کد خبر: ۱۱۳۳۷۷
زمان انتشار: ۱۹:۰۷     ۲۴ بهمن ۱۳۹۱

حاج سعيد قاسمي را اگرچه استاد دانشگاه است، اگرچه سردار جبهه‌هاي دفاع مقدس است، اگرچه توسط سيد شهيدان اهل قلم مورد تمجيد قرار گرفته است و اگرچه ... اما هنوز هم امت حزب الله حاج سعيد را با صراحت بيان و زبان بدون لكنتش مي‌شناسند.

به گزارش 598 به نقل از رجانيوز، صراحت كلام اگر با سلامت مرام جمع شود، نفوذ و تاثيرش عيان مي‌شود؛ همان كه در حاج سعيد قاسمي مي‌توان ديد كه واگويه‌هاي‌اش اگرچه هم بدون ملاحظات مرسوم و مالوف بيان شود اما واكنش مقامات ارشد قوا را به همراه دارد؛ اگرچه گوينده آن علي‌رغم محبوبيتش اما جاي پايي در عرصه سياست ندارد.

ساعاتي را پاي در دل‌هاي حاج سعيد قاسمي بعد از ماجراي يكشنبه سياه مجلس نشستيم كه بخش‌هايي از آن را منتشر مي‌كنيم.

ياد كردن از شهدا در شلوغ‌بازی‌های سیاسی هضم می‌شود

 «أَحَسِبَ النَّاسُ أَن يُتْرَكُوا أَن يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لَا يُفْتَنُونَ»(1). خیال کردید همین قدر که گفتید انقلاب کردیم، ایمان آوردیم، شما را به حال خودتان واگذار می‌کنیم و آزمایش نمی‌شوید؟ فتنه آزمایش است.

قبل از هر چیز به مناسبت چنین ايامي، ايام عملیات والفجر مقدماتی، ايامي که جمهوری اسلامی در یکی از تنگ‌ترین شرایط جبهه و جنگ قرار داشت، بعد از عملیات رمضان که موفقیت نداشتیم و اولین عملیاتی بود که به شکلی بسیار سنگین اسیر دادیم و در یکی دو عملیات پس از آن ضربات سختی خوردیم، جمهوری اسلامی قریب نیم میلیون نفر را پای کار آورد و در منطقه عمومی فکه عملیاتی شد که "حَدَثَ ما حَدَثَ" و هنوز که هنوز است از آثار آن این است که شهدایی که در کانال کمیل، کانال حنظله ماندند، هر از گاهی می‌آیند و روح و جان تازه‌ای به پیکر جامعه می‌دمند. یادمان نرود مدیون چه کسانی هستیم. دیوانه هم نبودند. زن داشتند، بچه داشتند، پدر داشتند، مادر داشتند، درس داشتند، شغل داشتند و... روزی هم که داشتند می‌رفتند دقیقاً می‌دانستند احتمالش زیاد است که این اتفاق پیش بیاید و می‌دانستند اگر نروند، بالاخره یک روز این جنگ تمام می‌شود و کسانی که می‌مانند، بهره را می‌برند، راه کربلا باز می‌شود و خیلی اتفاقات دیگر... مشکل این است که در شلوغ‌بازی‌های سیاسی یاد کردن از شهدا هضم می‌شود.

مردم پذيرفته‌اند كه با جان و دل تاوان اين انقلاب را پس دهند

می‌دانیم که تمام فشار دشمنان در داخل و خارج، خواسته یا ناخواسته برای ایجاد یأس و نومیدی در دل مردمی است که بیش از سه دهه است که دارند روی اصول و آرمان‌ها پافشاری می‌کنند. این حرف‌ها ممکن است به حسب ظاهر تکراری باشند، ولی مثل نماز هستند و ما باید روی یک‌سری اصول و قواعد فکری‌مان پافشاری و آنها را تکرار کنیم و چیز جدیدی نمی‌توانیم بگوییم. مردم بر اساس این مدل پذیرفته‌اند انقلابی با این سبک و سیاق انجام بدهند و تاوان آن را هم پس بدهند و برای این است که سماجت می‌کنند و می‌دانند اگر قدمی عقب بنشینند، این عقب‌نشینی آنها را به پرتگاهی خواهد افکند که دیگر نخواهند توانست کمر را راست کنند.

در مقاطع خاص و تاریخی، اشتباهات کوچک، یعنی حضور نداشتن در صحنه می‌شود مثل مختار. به‌رغم این‌که بعد از آن ممکن است در صحنه هم بیایند، ولی فایده ندارد. مردم نمی‌خواهند در این زمان مختار باشند، یعنی پشت امام حیّ را خالی کنند و بعد از مقطعی بیایند و برایش سینه و شمشیر بزنند. مردم به تجربه درک کرده‌اند که نباید پشت امام حی را خالی کنند. این را دشمن خوب درک کرده است.

اگر بخواهیم وارد مسائل روز شویم، مشکلاتی داریم که صحبت کردن را برای انسان سخت می‌کند. از یک طرف نمی‌خواهیم تبلیغاتی صحبت کنیم. مدل تبلیغاتی صحبت کردن طوری است که خود مردم توجیه هستند و این نوار تکراری است و اگر بخواهیم آن را بگذاریم، حضور مردم در صحنه نیازی به صحبت‌های تکراری و تبلیغاتی ما ندارد.

مردم پرچم را به دست احمدي‌نژاد ندادند تا هركاري خواست بكند

دو ماه پیش سر قصه‌ای که احمدی‌نژاد رفت آمریکا و آمد و در آنجا پالسهای نامربوطی فرستاده شد و حرف و حدیث‌هایی خارج از ریلی که احمدی‌نژاد روی آن بود، توسط خود ایشان و اطرافیانش زده شد، خیلی‌ها اذیت شدند و مشخصاً مردمی که بر اساس آرمان و ارزش‌های همان مدلی که ایشان را سر کار آوردند، زده شد، خیلی‌ها اذیت شدند. سکوتشان دلیل بر این نبود که نفهمیدند یا پرچم را دست ایشان دادند که هر کاری خواست بکند، بلکه می‌دانستند اگر بخواهند اقدام میدانی انجام بدهند و حرفی بزنند، قطعاً گل به دروازه خودی زده‌اند.

 

چشم فتنه هنوز كور نشده / پيكره انقلاب، جانباز فتنه 88 شد

از ویژگی‌های فتنه 88 این بود که به تعبیر حضرت آقا، خواص بی‌بصیرت مضمحل شدند، عوام با بصیرت و میداندار پرچمداری کردند و ریزش و رویشی اتفاق افتاد که به تعبیر حضرت آقا بیش از سه دهه انقلاب را بیمه کرد. اما پاکسازی کامل در این قصه صورت نگرفت، یعنی درست است که مردم در نه دی پای کار آمدند، اما من این قصه را قبول ندارم که مردم چشم فتنه را درآوردند، قلب فتنه را سوراخ کردند. البته هم فتنه را شناختند و هم به‌نوعی میدانی کار را تمام کردند، اما در عین حال که برکات داشت، لطمات هم داشت. لطمات میدانی آن همین 20، 30 شهیدی است که الحمدلله هنوز هم اسامی آنها رو نشده و از عجایب تاریخ ماست که آن سر دنیا ندا آقاسلطان و سایر فتنه‌گرانشان را شناختند و یکی از لطماتی است که به اصل کل انقلاب خورد، یعنی هنوز هم که از خارج می‌آیند و مثلاً لبنانی‌ها می‌پرسند قضیه ندا آقاسلطان از چه قرار بود؟ این یعنی در این جنگ روانی به‌نوعی آنها پیروز شدند و توانستند اصل انقلاب را خدشه‌دار کنند، یعنی پیکره انقلاب، جانباز فتنه 88 شد، اما برکاتی هم داشت، یعنی رویش‌های زیادی هم داشتیم و اگر می‌خواستیم هزاران ساعت برای بچه‌هایمان تعریف کنیم که این شخصیت‌ها این بیماری را دارند، نمی‌توانستیم و می‌گفتند این دعواهای خود اینهاست، در صورتی که به دلیل شهوات، هوای نفس و آشغال‌خوری‌هایی که این آقایان در این مدت کردند، طبیعی است که روی روندی که خود خدا هم فرموده است، یک لحظه خودت را رها کنی، ممکن است در اثر این انحرافات سقوط کنی و چک سفید امضا به کسی داده نشده است. از زمان حضرت آدم(ع) تا حضرت خاتم(ص) این چنین بوده است.

جماعتی که در انتخابات 84 شکست و در فتنه 88 ضربه خوردند، در صف‌بندی جدید دنبال انتقام‌گيري هستند

بحث این است که در شرایط موجود چرا این اتفاق دارد می‌افتد؟ من به‌نوبه خودم این قضایا را بعد از عید پیش‌بینی کرده بودم. یعنی وقتی حضرت آقا می‌گفتند منتظر فتنه جدید باشید که نوع و مدلش پیچیده‌تر است، خودم بعد از عید منتظر این قصه بودم و نه به این زودی، اما در این چند روز دیدم که دشمنان و دوستان احمق احساس کرده‌اند که وقت کم دارند. یعنی دشمنان از قبیل نوری‌زاد و (VOA) و امریکایی‌ها و کسانی که به‌نوعی هموطن ما، اما آن طرف وطن‌فروش هستند و سربازهای امریکایی محسوب می‌شوند و در واقع آلترناتیوهایی هستند که به خیال خودشان منتظرند روزی اینجا چنین و چنان شود و بیایند، حرف قابل توجهی می‌زنند که اگر ما این مقطع طلایی انتخابات را از دست بدهیم، پس از آن باید برویم و برای مدتی طولانی استراحت کنیم و یا کلاً از صحنه سیاست حذف می‌شویم و تا یک دهه دیگر حرفی برای گفتن نداریم و کاملاً حذف می‌شویم و لذا واقعاً احساس می‌کنند وقت کمی دارند. حسب ظاهر هم که نگاه می‌کنیم می‌گوییم حالا گروهی می‌خواهد بیاید و گروه دیگری می‌خواهد برود، ولی واقعیتش این طور نیست، یعنی کل جماعتی که در انتخابات 84 شکست و در فتنه 88 ضربه خوردند، در صف‌بندی جدید باید انتقام بگیرند. این‌که ليدر و اتاق فکر این قصه کجاست و اینها در مجلس، قوه قضائیه و قوه مجریه دارند در پازل چه کس یا کسانی بازی می‌کنند و در این قصه نقش پدرخوانده، اطفال و اعوان و انصار چیست، هر کدام در جای خود قابل تحلیل، بررسی و تأمل است.

عتاب تند امام در سال 59 خطاب به رييس جمهور و رييس مجلس براي امشب ماست

اگر روزی هزار بار خدا را شکر کنیم که رهبری داریم که دیده‌بان وقایع و بسیار آگاه و بصیر است، باز کم است. این‌که امام و رهبری آینده‌نگری داشتند، بر هیچ دوست و دشمنی پوشیده نیست. به اين فرمايشات حضرت امام توجه كنيد.

«اگر مکتب اسلام را حفظ بکنید، مطمئن باشید که هیچ قدرتی به آن‌ها آسیب نمی‌رساند. یکی از تعلیمات مکتب ما این است که با هم متفق باشیم. هرکسی برضد یکی دیگر بگوید از مکتب خارج شده است و اصلا به درد ایران دیگر نمی‌خورد. دولت بخواهد مجلس را تضعیف کند، مجلس بخواهد دولت را تضعیف بکند، تمامی این‌ها برخلاف مکتب اسلام و مخالفت با مکتب اسلام است. باید این آقایان‌‌ همان طور که مدعی هستند اسلامی هستیم، باید در عمل، قول، خطابه، حرف، نوشته و روزنامه‌هایشان نشان بدهند که ما مسلمانیم. این چه مسلمانی است که هر روزنامه که برای یک طایفه است به دیگری فحاشی می‌کند؟ ما چه جوابی به مردم باید بدهیم؟ که مردم باید بگویند چه خبر است که مجلس با رئیس جمهور و رئیس جمهور با مجلس اینگونه می‌کند؟ چرا صدای مردم را در می‌آورید؟ من از لسان اسلام نصیحتشان می‌کنم که باهم اختلاف نکنید. چه میراثی هست که می‌خواهید قسمت کنید و سرش اختلاف می‌کنید؟ این همه مردم جوان‌هایشان را دادند و میراث برای شما گذاشتند که شما اینطور توی سرهم بزنید و فساد ایجاد کنید؟ میراث پدر کدامتان هست که اینگونه می‌کنید؟ یک قدری با هم رفیق و برادر و دوست باشید. یک چنین ملتی که با این صفا و خوبی داریم که در همه قضایا پشتیبان دولت و رئیس جمهور و مجلسشان هستند، حیف است که عواطف ملت را جریحه‌دار کنیم و ما بشینیم و با هم مخالفت کنیم. نه خدا راضی است نه ملت؛ ملت ناراحت است از این کار؛ جهات شرعی و اخلاقی راحفظ کنید. قبرستان‌ها پر است از جوان‌ها که در راه این اسلام و مملکت کشته شده است، توجه کنید. قدری هوای نفس را کنار بگذارید، تمام گرفتاری‌های ما سر این هوای نفسی است که ما داریم، اعدا عدو این انسان همین نفس ماست، قدری جلوی این را بگیرید.» (15/5/59)

امام دقیقاً به رئیس‌جمهور و رئیس مجلس صحبت‌هایی را می‌کند که اصلاً مال امشب و این روزهاست که آیا شما دغدغه اسلام دارید؟ مردمی را که امروز در این خط هستند و برای اسلام و عدالت‌خواهی ایستاده و قیام کرده و از خود و همه چیزشان گذشته‌اند، نمی‌بینید؟ شما واقعاً دغدغه‌تان اسلام است؟ اختلافات را کنار بگذارید و...

صدا و سيما و رسانه‌هاي ما امام را براي شب‌هاي انتخابات مي‌خواهند

از آن طرف اگر دچار بیماری نسیان شده بودیم که شده‌ایم و از این بابت متأسفیم که هم صدا و سیما و هم رسانه‌های ما، امام را فقط برای شب‌های انتخابات می‌خواهند و خرج می‌کنند و نه یادآوری آن کلمات و جملات گهربار برای همین روزها. آن اتفاقات سنگین افتادند تا امروز ما با چراغی از تجربیات مسیر را انتخاب کنیم.

اگر روزی هزار بار خدا را شکر کنیم که چنین رهبر آگاهی داریم که حداقلش از یک ماه قبل هشدار می‌دهد، مسیر را نشان می‌دهد و به بزرگان و مردم هشدار می‌دهد، اگر روزی هزار بار نماز شکر بخوانیم جا دارد. حضرت آقا همین چند وقت پيش اعلام فرمودند از حالا تا انتخابات هر کسی که به اختلافات دامن بزند، رسماً و علناً خیانت کرده است و هیچ عذری در مقابل دادگاه عدل الهی نخواهد داشت.

آيا "يكشنبه سياه" نشانه يك فتنه جديد نيست؟

واقعاً این سئوال مطرح می‌شود که این بازی کودکانه از سوی چهره‌هایی در این قد و قواره یعنی چه؟ بعد از این‌که آقا چنین هشداری را فرمودند، چنین بازی احمقانه‌ای را راه می‌اندازند، خودش علامت یک فتنه جدید نیست؟ فتنه جدید چند روز پیش کلید خورد. این‌که ليدر این قضایا چه کسانی هستند، در بین دوستان حرف و حدیث زیاد است که بازیگر اصلی کیست؟ اتاق فکر آن کجاست؟ پدرخوانده کیست؟ دارند در چه پازلی بازی می‌کنند؟ نتیجه و حاصل این قصه چه می‌خواهد بشود؟ مردم به همه این جزئیات توجه دارند. این‌که خود رسانه‌ها وارد این قصه نشدند و یا از جایی به آنها اشاره شد که حق ندارید، نمی‌دانم، اما اگر انتخاب خودشان بود که به این التهاب دامن نزدند، رسماً باید از همه آنها تشکر کرد، اما اگر مسئولین توپ و تشری زدند که وارد این قصه نشوید، واقعاً این جرقه‌ای که کلیدش زده شد، اگر رسانه‌ها به‌خصوص رسانه‌های بیدار، هوشیار و دردمند نظام، حواسشان جمع نبود، می‌توانست یکشنبه سیاه به معنای واقعی کلمه نام بگیرد و کلید خیلی از قصه‌ها بخورد.

اصلاح‌طلبان در فتنه 88 كلا حذف شدند

ویژگی‌های فتنه‌ای که دارید نام می‌برید چیست؟

در یکی دو سال گذشته هم این تحلیل را داشته‌ایم که ویژگی‌های فتنه‌ای که داریم وارد آن می‌شویم، چیست. در فتنه 88 مردم مشخصاً به مدل اصلاح‌طلبی سکولارمحور و غرب‌باور و پذیرای امریکا «نه» گفتند. «نه» به هاشمی را قبلا در انتخابات نهم رياست جمهوري گفته بودند. ما به هیچ‌وجه دوست نداریم در مسیر انقلاب، کسی حذف شود، ولی وقتی خودشان تصمیم گرفته‌اند سقوط کنند، چه کسی می‌تواند نجاتشان بدهد؟ وقتی یک چهره سیاسی انتخاب غلطی و خودش گزینه‌های غلط را انتخاب می‌کند، هیچ‌کس نمی‌تواند نجاتش بدهد. این انتخاب برای حضرت روح‌الله در قبال آقای منتظری و چهره‌های بارز دیگری پیش آمد که حذف شدند و داستان ادامه هم دارد. ما راضی نیستیم این وضع پیش بیاید، ولی وقتی خودشان انتخاب کرده‌اند، چه می‌توانیم بکنیم؟ کسی نمی‌تواند کسی را نجات بدهد.

در فتنه 88 اصلاح‌طلب‌ها کلاً حذف شدند. اگر الان می‌بینید می‌گویند اگر بیاییم این طور می‌شود و اگر نیاییم آن طور می‌شود، در واقع دارند انا شریک، انا شریک می‌کنند، والا کلاً حذف شده‌اند.

انداختن فتنه در جبهه‌اي به اسم اصولگرايان قابل پيش‌بيني بود

آن موقع هم قابل پیش‌بینی بود که در دور جدید، فتنه را در جبهه‌ای به اسم اصولگرایان می‌اندازند و دو باره خود این اصولگرایان وارد بازی جدید شهرت، شهوت، قدرت‌طلبی و... می‌شوند. حسب ظاهر خیلی‌هایشان برای ریاست جمهوری جدید خیلی وقت است که کت و شلوار هم دوخته‌اند و فکر می‌کنند اگر ما بیاییم چه می‌شود و برای رسیدن به این منصب حاضرند قیصریه را هم به آتش بکشانند! این‌که چرا الان این اتفاقات دارد می‌افتد به خاطر این است که احساسشان این است که اگر زمان را از دست بدهند و تیم خودشان در این مجموعه نیاید، این فرصت طلایی را از دست می‌دهند.

ويژگي‌هاي خواص گيج!

بالاخره رؤسای قوا در پیروی از فرمایش‌های رهبری باید با مردم عادی فرقی داشته باشند.

دقیقاً همین جور است که می‌فرمایید، اما بر اساس آیه‌ای که خواندیم، چه کسی از فتنه مبراست و به چه کسی سفید امضا داده شده است؟ در این قصه همه سعی می‌کنند خودشان را مبرا جلوه بدهند، ولی من اسم اینها را می‌گذارم خواص گیج! اینها می‌گویند ما سرباز ولایت هستیم، ولی عملاً گیج‌اند. عوام در فتنه 88 واقعاً نقش خواص را بازی کردند و دیدند پرچمدارها دارند کلاً اشتباه می‌روند، بماند که اصلاً پرچم را رها کرده‌اند و دارند به بیراهه می‌روند و مسیری را انتخاب کرده‌اند و دارند می‌روند که به ترکستان است و لذا خودشان تصمیم گرفتند کاری بکنند. هفت هشت ده سال قبل از آن خیلی کاری به این قضایا نداشتند و می‌رفتند رأی می‌دادند و یک بابایی را به ریاست جمهوری انتخاب می‌کردند و از دور نظاره‌گر رئیس‌جمهور و قوا بودند، اما در این قصه به خاطر اهداف و ارزش‌های مورد نظرشان به میدان آمدند. رأی به احمدی‌نژاد رأی به شخص او نبود، بلکه رأی به آرمان‌ها، عدالت‌خواهی، رأی به ارزش‌ها، نظام و حزب‌الله بود.

 

اگر کسی شعارهای قوی‌تری از احمدي نژاد بر مبنای فرامین حضرت امام می‌داد، والله او رأی می‌آورد

خرج احمدی‌نژاد کردند یا خرج...

حضرت آقا خود را خرج تفکر کردند. احمدی‌نژاد به معنای شعاری بود که داد، فرامین روح‌الله را زنده کرد، ما از مولا امیرالمؤمنین(ع) ياد گرفته‌ایم که «مرد را به حق بسنج و نه حق را به مرد». ما بر این باوریم که رقبای احمدی‌نژاد خطا کردند. اگر کسی شعارهای قوی‌تری بر مبنای فرامین حضرت امام می‌داد، والله او رأی می‌آورد، ولی جالب است که این آقایان برای این‌که رأی همگان را به دست بیاورند، هی چراغ سبز و پالس به امریکا، بهایی‌ها، ریگی، منافقین، سلطنت‌طلب‌ها و... می‌دادند. می‌خواستند همه را جذب کنند، درحالی که اگر این مملکت می‌خواست همه را جذب کند، انقلاب نمی‌کرد، چون همه بودند. این بار هم خیلی‌ها باز دارند این اشتباه را مرتکب می‌شوند. کسانی که گمان می‌کنند می‌توانند همه آرا را داشته باشند و برای همه دانه می‌پاشند، راه به ترکستان می‌برند که در جای خودش باید در باره آن بحث کرد.

ما مسیری را به سمت قله داریم بالا می‌رویم و طبیعتاً هر چه بالاتر برویم، راه دشوارتر و لغزنده‌تر می‌شود. در اینجا چند اتفاق افتاد که آقای احمدی‌نژاد خواسته یا ناخواسته وارد این بازی شد. در علوم اجتماعی، رفتارشناسی موضوع بسیار مهمی است. وقتی می‌خواهید تیمی را ببرید که با تیم دیگری بازی کند، ده بار نوار بازی‌های آن تیم را می‌گذارید و ريواند (Rewind) می‌کنید تا از زیر و بم همه حرکات و تکنیک‌هایشان سر در بیاورید. سئوال این است که دشمن در این مقطع برای چهره‌ای مثل احمدی‌نژاد یا حتی قوه مقننه و مجلس چنین رفتارشناسی‌ای نکرده و تیم نگذاشته است که رفتارهای آنها را تحلیل و بررسی کند و مدل ریاضی آنها را دربیاورد و برایش برنامه بریزد؟ آقای احمدی‌نژاد با چاقویی که در انتخابات دستش گرفت و با آن مدل تکاوری که اسناد را رو کرد، انتخابات را برد. شاید در مقطعی که چیدمان ضد انقلاب در نظام کامل بود، شاید چنین شیوه‌ای ضرورت داشت و باید با همین مدل احمدی‌نژادی در سینه‌شان می‌رفتی و کاسه کوزه‌هایشان را به هم می‌ریختی. شب‌های مناظره را یادمان هست. اگر چه آن مدل در آن مقطع خیلی‌ها را آچمز کرد و به هم ریخت. یکی را می‌خواست که زیر این میز بزند، چون چید‌مان این میز از قبل ردیف شده بود و کسی باور نمی‌کرد یکی بیاید و زیر این میز بزند و قرار بود هر کسی بیاید و حرف و حدیث‌های خودش را بزند. یک کسی را می‌خواست که زیر میزی را که توسط پدرخوانده چیده شده بود بزند و در انتخابات 84 هم این شیوه جواب داد، اما متأسفانه آن چاقویی که دست آقای احمدی‌نژاد بود و اکنون هم هست، آقای احمدی‌نژاد فکر می‌کند با همان مدل می‌تواند همان بازی را ادامه بدهد. دیگر در این بازی که برایش چیده شده است، آن مدل جواب نمی‌دهد.

باور نمي‌كنم چنين اتفاقاتي اتفاقي باشد!/ متاسفيم كه سران قواي ما سربازي براي ولي فقيه را بلد نيستند

شیوه‌اش دیگر قدیمی شده است.

احسنت! اتفاقاً بر مبنای همین مدلی که دیده‌اند این مبارز طلبي جواب داده است که بیایید به مجلس و بگویید چند نفرید آقا؟ و همان جا چاقو بکشیم و مثل گانگسترها تیرهایمان را بزنیم و برویم، به هر حال یک بار، دو بار جواب می‌دهد. بر اساس همین مدل برنامه‌ریزی شد و برای به آتش کشیدن نظام و آن مدلی که خواهم گفت هدف چیست، کفایت می‌کند. باور نمی‌کنم چنین چیزهایی اتفاقی پیش می‌آیند. همه دارند در این پازل بازی می‌کنند. این تحلیل خودم است و اگر هم ناراحت می‌شود، مسئولیتش را می‌پذیرم. آقایان قوه مجریه، مقننه و حتی قضائیه دارند در این پازل بازی می‌کنند، و متأسفیم از این بابت که رؤسای قوای ما سربازی براي ولی‌فقیه را بلد نیستند و فقط ادعایش را می‌کنند.

والله نجات از فتنه 88 فقط عنایت خدا، قلب شکسته رهبر و خانواده‌های شهید بود و بس!

آيا نوعي لجبازی در اين نوع رفتارها مشاهده نمي‌شود، آن هم لجبازی‌ای که دودش به چشم مردم می‌رود؟

این صرفاً یک بازی کودکان یا لجبازی نیست. این قصه تدبیر شده است. این‌که چگونه تدبیر شده، در یک نمای کلی اصل قصه بیرون از مرزهاست، اما در داخل، واقعاً حال و هوای آقایانی را که در این قصه شکست خوردند، درک می‌کنم، چون حقیقتاً فکر نمی‌کردند قضیه این شکلی شود. این را صراحتاً پسر و دخترش هم گفتند که متأسفانه مردم بینش کافی ندارند، یک روز ما را بالا می‌برند و یک روز با سر زمین می‌زنند. دخترک رفت و روی چهارپایه ایستاد و از مردم گلایه کرد که یک روز به من به عنوان اولین نماینده زن تهران رأی می‌دهند و یک روز مرا پایین می‌اندازند. لفظ کلام درست است، اما نتیجه‌گیری غلط: «کلمة الحق یراد به الباطل»(2). مردم به کسی چک سفید نداده‌اند. مردم اولش می‌بینند دختر یک شخص شخیص هستی، مبنای فکری‌ات غلط نیست و داری برای ورزش زن‌ها فعالیت می‌کنی، به تو رأی می‌دهند. بعد که روزنامه می‌زنی، قد و قواره عوض می‌کنی، جاهای نامربوط می‌رفتی و سینه‌زن حسین اردنی هستی، مردم می‌فهمند که آشغال خوردی با تو ادامه نمی‌دهند، چون مبنای انتخابشان مبانی و اصول انقلاب بوده است، نه شخص تو. هر وقت از آنها دست برداشتی، تو را تا آخر روی سر حلواحلوا می‌کنند، ولی فعلاً مردم این را نخواسته‌اند. مشکل اصلی همین است.

این داستان، انتقام گرفتن از خود آقا و مشخصاً مردمی است که آمدند و با انتخابشان کاسه کوزه اینها را به هم ریختند. در سال 84 باور نکردند چه شده است، چون اصلاً قرارشان نبود چنین اتفاقی بیفتد. در چهار سال 84 تا 88 واقعاً آچمز بودند. در 88 خودشان را پیدا، برنامه‌ریزی کردند و تمام توانشان را از خارج به داخل آوردند. حضرت آقا گفتند اینها ده پانزده سالی است که برنامه‌ریزی کرده‌اند و باید سال‌ها بگذرد تا حاصل چیدمانی که اتفاق افتاد و آمدن جورج لوروس و آموزش‌های متعدد و پول دانشگاه آزاد و بحث‌های رسانه‌ای و پیاده‌نظام‌ها و آوردن فاحشه‌ها به کف خیابان‌ها و... را کنار هم بچینیم و بفهمیم چه پروژه سنگین و عظیمی بود. والله قسم نجات از فتنه 88 فقط و فقط عنایت خدا، قلب شکسته رهبر و خانواده‌های شهید بود و بس! خوش‌خیالی است اگر فکر کنیم سیستم امنیتی، بسیج و... قصه را جمع کردند. کار خیلی قوی‌تر از این حرف‌ها بود.

كساني كه در فتنه 88 با تمام توان آمدند حالا مي‌روند استراحت؟!

در قصه 88، اینها با تمام توان آمده بودند و بدیهی است که دست برنمی‌دارند. می‌روند استراحت می‌کنند؟ اگر تتمه فتنه‌گرها چه آنهایی که دُمشان بیرون آمد، چه آنهایی که برای قصه جدید پنهان مانده‌اند و چه کسانی که اضافه خواهند شد، مشخصاً هدفشان انتقام‌گیری از حضرت آقا و مردم است که چه بشود؟ من اسم این پروژه را می‌گذارم، پروژه «غلط کردم». مردم را باید به این باور برسانیم که دیدید غلط کردید؟ دیدید اشتباه کردید؟ ما به شما گفتیم دنبال این مدل نروید. اگر آرامش واقعی و امنیت می‌خواهید، تحت زعامت امریکا و بستن با ابرقدرت‌ها و همان سیاست‌هایی است که ما در آن ده دوازده سال گفتیم که عدم تنش‌زایی و...

تيمي كه به احمدي‌نژاد خط مي‌دهد او را به بهم ريختن جامعه ترغيب مي‌كند

تیمی که الان دارد به احمدی‌نژاد خط می‌دهد او را تحریك می‌کند که به این شکل دوئل کند و کل جامعه را به هم بریزد، برای فهمیدن ماهیت و اهدافشان زمان می‌خواهیم. این روش جزو کاراکتر شخصی احمدی‌نژاد هست، ولی این‌که چه کس یا کسانی او را تحریک می‌کنند که بیاید و به این شکل دوئل‌های احمقانه کند، وقت می‌خواهد.

ايجاد ياس و نااميدي و كشاندن مردم به كف خيابان دو هدف اصلي راه‌انداختن خروس‌بازي‌هاست

این مدل بازي سياسي را چه کسانی دارند راه می‌اندازند و منافعشان چیست؟

 مشخصاً اهدافشان ایجاد یأس و ناامیدی و مردم را به کف خیابان کشاندن. در فتنه 88 فقط توانستند مرفهینی را که طالب تفکرات خاصی بودند به خیابان‌ها بکشند، اما این سری می‌خواهند با فشار اقتصادی و دلار سه چهار هزار تومانی و حرف و حدیث‌های نامربوط و ایجاد جنگ روانی، مردم حامی انقلاب را به کف خیابان‌ها بکشانند، تصور می‌کنند که این جوری بازی را برده‌اند. تمام برنامه‌شان این است. فشار سنگین اقتصادی را روی گرده مردم گذاشته‌اند تا آنها را به کف خیابان بکشانند و در مقابل نظام قرار بدهند و از آنجایی که آحاد نظام از همین قشر مستضعف و آسیب‌پذیرند، اصل طرح این است. این‌که این آقایان دارند به شکل احمقانه‌ای در این پازل بازی می‌کنند به این دلیل است که نه درد رهبر را دارند و نه درد مردم را، چون اگر به‌جای این‌که این خیمه‌شب‌بازی را در مجلس راه انداخت، بحث استیضاح را یک جوری کنار می‌گذاشت طوری نمی‌شد، حالا این کی بود که استیضاح می‌شد یا نمی‌شد و اگر هم نمی‌شد اتفاقی هم نمی‌افتاد. شاید یکی از مشکلات معیشتی مردم را وسط می‌گذاشتند و حل می‌کردند اصلاً این اتفاق هم نمی‌افتاد. به ذهنم می‌رسد که قصه به این سادگی‌ها نیست.

 
امام هم گفتند که اگر آرامش را حفظ نکنید، صریحاً با شما برخورد میکنم.

 حضرت امام آن تندی و آن قصه را داشتند. حضرت آقا حجب و حیای خاص خودشان را دارند و اگر این پرهیزها را کرده‌اند، علنی نکرده‌اند و صلاح ندانسته‌اند بحث را به سطح جامعه بکشانند. آن قدری که ما اطلاع داریم چندین نوبت این آقایان را خواسته و تذکر داده و آقایان استنکاف کرده‌اند. رهبر در آخرین هشدارش فرمود: «از شما می‌خواهم دست وحدت به هم بدهید و آرامش و امنیت جامعه را حفظ کنید». در جمع‌های خصوصی‌تر قطعاً حرف‌های دیگری هم به آنها زده‌اند.

 رفتارهاي احمدي‌نژاد را مقابله با رهبري مي‌دانيم

 
آيا رفتارهای احمدی‌نژاد را در مقابله با رهبری نمی‌دانید؟
 
چرا می‌دانیم. از خیلی وقت پیش جناب آقای احمدی‌نژاد این شیوه را شروع کرده است.
 
آقاي احمدي‌نژاد! داستان منتظری و اتفاقات بعدی براي این روزهاي ماست كه نترسیم

 همین جا پیامی به آقای احمدی‌نژاد بدهیم. خیلی شفاف و روشن می‌گویم. کارهای بزرگی با دست توانایی شما و خلوص نیتی که قطعاً در کار بوده، امداد همه‌جانبه الهي، حمايت رهبری و کمک مردم انجام شده است که در تاریخ ثبت شد و کسی نمی‌تواند انکار یا چشم‌پوشی کند. برکاتش همین الان پیداست و بعد از این هم خواهد بود. از کار خوب حمایت می‌کنیم و اگر کار بدی شد، آن را هم تذکر می‌دهیم. این را به ما یاد داده‌اند. امام امر به معروف و نهی از منکر را یادمان داد: «خمینی کی هست؟ خمینی هم اگر خلاف اسلام عمل کرد، مردم نصایح او را به دیوار می‌زنند». امام یادمان داده است. دقیقه 90، چهار پنج ماه قبل از رحلت به منتظری گفت: «تو قرار است با این مدل، پرچم را به‌جای من دست بگیری؟ می‌خواهی منافقین و لیبرال‌ها را سر کار بیاوری؟» گفت: «با دلی پرخون و روحی آزرده به تو که حاصل عمر من بودی»، خوب دقت کنید، «حاصل عمر من» «پدر شهید بودی، کتاب ولایت‌فقیه داری و این همه خدمت کرده‌ای می‌گویم خداحافظ! التماس دعا! شما صلاحیت پرچمداری این نظام و انقلاب را نداری. من کاری به تاریخ و هر آنچه پس از آن اتفاق می‌افتد ندارم. من موظفم با شما انقلابی برخورد کنم و آنچه را که صلاح اسلام و انقلاب و مردم است در نظر بگیرم. تاریخ پر است از خیانت بزرگان به اسلام!»

یا ابوالفضل! دقت کنید امام چه می‌گوید؟ تاریخ پر است از خیانت بزرگان به اسلام! داستان منتظری و اتفاقات بعدی که پیش آمدند مال این روزها هستند که ما نترسیم. متأسفانه به دلیل این‌که تاریخ انقلابی ما را در جغرافیای خاص خودش برای بچه‌های ما نمی‌گویند، باعث می‌شود بچه‌های ما دچار ترس و دلهره شوند که چه می‌شود؟ رئیس‌جمهور استیضاح شود، چه می‌شود؟ عدم کفایتش را بدهند، چه می‌شود؟ آقای احمدی‌نژاد پوست ما کلفت‌تر از این حرف‌هاست. شما باید بدانید که در چنین پیچ تاریخی «حسنات الابرار سیئات المقربین» است. خطای کوچک شما، قطعاً سقوط خود شما را به دنبال خواهد داشت، مگر این‌که در این سه چهار ماه باقی را قدم به قدم و با دقت بردارید. آن جایی که لازم است سکوت کنید، آن جایی که لازم است جیغ بزنید. این کار را نکنید قطعاً سقوط جنابعالی و متأسفانه عده‌ای را که عادت کرده‌اند به چهره‌ها دل ببندند، به دنبال خواهد داشت. بالاخره هر پرچمداری زمین می‌خورد، عده‌ای که به علمدار نگاه می‌کنند، زمین مي‌خورند.

ما هم به عنوان کسی که به هر حال معروف است که در این قصه خرج شدیم. یک عده نصیحت می‌کنند که آقا شما در این قصه حیف شدید. چرا ما را نصیحت می‌کنید؟ همه برای احیای این جریان ارزشی خرج شدند، اما آقای احمدی‌نژاد این را بدان که ما دوست نداریم این اتفاق برای شما بیفتد.  نباید این ماجراها را باز کنیم، چون هر کدامش را باز کنیم، دشمن سوء استفاده مي‌كند و شب در تلویزیون‌ها و رادیوهایشان تکرار می‌کنند. روزی که در بهشت زهرا صحبت کردیم، همان جا گفتن شب (VOA) پخش می‌کند. والله قسم! همان شب پخش شد و بعضی پيامك زدند که خوشت آمد؟ ما می‌دانستیم چه اتفاقی دارد می‌افتد،ولی به عنوان نماینده بچه حزب‌اللهی‌های موظف بودیم پیام خودمان را به رئیس‌جمهور برسانیم که این مدلی که تو داری برای امریکایی‌ها کف و سوت می‌زنی و چراغ سبز روشن می‌کنی، مدلی است که قبلاً بازی شده است. چه کسی دارد تو را به این سمت هدایت می‌کند؟ این حرف‌ها حرف‌هایی از جنس حرف‌های تو نیست. ما نمی‌دانیم این حرف‌ها را داری از کجایت درمی‌آوری و بر چه اساسی این حرف‌ها را می‌زنی؟ نه وقت داریم با آنها صحبت کنیم که بفهمیم از کجایش دارد این حرف‌ها را می‌زند. یک نفر از صدا و سیما را هم با خودش برد که یارو پناهنده شد و کلی اسناد هم با خودش برد. همه اینها مکتوم ماند و نرسیدیم بگوییم. بنا هم نداریم بگوییم، چون تف سربالاست؛ اما مردم تا یک جایی تحمل می‌کنند و حواسشان کاملاً جمع است و می‌دانند تا کجا لازم است سکوت کنند. مثل این بازی ماکارونی که در دانشگاه‌ها راه می‌اندازند و پل‌ها و سازه‌هایی را با ماکارونی درست و 50 کیلو وزنه به آنها آویزان می‌کنند و بعد نیم کیلو نیم کیلو اضافه می‌کنند تا مثلاً 55 کیلو که می‌شود می‌شکند و دو مرتبه تیم بعدی. حالا اینها هی دارند وزنه‌ها را اضافه می‌کنند تا ببینند آستانه تحمل مردم کجاست و در کجا می‌شکنند.

این سه چهار روزه دو باره حال و هوای روزهای فتنه را درست کرده‌اند و می‌بینی دست و دلت به کار نمی‌رود. چه شده است؟ چرا اینها دو باره دارند جامعه را به هم می‌ریزند؟ مردم می‌فهمند چه خبر است چطور این آقایان نمی‌فهمند؟ خواص و پرچمداران ما این قصه را نمی‌فهمند؟ واقعاً نمی‌فهمند که نامه‌نگاری می‌کنند چه می‌شود؟ آقای احمدی‌نژاد! تو که این سی‌دی مسخره را برداشته و آورده‌ای که مشخصاً برنامه‌ریزی شده بود. اصلاً ربطی به قصه و موضوع نداشت و شما آمدی این را پخش کردی. بسیار بازی مسخره‌ای بود. پانتومیم و تئاتر بود که بازی کردی. برنامه‌ریزی شده بود. ما قبول نداریم که بدون برنامه پیش آمد.

 به کسانی که به احمدی‌نژاد کار دارند، کار ندارم، ولی چرا خود احمدی‌نژاد سعی نمی‌کند فرود آرامی داشته باشد؟ آیا واقعاً نمی‌خواهد یا نمی‌تواند قضیه را جمع کند؟ آیا از روی لجبازی‌اش نمی‌خواهد قضیه را جمع کند؟

احساسم این است که همه اینها با هم هست. مدل رفتارشناسی‌اش این جوری است. البته همه ما کم و بیش همین جوری هستیم و ممکن است الان بروز نکند و در جایگاه خودش بروز کند. هر کسی رفتارهایی دارد. شما تا وقتی ازدواج نکردی یک آدم هستی، وقتی ازدواج می‌کنی آدم دیگری هستی. وقتی مسئولیت نداری، یک آدم هستی، وقتی مسئولیت گرفتی و هی تو را بالا و پایین بردند، یک میلیون نفر برایت هورا کشیدند و کف زدند، آدم دیگری می‌شوی و دیگر دست خودت نیستی. اصلاً تو را می‌برند. واقعیت این است که وقتی آدم به جاهایی می‌رسد... اینها را گذاشته‌ایم برای بعد، الان وقت باز کردنشان نیست، اما این‌که به هر حال در فرصت مناسبش باید گفته شوند. الان بگوییم باز مسئله‌سازی می‌شود. آقای احمدی‌نژاد! همه ما دیدیم که شما چه كردی. نمی‌توانی بگویی من سرباز محض ولایت هستم. شما در ولایت‌پذیری‌تان نمره خوبی نگرفتید.
 
مثلاً کجاها؟
 
 در خیلی جاها. استارتش از جایی شروع شد که حضرت آقا گفتند این آدم را بردار. گذاشتن این آدم باعث بدبینی مردم و دوستان شما نسبت به شما خواهد شد. از آنجا قصه را شروع کردی. خیلی راحت می‌توانستی او را از مسئولیت برداری و کنار دست خودت به عنوان مشاور نگه داری، اما با عناد لجبازی کردی. از این دست الی‌ماشاءالله وزیر و وکیل برداشتی و گذاشتی. اینها مچ انداختن بود. در مبانی فکری در بسیاری از جاها این کار را کردی. می‌توانی مخالفت داشته باشی، بحثی نیست، اما دیگر نمی‌توانی ادعای ولایتمداری داشته باشی.

 مردم چه جوری می‌توانند مخالفتشان را با عملکرد رئیس‌جمهور نشان بدهند؟

 یک جاهایی می‌توانند، یک جاهایی هم نمی‌توانند چون با آنها برخورد می‌شود و آثارش را یک جاهایی در تعارض با نظام، بی‌حجابی، دزدی، رشوه، بی‌قانونی، رانندگی بد و... نشان می‌دهند که می‌بینیم، یک‌سری هم در کسانی که متعهد هستند، در دلشان می‌ماند و در انتخابات‌ها نشان می‌دهند و مثلاً یکمرتبه به کل نمایندگان یک طیف رأی نمی‌دهند. در مجلس ششم کسانی که فتنه سال 78 را راه انداختند و طالب حضور امریکایی‌ها و ضد ولایت‌فقیه بودند واقعاً فکر می‌کردند دارند جریانی را پرچمداری می‌کنند که مردم پشت سرشان می‌آید، ولی مردم اعتراضشان را این جوری نشان دادند که آنها كاملا حذف شدند. مردم ما مردم فهیم، آگاه، باشعور، بادرایت و با بصیرتی هستند. همان مردمی که حضرت روح‌الله فرمود: «من با قاطعیت عرض می‌کنم که ملتم از امت حضرت رسول‌(ص) بالاتر، فهیم‌تر و بصیرتر است». همان امامی که در قصه منتظری با آن صراحت صحبت کرد، راجع به مردم این جوری صحبت کرد.
 
در مورد احمدی‌نژاد دو نظریه وجود دارد. یکی این‌که می‌گویند احمدی‌نژاد در طی این سال‌ها تغییر کرده و به اینجا رسیده است و نظریه‌ای هم می‌گوید احمدی‌نژاد از همان سال 84 دچار نفاق بود. شما کدام‌یک را قبول دارید؟
 

 آدم باید در باره حرفی که می‌زند، اطلاعات کافی داشته باشد. در این زمینه که چه تیم و چه عواملی روی او کار کردند که این اتفاقات افتاد، اطلاعاتم کافی نیست، اما تغییرات را به‌وضوح می‌بینم. در مدل رفتاریِ این آدم عناد و لجبازی هست، برای همین یک روز می‌گوید نمره وزیر من 20 است، ولی فردای آن روز او را برمی‌دارد. این با چه منطقی قابل توجیه است. وزیر خارجه تو، بد یا خوب در افریقا با همتای خودش جلسه دارد و صحبت می‌کند. همتای او را بیرون خواستند و گفتند فلانی دیگر وزیر امور خارجه ایران نیست! همه می‌دانند که وقتی تو آقای متکی را گذاشتی، تندترین سخنرانی‌ها را علیه او کردم و شما هم از دست ما ناراحت بودی که چرا علیه وزیر خارجه محترم من صحبت کردی و گفتی که یک جاهایی سوتی‌هایی داده است؟ اما این چه کاری بود کردی؟ می‌گذاشتی می‌آمد. مگر قرار بود کودتا کند؟ این‌که حرف خوبی نبود که زدی که ما به او گفته بودیم، اما خودش خودسرانه رفت و از این دست اتفاقات که سر وزیر اطلاعات افتاد. جامعه را سر وزیر اطلاعات به هم ریختی و بعد آن قصه یازده روز قهر و این حرف‌ها. این‌که چه عواملی این خط و خطوط را به ایشان می‌دهند، جای بررسی دارد.

پس شما قائل به تغییر ایشان هستید.

بله، مشخصاً.

 

پرونده احمدي‌نژاد بسيار روشن‌تر از هاشمي و خاتمي است

من به عنوان کسی که در علم و صنعت درس خوانده‌ام و با احمدی‌نژاد بچه محل هستیم، از اول انقلاب به این طرف او را می‌شناسم که خانواده‌دار است و پرونده بسیار روشن و شفافی دارد. بسیار شفاف‌تر از آقای هاشمی و آقای خاتمی. برای بنده به‌عنوان یک بچه محل و یک هم‌دانشگاهی در علم و صنعت می‌گویم پرونده بسیار شفاف، سالم و روشنی دارد که اگر یک برگ آتو از او داشتند، تا حالا آسفالتش کرده بودند. در خود انتخابات این کار را می‌کردند و اصلاً نمی‌گذاشتند به اینجاها برسد. همین الان هم اگر از مسائل خانوادگی، صحت و عافیت خود و خانواده‌اش یک برگ داشته باشند، آسفالتش می‌کنند. اما متأسفانه این اتفاقات پیش آمده‌اند، منتهی باید در آینده اطلاعات بیشتری داشته باشیم که ببینیم چرا این چیزها پیش آمد.

مردم دنبال چهره‌هاي انقلابي هستند

مدیریت آقای احمدی‌نژاد در دولت‌های نهم و دهم یک چیزهای خوبی داشت و یک چیزهای بدی. آیا مدل مدیریتی آقای احمدی‌نژاد ارزشش را دارد وقتي رئیس‌جمهور بعدی که می‌آید، او دنباله همان مسیر را بگیرد و ادامه بدهد؟

خوب سئوالی بود. جوابش مشخصاً این است که مردم دنبال چهره‌های انقلابی‌ای هستند که به پشتوانه ولایت، مافیای قدرت و ثروتی را که در سازمان‌ها و نهادهای ما ریشه دوانده‌اند، از ریشه دربیاورد؛ چیزی که شعار احمدی‌نژاد بود و گفت می‌آیم مافیای نفت را می‌پوکانم! چه شد! هی وزیر عوض کردید و مافیای نفت به فراموشی سپرده شد! یا مثلاً در روزهای آخر می‌گویی اگر به من اجازه بدهید می‌خواهم مافیای بانک و بانک خصوصی را از هم بپاشانم. چهار ماه مانده به تمام شدن کارت می‌خواهی نظام بانکی را درست کنی؟ خنده‌دار نیست؟ نانوایی با همه فشارهای تو سر خط نشد، نظام بانکداری را می‌خواهی عوض کنی؟ ما هم که مردم هستیم چنین توقعی از تو نداریم. از رئیس‌جمهور آتی هم انتظار نداریم همه مسائل را حل کند. یک رئیس‌جمهوری چهار سال سر کار است، صنعت بومی را حل کند، خدا پدرش را بیامرزد. ما را از چنگال نوکری چینی‌ها نجات بدهد، از چنگال صنعت تک‌محصولی، نفت، نجات بدهد، دستش هم درد نکند. آقای رئیس‌جمهور آتی! واقعاً ما را از حیث کشاورزی خودکفا کن که برای آب و نان و دانه‌ خودمان دستمان دراز نباشد و مردم دغدغه آب و نان نداشته باشند. امسال بهترین پرتقال 900 تومان! مردم سئوال می‌کنند این پرتقال کجا بود؟ چه جوری تولید خود ماست؟ با این همه گرانی این پرتقال باید می‌شد 3000 تومان. این پرتقال به این خوبی و شیرینی کجا بود؟ چه اتفاقی افتاده است؟ این را به کل قصه کشاورزی، پنیر و گوشت مردم تعمیم بدهید. همین یک قلم درست شود، دست شما هم درد نکند.

آقای رئیس‌جمهور آتی! مشکل مسکن مردم را واقعاً حل کنید. البته این کارها سخت است و به این راحتی نیست.

بر این اعتقاد هستم که کار خیلی پیچیده است، چون جریان قدرت و ثروتی که به شکل خفی در سازمان‌ها و نهادها ریشه دوانده، بر اساس یک مأموریت ذاتی عمل می‌کنند که به آنها ابلاغ شده است. این حرف را می‌زنم و مسئولیتش را هم خودم می‌پذیرم که اگر اباالفضل عباس(ع) هم رئیس‌جمهور شود، این مافیا او را زمین می‌زند. بنای آنها این است که این کار را بکنند، مگر این‌که او از قدرت لایزال الهی و پشتیبانی مردم و رهبری کمک بگیرد که ضایعش نکنند.

مردم دنبال مختاري هستند كه عنود ولجوج نباشد

مردم در سال 84 مشخصاً با انتخابشان این پیام را دادند که یک کسی بیاید و این معادله فعلي را به هم بریزد. مردم به‌دنبال زور و مختار انتقام‌گیر از مافیای ثروت و قدرت هستند. کسی که بتواند حقشان را از همین سیستم قوه قضائیه که پنجه‌هایش بسیار ضعیف‌تر از آن است که بتواند عدالت واقعی را اجرا کند، بگیرد. مردم به‌دنبال یک مختار هستند، منتهی مختاری که عنود و لجوج نباشد و تا مردم زمام کار را به دستش دادند نگوید رهبر کیست و ما برای خودمان کسی هستیم . رهبری بگوید بیداری اسلامی و این هی بگوید بیداری انسانی! هی بگوید سوریه خط مقدم است و تو هفت هشت ماه اصلاً آن طرف نروی و هیچ پالسی هم نفرستی، پالس‌هایی هم که در باره مقاومت و بشار اسد می‌فرستی، پالس‌های گیج‌کننده باشد. آقای محترم! اینها همه کارهایی هستند که اتفاق افتادند.

تمام این قصه‌ها بر سر همان پروژه «غلط کردم» است. همین چند روز بود که آقای هاشمی این حرف را زد. گفت: «به‌رغم این‌که رفیق فابریک رهبر بودم و نصایحی کردم...» دیدیم چه جور رفیق فابریکی بودی که در نامه‌ات نه سلام کردی و نه خداحافظی. گفت تذکرات را دادم و متأسفانه متوجه نشد و الان هم می‌گویم که بایستی فلان و بهمان شود و اگر نشود چنین و چنان می‌شود و این حرف‌ها.

باز تأکید می‌کنم مردم مشخصاً به‌دنبال مختار، شمشیرزن، یک عمار، یک ابوذری که حتی با یک استخوان به سر آدم‌هایی بزند که از قِبَل این آدم‌ها در این مملکت توپ شده‌اند و هنوز که هنوز است دارند از خون مردم تغذیه می‌کنند، چون زور این سیستم قضائیه و این سیستم مجریه نمی‌رسد که آنها را زمین بزند.

به ما نمي‌خندند اگر  بگوييم جمشيد بسم‌الله نرخ ارز ما را تعيين مي‌كند؟

امروز نظام تصمیم بگیرد کاری بکند، اینها زمینش می‌زنند. اگر واقعاً قضیه این جوری است که یک آدم بی‌سواد روی چهارپایه در کف خیابان جمهوری بایستد و قیمت دلار را تعیین کند که باید زار زار گریه کرد. این حرف را بزنیم شما را به خدا به ما نمی‌خندند که جمشید بسم‌الله نرخ ارز ما را تعیین می‌کند؟ برای نظام اسباب خجالت و سرشکستگی نیست؟

فشارها برای این است که آی مردم! دنبال چهره دیوانه‌ای مثل احمدی‌نژاد که چیدمان بازی ما را به هم می‌ریزد، نروید! دنبال کسی نروید که قاعده بازی را به هم می‌زند. یک کسی را بیاورید که بالانسی بین مافیای موجود که تقسیم کرده‌اند که کی کجا باشد به وجود بیاورد. الان کاملاً مشخص است که چه کسی چای بیاورد، چه کسی برنج وارد کند و....

مردم یک کسی را بیاورید که بازی درنیاورد و وقتی گفتیم این را وزیر كن، فلان جا این کار را بکند. گفتیم این را برندار، برندارد. اینها ویژگی‌های احمدی‌نژاد بود. این‌که بیایی و یکمرتبه یک سازمان برنامه و بودجه یا همان دولت در سایه را بزنی زیرش و ارتباط رئیس‌جمهور با استاندارها را بی‌واسطه و مستقیم کنی، یک کار بسیار انقلابی بود. این‌که به استاندارها بگوید پروژه‌هایتان را بردارید بیاورید و مستقیم بودجه بگیرید و بروید کارتان را انجام بدهید، یک اقدام انقلابی بود که برای توی احمدی‌نژاد در تاریخ نوشته شد، ولی خراب نکن.

 

مردم به هاشمي راي ندادند به حسن روحاني راي دهند؟!

هر کسی که بیاید، اگر بخواهد راه انقلاب را طی و انقلابی عمل کند، راهی جز این ندارد که شمشیر بردارد و با این مافیا بجنگد. فعلاً این چهره‌هایی که داریم می‌بینیم، همگی «اهل معامله» هستند. چهره‌های اصلاح‌طلب که کت و شلوار ریاست جمهوری را هم سفارش داده‌اند که کلاً حذف شده هستند و همان‌طور که عبدالله نوری گفته است که باید «هر جوری شده» بیاییم، وگرنه حذف می‌شویم که حذف شده‌اند. جایگاه‌هایمان را از دست داده‌ایم. آنها خوب می‌دانند قصه از چه قرار است، منتهی «الغریق یتشبّث بکل حشیش»: آدمی که دارد غرق می‌شود به هر علف و خس و خاشاکی چنگ می‌اندازد. اینها دارند به هر حشیشی آویزان می‌شوند که یکی از آنها انتخابات است. حسن روحانی و امثال اینها چهره‌های مخدوش شده نظام‌اند. آدم‌هایی که تا پریروز معلوم شده بود علیه نظام جاسوسی کرده‌اند و حالا فقط دارند برای اصلاح ساختار شخصیت خودشان می‌آیند. فقط می‌خواهند یک امتیازی بگیرند و بگویند دیدید وزارت کشور ما را تأیید کرد و شورای نگهبان ما را رد نکرد. فقط همین! وگرنه مردم به هاشمی رأی نداده‌اند، به تو رأی می‌دهند؟ قرارداد ننگین سعدآباد ماحصل تفکر شماست! شما که تمام شده‌اید، اما هدف این است که بگویند مردم! یک چهره گوگوری‌مگوری‌ای را که اوضاع و احوال را به هم نریزد انتخاب کنید.

الان به آدمي مثل متوسليان و بروجردي نياز داريم

من چون شاگردی احمد متوسلیان را کرده‌ام می‌گویم الان به یک آدم مثل او احتیاج داریم. به آدمی مثل محمد بروجردی نیاز داریم که «أَشِدَّاء عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاء بَيْنَهُمْ»(3) باشد. سیلی را به جا بزند و به جا هم بنشیند و برای انگشت قطع شده یک بچه رزمنده زار زار گریه کند. باید چنین رجلی را گیر بیاوریم که در مقابل مستکبرین داخلی و خارجی بایستد. اگر چنین آدمی بیاید، همه دنیا او را می‌پرستند. امروز محبوبیت احمدی‌نژاد در اندونزی، افریقا و... برای چیست؟ به خاطر قیافه‌اش است؟ هیکل آرنولدی دارد؟ فیلم‌های اکشن خوبی بازی کرده است؟ این محبوبیت واقعاً برای چیست؟ این محبوبیت مال کل نظام است. همان‌طور که برای هاشمی و خاتمی هم بود، ولی آن طوری که در لبنان از احمدی‌نژاد استقبال شد، از خاتمی استقبال نشد. چرا؟ مردم در خارج مثل ما زیاد احساساتی نیستند، ولی در لبنان ساعت چهار صبح بچه بغل در شارع‌المطار، جاده فرودگاه با پرچم آمده بودند استقبال احمدی‌نژاد. آیا به خاطر پولی است که آنجا تزریق کرده‌اید؟ پول را که زمان هاشمی و خاتمی هم تزریق می‌کردید و تازه بیشتر هم تزریق می‌کردید. اتفاقاً در دوره احمدی‌نژادف مواهبی که اواخر دوره خاتمی نصیب آنها می‌شد، نصیبشان نشد. پس چرا آن طور از او استقبال کردند؟ ما اینجا زد به سرمان و او را انتخاب کردیم، مردم مالزی، افریقا، اندونزی، چاوز و بقیه چرا؟ واقعاً مردم دنیا تشخیص نمی‌دهند و شعور سیاسی ندارند؟ گول‌ بازی رسانه‌ای ما را می‌خورند؟ همه دنیا شیفته زورو هستند. چرا؟ چرا همه دنیا طالب چهره زورو و یا یک سوپرمن هستند؟ چون قرار است حق ضعفا را از زورمندها بگیرد و به آنها برگرداند، دست نوازش سر یتیم‌ها بکشد، یک جورهایی قطره‌ای از دریای بزرگ امیرالمؤمنین(ع). امروز مردم چهره‌ای با این مدل شعارها می‌خواهند، آن هم شعارهای عملی و نه فقط حرف، وگرنه حرف را که ممکن بود آقای هاشمی و آقای خاتمی هم بزنند، هر چند آنها حتی در حرف هم کم گذاشتند و مرد حرفش هم نبودند. ایستادگی در مقابل زورمندان و مستکبران که حرفش را هم نمی‌زدند. حرف همین اخير آقای هاشمی است که اگر امریکایی‌ها قدم جلو گذاشتند، نباید این فرصت طلایی را از دست بدهیم.

هاشمي اگر بيايد براي ترميم چهره مخدوش خود و خانواده‌اش است

حضور هاشمی را در انتخابات چگونه می‌بینید؟

احساس می‌کنم به عنوان انرژی آخر، آخرین زورهایشان را هم می‌زنند، چون احساسشان این است که اگر نیایند، پاک قافیه را می‌بازند و اگر بیایند برای احیای چیزهایی که از دست رفته است و ترمیم چهره‌های مخدوش خود و خانواده‌شان می‌آیند. برای این کار باید با تمام قدرت بیایند.

مردم مدل حرف‌هاي آقاي هاشمي را دوست ندارند

به نظر شما با استقبال مردم روبرو می‌شوند؟

به هیچ‌وجه. ما با قاطعیت می‌گوییم که بیایند. مردم نه برای ریاست جمهوری، نه برای نمایندگی مجلس هم حاضر نشدند به اینها رأی بدهند. مردم مدل اشرافی را دوست ندارند. چه جوری بگویند؟ مدل اشرافی‌گری، کدخدامنشی، مدل حر‌ف‌هایی از جنس حرف‌های آقای هاشمی را دوست ندارند. آقای هاشمی باید این حرف را می‌فهمید. آدم‌ها وقتی در این حال و هوا می‌افتند، دیگر نمی‌توانند ذاتشان را عوض کنند. اینها یک‌سری مشکلات شخصیتی است و نمی‌توانند خود را تغییر بدهند. بعضی از چهره‌هایی هم که الان دارند وارد انتخابات می‌شوند باز همین مشکل را دارند و از همین اول، هزاری هم که به آنها می‌گویی آقا! این کار را نکن، این حرف را نزن، باز خودشان را نشان می‌دهند. مدلی که احمدی‌نژاد نداشت و همین عامل پیروزی‌اش شد. دست‌های پینه‌زده، قیافه‌های درب و داغان! هی نشستند و گفتند یارو ده روز است حمام نرفته و بدنش را شپش گذاشته است، نفهمیدند عامل پیروزی طرف شدند. خیال کردند دارند مسخره می‌کنند، ولی همین عامل رأی آوردن احمدی‌نژاد در دهات‌ها و روستاها شد و گفتند دَم‌اش گرم! جنس خودمان است!

همین کف خیابان، دانشجو از جیب خودش، روی کاغذ بادبادک برای احمدی‌نژاد تبلیغات می‌کرد. در مقابلش چه کسانی بودند؟ هاشمی 2005 با سگ، اسکیت، در پارک‌وی ویراژ دادن. البته یک‌سری از آقایان باز دارند می‌روند که با پول اینها باز همان فیلم‌های احمدی‌نژادی را درست کنند، ولی آن یک نسخه بی‌بدیل بود و بعید می‌دانم دو باره بشود آن جنس را تکرار کرد.

 

مردم دوست دارند به شكل انقلابي با اختلاس كنندگان برخورد شود

با این وضعیت اقتصادی و درگیری‌هایی که به وجود آمده است، مخصوصاً بحث معیشت مردم، دارند به جامعه القا می‌کنند اشتباه کردید احمدی‌نژاد را انتخاب کردید و کاش همان هاشمی و خاتمی بودند. به نظر شما با این وضعی که به وجود آمده است، اقبال به مدل احمدی‌نژادی کم مي‌شود؟

واقعیت این است که مردمی که انقلاب کردند، به مدل حضرت امام رسیده‌اند که باید ساختارشکنی کنند و این وضعی را که آقایان اسمش را می‌گذارند تعادل و در واقع تعادل جیبشان است، به هم بزنند. مردم به این نکته رسیدند که این توازن و (Balance) را باید به هم بریزند تا بتوانند سهم خودشان را بگیرند. باز قصه اختلاس پیش آمد و قوه قضائیه و بگیر و ببند و راه انداختن موجی و باز در زد و بندهای خاص خودش رفت. مردم که از این مقوله راضی نیستند. مردم دوست دارند به شکل انقلابی با مختلسین، قاچاقچیان مواد، زیرمیزی‌ها، فسادها، فحشا و... برخورد جدی شود. حتی بسیاری از کسانی که مقید به شرع هم نیستند، از عدالت خوششان می‌آید. کیست که طالب عدالت نیست؟

از آن طرف در انتخابات کیست که بگوید یک مختار دارم که اگر بیاید نفس همه اینها را می‌بُرد. یک زورو دارم که اگر بیاید، او آن کسی است که شما می‌خواهید و در به در دنبالش هستید. کدام دیوانه‌ای است که به چنین آدمی رأی ندهد، الا کسی که خودش دزد و مفسد است که اینها درصد کمی از جامعه‌اند. کسانی که می‌دانند اگر زورویی بیاید سرمایه‌هایشان را می‌گیرد، چند درصد جامعه هستند؟ دو سه درصد که بیشتر نیستند. پس کل جامعه دنبال آن چهره است. اگر توانستید زورو یا مختار با معیار و ارزش‌های روح‌اللهی و رهبر حیّ حاضر را معرفی کنید، مردم طبعاً دنبالتان می‌آیند، اما اگر نتوانستید باز می‌روند دنبال اصلح و باز نگاه می‌کنند ببیند چه کسی به تفکرات آنها نزدیک‌تر است و توقعاتشان را پایین می‌آورند، والا توقع مردم یک چهره انقلابی، ولایتمدار، ارزشی، بر اساس موازین و (Structure) روح‌الله و رهبر است و بارها و بارها در کف میدان فریاد زده‌اند که چنین شاخصه‌هایی را می‌خواهند. ولایتمدار، شجاع، پرکار و...

اين اتفاقاتي كه افتاده اثرات باقي مانده از فتنه 88 است

انقلابی.

انقلابی، پرتلاش. چشمه‌هایی از اینها را در احمدی‌نژاد دیدیم. مردم بر اساس همان شاخصه‌ها رأی دادند، وگرنه مردم کی گفتند ما رئیس‌جمهوری می‌خواهیم که خوش‌تیپ باشد، لباس ست بپوشد، هیکلش آرنولدی باشد، اهل لاس زدن باشد، یک پله برود آن طرف، یک پله بیاید این طرف، با خارجی‌ها و رعایت شئون بین‌المللی و... آیا مردم در صحبت‌هایشان چنین پالس‌هایی فرستادند؟ ممکن است یکی دو درصد اروپانشین حال و هوایشان این طوری باشد، ولی قاطبه مردم، طبقه‌ای که الان دارند زیر فشار اقتصادی له می‌شوند، خواسته‌شان چیست؟ از یک روستایی از یک کسی که در شهرستان زندگی می‌کند بپرسید رئیس‌جمهور باید چه ویژگی‌هایی داشته باشد، چه جوابی می‌دهد؟ هر رئیس‌جمهوری بیاید دم از تخصص و مکتبی بودن می‌زند، ولی شجاعت می‌خواهد. مگر اداره‌ها و نهادها و مافیایی که تشکیل شده است به همین راحتی می‌گذارند کاری اتفاق بیفتد؟ این از ویژگی‌های احمدی‌نژاد بود که می‌گفت می‌روم و دو ماه دیگر می‌آیم و این کار باید شده باشد. این مدل کارها اتفاق افتاد و در تاریخ برای احمدی‌نژاد نوشته شد. خراب نکن برادر من! خراب نکن!

این چیزها که پیش می‌آید اثرات باقی‌مانده فتنه 88 است، به همین دلیل اولاً مردم دستپاچه و کلافه نمی‌شوند و یک‌سری غافلگیر نمی‌شویم و رکب نمی‌خوریم. گیریم که چند سبکسر به خاطر مطامع شخصی‌شان کارهایی را بکنند، نظام ریشه‌دارتر از آن است که آسیب ببیند. ان‌شاءالله به اذن الله و عنایت ویژه خدا، امام و شهدا این گردنه را هم به صحت و عافیت پشت سر خواهیم گذاشت.

وَمَكَرُواْ وَمَكَرَ اللّهُ وَاللّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ.(4)

    ‌

پی‌نوشت‌ها:

(1)    قرآن کریم، سوره عنکبوت، آیه 2.

(2)    از فرمایش‌های حضرت علی(ع).

(3)    قرآن کریم، سوره فتح، آیه 29.

(4)    قرآن کریم، سوره آل‌عمران، آیه 54.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۱
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها