کد خبر: ۱۳۳۴۷۵
زمان انتشار: ۱۱:۲۵     ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۲
نویسنده کتاب «راز قطعنامه»:
غضنفری گفت: متأسفانه مواضعی که آقای هاشمی به خصوص در چند ماه اخیر در مصاحبه‌ها نشان داده‌اند، مشخص می‌کند خط فکری‌شان تغییر چندانی با گذشته نکرده است.

به گزارش 598 به نقل از شبکه اطلاع رسانی دانا، کتاب «راز قطعنامه» با عنوان فرعی «چرایی علل پذیرش قطعنامه 598 و پایان جنگ تحمیلی» نوشته «کامران غضنفری» یکی از جنجالی​ترین کتاب‌های امسال کیهان بود که در غرفه این ناشر در نمایشگاه کتاب عرضه شد.

کتاب «راز قطعنامه» جلد 48 از مجموعه نیمه پنهان، یکی از چالش برانگیزترین کتاب‌هایی است که از سوی دفتر پژوهش‌های مؤسسه کیهان در اختیار تاریخ‌پژوهان و عموم علاقه‌مندان قرار گرفته است. این کتاب اکنون مورد استقبال مخاطبان و کتاب‌خوانان قرار گرفته و در مدت کوتاهی پس از انتشارش به چاپ ششم رسیده است.

به این بهانه با «غضنفری» نویسنده این کتاب پرمخاطب و جنجالی درباره انگیزه‌ها و حاشیه‌های انتشار کتاب گفت‌وگو کردیم.

وی بااشاره به ضرورت انتشار این کتاب به خبرنگار دانا گفت: من از 4 سال پیش تحقیقاتی را پیرامون جنگ آغاز کردم و یکی از مباحثی که روی آن تمرکز بیشتری داشتم، مقطع پایان جنگ و پذیرش قطعنامه بود.

در این رابطه پیام امام خمینی (ره)‌ برای پذیرش قطعنامه که در آن اشاره کرده بودند «پذیرش آتش بس برای من مانند سرکشیدن جام زهر بود»، این سؤال را برایم ایجاد کرد که چرا ایشان از این تعبیر برای پذیرش قطعنامه استفاده کردند؟ کسی به خودی خود جام زهر نمی‌نوشد بلکه باید به فرد تحمیل شده باشد. این تعبیر بسیار سنگینی است و نشان می‌دهد که اصلاً خوشایند نبوده و مطلبی نبوده که حضرت امام خواهان آن باشد بلکه به ایشان تحمیل شده است.

 

* امام را مجبور به نوشیدن جام زهر کردند

غضنفری افزود: بنده به دنبال این بودم که چرا جام زهر به امام (ره) تحمیل شد و چه کسانی به ایشان جام زهر خوراندند؟! در این راستا بود که یک سری مطالعات و تحقیقات را انجام دادم و به منابع و کتاب‌ها،‌ مقالات و مصاحبه‌های مختلفی مراجعه کردم که جمع‌بندی آنها به صورت پاورقی در هفته دفاع مقدس سال گذشته در روزنامه کیهان در 31 شماره چاپ شد و بعد مطالب دیگری را به مجموعه پژوهش‌های قبلی افزودم که در نهایت منجر به انتشار کتاب «راز قطعنامه» شد.

این رزمنده دوران دفاع مقدس بیان داشت: همواره در جبهه تفکر رزمندگان این بود که تکالیف و وظایفی که امام خمینی (ره) به عنوان رهبر نظام جمهوری اسلامی و مرجع تقلید و کسی که سخنان و اقوالش برای همه‌شان حجت است، را به نحو احسن انجام دهند و به فرمایش حضرت امام کاری به نتیجه نداشتند.

امام (ره) نیز در پیام‌های مختلف اهدافی که جمهوری اسلامی ایران باید دنبال کند را بارها تأکید کردند و فرمودند «ما باید متجاوزی که به سرزمین ما تجاوز کرده و مسائل و ویرانی‌های زیادی را به وجود آورده است، را تنبیه کنیم تا کسی چنین جرأتی به خودش ندهد» یعنی ایشان تنبیه و اخذ غرامت از دشمن را به عنوان مسئله اصلی بارها مورد تأکید قرار دادند و همواره افراد یا دسته‌های مختلف داخلی و خارجی که برای پذیرش آتش ‌بس واسطه می‌شدند، با پاسخ منفی امام مواجه می‌شدند.

 

* امام هدفی را تعیین می‌کردند و برخی مسئولان راه دیگری می‌رفتند

این نویسنده خاطرنشان کرد: استدلال حضرت امام، این بود که صدام به هیچ وجه به دنبال صلح نیست و اگر ادعا صلح طلبی می‌کند برای این است که خودش را تحت فشار می‌بیند و به دنبال فرصتی است تا دوباره تجدید قوا کرده و مجدداً با قدرت بیشتری به ما حمله کند اما متأسفانه برخی از مسئولین آن زمان فریب شعار صلح‌طلبانه صدام را خورده بودند و گمان می‌‌کردند که صدام در این ادعا صداقت دارد لذا به دنبال این بودند که آتش‌بس را بپذیرند و با صدام دور میز مذاکره بنشینند.

امام (ره)‌ همواره آنها را نهی می‌کرد اما متأسفانه آنها کار خود را انجام می‌دادند و در بسیاری از موارد به فرمایشات امام بی‌توجهی می‌کردند.

امام خمینی (ره) از همان سال‌های اول خطاب به مسئولین جنگ در سخنرانی‌هایشان می‌فرمودند که «جنگ باید در اولویت اصلی کارهای کشور قرار گیرد»؛ لازمه تحقق این فرمایش امام (ره) این است که جمیع امکانات کشور در این راستا بسیج شود؛ اما متأسفانه در آن برهه ما شاهد این موضوع نبودیم!

آقای محسن رضایی در برخی سخنان خود اظهار کرده بود که تنها 12 درصد درآمد فروش نفت در 8 سال جنگ (59 تا 67) هزینه جنگ می‌شد یعنی چیزی حدود 88 درصد آن برای مسائل دیگر هزینه می‌شد! این نشان‌دهنده آن است که از دیدگاه مسئولان آن زمان، جنگ نه تنها مسئله اصلی کشور تلقی نمی‌شده بلکه در حد یک مسئله فرعی و دست چندم بوده است و هیچ اعتقادی به بسیج همه جانبه امکانات کشور در راستای پشتیبانی از جبهه نداشتند. در حقیقت امام فرمایش دیگری داشتند و آقایان راه دیگری می‌رفتند. حتی تا ماه‌های پایان جنگ نیز این آقایان هیچ اعتقادی به بسیج همه جانبه امکانات نداشتند و کار به جایی رسید که امام را وادار به نوشیدن جام زهر کردند.

 

* خط مقام معظم رهبری از همان ابتدا با برخی از مسئولان وقت متفاوت بود

در سخنانی که از مقام معظم رهبری در آن دوران به ثبت رسیده است، مشخص است که ایشان از همان ابتدا خطش با برخی مسئولان متفاوت بوده و موافق نظرات آنها نبوده‌اند؛‌ حضرت آقا بسیار تابع نظرات حضرت امام بودند اما برخی آقایان روش و راه دیگری را در پیش گرفته بودند که کدهای بسیاری از این دست، در کتاب مورد اشاره قرار گرفته است.

وی اضافه کرد: امام بارها قبل از پذیرش قطعنامه و به خصوص در پیامی که در 13 تیر 67 بعد از حمله ناو آمریکایی به هواپیمای مسافربری کشورمان و شهادت 300 مسافرش صادر کردند، تأکید فراوانی بر حضور جوان‌ها در جبهه‌ها، ادامه پرشور جنگ با صدام و بالاخص آمریکا و تداوم نبرد و دفاع کردند.

یعنی تا 13 تیر 67 امام همچنان تأکید بر ادامه جنگ دارند و در آن پیام نیز می‌فرمایند که «تردید از ادامه جنگ به هر نحو خیانت به رسول‌الله است» و تعابیر بسیار سنگینی به کار می‌برند که نشان می‌دهد خط امام تا روزهای نزدیک پذیرش قطعنامه هیچگاه تغییر نکرده است و تا پایان جنگ پیگیر اهداف و آرمان‌های خویش بودند.

 

* امام در طول 8 سال جنگ هیچگاه از مسیر و هدف خود منحرف نشدند

اما حوادثی که در آن 10 ـ 12 روز آخر اتفاق افتاد و اقداماتی که برخی آقایان انجام دادند! منجر می‌شود که مدتی بعد از این پیام، حضرت امام ناچار به پذیرش آتش‌بس تحمیلی می‌شوند.

امام در طول 8 سال جنگ هیچگاه از مسیر و هدف خودش منحرف نشد و آن مسیر مستقیم را ادامه داد اما برخی از آقایان ساز دیگری می‌زدند.

 

* بخش عمده‌ای از کتاب «راز قطعنامه» درباره نقش هاشمی رفسنجانی در پذیرش قطعنامه است

غضنفری با بیان اینکه بخش عمده‌ای ازحجم 300 صفحه‌ای کتاب «راز قطعنامه» به نقش هاشمی رفسنجانی در پذیرش قطعنامه پرداخته است، گفت:‌ او هم رئیس مجلس بود و هم از اواخر سال 62 سمت فرماندهی جنگ را داشت، در واقع تأثیرگذارترین فرد در تصمیمات جنگ وی بود و بخش عمده‌ای از مطالب کتاب نیز در مورد نظرات و تصمیمات وی است. به ویژه در فصل‌های پایانی کتاب که سیر برخوردها و اقدامات ایشان تشریح شده است.

وی گفت: با توجه به اینکه آقای هاشمی مسئول اصلی جنگ بود، نقش اصلی را در پذیرش قطعنامه توسط امام ایفا کرد؛ البته یک بخش مختصری از کتاب را نیز به عملکرد و تصمیمات آقای محسن رضایی اختصاص داده‌ام چرا که نظرات ایشان نیز تحت تأثیر اندیشه آقای هاشمی بود.

این نویسنده با اشاره به واکنش‌های هاشمی رفسنجانی به مطالب منتشر شده در پاورقی کیهان گفت: آقای هاشمی در ایامی که برخی مطالب کتاب در بخش پاورقی روزنامه کیهان منتشر می‌شد، واکنش‌هایی نشان دادند که حاوی کنایه‌ها و انتقاداتی بود؛ مثلا می‌گفتند «تاریخ 8 سال دفاع مقدس توسط جبهه ندیده‌ها تحریف می‌شود، افراد بی‌هویتی که امام را ندیده‌اند و در آن دوران نبودند یا خوف حضور داشتند یا جبهه ندیده هستند!» و تعابیری از این دست که عکس‌العملی بود که به صورت غیر مستقیم نسبت به مطالب کتاب ارائه شد و البته بنده نیز در پایان کتاب، نامه‌ سرگشاده‌ای را منتشر کردم با نام «نامه نویسنده» که بخش زیادی از آن خطاب به آقای هاشمی بود.

 

* مواضع اخیر هاشمی مخالفت صریح با آرمان‌های امام و انقلاب اسلامی است

غضنفری با بیان اینکه خط فکری هاشمی رفسنجانی همان خط فکری دهه 60 است، گفت: متأسفانه مواضعی که آقای هاشمی به خصوص در چند ماه اخیر در مصاحبه‌ها نشان داده‌ است، مشخص می‌کند خط فکری‌اش تغییر چندانی با گذشته نکرده است. مانند مطلبی که اخیرا در مورد رژیم صهیونیستی عنوان کرده‌اند‌ که «ما با اسرائیل سر جنگ نداریم».

وی افزود: این صحبت آقای هاشمی مخالفت بسیار علنی و آشکار با مبانی جمهوری اسلامی و آرمان‌ها و فرمایشات حضرت امام و مقام معظم رهبری است. گویا آقای هاشمی فراموش کرده است‌‌ که حضرت امام فرمودند «اسرائیل باید از صفحه روزگار محو شود»، رهبر معظم انقلاب بارها مخالف صریح خویش را با این رژیم منحوس و جعلی اعلام کرده‌اند و مردم ایران نیز در طول این سی و اندی سال،‌ هزاران بار نفرت خود را به این رژیم سرداده‌اند  و جالب است که آقای هاشمی بعد از 34 سال می‌گوید سرجنگ با اسرائیل نداریم! این یعنی تضاد آشکار با آرمان‌های انقلاب و نظام اسلامی که میزان اعتماد به وی را به شدت کاهش می‌دهد.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها