايي پيش رفتم كه در اتاق رئيس حزب شنيدم راديو اعلام كرد "اينجا مسكو؛ صداي ما را از شوروي مي شنويد " و آنجا بود كه فهميدم بايد برگردم و اتفاقا هم برگشت و با خليل ملكي جبهه سوم را عليه حزب توده به وجود آوردند.

* تحركات آمريكا در دوره جنگ سرد

مشاور سابق رئيس جمهور اظهار داشت: در جريان ملي شدن صنعت نفت كه در عملياتي تحت عنوان آژاكس در 28 مرداد توسط آمريكايي ها به براندازي منجر شد، استعدادهاي قوي از كشور چه 53 نفر دوره رضاخان (گروه تقي اراني كه شهيد مطهري او را قوي تر از كارل ماركس مي دانست) و چه بعد از آن در دوره محمدرضا شاه، در حزب قدرتمندي چون حزب توده تجمع كرده بودند.

وي افزود: آمريكايي ها در دوره جنگ سرد به اين نتيجه رسيدند كه قبل از آنكه كشورهاي اقماري شوروي سابق (بلوك شرق) جذب آنجا شوند و تبديل به قيام و حركتي شود كه تنوان جلوي آن را گرفت، خودشان يك شبه انقلاب درست كنند كه اين برنامه در ايران توسط شاه معدوم تحت عنوان "انقلاب سفيد " انجام شد.

كلهر ادامه داد: در تركيه هم در زمان نظامي هاي لائيك همزمان چنين كاري صورت گرفت و بسته‌هايي هم در حوزه‌هاي فرهنگ، اقتصاد، سياست تهيه شد كه به عنوان نمونه در آن زمان در ايران فيلمي به نام "وقتي پرستوها به لانه برمي گردند " توسط مجيد محسني ساخته شد كه در تركيه هم فيلمي با سناريوي مشابه به نام "عروس سياه‌پوش " توليد شد و در پاكستان هم فيلمي شبيه اين دو ساخته شده بود.

* انقلاب‌هاي قلابي در منطقه

مشاور سابق احمدي‌نژاد ايجاد انقلاب‌هاي بدلي در منطقه از سوي آمريكايي‌ها را داراي چند ويژگي دانست و گفت كه يكي اين ويژگي ها آن بود كه همه حكومت‌هاي اطراف اتحاد جماهير شوروي دست‌نشانده و ديكتاتور بودند و تمام آنها از نظر مصادر حكومتي و اداري فاسد بودند و در واقع همه اين كشورها به نوعي سنتي اداره مي شدند.

"در اين كشورها كه مختص ايران هم نبود، نوعي حكومت ارباب و رعيتي و ملوك‌‌الطوايفي مستقر بود و در كشور ما شاه بدون دخالت در امور مناطق فقط خان يك منطقه را مي ديد و به قول قديمي ها ده را مي چاپيد تا اينكه در زمان رياست جمهوري جان. اف. كندي برنامه بسته‌بندي شده اي براي ايجاد شبه انقلاب با ظاهر مردم‌سالاري در اين كشورها تهيه شد ".

كلهر افزود: در دي ماه 1340، شاه معدوم در ايران طرح انجمن‌هاي ولايتي و ايالتي را مطرح كرد كه خود اين انجمن ها به معناي حكومت‌هاي‌ پارلمانتاريستي يا شوراي ولايات بود كه از اين طريق قصد داشت با عوام‌فريبي بگويد من مانند ملكه انگليس در امور دخالت ندارم و خود مردم متولي كارها هستند!

* تعويق 30 ساله بيداري منطقه


وي تصريح كرد: دسيسه انجمن‌هاي ايالتي و ولايتي به شدت مورد نقد و حمله امام (ره) قرار گرفت كه چون پدر ايشان توسط خان منطقه خودشان از بين رفته بود، با خان و خان‌سالاري مخالف بودند و فرموده بودند كه ما خان‌گزيده‌ايم اما از سوي ديگر پشت پرده اين توطئه را هم افشا كردند كه حكومت دروغ مي‌گويد و مي‌ خواهد خان‌ها را به شهرها منتقل و روستائيان را در آنجا بار ديگر در كارخانجات كارگر خان‌ها كند.

"اين حركت يك فرمول حساب شده از سوي آمريكايي‌ها براي ايجاد كمربند سبز بود كه گر چه در ايران توسط حضرت امام (ره) با هوشياري ضربه خورد اما آمريكايي ها در كشورهاي ديگر بازي را بردند و در نتيجه بيداري منطقه حدود 30 سال به تعويق افتاد ".

* حذف وزير شاه داوود از شطرنج خاورميانه

كلهر ادامه داد: حضرت امام پروسه مبارزه را كليد زد و با پيروزي انقلاب اسلامي و سقوط شاه، شاه داوود شطرنج خاورميانه كه همان اسرائيل است، بي وزير شد و لذا آمريكا به تكاپو افتاد و همه نيروي خود را روي دو رخ كه يكي مصر و ديگري تركيه بود، متمركز كرد تا كمبود وزير از دست رفته را جبران كند.

وي تصريح كرد: اتحاد جماهير شوروي كه درك درستي از تحولات نداشت، به افغانستان حمله كرد و ببرك كارمل و محمد تركي به نصيحت امام براي پايان جنگ گوش نكردند و تصورشان اين بود كه با تسخير افغاستان و كمونيست كردن اين كشور، مي‌توانند يك گام به آب‌هاي گرم نزديك‌تر شوند.

* نقش امام (ره) در بيداري ملت‌هاي منطقه

مشاور سابق رئيس جمهور گفت: هند در آن زمان در تقسيم‌بندي‌هاي سياسي جهان با شوروي بود و روس ها معتقد بودند پاكستان را هم ساندويچ مي‌كنند و به تصرف خود درمي‌آورند كه امام در نامه‌اي به صدر هيئت رئيسه وقت شوروي نوشت كه شما بازي آمريكا را خورديد و به آنها توصيه كرد از افغانستان برگردند كه البته گوش نكردند.

كلهر افزود: نامه امام به برژنف مانند نامه ايشان به گورباچف رهبر شوروي سابق بود كه او هم توصيه‌هاي امام (ره) را مورد توجه قرار نداد و 12 سال بعد در مصاحبه‌اي اعلام كرد حسرت مي‌خورم كه نامه رهبر ايران را جدي نگرفتم و دقيق مورد توجه قرار ندادم.

وي ادامه داد: همان زمان من گفتم كه نامه حضرت امام به گورباچف در مسكو باز شد اما در پكن خوانده شد و امروز چيني‌ها هر چه پيشرفت دارند، ناشي از گوش كردن به نصايح حضرت امام است ولي روس ها بازنده اين قضيه بودند.

* توطئه آمريكا براي ايجاد تعادل جديد در خاورميانه

"آمريكايي ها در دوره جنگ سرد به فراست افتادند در منطقه تعادل جديدي ايجاد كنند و به همين دليل جنگ عراق و ايران را راه انداختند؛ آن زمان عراق هم جزء بلوك شرق بود اما در پازل غرب بازي مي‌كرد و فقط حضرت امام (ره) بودند كه قبل از تصرف خرمشهر توسط ارتش بعثي فرمودند امروز دست آمريكا از آستين صدام بيرون آمده است و بعدها ثابت شد اگر چه سلاح‌هاي عراقي روسي بود، اما اين جنگ را آمريكايي ها راه انداختند و شوروي هم مثل هميشه در خواب زمستاني بود ".

اين كارشناس مسائل استراتژيك اظهار داشت: دستگاه اطلاعاتي روسيه (كا.گ.ب) براي جمع‌كردن اطلاعات بسيار هزينه مي‌كنند ولي با توجه به غرور نژادي روس‌ها، همواره غربي‌ها از اطلاعات آنها سوء‌استفاده مي كنند و هنگامي كه قرار است خرده اطلاعات ماخوذه را پردازش كنند، سر و كله جاسوسان انگليسي و آمريكايي پيدا مي‌شود و اطلاعات آنها با خرج روبل روسي براي تجزيه و تحليل به واشنگتن و لندن مي‌رود.

* تاسيس MI6 براي نفوذ انگليس در مديريت جهان

كلهر افزود: بيش از هزار مورد در دوره جنگ سرد ديده شده و آخرين مورد آن هم مربوط به ناخدا افضلي فرمانده نيروي دريايي وقت ايران بود كه در حزب توده عضويت داشت و اطلاعات ما را به سفارت شوروي در تهران مي‌داد و اين اطلاعات از آنجا توسط يك جاسوس دوجانبه به اينتليجنت سرويس منتقل مي شد و آنها هم اطلاعات را به CIA مي‌دادند كه در نهايت افضلي و چند نفر ديگر به جرم خيانت به كشور اعدام شدند.

وي اضافه كرد: سرويس جاسوسي انگليس از جمله سرويس‌هاي اطلاعاتي است كه شيوه كاري آن در جمع‌آوري، پردازش و نتيجه‌گيري از اطلاعات قابل تجزيه و تحليل و مداقه است و اسناد دوره فتحعلي شاه قاجار (دو قرن پيش) نشان مي‌دهد كه از آن زمان MI6 فعال بوده كه اين سازمان اساسا براي آن تشكيل شده كه براي هر شخصي در هر كجاي دنيا تصور مي شود در هر زمينه آدم برجسته‌اي مي‌شود، پرونده اي تشكيل مي دهد و خصوصيات شخصيتي وي را مورد بررسي و تجزيه و تحليل قرار مي‌دهد.

"اساس فلسفي نگاه گردانندگان اين سازمان اين است كه زمين توسط خواص و انسان‌هاي ويژه اداره مي‌شود و با آگاهي از همه نقاط قوت و ضعف و سلايق و علايق يك نفر، بالاخره مي توان روزي از اين اطلاعات جهت استفاده از وي براي نفوذ بهره برداري كرد و بر اساس آنچه تاكنون منتشر شده در طول تاريخ دو مرتبه اطلاعات MI6 بعد از ابرقدرتي آمريكا پس از جنگ جهاني دوم با قيمت 8 و 18 ميليارد دلار توسط سازمان CIA خريداري شده است ".

* تبديل مهر‌هاي انگليسي به عناصر آمريكايي


مشاور سابق رئيس جمهور گفت: در آن زمان غير از كشور هند كه البته حالا ديگر جزو بلوك شرق نيست و بيشتر آمريكايي است، آمريكا مستعمرات انگليس را از آنها تحويل گرفت و ديديم كه شاه 25 مرداد 1332 انگليسي از ايران رفت و 28 مرداد آمريكايي برگشت و در واقع رجال سياسي انگلوفيل به آمريكافيل تبديل شدند.

* امام خميني: انقلاب اسلامي صادر شد


كلهر افزود: پس از پيروزي انقلاب اسلامي آمريكا با چالش بزرگي مواجه شد كه بايد براي آن تدبيري مي‌انديشيد؛ چون فقط ايران را از دست نداده بود بلكه از صدور انقلاب در منطقه هراس داشت و حضرت امام در سال‌هاي آخر حيات نوراني‌ اشان به صراحت فرمودند انقلاب ما صادر شد و اين جمله درست و دقيقي است.

وي اضافه كرد: اگر چه امروز رهبري تحولات منطقه با ايران نيست و به دليل آنكه اساسا رهبري كار ميداني است، نمي تواند باشد اما حتما الگوي تحولات و انقلاب‌هاي منطقه انقلاب اسلامي ايران است و ترديد نكنيد كه ايران در اين عرصه خط ‌شكن است و اين مسئله را پيش از متفكران ما، متفكران غربي به روشني درك كردند.

* رابطه انقلاب اسلامي و انقلاب هند با نهضت حسيني

"درست است كه قبل از انقلاب اسلامي ايران گاندي هم در هند براي خروج انگليسي‌ها انقلابي شبيه انقلاب ما برخاسته از قيام امام حسين (ع) و نهضت عاشورا انجام داد اما بين انقلاب او و انقلاب اسلامي تفاوت وجود دارد؛ قيام مردم هند مستقيما عليه نيروهاي خارجي حاكم بر هند بود و آنها با دشمن خود بي‌ واسطه رو در رو بودند در حاليكه در ايران يك ايراني مقابل مردم قرار داشت و ارتشي با مردم مواجه بود كه فرزند خود ملت بود و اتفاقا اكثريت آنها واقعا اين آب و خاك را دوست داشتند ".

كلهر تصريح كرد: ترديدي نيست كه الگوي انقلاب هند و انقلاب اسلامي قيام امام حسين (ره) و نهضت عاشورا بود اما كار حضرت امام به مراتب سخت‌تر از كار گاندي بود؛ چون بايد حكومت را از چنگال نامرئي خارجي كه در هند اين چنگال مشاهده مي‌شد، خارج مي‌ كرد و حتي در مصر هم كار امروز مردم به مراتب دشوارتر از كار ژنرال نجيب است كه با كمك افسران نظامي از جمله جمال عبدالناصر، حسني مبارك كانال سوئز را از دست فرانسه و انگليس نجات داد و ملي كرد.

* طرح 30 ساله آمريكا براي ايجاد خاورميانه نوين

وي با بيان اينكه نبايد درباره تحولات امروز خاورميانه و شمال آفريقا ساده‌انگاري شود اما ظاهرا با اين تحولات ساده برخورد مي‌شود، گفت: در دولت بوش طرحي تحت عنوان خاورميانه نوين مطرح شد كه اصلا شعار نبود بلكه اين طرح پروژه‌اي بود كه آمريكايي‌ها حدود 30 سال درباره آن تحقيق و بررسي كردند كه البته شباهت‌هايي با طرح انقلاب سفيد يا انقلاب‌هاي بدلي جان‌. اف. ‌كندي داشت.

كلهر ادامه داد: آمريكايي ها مي‌دانستند كه الگوي انقلاب اسلامي ايران بالاخره منطقه را تكان خواهد داد و به همين دليل به اين فكر افتادند تا قبل از آنكه منطقه دچار انقلاب‌هاي واقعي شود، شبه انقلاب‌هايي با ظاهر مردم‌سالار درست كنند و به ظاهر بساط حكام فاسد دست‌نشانده غرب را برچينند.

"فساد خصيصه مشترك همه حكام وابسته به غرب است و فقط محمدرضاه شاه فاسد نبود، بلكه حسني مبارك، بن علي و علي عبدالله صالح هم فاسد هستند و اساسا نظام غرب از آدم صالح و برخوردار از پشتيباني ملت كه نيازي به حمايت ديگران ندارد، پشتيباني نمي‌كند ".

* راز تعويق در اجراي طرح خاورميانه جديد


مشاور سابق احمدي‌نژاد گفت: ايده خاورميانه جديد كه توسط كاندوليزا رايس وزير خارجه سابق آمريكا مطرح شد، در حقيقت دومينويي بود كه بايد اجرا مي‌شد اما به دليل وقوع جنگ 33 روزه اسراييل با حزب‌الله در سال 2005 كه با هدف خلع سلاح جريان مقاومت در لبنان و 3 ماه زودتر از برنامه رخ داد و جنگ 22 روزه، عملياتي نشد.

كلهر افزود: بر اساس طراحي هاي صورت گرفته در اين دو جنگ، قرار بود اسراييل در چارچوب استراتژي ژئوپوليتيك خود، سواحل مديترانه را كه يك بار بخشي از آن تا بيروت را گرفته و چند سال هم بر آن حاكم بود، تصرف كرده و راه شمالي سوريه به اين دريا را قطع كند و دامنه كار را تا تركيه بكشاند.

وي خاطرنشان كرد: در آن زمان تركيه وضعيتي داشت كه نيروهاي امنيتي، نظامي و اطلاعاتي اين كشور دوست و هم‌پيمان آمريكا و اسراييل محسوب مي شدند و حتي با آنها مانور مشترك هم انجام مي‌دادند و از سوي ديگر عراق را هم تصرف كرده بودند و در جنوب سوريه هم اسراييل قرار داشت و لذا اين كشور كاملا محاصره بود.

* شكل گيري هسته مقاومت عربي توسط سوريه


"بعد از سقوط شاه در نقطه حساس منطقه درست در كنار شاه داوود شطرنج خاورميانه، تنها نقطه ضعف آمريكا سوريه بود كه در جريان جنگ 6 روزه 1967 در زمان رياست جمهوري مصطفي طلاس و فرماندهي حافظ اسد در نيروي هوايي حاضر نشد آتش ‌بس كامل مورد پذيرش مصر و اردن را بپذيرد ".

* تاكيد اسراييل بر حذف مبارك از صحنه قدرت

كلهر متذكر شد: در واقع آنها متوجه شدند كه هسته مقاومت در منطقه عربي به تنهايي توسط حافظ اسد شكل گرفته و لذا اينها بايد سوريه را به عنوان نماد مقاومت عربي اسلامي فلج مي‌كردند تا شبه انقلاب‌هايي را در منطقه شكل دهند و از اين منظر بود كه حدود 3 سال قبل روزنامه هاآرتص ارگان ارتش اسراييل نوشت حسني مبارك - كه از او اسراييلي‌تر در منطقه نداشتيم - بايد برود.

وي درباره دليل اين مسئله توضيح داد: قرار بود در قالب طرح خاورميانه جديد آمريكايي شبه انقلاب‌هايي در مصر، ليبي، يمن و كشورهاي جنوب خليج فارس رخ دهد تا ملت‌ها از رفتن شاهان و حاكمان فاسد خود راضي شوند و در واقع از اين طريق يك فرصت 30 ساله ديگر براي غربي‌ها ايجاد شود.

"آنها براي اجراي اين ايده خود راه‌هايي را طي كردند كه برداشتن حكام جور حالت قيام‌هاي مردمي هم داشته باشد؛ چون مي‌دانستند كه اگر معلوم شود منشأ اين اتفاقات خارجي است، مردم منطقه مقاومت مي‌كنند و از سوي ديگر قرار بود اشتباهاتي كه در دوره شاه معدوم مرتكب شدند را تكرار نكنند ".

* اشتباه غرب نسبت به انقلاب اسلامي ايران


اين كارشناس مسائل استراتژيك گفت: يكي از اشتباهات غربي ها درباره انقلاب اسلامي ايران اين بود كه اجازه دادند شاه از كشور خارج شود كه تاكنون تاوان آن را مي‌پردازند و به همين دليل وقتي مبارك خواست بعد از اقامت در شرم‌الشيخ، از مسير ايلات به آمريكا برود، گفتند برگرد و حتي بن‌ علي كه قصد فرار داشت، در عربستان نگه داشتند و وزير جنگ آمريكا به علي عبدالله صالح هم صراحتا گفت كه نمي‌تواند از يمن خارج شود.

كلهر افزود: آنها مي دانستند كه با خروج حاكمان منطقه از اين كشورها، عملا نيروهاي خشن نظامي غارتگر منفعل و كرخ مي‌‌شوند و بر همين اساس يقين بدانيد تمام اين رجال را مانند صدام حسين براي لحظه مورد نياز خود نگه مي‌دارند تا براي رضايت مردم يا براي باج دادن به حكومت بعدي براي سازش با آنها، قرباني كنند.

* نسخه‌هاي آمريكايي براي كشورهاي منطقه

وي خاطرنشان كرد: ترديد نكنيد كه ما به سهولت از طرح خاورميانه جديد عبور كرديم و عمليات آنها با شكست مواجه شده است اما آنها از اين ايده عبور نكرده اند و همچنان آن را در دستور كار دارند اما فقط آن را به روز كرده اند و براي هر كشور هم نقشه جداگانه دارند و لذا خواهيد ديدي كه ماجراي ليبي و معمر قذافي خيلي شبيه ماجراي عراق و صدام است اما ماجراي مصر و مبارك شباهتي به اين سناريو ندارد و تونس و بن علي و بحث بحرين و آل خليفه هم شكل ديگري دارد.

مشاور سابق رئيس جمهور در بخش ديگري از گفت‌وگوي خود با فارس از دخالت عربستان و امارات در غائله بحرين انتقاد كرد و گفت: اشتباه بزرگ عربستان و امارات همان اشتباه صدام در حمله به كويت بود كه با سوت داور آمريكايي با مغز به باتلاق كويت افتاد و بايد گفت كاري كه حاكمان اين دو كشور براي سركوب مردم بحرين انجام دادند، كار آمريكا براي وارد كردن ضربه نهايي به اين دو كشور و استيلا بر آنها را آسان كرد.

* نقشه آمريكا براي امارات و عربستان


كلهر افزود: امارات جمعيتي ندارد اما از نظر سردمداران كاخ سفيد تمام سواحل جنوبي خليج فارس و حتي كويت جزء خاورميانه جديدند كه بر اساس نقشه طراحي شده بايد به تصرف آمريكا درآيد و فقط حرمين شريفين است كه فعلا به خاطر پرهيز از تحريك احساسات مسلمانان از شر آنها در امان است.

وي ادامه داد: در اين طرح آمريكايي ها از پشت بحرين تا درياي سرخ، عربستان و كل مناطق نفتي را تصرف مي كنند و حتي تسخير بخشي از مسقط و عمان هم جزو برنامه هاي آنهاست و اينكه آمريكايي ها در بحث ليبي اروپايي ها را تحريك و تحريص كردند و بالاخره كار را هم به ناتو سپردند، روشن بود كه مي خواهند دست اروپا را با تمام مشكلات اقتصادي كه دارد، در حنا بگذارند و خودشان با شراكت فرانسه مناطق نفت خيز خليج فارس را تصرف كنند.

"آمريكا اساسا امارات و عربستان را درگير بحرين كرد تا حكام اين كشورها منفور ملت‌هاي منطقه شوند تا وقتي اين كشورها را تصرف كرد، مثل عراقي ها، اماراتي‌ها و عربستاني‌ها هم خوشحال شوند؛ وگرنه براي آنها سركوب چند نفر انسان بي سلاح آسان بود و نيازي نبود كه اين همه نيرو از كشورهاي ديگر گسيل شود ".

* بازگشت دومينوي غربي با هوشياري مردم سوريه

كلهر در عين حال گفت كه خداوند دشمنان را دچار مكر خوشان كرد و اتفاق هفته گذشته در سوريه و راهپيمايي بزرگ حمايت‌آميز مردم اين كشور از بشار اسد، حركت بي‌نظيري بود كه كاملا بازي آمريكايي ها را به هم زد و مسير دومينوي غربي‌ها را تغيير داد و به سوي خودشان كه در راس اين دومينو قرار دارند، بازگرداند.

وي با تاكيد بر اينكه حركت آگاهانه مردم سوريه ضربه بزرگي به پيكره نقشه خاورميانه جديد آمريكا زد كه هنوز مبهوت آن هستند و رهبري و مردم سوريه بايد قدر نقش فوق العاده تعيين كننده خود را در تحولات جاري بدانند و مراقب توطئه‌ها باشند، در عين حال گفت كه آمريكايي ها هم چاره اي جز ادامه اين سناريوي قطعا بازنده را ندارد.

* جدال اصلي امروز؛ جنگ اقتصادي غرب با چين

مشاور سابق احمدي‌نژاد جدال اصلي امروز را جنگ اقتصادي غرب با چين دانست و گفت: چين به عنوان قدرت فائق اقتصادي جهان وابسته به انرژي نفت است و نزديك‌ترين و ارزان‌ترين انرژي هم متعلق به خليج فارس است كه براي چيني ها حكم شريان انژري را دارد؛ چون آنها از آمريكا نمي توانند نفت بياورند و آوردن نفت مديترانه هم براي آنها گران تمام مي شود.

كلهر افزود: اوباما صريحا از چيني‌ها خواست كه قيمت "يوآن " را بالا ببرند اما آنها توجه نكردند و به همين دليل آمريكايي‌ها قيمت "دلار " را پايين آوردند و الان موازنه دلار نسبت به "يورو " و ساير ارزها نصف سال گذشته است و چاپ اسكناس هاي 100 و 200 دلاري نشانگر رضايت آنها از كاهش واردات و افزايش صادرات است.

وي اضافه كرد: رهبر فرزانه انقلاب هم فرمودند آمريكايي‌ها به ورشكستگي و فقر ملت خود راضي هستند كه اين فرمايش ايشان بسيار درست و حكيمانه است؛ چون آنها براي حفظ سرمايه‌داران و نجات مستربانك و آن هم نه بانك‌هاي خرد، دلار را وارد بازار كردند.

"از زمان به قدرت رسيدن اوباما تا سخنراني اخير وي تا به حال از واژه دموكراسي استفاده نكرده بود؛ چون او اساسا مسئول تصفيه حساب كاپيتالسيم جهاني است و آمده تا نگذارد ورشكستگي نظام سرمايه‌داري به فروپاشي منجر شود و كاهش ارزش دلار به يك سوم و يا يك چهارم هم از مأموريت‌هاي اوست ".

* ناكامي آمريكا در بازي افغانستان بزرگ

اين كارشناس مسائل استراتژيك گفت: يكي از سناريوهاي آمريكايي ها كه تا چند ماه پيش هم آن را پيگيري مي كردند اما ناكام ماندند، بازي "افغانستان بزرگ " بود كه نمايش آن را هم در برادوي به روي صحنه بردند كه بر اساس آن قرار بود با آوردن دالايي لاما به عنوان مهره پياده شطرنج منطقه از هند، در ارتفاعات تبت كشوري برهمايي - بودايي ايجاد و رابطه زميني چين با غرب را قطع و از اين طريق طبق قانون بازي شطرنج، شايد پياده اي را تبديل به وزير كنند.

* دزدان دريايي در خدمت طراحان خاورميانه آمريكايي


كلهر افزود: تنها راه ارتباطي چين با غرب دور زدن شبه قاره هند از مسير دريا بود و به همين دليل آنها قبلا تدارك دزدان دريايي سومالي را ديده بودند، بستن خليج عدن را برنامه ريزي كرده بودند و هزينه صادرات و واردات را آنقدر براي چين بالا برده بودند كه اين كشور را مجبور به تمكين از سياست هاي خود كنند.

وي ادامه داد: قرار بود بر اساس اين طرح، افغانستان به سه كشور تقسيم و پاكستان هم حداقل به دو كشور تبديل شود اما با هوشياري چين قبل از زمستان گذشته كه نيروهاي نظامي خود را در مرزهايش با كشورهاي جنوبي در ارتفاعات تبت مستقر و اوضاع را كنترل كرد، بازي افغانستان بزرگ انجام نشد.

* بركات سيل براي پاكستاني ها

كلهر تصريح كرد: گر چه حادثه سيل پاكستان تألم‌بار است اما براي پاكستاني‌ها يك حسن داشت و آن هم اين بودكه ناتو و آمريكا نتوانستند نيروهاي خود را در آن زمان از افغانستان منتقل و پاكستان را تجزيه كنند و اين هم مزيد بر علت شد تا بازي ايجاد كشور بودايي تبت و كشور باريك پشتونستان (شامل بخشي از افغانستان و بخشي از پاكستان) به عنوان دو لايه محافظتي چين شكست بخورد.

وي متذكر شد كه امروز چيني ها مي‌توانند با سرمايه‌گذاري خود لوله‌ گازي كه از ايران به پاكستان منتقل شده را مستقيما به طور زميني به ارتفاعات تبت منتقل كنند و غرب هيچ راهي براي تحت فشار قرار دادن اين كشور جز اينكه نيروهايش رادر خليج فارس متمركز كند، ندارد.

"آنها به شمال خليج فارس كه نمي‌توانند كاري داشته باشند و تنها راهي كه براي آنها مانده، اين است كه فقط كشورهاي جنوبي خليج فارس را به طور يكسره تصرف كنند تا به منابع عظيم نفتي و گازي در جنوب و غرب خليج فارس كه كويت است، تسلط يابند ".

* از پايگاه نظامي آمريكا در منطقه تا تلاش براي استيلا بر شيرهاي نفت

مشاور سابق رئيس جمهور گفت: شايد بگوييد آمريكايي‌ها در خليج فارس پايگاه دارند و نيازي نبود اين همه هزينه كنند اما بين داشتن پايگاه و تسلط كامل بر يك كشور تفاوت وجود دارد و كسي كه پايگاه دارد حكم مهمان را دارد كه صاحبخانه هر از گاه خرده فرمايشات خود را مطرح مي‌كنند اما وقتي شير نفت كامل در دست آنها باشد، خيالشان راحت است.

كلهر افزود: به عنوان مثال اگر امروز ملت عربستان ترجيح دهد حكومت ظالم‌ اين كشور توسط يك نيروي نظامي خارجي سركوب شود، غربي ها وارد عمل شده و بر اين منطقه استيلا مي‌يابند و آن را خواست اعراب براي استقرار دموكراسي مي نامند و اين دقيقا اشتباهي است كه برخي انقلابيون عراق كردند كه هنوز هم تاوانش را مي‌دهند.

* توصيه قرآني به انقلابيون ليبي

وي اضافه كرد: انقلابيون ليبي هم متاسفانه در حال تكرار اين اشتباه هستند و به اين آيه شريفه قرآن كريم توجه ندارند كه در سوره هود مي‌فرمايد "ولا تركنوا الي‌ الذين ظلموا فتمسكم النار " يعني به اهل ظلم تكيه نكنيد و آنها را ركن قرار ندهيد و با ظالمان دوست و همدست نشويد كه مانند لمس كردن آتش است و شما را مي‌سوزاند.

"متاسفانه انقلابيون عراقي كه سال ها در راه مبارزه با رژيم صدام شهيد داده بودند و حتي شيعياني كه به عنوان معارض از عراق خارج شده و در ايران بودند، در پايان جنگ آمريكا با عراق كه آمريكا نشست مخالفين صدام را در واشنگتن برگزار كرد، در آن كنفرانس شركت كردند و اين اتكا، در واقع رسميت‌بخشيدن به اشغال اين كشور توسط ديكتاتورهاي ظالم‌تر و مستبدتر از صدام و افروختن آتشي بود كه هنوز سوزان است ".

كلهر بر همين اساس معتقد است كه انقلابيون ليبي بايد به صراحت به آمريكايي و اروپايي‌ها مي‌گفتند كه ما نيازي به شما نداريم؛ چرا كه به نظر او حتما ميزان كشتاري كه قذافي در اين كشور انجام مي‌داد، بيشتر از اين ميزان نبود كه اكنون ناتو به عنوان اشتباه در حال انجام آن است.

* ايران و رهبري تحولات منطقه؛ فقط الگوي ملت‌ها هستيم

مشاور سابق رئيس جمهور درباره استراتژي ايران و ديگر كشورهاي منطقه در قبال تحولات جاري گفت: تاكيد مي‌كنم ايران نمي‌تواند تحولات منطقه را رهبري كند و خداوند هم به صراحت در قرآن كريم مي‌فرمايد هر جا پيامبر فرستاديم، از قوم و قبيله خودشان مبعوث شده‌اند و اصلا رهبري از راه دور معنا ندارد اما انقلابيون ليبي مي توانند الگوي قيام خود را با دقت ببينند و با اصول اسلامي تطبيق دهند.

وي افزود: قيام و انقلاب مانند اثر انگشت است و هر كشوري بايد قيام و انقلاب خود را انجام دهد و نمي‌توان براي ملت‌ها نسخه‌نويسي كرد و دليل آن هم اين است كه آزادي دادني نيست، بلكه گرفتني است اما مهم اين است كه بزرگان ملت‌ها در منطقه مفهوم استقلال را به خوبي درك كنند و جدي بگيرند؛ چرا كه زماني فشارها و سختي‌ها به حدي مي‌رسد كه انسان تصور مي‌كند ظالم ديروز مي‌تواند ناجي او باشد، اما اين تصور غلط است.

* آنكه آخرين ضربه را تحمل مي كند، برنده جنگ اراده‌هاست

كلهر با تاكيد بر لزوم توجه به دستورات شفاف قرآني از سوي ملت‌هاي منطقه و با بيان اينكه "ليبي مرداب بلاترديد اروپايي‌هاست و عربستان و جنوب خليج فارس گرداب آمريكايي‌ها خواهد بود "، متذكر شد: اگر انقلابيون منطقه توجه داشته باشند كه اين جنگ، جنگ اراده‌هاست و كسي كه اولين ضربه را مي‌زند برنده نيست، بلكه بر اساس آموزه‌هاي امام راحل (ره) آنكه آخرين ضربه را تحمل مي‌كند پيروز است، از وضعيت فعلي فائق بيرون مي‌آيند.

وي بر همين اساس مي گويد نظام‌هاي مردمي و مستقل در منطقه از جمله جمهوري اسلامي نمي توانند بيش از كمك‌هاي انسان‌دوستانه و حمايت سياسي از حركت ملت‌ها، كاري انجام دهند، در عين حال ماموريت اصلي اين كشورها را كمك رساني در امر سازندگي بعد از پيروزي انقلابيون دانست.

* نقش نظام‌هاي مردمي و مستقل در تحولات آينده


كلهر گفت كه نظام‌هاي مردم‌سالار در منطقه بايد به فكر دوره بعد از نتيجه‌گيري از اين قيام‌ها باشند؛ چرا كه وقتي ملتي بند نافش از غرب قطع مي‌شود، نيازمند حمايت علمي، صنعتي، ‌اقتصادي، نظامي و آموزشي است.

مشاور سابق احمدي‌نژاد اظهار داشت: ايران حدود 4 سال به آمريكايي‌ها نصيحت كرد كه از افغانستان و عراق بروند و به مرزهاي خود برگردند اما آنها گوش نكردند و دامنه جنگ‌افروزي را گسترش دادند و حالا از مرزي كه بتوانند در مسير درست حركت كنند عبور كرده‌اند و ديگر نمي‌توانند از باتلاقي كه در آن پا نهاده‌اند بازگردند.

* تكرار اشتباه صدام حتما تاوان دارد

وي افزود: به جز ملت سوريه كه در بازي اخير غربي ها ضربه‌اي به آنها زد كه سال ها طول مي‌كشد تا از گيجي آن خارج شوند و نبايد اين ضرب شست آگاهانه را دست كم گرفت، همه كشورهاي حاشيه جنوب خليج فارس دچار تكرار اشتباه صدام در قضيه كويت شدند كه قطعا تاوان آن را مي‌پردازند.

كلهر كه در سال 77 كه نواز شريف رئيس جمهور پاكستان بود و دولت او طالبان را به رسميت شناخته بود و تجهيز مي‌كرد، به سفير اين كشور هشدار داده بود افغانستان كويت پاكستان است و بايد مراقب باشند با سر در اين باتلاق نروند، مي گويد: فراموش نكنيد فاصله بين حمله صدام به كويت با تشويق و حمايت آمريكايي‌ها تا زمان حمله آمريكا و شركايش به عراق كمتر از دو سال بود.

"صدام با همه حماقتش مي دانست كه حمله به كويت كار غير متعارفي است اما قبل از حمله، آمريكايي ها با ارسال پيام‌هايي او را نسبت به انجام اين كار مطمئن كردند و وزير دفاع آمريكا در زمان بوش پدر، در آخرين پيامش به صدام گفت كه مسائل خاورميانه و اختلافات مرزي عراق با كشورهاي ديگر هيچ ربطي به آمريكا ندارد و در واقع با اين چراغ سبز، صدام را اغفال كرد ".

وي بر همين اساس يادآور شد: اينكه وزير جنگ آمريكا به عربستان سفر مي كند و فرداي آن روز تعدادي پليس براي قتل عام مردم بحرين اعزام مي‌شوند، واقعا تأمل برانگيز است؛ در حاليكه خود غربي‌ها مي‌توانستند مخالفين بحريني را سركوب كنند و نيازي به گسيل نيرو از كشورهاي ديگر نبود.

به اعتقاد كلهر، قصد آمريكايي ها اين است كه ملت عربستان از حكام خود به تنگ آيند و نسبت به اشغال كشورشان توسط آنها رضايت دهند و عكس‌‌العملي در برابر اشغالگران نداشته باشند؛ چنانكه عراقي‌ها هنگام حمله به صدام كه او را ظالم‌تر از مهاجمان به كشورشان مي‌دانستند، مقابل نيروهاي خارجي عكس‌العمل نشان ندادند.

* ذلت آمريكا و پيام‌هاي ملتمسانه براي ايران مقتدر


وي در عين حال خاستگاه ارسال پيام از سوي آمريكايي ها براي كشورها را متفاوت دانست و با اشاره به پيام باراك اوباما رئيس جمهور و پيغام هيلاري كلينتون وزير خارجه آمريكا در آغاز سال جديد، اين پيام‌ها را ناشي از هراس آنها از اقتدار جمهوري اسلامي ايران دانست و تصريح كرد: آمريكايي ها با اين پيام‌ها مي خواستند اطمينان دهند كه كاري با ما ندارند اما همانطور كه رهبر فرزانه انقلاب فرمودند ما گول آنها را نمي خوريم و مي دانيم اين لفاظي ها به خاطر آن است كه آنها اساسا جرات ندارند كوچك‌ترين ضربه اي را به ايران وارد كنند.

* حمله نظامي آمريكا به عربستان و تجزيه اين كشور

مشاور سابق رئيس جمهور با بيان اينكه نبايد به اشتباه تصور كرد بازي تمام شده يا با تحولات يمن خاتمه مي‌يابد يا محدود به همين كشورهايي مي‌شود كه امروز درگير تحولات هستند، گفت: آمريكا براي عربستان نقشه‌اي ‌مشابه عراق و ليبي طراحي كرده و قطعا به اين كشور هم حمله نظامي مي‌كند تا آن را تجزيه كند.

وي افزود: آمريكايي‌ها بيش از يك پل برمر دارند كه بخواهند با تكه تكه كردن عربستان بر سر چاه‌هاي نفت اين كشور بگذارند و نيروهاي نظامي را در نقاط اين كشور مستقر كنند تا مردم احساس كنند نيمچه دموكراسي و آزادي در كنار امنيت براي آنها فراهم شده است.

* جليقه انتحاري صهيونيستي بر قامت اروپا و آمريكا


كلهر تنها نكته تعجب‌برانگيز در اين زمينه را آغاز دومينوي آفريقا توسط آمريكا همزمان با دومينوي خاورميانه جديد عنوان كرد و گفت: قرار بود آنها بعد از نتيجه‌گيري از بازي خاورميانه نوين دومينوي آفريقا را شروع كنند اما فريب صهيونيست‌ها را خوردند و اسراييلي ها با تحريك آنها به آغاز زودهنگام اين برنامه، جليقه انتحاري را به زور ابتدا تن اروپايي ها كردند كه مشكلات داخلي فراواني دارند و بعد بر اندام آمريكايي ها پوشاندند.

به اعتقاد كلهر، اينكه آنجلا مركل صدراعظم آلمان حاضر نشده وارد اين بازي بزرگ شود، به خاطر انسان‌دوستي آنها نيست؛ چون جنايات آنها در افغانستان كمتر از جنايات آمريكايي ها نيست بلكه آلمان‌ها از ترس از اين مهلكه فرار كرده‌اند اما آمريكايي ها و صهيونيست‌ها بالاخره آنها را هم درگير مي كنند.

* موضع روسيه، چين و تركيه در قبال تحولات منطقه


مشاور سابق رئيس جمهور درباره موضع روسيه، چين و تركيه درباره تحولات منطقه هم توضيح داد: روسيه در دوره ولاديمير پوتين براي مدت كوتاهي از خواب زمستاني خود كه از سال 1948 ميلادي گرفتار آن شده بود، بيرون آمد و سياست خارجي اتحاد جماهير شوروي كه بعدا فدراسيون روسيه شد، اندكي تغيير يافت اما مجددا روس ها در خواب فرو رفتند.

وي اضافه كرد: مواضع اخير روسيه بسيار ناچيزتر از اندازه بازي بزرگ آمريكايي‌ها در منطقه بود اما چين در برابر اين تحركات آگاهانه عمل كرد و تنها يك اشكال استراتژي در سياست خارجي اين كشور وجود دارد كه بايد آن را مورد توجه قرار دهد و هوشيارتر عمل كنند.

"سياست خارجي چين چند بار متناسب با شرايط تغيير كرد اما استراتژي كلي آنها اين است كه تا جايي كه ممكن است از درگيري پرهيز كنند و هر چه دارند براي جنگ اقتصادي بگذارند؛ آنها سال گذشته در بحث بازي افغانستان بزرگ و دالايي لاما خيلي خوب عمل كردند اما معتقدم كه با سياست‌هاي فعلي نمي‌توانند از مهلكه بازي جديد غرب نجات يابند ".

* زلزله ژاپن متزلزل كننده اقتصاد آمريكايي

اين كارشناس مسائل استراتژيك گفت: زلزله و سونامي ژاپن به عنوان دومين كشور صنعتي دنيا و بزرگ‌ترين شريك اقتصادي آمريكا هم فرصت خوبي براي به هم زدن بازي غربي‌هاست كه ضربه بزرگي به پيكره آنها وارد كرد و علت سانسور شديد خبري تحولات اين كشور هم، ناشي از همين است.

كلهر افزود: امروز شما مي‌بينيد اخبار زلزله ژاپن محرمانه‌تر از اخبار حمله بوش پدر به عراق است و آمريكايي‌ها باور دارند با انتشار خبر سقوط "ين " به محاق مي‌روند و به همين دليل هر گاه خبر جديدي در اين زمينه مطرح مي‌شود، شبكه رسانه‌اي نظام سلطه تصوير جديدي از سونامي به نمايش مي‌گذارد تا آن را تحت‌الشعاع قرار دهد.

وي با بيان اينكه بورس توكيو همان بورس نيويورك است، خاطرنشان كرد: اتفاقي كه در ژاپن افتاده فعلا تابوت آمريكايي ها را ساخته تا ببينيم چه زماني گور خود را در مناطق نفتي مي‌كنند اما مجموعا اين تحولات به نفع ملت‌هاي دنياست و تلاش آنها براي مخفي ماندن خبر سقوط ين فقط تا پايان ارديبهشت ماه داوم خواهد داشت.

كلهر معتقد است "تركيه در بحث تحولات اخير بسيار هوشمندانه عمل كرد و الگوها را درست تشخيص داد كه رجب طيب اردوغان از عبارت كربلا براي وقايع بحرين نام برد و رايزني‌هاي مفصلي هم براي پايان غائله به نفع انقلابيون بحريني انجام داده است ".

* ويكي ليكس در خدمت جنگ هوشمند آمريكايي

مشاور رسانه اي سابق احمدي نژاد "ويكي ليكس " را هم در مسير بازي خاورميانه جديد آمريكايي ارزيابي كرد و گفت: يك بار كلينتون گفته بود كه ما به دنبال يك بسته هوشمند در همه زمينه‌ها هستيم و از اين رو حتي پروژه ويكي ليكس را خارج از طرح خاورميانه جديد آمريكا نمي‌بينم.

وي افزود: داستان ويكي ليكس مرا ياد حوادث ويتنام مي‌اندازد كه آمريكايي‌ها تلاش كردند جنگ خود با اين كشور را درگيري مناطق جنوبي و شمالي آن نشان دهند و يادم هست كه در آن زمان خبرنگاران را از ميدان سايگون به منطقه‌اي منتقل كردند و جلوي دوربين‌ها يك ژنرال ويتنام جنوبي با گلوله به مغز يك ويت‌كينگ شليك كرد كه عكس وحشتناك آن كه پشت جلد كتاب اوريانا فالاچي هم منتشر شد، دنيا را تكان داد و اين حركت مقدمه‌اي براي خروج آمريكايي ها از ويتنام بود.

* غربي‌ها بدانند كه آخر بازي است

كلهر در پايان گفت: امروز هم ويكي ليكس اسنادي را منتشر مي‌كند كه متعلق به همه دنيا نيست بلكه اتفاقا مربوط به همين منطقه است كه امروز شاهد تحولات در آن هستيم و در واقع بخشي از جنگ هوشمند آمريكايي‌هاست تا سران منطقه را نسبت به يكديگر بدبين كرده تا به هم اطمينان نكنند و نتوانند با هم تعامل و ارتباط استراتژيك براي مقابله با نظام سلطه داشته باشند اما غربي ها بايد بدانند روزهاي آخر بازي است.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها