کد خبر: ۱۱۶۴۸
زمان انتشار: ۱۶:۰۵     ۰۶ ارديبهشت ۱۳۹۰
سرویس سیاسی بی باک؛ مهدی فراهانی: بر اساس بازخوانی کتاب " پنج گفتار"، تالیف میرحسین موسوی( چاپ 1377 ، دفتر نشر فرهنگ اسلامی) ، به چرخش 180 درجه ای وی پی خواهیم برد.

1- در بخشی از سخنرانی میر حسین موسوی در تاریخ 11/10/1367 به هنگام تقدیم لایحه بودجه ی سال 1368 کل کشور به مجلس شورای اسلامی، به شرح منعکس در صفحه 8 کتاب فوق الذکر آمده است: «... وحدت فرماندهی که یکی از اصول اولیه علم مدیریت امروز است باید در تمام شئون کشور تعمیم داده شود. در یک اداره جزء نیز باید این وحدت به چشم بخورد.در یک سازمان نیز در امر کشاورزی یا امر تجهیز نیروهای مسلح و یا هر شان دیگری از شئون کشور، اگر حرف از ارتقای کیفی مدیریت است باید وحدت فرماندهی وجود داشته باشد...»


این جملات را مقایسه کنید با ولایتمداری خود وی در میدان عمل و امتحان در سال 1388 آیا او برایش میثاق ملی و شرعی جامعه ی اسلامی که همان لزوم تبعیت از ولی فقیه زمان یا فرمانده کل قوا است (یا همان وحدت فرماندهی) پایبند و استوار بود؟!

2- در ادامه همان سخنرانی در صفحه 20 کتاب آورده است:«... امروز به همه این خبر رسیده است که اسلام ناب محمدی (ص) اسلام دفاع از محرومان و پا برهنه هاست، ...و اسلام دفاع از مرفهین بی درد و سرمایه داران، اسلام آمریکایی است...»

سئوال: در انتخابات 22 خرداد سال 1388 ، قشر سرمایه دار و مرفح یا به اصطلاح شمال شهری ها عمدتا به چه کسی رای دادند؟ قشر محروم و مستضعف چطور؟ در راهپیمایی های 9 دی 88 و 22 بهمن عمدتا کدام قشر حضور یافتند و یا اصولا همه ساله حضور می یابند، طرفداران اسلام ناب محمدی (ص) یا طرفداران اسلام آمریکایی؟!

3- میر حسین موسوی در ایام تبلیغات انتخاباتی دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، مواضع تندی در نقد عملکرد آقای احمدی نژاد اتخاذ نمود و بعضا مواضع ضد استکباری و رویکردهای اصولی و مکتبی دولت نهم (که بر گرفته از گفتمان امام و انقلاب اسلامی بود) را با بکار بردن تهمت ها و نسبت هایی همچون «عوام فریبی» و «ماجرا جویی» مورد تمسخر و تخطئه قرار داد و در اکثر بیانیه هایش نیز این رویه را دنبال می نمود، در حالیکه خود او در طی یک سخنرانی در مهر 1370 در جمع فارغ التحصیلان دانشگاه امام صادق (ع) گفته است:

 «... روش امام(ره) که از سیره حضرت رسول(ص) و قرآن کریم این روش را اتخاذ کرده بودند، این بود که برای مشارکت دادن عموم مردم در صحنه ها، باید ترس و خوف مردم را از تمامی غل ها و زنجیرها و بت ها و آن نظام های ارزشی که مردم را به گوشه گیری و انزوا وا م دارد فرو ریخت. وقتی که قرآن به تحقیر قدرت های بزرگ، مرفهین، مترفین، اشراف و زراندوزان می پردازد... یکی از نتایج تحقیر این قشر و طبقه و افراد و نظام های مستکبر و مترف، دمیدن روح امید در میان قشرهای مستضعف و رها ساختن آنها از خوف و ترسی است که این زراندوزان و زورمندان، آنها را بدان دچار ساخته اند...، لذا ایشان {حضرت امام خمینی(ره)} وقتی که به مرفهین بی درد و مستکبرین حمله می کنند و می گویند آمریکا امروز زیر پای ماست و امروز یک کارگر ایرانی می تواند سیلی به چهره کارتر بزند، م خواهند مردم بر قدرت خودشان تکیه کنند. وقتی که ایشان به ارزش کوخ نشین ها اشاره کرد و یک موی آنان را بر همه کاخ نشین ها ترجیح می دهند، در حقیقت می خواهند آن ترس هایی که در دل ملت وجود دارد و آن موانعی را که از مشارکت مردم جلوگیری می کند، از میان ببرند. امام (ره) اعتقاد داشتند که ملت ما عمیقا مسلمان هستند و اگر به صحنه ها کشیده شوند تمام مشکلاتشان حل خواهد شد. ایشان هیچ تنگی ای در سینه خودشان نسبت به حضور مردم در صحنه احساس نمی کردند. شکستن صلابت آن قدرت های پوشالی که در مقابل چشم مردم ظاهر می شد و مردم را می ترساندف از روش ها و اهداف حضرت امام(ره) بود. بدین دلیل همیشه حمله به آمریکا و مستکبرین در نظام جمهوری اسلامی اثر بسیج کننده داشته است....

مسئله ی دیگری که باز امام (ره) بر آن تاکید داشتند، مسئله ی شعارها بود. شعارهایی که بتواند توده ها را بسیج کند و آنها را به آینده امیدوار سازد تا آنها به افق های بلند فکر کنند و چشمشان فقط به زندگی روزمره شان نباشد. یادم هست که از همان روزهای اول انقلاب، ایشان دائما مطرح می کردند که این انقلاب برای نان و خربزه نشده است. امام (ره) بحث را به سمت صدور انقلاب و اینکه اسلام باید همه جا را بگیرد و باید در سرار جهان حزب مستضعفین تاسیس شودف می کشیدند و مردم را هدایت می کردند که در مقابل سرنوشت همه ی مسلمانها خود را متعهد بدانند و به قله های بلند چشم بدوزند... من اعتقاد دارم که شعارهای بلند امام(ره) در خصوص سیاست خارجی، مسائل گوناگون داخلی، آمریکا، مستضعفین و شرق و غرب، وسیله موثری برای بسیج مردم حول محور این شعارها و مشارکتشان در امور سیاسی و در حقیقت از مهمترین ابزارهای قوی جهت دفاع از امنیت ملی ما بود. ما که در مقابل تهاجمات گوناگون دشمن، لشکر زیاد و نیروی بسیار نداشتیم. پس چگونه توانستیم مقاومت کنیم؟ متاسفانه به خاطر اینکه واژه شعار، نابجا به کار گرفته شده، هم اکنون کلمه شعار کمی حالت ضد ارزشی پیدا کرده است. امام(ره) انقلاب را با شعار به پیروزی رساند و با شعارها قلوب مستضعفان جهان را به سمت خود جلب می کرد. در نیکاراگوئه دو سه کشیش کتاب شعر خودشان را به ما نشان دادند که با یاد و نام نهضت امام (ره) آنها را سروده و در تمام آمریکای لاتین پخش کرده بودند، طبعا امام (ره) که آنجا نرفته بودند و به انها امکانت و رفاه و خانه ای نبخشیده بودند؛ بلکه امام(ره) صرفا با شعارهای بر آمده از ارزشهای الهی و از روی صداقت مطرح شده ی خود چنین تاثیری داشته اند. نباید ما شعارها را دست کم بگیریم... شعار« صدور انقلاب» در حقیقت بزرگترین وسیله برای امنیت ملی ماست. گاه من می بینم که اشتباه می شود که صدور انقلاب را وسیله منکوب شدن و مورد تهاجم قرار گرفتن نظام خودمان تلقی می کنیم بلکه بر عکس بنده اعتقاد دارم صدور انقلاب ابزاری برای دفاع از خودمان و نگهداشتن نظام ماست. ما اگر علاقه ی مسلمانهای جهان و افکار عمومی مستضعفان جهان را نسبت به انقلاب اسلامی از دست بدهیم و نخواهیم به طور اصولی در کشور خودمان باقی بمانیم، نباید یک لحظه به خودمان تردید راه بدهیم که آمریکا و قدرتهای بزرگ به سرعت می توانند ما را سرکوب کرده و از صحنه ی روزگار کنار بگذارند. صدور انقلاب، برای بسیج مردم بود، کما اینکه شعارهای سیاسی دیگری که ایشان مطرح می کردند به خاطر همین بود و ایشان معتقد بودند که بهترین شعارها را اسلام دارد...»(1)

حال آنکه همین آقای موسوی در سال 88 طی تبلیغات انتخاباتی، با عقب نشینی از مواضع انقلابی و با اتخاذ روزکرد انفعالی همچون خاتمی، قریب به مضمون، می گفت: « ما تا کشورمان را نساخته ایم، نباید کاری به کار سایر کشورها داشته باشیم...، ما باید اول کشور خودمان را بسازیم،... ما با ماجراجویی مخالفیم...» و در نتیجه بخشی از هوادارانش (یا امت خداجو) در روز قدس شعار دادند: « نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران!»

4- بر اساس صفحات 86 ، 87، 89 کتاب مذکور، میر حسین موسوی در طی یک سخنرانی به تاریخ 1376/7/5 گفته است: «... در طول جنگ آنهایی که جنگیدند همین زاغه نشینان، طبقات ضعیف و مستضعف بودند نه آنکه از کسانی که سفره و جیب پر و امکانات فراوان داشتند کسی در جبهه شرکت نکرد، ولی آنها استثناء بودند. اکثر آنها کسانی بودند که کنار نشستند و اگر آدم های خوبی بودند حداکثر «نق» زدند... کسانی که جبهه ها را پر کردند و در همین پوسترهایی که اینجا زده شده می توانیم قیافه های آنها را ببینیم، از محلات و جنوب شهر و قشرهای ضعیف و شهرهای دور افتاده بودند که کشور را در موقع خطر حفظ کردند... طبیعی است که از این مسئله نتیجه بگیریم که اگر کشور ما بخواهد پیش برود و دولت ما بخواهد قوام پیدا کند، اگر بخواهیم در جهان اسلام صاحب رسالت باشیم و اگر بخواهیم پایه های استقلال این کشور را استوار نگه داریمف هر دولت، حکومت و سیاستی باید معطوف به منافع این قشر و توده های عظیم میلیونی مستضعف باشد. این یک اصل است و هیچ بهانه ی دیگری نمی تواند نظر دولت های جمهوری اسلامی را از این مسئله منحرف کند که اگر منحرف شود آن دولت منحرف است... اصلی ترین توجه ما در سیاستها باید همین قشر [مستضعف] باشد.» (2)

آیا الآن آقای موسوی به خواست توده میلیونی مردم و به ویژه قشر مستضعف توجه دارد؟! اینکه خواست بخشی از مردم تهران_ آن هم از خیابان انقلاب به بالا و عمدتا متاثر از جوزدگی_ را به کل جمعیت 70 میلیونی ایران تعمیم دهیم، آیا این یک تصور موهوم و یا یک توطئه نیست؟

5- در ادامه همان سخنرانی مورخ 1376/7/5 با موضوع دستاوردها و درس های دفاع مقدس آمده است: « این جنگ، جنگ عقیدتی و جنگ ارزشها بود و در یک کلام جنگ جبهه ی نور علیه جبهه ی ظلمت بود. این از فرمایش های مهم حضرت امام (ره) است. تاکید می کردند: " ما ایستاده ایم و می جنگیم، ما مرد جنگ هستیم... ما دنبال جنگ نبودیمف این جنگ یک دفاع مقدس است... هر روز ما در جنگ برکتی داشتیم که در همه صحنه ها از آن بهره جسته ایم. ما انقلابمان را در جنگ به جهان صادر کردیم. امروز اگر در جهان اسلام تحولی هست، به برکت این جنگ است...ما در جنگ به مردم جهان و به خصوص مردم منطقه نشان دادیم که علیه تمامی قدرتها و ابر قدرتها می توان سالیان سال مبارزه کرد... از همه اینها مهمترف استمرار روح انقلابی بود که در پرتو جنگ تحقق یافت..." اگر دقت کنیم در شرایط جنگی به نقطه ای رسیدیم که همه ی جهان در مقابل ما بود... مشکلات زیادی داشتیم و گزارش ها نگران کننده بود. دائم این سئوال مطرح می شد که آیا این شرایط اقتصادی بحرانی امکان ادامه ی مقاومت را می دهد یا نه؟ تا آنجا که این مسئله از طرف رهبر گرانقدر انقلاب حضرت امام خمینی(ره) به دولت وقت محول شد، تا درباره ی آن بررسی صورت بگیرد... آن چیزی که از بررسی ها بدست آمد این بود که این کشور و این ملت می تواند خودش را اداره بکند و اگر لازم است که مقاومت کند می تواند مقاومت خود را ادامه بدهد...» (3)

این مطلب را با مواضع انفعالی و یاس آور وی در ایام تبلیغات انتخاباتی سال 88 و حوادث بعد از آن مقایسه کنیم. به فرموده حضرت امام (ره) مهمترین ثمره جنگ و دفاع مقدس تحقق استمرار روح اسلام انقلابی است. حال خود موسوی قضاوت کند! رفتار و گفتارش در طی این دو سال اخیر منطبق بر اسلام انقلابی بوده یا اسلام آمریکایی؟ آمریکا، اسرائیل، منافقین، ضد انقلاب و رسانه های غربی در طول 30 سال حامی اسلام انقلابی بوده اند یا اسلام آمریکایی؟

6- در ادامه در صفحه 105 کتاب آمده است:
« اسلامیت و جمهوریت، مسائلی انفکاک ناپذیر از هم هستند و سکه ای است با دو رو: اسلامیت و جمهوریت... گاهی اوقات زمزمه هایی را می شنویم که اسلامیت را در مقابل جمهوریت قرار می دهند که این خطر بزرگی است. در واقع آنها توجه نمی کنند که هنر جمهوری اسلامی بر اساس اجنهادهای حضرت امام (ره) در این بوده است که ما نظامی نوین، مدرن، قوی و هوشیار بوجود بیاوریم که بتواند با مسائل عظیم جهانی برخورد کند و این امر در عمل از افتخارات نظام جمهوری اسلامی به شمار می رود.»

این مواضع گذشته موسوی را با گفتار و رفتار کنونی وی و حامیان داخلی و خارجی اش مقایسه کنیم به ویژه آنجا که شعار « جمهوری ایرانی » سر می دهند!

7- در بخش پایانی کتاب با تیتر « توطئه یا توهم توطئه » که اختصاص به متن سخنرانی موسوی در 1376/12/11 دارد،( 4) آمده است: « ... اگر این اندیشه [ توهم پنداشتن توطئه] در جامعه جا بیفتد که در عمل هیچ توطئه ای از بیرون امنیت و اقتصاد و فرهنگ ما را تهدید نمی کند یک نوع اتفاقات و تصمیم گیری هایی را در نظام ما باعث خواهد شد که قابل تامل است... اهمیت دیگر این گفتمان آن است که این فکر در نقطه مقابل اندیشه حضرت امام (ره) است. شما هیچ صفحه ای از کتاب صحیفه ی نور را ورق نمی زنید، مگر اینکه توجهی به توطئه ی خارجی و توطئه ی ابر قدرتها در آن نشده باشد... همه می دانیم که یکی از انگیزه های بسیار قوی ملت ما در انقلاب اعتراض به حضور بیگانگان و سلطه ی آنها و تجربه ای بود که در چند صد سال گذشته در این زمینه داشتند. اگر این فکر [ عدم اعتقاد به توطئه بیگانگان] در آن موقع مطرح بود و جا می افتاد ما هم انقلابی کلا نداشتیم... اگر مردم احساسی نسبت به توطئه های بیگانگان نداشتند یکی از انگیزه های نیرومند خودشان را در مقابله با رژیم سابق از دست می دادند و من می خواهم بگویم که بعد از انقلاب نیز چنین است که اگر این گونه فکری جا بیفتد که از خارج از کشور توطئه ای نیست و همه اینها توهم است چنین آثاری خواهد داشت.... این نظریه [ توهم توطئه] در جهان پر آشوب و پر خطر خاورمیانه و جهان اسلام به ما توصیه می کند که خوش بین باشیم و با این فکر که انشاء الله توهم است و توطئه ای در میان نیست چشم خودمان را به روی اهداف قدرتهای بزرگ در منطقه ببندیم و لبخندهای آنها را باور کنیم. قبول این گفتار و جا افتادن آن زمینه درا برای فعالیت مجدد فراماسونری [و جاسوسان] در کشور ما فراهم خواهد کرد.... جا افتادن نظریه ی « توهم توطئه » حساسیت ما را در مقابل اسرائیل از بین خواهد برد.

.... راجع به تهاجم فرهنگی مسئله روشن است. کافی است جامعه را در نظر بگیرید و فکر کنید که قبول کنیم این بحث هایی که راجع به غرب، آمریکا، اروپا می کنند، همه اینها توهم است و توطئه ای وجود ندارد و تهاجمی وجود ندارد. در این صورت معلوم می شود تا چه اندازه فرهنگ، آموزش عالی، باورها و اعتقادات ما دچار دگرگونی خواهد شد.... آنها دائما می گویند ما در مورد غرب و آمریکا و اسرائیل دچار توهم توطئه هستیم و در واقعیت بیرونی توطئه ای نیست. من این را به ورود ویروس هایی به بدن که قدرت ایمنی آدم را از او سلب می کند تشبیه می کنم. وقتی ویروس « اچ آی وی » وارد بدن می شود انسان در مقابل یک ذکام هم آسیب پذیر می شود ....در خصوص روابط بین المللی هم حساسیت به توطئه بیگانگان یک سیستم ایمنی است که ملت ما در ظرف 200 سال تجربه ی خون و آتش و خدعه خوردن و مکر دیدن و خیانت های متوالی متحمل کردن بدست آورده است. این تجربه به بهای کم بدست نیامده استو بر سر این مسئله امیر کبیرها و قائم مقامها را از دست داده ایم. به بیراهه کشیده شدن انقلاب مشروطه را داریم و دوران دیکتاتوری رضا شاه و محمد رضا را در این کشور داریم. ما در این کشور نفوذ آمریکا و مستشاران آمریکایی و غارت سرمایه ها و ثروتهای ملتمان را دااشتیم. ما در دویست سال گذشته هر لحظه تحقیر شده ایم و به ما سیلی زده اند و ما را در جهان تحقیر کرده اند.

.... باز از حضرت امام (ره) نقل کنم، بنده این سخنان را از ایشان پایه ای برای هر گونه ارتباط با قدرتهای بزرگ می یابم. ایشان می فرمایند:

" ملت های مسلمان باید اصل را بر دشمنی و فریب ابر قدرتها با خود بگذارند، مگر آنکه خلاف عینی و عملی آن را مشاهده و لمس و باور نمایند."

" شکست آمریکا از همه بیشتر بود، لذا دسیسه ی او هم بیشتر است."(5)

وا عجبا از غفلت و چرخش 180 درجه ای موسوی! وا اسفا از نتایج غرور و سرکشی هوای نفس!

چرا او نخواست که توطئه دشمنان را در فتنه 88 ببیند؟

چرا علی رغم فرو نشستن غبارها در مقابل طمع دشمنان انقلاب سکوت کرد و حتی بر همسویی و هم نوایی و همکاری با بیگانگان و ضد انقلاب اصرار ورزید؟

واقعا چه چیزی او را از درک حقایق و مصالح، عاجز نموده است؟

آیا سرمنشاء بیانیه های فتنه جویانه ی او و همتایش (کروبی) و اصرار آنها بر ادعای دروغین "تقلب در انتخابات" و خیانت مجدد آنها در 25 بهمن 89 ( به بهانه ی اعلام حمایت از مردم مصر ) جز منیت و لجاجت بود؟!

جای بسی تاسف و عبرت که چگونه برخی افراد، گذشته و آینده ی خود را تباه کردند و با خیانت نسبت به خون شهداء در پرتگاه جهالت و غرور سقوط کردند و هم در سیاست مردود شدند و هم در دیانت و شرافت.

آیا آقایان موسوی و کروبی و امثالهم این جملات معروف حضرت امام(ره) را نشنیده اند؟!:

« ... بجای آنکه  وقت خود را در خلاف مسیر جمهوری اسلامی صرف کنید و هر چه توان دارید در بدبینی و بدخواهی و بدگویی از مجلس و دولت و سایر خدمتگزاران بکار برید و با این عمل کشور خود را به سوی ابر قدرتها سوق دهید، با خدای خود یک شب خلوت کنید ... با وجدان خود خلوت کنید و انگیزه ی باطنی خود را که بسیار می شود خود انسانها از آن بی خبرند، بررسی کنید. ببینید با کدام معیار و با چه انصاف، خون جوانان قلم قلم شده را در جبهه ها و در شهرها نادیده می گیرید و با ملتی که می خواهد از زیر بار ستمگران و غارتگران خارجی و داخلی خارج شود و استقلال و آزادی را با جان خود و فرزندان عزیز خود بدست آورده و با فداکاری می خواهد آن را حفظ کند به جنگ اعصاب برخاسته اید و به اختلاف انگیزی و توطئه های خائنانه دامن می زنید و راه را برای مستکبران و ستمگران باز می کنید...»(6)

-« اگر دیدید بیگانگان از شما تعریف وتمجید می کنند، به خودتان شک کنید.»

-« آن وقتی که آمریکا از ما تعریف کند، باید عزا گرفت.»

-« پشتیبان ولایت فقیه باشید، تا آسیبی به مملکت شما نرسد.»

-----------------------------
1- میرحسین موسوی، کتاب پنج گفتار، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ دوم، شهریور 1377، صص 46 تا 49
2- سخنرانی در مراسم بزرگداشت هفته ی دفاع مقدس در دانشگاه تربیت مدرس(5/7/1376)
3- میرحسین موسوی، کتاب پنج گفتار، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ دوم، شهریور 1377، صص 82-83-97-109-111
4- سخنرانی در نشست سالانه ی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی ( 11/12/76)
5- میرحسین موسوی، کتاب پنج گفتار، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ دوم، شهریور 1377، صص 120 تا 142
6- وصیت نامه حضرت امام خمینی (ره)، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ هفدهم، 1389، ص 57
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:۱
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
ارسال نظرات
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۶:۵۶ - ۰۶ ارديبهشت ۱۳۹۰
۰
۰
تا اونجاییکه ما میدانیم مخالفت ایشان با سیاست های دولت بوده نه رهبری . و این سرویس سیاسی سعی میکند این مطلب را تحریف شده به خورد خواننده کند
پاسخ
جدیدترین اخبار پربازدید ها