کد خبر: ۱۳۶۱۳۸
زمان انتشار: ۰۱:۲۵     ۰۵ خرداد ۱۳۹۲
حسینیه ۵۹۸؛ عظمت زینب‌کبری(س) در کلام رهبرانقلاب؛
زينب‌كبرى‌ يك نمونه‌ى برجسته‌ى تاريخ است كه عظمت حضور يك زن را در يكى از مهمترين مسائل تاريخ نشان ميدهد. او زن تاريخ است؛ اين زن، ديگر ضعيفه نيست. نميشود زن را ضعيفه دانست. اين جوهر زنانه‌ى مؤمن، اينجور خودش را در شرائط دشوار نشان ميدهد. اين زن است كه الگوست؛ الگو براى همه‌ى مردان بزرگ عالم و زنان بزرگ عالم. انقلاب نبوى و انقلاب علوى را آسيب‌شناسى ميكند؛ ميگويد شماها نتوانستيد در فتنه، حق را تشخيص بدهيد و به وظيفه‌تان عمل كنيد؛ نتيجه اين شد كه جگرگوشه‌ى پيغمبر سرش بر روى نيزه رفت. عظمت زينب را اينجا ميشود فهميد.
سرویس اندیشه دینی پایگاه 598، گاهي در تاريخ، انسانهاي بزرگ و ارجمندي يافت مي شوند که مدال افتخار انسانيت را مي گيرند و بر قله رفيع شکوه و جلال مي ايستند و از محدوده زمان خود پا فراتر نهاده و زندگي شان براي هميشه در پيشاني تاريخ مي درخشد و همواره الگويي بزرگ براي انسانهاي حق جو مي شوند.

اين  افراد براي خود آفريده نشده اند بلکه متعلق به همه نسل هاي بعد از خود هستند ؛ حضرت زينب کبری(س)، دختر امیرالمومنین علي(ع) و حضرت صدیقه طاهره(س) نمونه بارزي از اين افراد مي باشد.

زندگي سراسر حادثه و مصيبت ايشان که با حادثه جانسوز کربلا گره خورده ، تبيين کننده  اهداف نهضت عظيم عاشورا و رسالت جدّ بزرگوار و امامان خويش است. علیا مخدره زينب (س) پس از شهادت برادر در کربلا عهده دار رسالتي بزرگ مي شود، سرپرستي زنان و کودکان و از همه مهمتر رساندن پيام عاشورا به گوش مردمان فريب خورده و  غافل از حق و باطل.

عقیله بنی هاشم زينب(س) مادر عاشوراست. نهضتي که امام حسين(ع) آن چنان عميق و وسيع و ماندگار، با آنهمه شکوه و زيبايي، از مدينه تا مکه و از آنجا تا کربلا، آورد و سرانجام از اول محرم سال 61 ه.ق. تا روز عاشوراي همان سال در سرزمين کربلا شکل گرفت و به ثمر رسيد.

سپس خواهر امام، زينب(س) بود که عهده دار نگهداري و رساندن پيام و رسالت برادر - اهداف قيام عاشورا- گرديد و آن را به کوفه و شام و مدينه و هرجاي ديگري که توانست ابلاغ نمود و با هجرت ها و مجاهدات خستگي ناپذير خود به تبيين آن پرداخت و همگان را از ماهيت ظلم ستيزي و حق جويانه آن آگاه کرد. 

ام المصائب زينب کبری(س) در شجاعت و شهامت، سخنوري و نطق، عقل و تدبير و هدايت و رهبري هر آنچه را که از محضر پيامبر (ص) و علي و فاطمه و حسنين(ع) آموخته بود در مرحله عمل پياده کرد و ذره اي ضعف از خود نشان نداد.

پيروزي نهضت عظيم حسيني(ع) مرهون زحمات و تلاش هاي بي وقفه زينب کبري(س) بوده و ويژگي هاي خاص اين بانوي بزرگوار در اسارت، موجب شد که اين نهضت جاويد و ماندگار مانده و  به سرمنزل مقصود برسد.

این ویژگی نهضت عظيم حسيني(ع) و رسالت بانوی بزرگوار اسلام حضرت زينب کبري(س) بی شک الگوی قیام اسلامی و مردمی ایران به رهبری امام خمینی(ره) بود. در سالروز شهادت ام المصائب حضرت زینب کبری (س) تبیین این موضوع و نقش تاریخی حماسه ساز عاشورا را در بیان رهبر معظم انقلاب اسلامی در تاریخ 89/2/1 می خوانید:



«زينب كبرى‌ يك نمونه‌ى برجسته‌ى تاريخ است كه عظمت حضور يك زن را در يكى از مهمترين مسائل تاريخ نشان ميدهد. اينكه گفته ميشود در عاشورا، در حادثه‌ى كربلا، خون بر شمشير پيروز شد - كه واقعاً پيروز شد - عامل اين پيروزى، حضرت زينب بود؛ والّا خون در كربلا تمام شد. حادثه‌ى نظامى با شكست ظاهرى نيروهاى حق در عرصه‌ى عاشورا به پايان رسيد؛ اما آن چيزى كه موجب شد اين شكست نظامىِ ظاهرى، تبديل به يك پيروزى قطعىِ دائمى شود، عبارت بود از منش زينب كبرى‌؛ نقشى كه حضرت زينب بر عهده گرفت؛ اين خيلى چيز مهمى است. اين حادثه نشان داد كه زن در حاشيه‌ى تاريخ نيست؛ زن در متن حوادث مهم تاريخى قرار دارد. قرآن هم در موارد متعددى به اين نكته ناطق است؛ ليكن اين مربوط به تاريخ نزديك است، مربوط به امم گذشته نيست؛ يك حادثه‌ى زنده و ملموس است كه انسان زينب كبرى‌ را مشاهده ميكند كه با يك عظمت خيره‌كننده و درخشنده‌اى در عرصه ظاهر ميشود؛ كارى ميكند كه دشمنى كه به حسب ظاهر در كارزار نظامى پيروز شده است و مخالفين خود را قلع و قمع كرده است و بر تخت پيروزى تكيه زده است، در مقر قدرت خود، در كاخ رياست خود، تحقير و ذليل شود؛ داغ ننگ ابدى را به پيشانى او ميزند و پيروزى او را تبديل ميكند به يك شكست؛ اين كارِ زينب كبرى‌ است. زينب (سلام اللَّه عليها) نشان داد كه ميتوان حجب و عفاف زنانه را تبديل كرد به عزت مجاهدانه، به يك جهاد بزرگ.

 آنچه كه از بيانات زينب كبرى‌ باقى مانده است و امروز در دسترس ماست، عظمت حركت زينب كبرى‌ را نشان ميدهد. خطبه‌ى فراموش نشدنى زينب كبرى‌ در بازار كوفه يك حرف زدن معمولى نيست، اظهارنظر معمولى يك شخصيت بزرگ نيست؛ يك تحليل عظيم از وضع جامعه‌ى اسلامى در آن دوره است كه با زيباترين كلمات و با عميق‌ترين و غنى‌ترين مفاهيم در آن شرائط بيان شده است. قوّت شخصيت را ببينيد؛ چقدر اين شخصيت قوى است. دو روز قبل در يك بيابان، برادر او را، امام او را، رهبر او را با اين همه عزيزان و جوانان و فرزندان و اينها از بين برده‌اند، اين جمع چند ده نفره‌ى زنان و كودكان را اسير كرده‌اند، آورده‌اند در مقابل چشم مردم، روى شتر اسارت، مردم آمده‌اند دارند تماشا ميكنند، بعضى هلهله ميكنند، بعضى هم گريه ميكنند؛ در يك چنين شرائط بحرانى، ناگهان اين خورشيد عظمت طلوع ميكند؛ همان لحنى را به كار ميبرد كه پدرش اميرالمؤمنين بر روى منبر خلافت در مقابل امت خود به كار ميبرد؛ همان جور حرف ميزند؛ با همان جور كلمات، با همان فصاحت و بلاغت، با همان بلندى مضمون و معنا: «يا اهل الكوفه، يا اهل الغدر و الختل»؛ اى خدعه‌گرها، اى كسانى كه تظاهر كرديد! شايد خودتان باور هم كرديد كه دنباله‌رو اسلام و اهل‌بيت هستيد؛ اما در امتحان اينجور كم آورديد، در فتنه اينجور كورى نشان داديد. «هل فيكم الّا الصّلف و العجب و الشّنف و الكذب و ملق الاماء و غمز الاعداء»؛ شما رفتارتان، زبانتان با دلتان يكسان نبود. به خودتان مغرور شديد، خيال كرديد ايمان داريد، خيال كرديد همچنان انقلابى هستيد، خيال كرديد همچنان پيرو اميرالمؤمنين هستيد؛ در حالى كه واقع قضيه اين نبود. نتوانستيد از عهده‌ى مقابله‌ى با فتنه بربيائيد، نتوانستيد خودتان را نجات دهيد. «مثلكم كمثل الّتى نقضت غزلها من بعد قوّة انكاثا»؛ مثل آن كسى شُديد كه پشم را ميريسد، تبديل به نخ ميكند، بعد نخها را دوباره باز ميكند، تبديل ميكند به همان پشم يا پنبه‌ى نريسيده. با بى‌بصيرتى، با نشناختن فضا، با تشخيص ندادن حق و باطل، كرده‌هاى خودتان را، گذشته‌ى خودتان را باطل كرديد. ظاهر، ظاهر ايمان، دهان پر از ادعاى انقلابيگرى؛ اما باطن، باطن پوك، باطن بى‌مقاومت در مقابل بادهاى مخالف. اين، آسيب‌شناسى است.

 با اين بيان قوى، با اين كلمات رسا، آن هم در آن شرائط دشوار، اينگونه صحبت ميكرد. اينجور نبود كه يك عده مستمع جلوى حضرت زينب نشسته باشند، گوش فرا داده باشند، او هم مثل يك خطيبى براى اينها خطبه بخواند؛ نه، يك عده دشمن، نيزه‌داران دشمن دور و برشان را گرفته‌اند؛ يك عده هم مردم مختلف‌الحال حضور داشتند؛ همانهائى كه مسلم را به دست ابن‌زياد دادند، همانهائى كه به امام حسين نامه نوشتند و تخلف كردند، همانهائى كه آن روزى كه بايد با ابن‌زياد در مى‌افتادند، توى خانه‌هايشان مخفى شدند - اينها بودند توى بازار كوفه - يك عده هم كسانى بودند كه ضعف نفس نشان دادند، حالا هم نگاه ميكنند، دختر اميرالمؤمنين را مى‌بينند، گريه ميكنند. حضرت زينب كبرى‌ با اين عده‌ى ناهمگون و غير قابل اعتماد مواجه است، اما اينجور محكم حرف ميزند. او زن تاريخ است؛ اين زن، ديگر ضعيفه نيست. نميشود زن را ضعيفه دانست. اين جوهر زنانه‌ى مؤمن، اينجور خودش را در شرائط دشوار نشان ميدهد. اين زن است كه الگوست؛ الگو براى همه‌ى مردان بزرگ عالم و زنان بزرگ عالم. انقلاب نبوى و انقلاب علوى را آسيب‌شناسى ميكند؛ ميگويد شماها نتوانستيد در فتنه، حق را تشخيص بدهيد؛ نتوانستيد به وظيفه‌تان عمل كنيد؛ نتيجه اين شد كه جگرگوشه‌ى پيغمبر سرش بر روى نيزه رفت. عظمت زينب را اينجا ميشود فهميد.»


****
شعر مرثیه حضرت زینب کبری (س)

اندوه های قلب تو از سرمه رنگ داشت
از زخم ، صبح آینه ات شام زنگ داشت

خون بود لخته لخته به چشم تو می نشست
لختی اگر وداع برادر درنگ داشت

از روی تل برای پیمبر سخن بگو
این گیسوان کیست که قاتل به چنگ داشت؟

دیدی که از دلت عطشِ بوسه می چکد
از آن گلو که از شفق و لاله رنگ داشت

خطبه شکن شده است کسی که به نیزه ها
آیات وحی بر لبش آغوش تنگ داشت


سر را بزن به چوبه ی محمل که روی نی
پیشانی برادرت ، اندوه سنگ داشت
جواد محمد زمانی

  غزل مرثیه حضرت زینب کبری (س)

حسین بود و تو بودی ، تو خواهری کردی
حسین فاطمه را گرم، یاوری کردی
غریب تا که نمانَد حسین بی عباس
به جای خواهری آن جا، برادری کردی
گذشتی از همه چیزت به پای عشق حسین
چه خواهری تو برادر؛ که مادری کردی
تو خواهریّ و برادر، تو مادریّ و پدر
تو راه بودی و رهرو، تو رهبری کردی
پس از حسین، چه بر تو گذشت؟ وارث درد!
به خون نشستی و در خون، شناوری کردی
پس از حسین، تو بودی که شرح عصمت را
که روز واقعه، را یاد آوری کردی
به روی نیزه، سر آفتاب را دیدی
ولی شکست نخوردیّ و سروری کردی
حسینِ دیگری آن جا پس از حسین شکُفت
تو با حسین پس از او، برابری کردی
چه زخم ها که نزد خطبه ات به خفّاشان!
زبان گشودی و روشن، سخنوری کردی
زبان نبود، خودِ ذوالفقارِ مولا بود
سخن درست بگویم، تو حیدری کردی
تویی مفسّر آن رستخیز ناگاهان
یگانه قاصد امّت! پیمبری کردی
بَدَل به آینه شد، خاک کربلا با تو
تو کیمیا گری و کیمیا گری کردی
حسین بود و تو بودی، تو خواهری کردی
حسینِ فاطمه را گرم، یاوری کردی
مرتضی امیری اسفندقه
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها