کد خبر: ۱۱۴۶۷۴
زمان انتشار: ۱۹:۳۰     ۳۰ بهمن ۱۳۹۱
598: «درداوري‌ها مابه هيچ وجه وارد حيطه‌ي محتوا نشديم و فقط در مورد ساختار فيلم‌ها داوري كرديم؛چراكه قبل از ما هيئت انتخاب، محتوای فیلم‌ها را بررسي كرده بود.... فيلم‌ها در اين دوره ازجشنواره دست به عصا،ترسيده و کزکرده بودند و اين ترس به هيئت انتخاب فيلم‌ها هم منتقل شده بود...
در داخل کشور افرادی هستند که بسیار حساس بوده و با فشار بر روی افرادی که مسئولیت‌های فرهنگی دارند،فضایی را به وجود می‌آورند که اجازه‌ي تجربهبه فيلمسازان نداده و به همین دلیل سينماي ايران به تکرار می‌افتد؛ تا جايي كه ما در اين جشنواره فقط سه فیلم «هیس دخترها فریاد نمی‌زنند»،«دربند»و «قاعده‌ی تصادف» را باموضوعات ملتهب داشتیم...»
 
 
به گزارش رجانیوز، جملات بالا بخش‌هایی از اظهارات «مهدی فخیم‌زاده» و «سیدضیاء الدین دری» -از اعضای هیئت داوران جشنواره‌ی سی و یکم فیلم فجر- در برنامه‌ی جمعه شب هفت است که به خوبی تفکرات حاکم بر داوری این دوره‌ی جشنواره فیلم فجر را نشان می‌دهد. داورانی که از ملتهب نبودن موضوعات فیلم‌ها و فاصله‌ی بعید آنها از خطوط قرمز رسماً اعلام نارضایتی می‌کنند، آن را نشانه‌ی ترسو شدن و فشارهای فراقانونی می‌خوانند و با افتخار می‌گویند ما هیچ توجهی به محتوا نداشتیم! داورانی که با نظر دبیر جشنواره انتخاب شده‌اند!
 
بدین ترتیب و با نظرات همین هیئت داوری است که جشنواره‌ی سی‌ و یکم فیلم فجر–که مولود انقلاب اسلامی است- هیچ نسبتی با عنوانش پیدا نمی‌کند و حتی برگزیدگان بدسابقه‌اش در مراسم اختتامیه با چند متلک سعی می‌کنند در حالتی که سیمرغ دولتی و جایزه‌ی نقدی تخصیصی از صنایع مس کشور در دستان آنهاست، فاصله‌ی خود را از قاطبه‌ی مردم و حکومت نشان دهند. آن هم در شرایطی که تولیدات امسال سینمای ایران، از حیث سلامت محتوا نسبت به چند سال گذشته وضعیت بسیار بهتری دارد.
 
البته نمی‌توان جشنواره‌ی سی و یکم را بر خلاف دوره‌های پیشین، آینه‌ی تمام‌نمایی از فیلم‌های اکران شده در سال آینده‌ دانست؛ چرا که با نظر هیئت انتخاب و تحت تأثیر اتفاقات سال 91، بسیاری از آثار مسئله‌دار و ملتهب امسال در جشنواره‌ی فجر حضور نداشتند و هنوز به نمایش درنیامده‌اند. اما با متر و معیاری نسبی می‌توان مدعی شد که حال و روز سینمای ایران در سال 92، از حیث سلامت محتوا نسبت به سال پرحاشیه‌ی جاری، بهتر خواهد بود؛ گرچه به علت عدم توجه به مخاطب، احتمالاً سال پر رونقی را در گیشه نخواهیم داشت.
 
سینمای ایران در سال 92، دیگرخیانت‌زده نیست، اما همچنان ضدقصاص هست. سینمایی که هیچ فیلم ضددفاع مقدسی ندارد، امافیلم دفاع‌مقدسی قابل دفاعی هم درتوبره‌ی این سینما یافت نمی‌شود. سینمایی که پس از سال‌ها پا را فراتر از تهران گذاشته و دوربین خود را روی شهرستان‌ها هم زوم کرده، اما به جز پدیده‌ای به نام «تنهای تنهای تنها»(به کارگردانی احسان عبدی‌پور) هیچ یک از این فیلم‌های شهرستانی برای مخاطب عام قابل توصیه نیستند.
 
سینمایی که ایده‌ی خوب زیاد دارد، اما داستان خوب نه. سینمایی که کارگردانانش با افتخار از کند بودن فیلم‌های‌شان می‌گویند و برخورداری از ریتم تند و قصه‌گویی سرراست را نکوهش می‌کنند! سینمایی که بیش از دوسوم آثارش هیچ دغدغه‌ای برای جذب مخاطب ندارند و از روی افکار شخصی ساخته شده‌اند.
 
سینمایی که اجتماعی‌هایش بانمونه‌های جذابی چون «دربند» و «روزروشن» سالم‌تر شده، فاخرهایش با نمونه‌هایی چون «عقاب صحرا» و «برلین منفی هفت» ناز‌ل‌تر. سینمایی که آثار ارزشی‌های نسل دوم آن همچون «گام‌های شیدایی» و «زیباتر از زندگی» فاجعه‌بارند و فیلم‌های ارزشی ‌نسل جدیدش قابل اعتنا. سینمایی که خبر از تمام شدن امثال «مهرجویی» می‌دهد و نوید ورود امثال «مقدم‌دوست» و «عبدی‌پور» و «قرایی» و «شعیبی» و «آبیار».
 
سینمای ایران تا دلتان بخواهد امسال کاراکترهای عقب‌مانده ‌دارد–«تابستان طولانی»، «اشیاء از آنچه در آینه می‌بینید به شما نزدیکترند»، «حوض نقاشی»، «من عاشق سپیده‌ی صبحم» و ...- و تا دلتان بخواهد خالی از قهرمانان منطقی ودوست داشتنی است. سینمایی که همچنان اصرار دارد تا از کنار سوژه‌هایی همچونتروردانشمندانهسته‌ای،عملیات پیچیده‌ی نیروهای اطلاعاتی در مقابله با دشمنان، پیشرفت‌های علمی وامثال آن بگذرد. سینمایی که به جز پدیده‌ی «تنهای تنهای تنها» اگر هم از تحریم صحبت می‌کند، فقط متلک می‌اندازد. سینمایی که بازهم هیچ فیلمی درمورد انقلاب اسلامی ندارد! خب! انقلاب اسلامی که دراماتیک نیست!
 
سینمای ایران البته امسال دایره‌ی موضوعاتش را گسترده‌تر کرده و به سوژه‌هایی چون «اقدامات غیرانسانی در کشورهای منطقه»، «بحران انسانی در سومالی»، «تاریخ صدراسلام»، «روحانیت»، «فرقه‌های نوظهور و شیطان‌پرستی» و موضوعات دینی بیش از گذشته توجه نشان داده، اما شوربختانه این فیلم‌ها عموماً از حداقل‌های سینمایی بی‌بهره‌اند و روی پیام بیشتر از فرم تمرکز کرده‌اند. بماند اینکه برخی از این آثار به علت ضعف مفرط ساختار، القای معانی عکس آنچه که مدنظر بوده می‌کنند.
 
با این توصیفات و با همه‌ی ضعف و قوت‌های آثار به نمایش در آمده در فجر 31‌ام، می‌توان ادعا کرد که اوضاع سینمای ایران در سال 92 از حیث سلامت محتوا و ساختار سینمایی بهتر شده و مطالبات چندین سال گذشته تا حدی بر جریان سینمای ایران تأثیر گذاشته است؛ هر چند نمی‌توان به فروش بسیاری از آثار امسال امیدوار بود. اما نکته‌ی عجیب اینجاست که این بهبود اوضاع محتوایی سینمای ایران، هیچ نمودی در اختتامیه‌ی جشنواره‌ی فجر نمی‌یابد و هیئت داوری‌–آنچنان که در سطور نخست خواندید- با ژست بی‌طرفی و فرمالیستی، جایزه‌های جشن انقلاب را چنان تقسیم می‌کنند که نه از تاک نشان می‌ماند و نه از تاک‌نشان. به عبارت بهتر، جشنواره‌ای که می‌رفت تا جشنواره‌ای نمونه‌ای در چند سال اخیر باشد، با کج‌سلیقگی داوران –چه از حیث فرم و چه از حیث محتوا- کارکردی وارونه می‌یابد تا سهم انقلابیون از جشنواره، تنها چند متلک سیاسی باشد و بس!
 
 
این در حالی بود که جشنواره‌ی سی‌ام فجر دقیقاً روالی عکس امسال را پیمود و «محمد خزاعی»- دبیر سی‌امین دوره‌ی جشنواره‌ی فیلم فجر-با وجود تعداد بالای فیلم‌های خیانت‌زده و غیراخلاقی، کمدی‌های جنسی، سیاسی‌های تند و تیز و اجتماعی‌های سیاه، با انتخاب صحیح هیئت داوران –مجید انتظامی، داوودمیرباقری، ابوالقاسم طالبی، احمدرضامعتمدی، داوودرشیدی، علیرضا رئیسیان و اسفندیار شهیدی- چنان جشنواره را مدیریت نمود که در پایان تمام سیمرغ‌های اصلی در عین استحقاق، به فیلم‌های خوش‌ساخت ژانر دفاع مقدس تعلق گرفت و برگزیدگان آن روی سن، از عظمت حماسه‌‌سازان هشت سال جنگ تحمیلی گفتند. این یعنی مدیریت خوب یک جشنواره‌ی بد و اتفاقی که امسال افتاد یعنی مدیریت بد یک جشنواره‌ی خوب.
 
و نکته‌ی آخر؛ شاید همه‌ی این مشکلات ریشه در آنجا داردکه دبیر جشنواره‌ی انقلاب، هنگام انتخاب هیئت داورانش، تنها به این می‌اندیشد که چگونه همه‌ی سلایق –از حزب‌اللهی تا روشنفکر- در این هیئت داوری نماینده داشته باشند؛ از «جمال شورجه»‌ و «داوود میرباقری» تا «رسول صدرعاملی» که علناً معتقد است آرمان‌هایی که سی سال پیش برای آن هزینه داده، هیچ یک به ثمر نرسیده است و «مصطفی شایسته‌»، همه و همه در این هیئت داوری صندلی کرسی و رأی دارند. و این یعنی یک جشنواره‌ی مذبذب که نمی‌خواهد هیچ‌کس را ناراحت کند. جشنواره‌ای که دست‌اندرکارانش هنوز شرم دارند تا با صدای بلند اعلام کنند که در کنار فرم، به محتوا هم اهمیت می‌دهند و تطابق یک فیلم با آرمان‌های انقلاب را حسن می‌دانند. البته این نگاه خوش‌بینانه‌ای است؛ شاید واقعاً خود مسئولین جشنواره هم به چنین گزاره‌ای اعتقاد نداشته باشند. اما به هر حال، دیر یا زود، جشنواره‌ی فجر، جشنواره‌ی انقلاب اسلامی خواهد بود؛ چه «عباسیان» دبیر باشد، چه «خزاعی»
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها